تیتربرتر: دانیل «رودی» روتیگر الهامبخش یکی از نشاطآورترین داستانهایی است که تا به حال گفته شده است. داستان واقعی او از غلبه بر شانس ها، رد محدودیت های ایجاد شده بر روی او، و تعقیب رویاهایش با وجود مخالفان، یک استاد کلاس برای موفقیت از طریق عزم است.
داستان رودی روتیگر می تواند به طرق مختلف برای ما مفید باشد. داستان او می تواند ما را ترغیب کند که کمی بزرگتر رویاپردازی کنیم، کمی بیشتر فشار بیاوریم و کمی بیشتر بجنگیم. در واقع، هالیوود به این موضوع توجه کرد و فیلم «رودی» در سال 1993 را ساخت که به موفقیت بزرگی تبدیل شد.
با این اوصاف، اگر هنوز رودی را ندیده اید و 116 دقیقه فرصت دارید، باید آن را تماشا کنید.
رودی روتیگر: ساختن یک مبارز
رودی در 23 اوت 1948 در جولیت، ایلینویز، سومین شهر بزرگ ایالت به دنیا آمد. او در یک خانه متوسط متوسط با سیزده خواهر و برادر دیگر پدر و مادر دانیل و بتی روتیگر بزرگ شد. او اولین پسر خانواده اش و فرزند سوم بود. پدرش یک معدنچی سخت کوش یقه آبی و مادرش یک استاد خانه دار به همان اندازه سخت کوش بود.
عشق پدرش به فوتبال، به ویژه فوتبال نوتردام، بر رودی روتیگر جوان تأثیر گذاشت. ایرلندیهای مبارز از اتاق نشیمن روتیگر هر آخر هفته در روز بازی در طول فصل کالج مورد تحسین قرار میگیرند.
در خانواده روتیگر احترامی برای مبارزه با فوتبال ایرلندی وجود داشت. و این احترام بود که در نهایت رویای رودی را برای بازی در نوتردام الهام بخشید - این موفقیت را به یکی از بزرگترین افتخاراتی تبدیل کرد که او میتوانست به آن دست یابد.
رودی روتیگر از خانواده محروم
متأسفانه، از همان ابتدا شانس ها در برابر رودی انباشته بود. بنابراین، پر کردن شکاف بین او و رویاهایش تقریباً غیرممکن به نظر می رسد. رودی نه تنها از خانواده ای محروم بود، جایی که توجه و منابع مالی به سختی به دست می آمد. اما از نظر تحصیلی نیز با مشکل مواجه شد. و به همان اندازه که فوتبال را دوست داشت، از نظر ژنتیکی استعداد، سرعت، قدرت یا اندازه برتر نداشت.
خوشبختانه آنچه را که در توانایی بدنی و استثنایی بودن تحصیلی نداشت، با دل و جان جبران کرد. او بهعنوان یک بازیکن فوتبال دبیرستانی تیمش را در تکلها رهبری میکرد، و افتخارات همه کنفرانسها و همه حوزهها را به عنوان یک بازیکن مدافع به دست میآورد، دستاوردهایی که نه تنها به کسی واگذار میشوند و نه به راحتی به دست میآیند.
رودی فوتبالیست خوبی بود. البته، او همچنین میدانست که قویترین یا سریعترین نیست، اما اجازه نداد این معایب رویاهایش را کاملاً از بین ببرند. او امیدوار بود، اما میدانست که پس از پایان دبیرستان باید عملی شود. او پس از فارغ التحصیلی در سال 1968 در نیروی دریایی ایالات متحده ثبت نام کرد.
در واقع، در حالی که در نیروی دریایی بود، او دو سال را در خارج از کشور در ویتنام گذراند، تجربه ای نظامی که او به دلیل تغییر نگرش خود در مورد اینکه چه کسی بود و چه چیزی برای او ممکن بود، اعتبار می بخشد.
رودی روتیگر: رویاپردازی که ترک نمیکرد
در سال 1970، رودی پس از گذراندن دو سال در نیروی دریایی به عنوان یک یومان، به خانه بازگشت تا در نیروگاه محلی کار کند. با این حال، پس از اینکه شاهد بود بهترین دوستش در برابر چشمانش له شد، احساس کرد که از او خواسته شده است که آن را ترک کند و رویای خود را دنبال کند.
در این مرحله بود که او تصمیم گرفت از مزیت G.I تازه به دست آمده خود استفاده کند. لایحه به این ترتیب، در سال 1972 او یک استراتژی ابداع کرد تا از آن استفاده کند تا به او کمک کند رویای همیشگی خود یعنی بازی برای Fighting Irish را برآورده کند. بنابراین، او در کالج هولی کراس در ایندیانا ثبت نام کرد که درست در آن سوی خیابان پردیس نوتردام بود. برنامه حمله او این بود که نمرات خوبی بگیرد و سپس در اسرع وقت به نوتردام منتقل شود تا بتواند برای تیم امتحان کند.
رودی روتیگر این طرح را به مرحله اجرا درآورد، اما بدون عقبنشینی انجام نمیشود. رودی سرانجام متوجه شد که در حین تحصیل در صلیب مقدس از یک ناتوانی یادگیری به نام نارساخوانی رنج می برد. هنگامی که رودی برای اولین بار از نوتردام درخواست کرد رد شد. اما او به سر کار برگشت، روی ارتقای نمرات خود تمرکز کرد و دوباره تلاش کرد، اما باز هم با شکست دیگری مواجه شد.
رودی روتیگر - هرگز، هرگز دست از کار نکش
او حتی برای بار سوم تلاش کرد، اما باز هم به او گفتند "نه". اما رودی مصمم بود که دست از کار نکشد. بنابراین، پس از مدتی برای بار چهارم و آخرین درخواست داد، و به قول سرنوشت، چهارمین تلاش او جذابیت داشت. رودی سرانجام در نوتردام پذیرفته شد و در سال 1974 تحصیلات خود را در آنجا آغاز کرد.
رودی سپس تلاش خود را برای تحقق رویای خود برای بازی فوتبال برای فایتینگ ایرلندی متمرکز کرد. او برای تیم تلاش کرد و پس از اینکه مربیان از سرسختی و تلاش زیاد او در هر بازی خوششان آمد، او را در تیم پیشاهنگ خود پذیرفتند.
رودی روتیگر در هر تمرین پیشاهنگی برای تیم قلب خود را به نمایش می گذاشت. اراده تسلیم ناپذیر و فداکاری خالص او به تیم شروع به تأثیرگذاری روی هم تیمی ها و مربیانش کرد.
همه آنها متوجه شدند، به این ترتیب، رودی در نهایت موفق شد تیم نتردام فایتینگ را ایرلندی کند.
با وجود اینکه رودی تیم را تشکیل داد، اما او باز هم تجارتی نداشت. رودی مصمم بود قبل از اینکه دوران حضورش در نوتردام به پایان برسد، در زمین بازی کند و در یک بازی بازی کند. بنابراین، او به جلو فشار آورد تا تحسین هم تیمی ها و مربیان خود را به خود جلب کند.
او حداکثر تلاش، سخت کوشی و پشتکار را انجام داد تا اینکه در نهایت احترام کل تیم را به دست آورد. و مشابه (اما نه دقیقا) چیزی که در فیلم رودی رخ داد که در آن اعضای تیم پیراهن های خود را به زمین گذاشتند تا از رودی درخواست بازی در بازی نهایی کنند، یکی از اعضای تیم به نام پت سارب به دفتر مربیان رفت و درخواست کرد. رودی جای او را می گیرد تا بتواند برای بازی لباس بپوشد.
علاوه بر این، کاپیتان تیم، که برای کل تیم صحبت می کرد، از مربی (دن دیوین) درخواست کرد که به رودی فرصت بازی در بازی نهایی را بدهد.
مطالب مرتبط:
رویا، مبارزه، پیروزی
به این ترتیب، هنگامی که آخرین بازی رودی در 8 نوامبر 1975 برگزار شد، زمانی که نوتردام به مصاف جلیقههای زرد فناوری جورجیا رفت، پس از اینکه 99٪ از آن بازی نهایی قبلاً رخ داده بود، مربی دیوین سرانجام رودی را صدا زد. رودی آماده بود!
در آن ثانیه های پایانی آن بازی نهایی، رودی رویای خود را برای بازی برای فایتینگ ایرلندی برآورده می کرد. او به درخواست مربیان وارد تیم شروع کننده شد. پس از شروع بازی، به او اجازه داده شد تا در خط دفاعی به بازی ادامه دهد.
در اولین بازی، فرصت اولیه رودی برای تکل زدن به کوارتربک نزدیک بود، اما رودی آلن، کوارتربک تیم جورجیا تک توانست توپ را درست پس از اینکه رودی از بلوک خود خارج می کرد، خارج کند. با این حال، بازی بعدی و نهایی بازی، رودی در گوشه ای زیپ زد و در آخرین بازی بازی، کوارتر مدافع را اخراج کرد. نوتردام در آن بازی مقابل جورجیا تک با نتیجه 24 بر 3 پیروز خواهد شد و رودی در مقابل شانس ها پیروز خواهد شد.
با این حال، پیروزی واقعی، توانایی رودی برای الهام بخشیدن به کل تیم، جامعه و تعداد بیشماری از طرفداران ایرلندی مبارز بود. و با وجود اینکه او فقط برای سه بازی وارد زمین شد، مبارزه او به او اجازه داد تا به اولین بازیکن تاریخ نوتردام تبدیل شود که توسط هم تیمی هایش از زمین خارج شد.
رویا:
برای The Norte Dame Fighting Irish فوتبال بازی کنید
مبارزه:
در فقر، در خانواده 16 نفره بزرگ شد
برای یک بازیکن فوتبال در 5 فوت و 6 اینچ بسیار کم اندازه بود
نارساخوان بود
2 سال در ویتنام خدمت کرد
به مدت 2 سال در یک نیروگاه
شاهد مرگ بهترین دوستش بود
3 بار از نوتردام رد شد
به مدت 2 سال در یک تیم فوتبال علیرغم وعده کمی زمان بازی ادامه داد
پیروزی:
فوتبال برای The Norte Dame Fighting Irish بازی کرد
اولین بازیکن فوتبال Norte Dame بود که تا به حال از زمین خارج شد
فیلمی درباره سفر الهام بخش او ساخته شد
مهم نیست که چه پیشینه، نمرات شما می توانید راهی پیدا کنید. آسان نخواهد شد پیام واضح است که شما باید مبارزه کنید، باید برای به دست آوردن رویای خود آماده شوید. همه چیز درباره رویا، مبارزه، پیروزی است!» - رودی روتیگر
رودی روتیگر از آن زمان بهعنوان یک سخنران و نویسنده انگیزشی به مردم سراسر جهان انگیزه و الهام بخشیده است. او Rudy International را اداره می کند، یک تجارت انگیزشی که به دیگران الهام می بخشد تا هرگز تسلیم نشوند.
رودی فقط در 5 فوت و 6 اینچ ایستاده بود، اما رویایی به اندازه غول پیکر داشت. رویایی به اندازه یک زمین فوتبال که الهام بخش او برای غلبه بر نارساخوانی، فقر، جثه کوچک و موانع و معایب بیشمار دیگر است. عزم، قلب و تعهد سرسخت رودی به اینکه هرگز دست از کار نکشد، به او کمک کرد تا در نهایت رویای خود را برای بازی فوتبال برای تیم فایتینگ ایرلندی محقق کند.
"گاهی اوقات، یک برنده رویاپردازی است که فقط دست از کار نمی کشد."
اما شگفتانگیزتر اینکه رودی به دنبال رویایش و زندگیاش به طور کلی، یکی از مهمترین درسهایی را به دنیا آموخته است. و آن …. که یک برنده فقط رویاپردازی است که دست از کار نمی کشد.
آنچه دیگران میخوانند:
نویسنده: مهرداد اکبری