پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: جمعه, ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
شنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۳
۸
۰
نسخه چاپی

تصمیم جدید ایران و آمریکا برای برجام در پایان شهریور 1400

تصمیم جدید ایران و آمریکا برای برجام در پایان شهریور 1400
دولت بایدن در وضعیت بازنگری در استراتژی اولیه خود قرار دارد. و ایلان گلدنبرگ و همکارانش، در آگوست ۲۰۲۰ گزارشی تهیه کردند و آن را در اختیار ستاد انتخاباتی بایدن قرار دادند، یک استراتژی سه‌مرحله‌ای تبیین شده بود که با برجام آغاز می‌شد و سرانجام به مذاکرات دومسیره در حوزه منطقه‌ای و برجام‌پلاس ختم می‌شد.

به گزارش تیتربرتر؛ هادی خسروشاهین پژوهشگر مسائل بین‌الملل نوشت: چالش اول از برجام محدود یا توافق موقت مربوط می‌شود. این خط‌مشی مغایرت کامل و حتی غلیظ‌تری- نسبت به محتوای مذاکرات وین- با قانون اقدام راهبردی لغو تحریم‌ها و همچنین سیاست «حرف قطعی» دارد. از طرف دیگر، از نظر ایران، عاقلانه نیست که بخشی از اهرم فشار خود را در قبال قرار موقت و محدود مبادله کند. ایران در مقطع کنونی، به این برداشت کلی رسیده است که زمان، به سود این کشور و به زیان آمریکاست، اما چرا؟ همه‌چیز به نقطه گریز ایران بازمی‌گردد.

برجام نتیجه دارد یا خیر؟

برجام نتیجه دارد یا خیر؟
برجام نتیجه دارد یا خیر؟

 

ایران با انباشت حدود ۳هزار و ۲۴۱ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده (طبق برجام ایران مجاز به داشتن ۲۰۲ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده بود)، نقطه گریز خود را از یک‌سال برجام تقریبا به حدود ۲ماه رسانده است (ایران با راه‌اندازی سانتریفیوژهای پیشرفته خود پس از خرابکاری نطنز تاکنون ۶-۵ کیلوگرم اورانیوم ۶۰درصدی نیز تولید کرده است).

پس می‌تواند با تداوم این روند و استفاده حداکثری از اهرم هسته‌ای خود، خیلی زود نقطه گریز را به یک ماه هم برساند و در این صورت، امتیازات بیشتری را از طرف مقابل طلب کند. بنابراین ایران گزینه برجام محدود را متناسب با توانمندی‌های موجودش نمی‌داند و احتمالا استراتژی بدیل دولت بایدن در همان گام‌های اولیه‌اش با مانع بزرگ درخواست‌های فزاینده تهران مواجه خواهد شد.

بنابراین چاره کار این خواهد بود که بایدن، از گام اول استراتژی دومرحله‌ای خود پرش کند و یک‌راست به سراغ الگوی «بیشتر در برابر بیشتر» برود. ولی واقعیت این است که برداشتن این گام نیز چندان ساده نخواهد بود؛ چرا که توافق بدیل برجام، با فرمول «بیشتر در برابر بیشتر» یک توافق کاملا جدید خواهد بود و از همین رو، بدون موافقت کنگره آمریکا تحقق آن تقریبا سخت است. از طرف دیگر، ماه عسل ریاست‌جمهوری بایدن نیز به پایان رسیده است.

معمولا این ماه عسل به بازه زمانی ۹ تا ۱۲ ماهه گفته می‌شود که هر رئیس‌جمهوری در آمریکا پس از پیروزی در انتخابات به دست می‌آورد و از آن برای کارهای پرچالش داخلی و خارجی استفاده می‌کند. تمام تلاش بایدن این بود که با توجه به قطبی‌شدن سیاست در آمریکا، برجام را در حد فاصل همین بازه زمانی احیا و عملیاتی کند، اما به نظر می‌رسد، با خروج آمریکا از افغانستان و مدیریت ضعیف دولت بر این پروسه و همچنین، افزایش میانگین مبتلایان به کرونا، ماه عسل دولت بایدن خیلی زود به پایان رسید.

بنابراین این دولت در به سرانجام رساندن یک توافق بدیل برجام با دشواری‌های زیادی مواجه خواهد شد و به‌دلیل همین فضا، بسیار بعید است که دولت بایدن بتواند الگوی «بیشتر در برابر بیشتر» را صرفا به حوزه هسته‌ای محدود کند و احتمالا در توافق جدید، همچون سند پیش‌نویس مذاکرات وین، خواستار گنجاندن بند همکاری‌های آینده خواهد شد تا بتواند مذاکرات را در حوزه‌های دیگر نیز با تهران ادامه دهد؛ امری که احتمالا با مخالفت شدید تهران مواجه خواهد شد. صرف نظر از این مساله، در مورد پذیرش صفر شدن زمان‌بندهای غروب آفتاب در توافق جدید از سوی تهران نیز تردیدهای جدی وجود دارد.

بنابراین باید گفت که در حوزه هسته‌ای آینده نامعلومی در انتظار ایران و آمریکاست؛ مگر اینکه دولت بایدن به همان پیش‌نویس مذاکرات وین، منهای بند همکاری‌های آینده اکتفا کند تا شاید در این شرایط روزنه‌های امیدی گشوده شود. با این حال، چنین سناریویی نیز مستلزم ریسک‌پذیری بایدن در حوزه سیاست داخلی و منطقه‌ای است؛ چرا که نه مخالفان برجام در داخل و نه شرکای منطقه‌ای ایالات‌متحده حاضر به پذیرش برجام با مختصات گذشته‌اش نخواهند شد.

باید توجه کرد که صرف نظر از فقدان بند همکاری‌های آینده در توافق سال ۲۰۱۵، تعهدات هسته‌ای تهران نیز در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۵ تقریبا به پایان می‌رسد و تحمل این واقعیت برای شرکای منطقه‌ای واشنگتن و همچنین مخالفان تعامل با تهران در کاپیتول‌هیل بسیار سخت خواهد بود. بنابراین آینده، بسیار پرابهام و نامعلوم باقی خواهد ماند. البته این آینده نامعلوم نیز ربط چندانی به تغییر دولت (قوه مجریه) پیدا نمی‌کند. ما در ایران شاهد الگوی تعاملی ساختار با کارگزار نیستیم، بلکه برعکس، فرآیندهایی از غلبه ساختار بر کارگزار به چشم می‌خورد.

بنابراین با تغییرات در سطح کارگزاری، شاهد تحولات تاکتیکی هستیم، نه استراتژیک. به همین دلیل برجامی که در دوره کارگزار عملگرا به امضا رسید، احیای آن در همین دوره راه به جایی نمی‌برد؛ چرا که تصور می‌شد، برجام در سال ۲۰۱۵ یک توافق تاکتیکی با ایالات متحده است (به همین دلیل با آن موافقت شد)، ولی چنین برداشتی در مورد مذاکرات وین نیست؛ چرا که آمریکا خواستار تداوم همکاری‌ها در آینده شده بود و این براساس منطق ساختاری حاکم بر ایران غیرقابل پذیرش بود.

بنابراین در دوران جدید، تلاش خواهد شد، از طریق الگوهای همکاری منطقه‌ای (این فرصت به‌دلیل تنزل اهمیت منطقه خاورمیانه برای آمریکا فراهم شده است، البته در مورد پایداری آن تردیدهایی وجود دارد) و همین‌طور، سیاست نگاه به شرق (از طریق پیوستن به سازمان شانگهای) بالانس به سیاست خارجی و داخلی ایران بازگردد.

در این میان، روسیه و چین نیز تلاش می‌کنند از اهرم ایران برای منحرف‌کردن منابع و تمرکز استراتژیک آمریکا از شرق ژئوپلیتیک به غرب آسیا استفاده کنند؛ شاید این مساله باعث شود، فرصت‌های کم و تا حدی متوسط در اختیار ایران قرار گیرد (در کنار چالش‌های مترتب بر آن). در حوزه هسته‌ای نیز استفاده حداکثری از اهرم غنی‌سازی، همزمان با مذاکره، همچون گذشته ادامه خواهد یافت.

همچنین ایران برای افزایش هزینه‌های تداوم تحریم‌های اقتصادی علیه خود، مانند دوره ترامپ، به سیاست تغییر زمین بازی و استفاده متوسط و غیررسمی از اهرم‌های منطقه‌ای خود ادامه خواهد داد. این سیاست، از این رو اتخاذ می‌شود که به آمریکا نشان داده شود، تداوم سیاست فشار حداکثری بدون هزینه برای واشنگتن نخواهد بود.

مطالب مرتبط:

شرط امیرعبداللهیان برای آغاز دور جدید مذاکرات برجام

شرط امیرعبداللهیان برای آغاز دور جدید مذاکرات برجام
شرط امیرعبداللهیان برای آغاز دور جدید مذاکرات برجام

 

وزیر امور خارجه کشورمان با انتشار توئیتی به جزئیات گفتگوی تلفنی خود با وزیران خارجه سه کشور اروپایی اشاره کرد.

حسین امیرعبداللهیان در صفحه توئیتری خود نوشت: در تماس تبریک وزرای خارجه آلمان، فرانسه و اتریش در خصوص سیاست خارجی متوازن و تنظیم روابط با اتحادیه اروپا؛ ارسال واکسن؛ افغانستان؛ منطقه و برجام بحث شد.

‌تأکید کردم که مذاکرات وین باید منافع و حقوق ایران را تأمین کند. رفتار غیرمسئولانه آمریکا و بی‌عملی اتحادیه اروپا باید پایان یابد.

تغییرات مذارکات برجام در دور جدید

در حالی که کارشکنی آمریکا، علت بن‌بست در اجرای برجام و مذاکرات پس از آن محسوب می‌شود، مقامات آمریکایی با به خدمت گرفتن شبکه رسانه‌های همسو چنین القا می‌کنند که تردید و تعلل ایران، موجب این بن‌بست شده است.

اخیراً لورا روزن خبرنگار آمریکایی، ادعاهایی را از قول «یک دیپلمات ارشد آمریکا که خواست نامش فاش نشود»(!) منتشر کرد که این فضاسازی عیناً توسط برخی سایت‌های بزک کننده برجام (مانند انتخاب و خبر آن‌لاین و...) بازنشر داده شد.

روزن از قول یک «دیپلمات ارشد آمریکایی» مدعی شد: ما هنوز منتظر پاسخ ایران در مورد زمان از سرگیری مذاکرات برای احیای برجام هستیم. این دیپلمات ارشد که خواست نامش فاش نشود، گفت: «ما آماده‌ایم راهی پیدا کنیم تا تحریم‌های مغایر با برجام را برداریم و آنها نیز اقدامات هسته‌ای که با برجام مغایر است را به عقب برگردانند.»

وی گفت: «ما آماده‌ایم تا مذاکرات را با این روح و نگرش ادامه دهیم و سعی کنیم به سرعت به نتیجه برسیم تا ورق را برگردانیم. ایرانی‌ها باید تصمیم بگیرند که آیا آنها نیز متعهد به این کار هستند یا نه. در غیر این صورت، ما مجبوریم مسیر متفاوتی را انتخاب کنیم.

روزن سپس از زبان علی واعظ، عضو اندیشکده آمریکایی «گروه بین‌المللی بحران» می‌نویسد: ایران پیغام‌های غیررسمی متفاوتی درباره زمان آماده شدن برای از سرگیری مذاکرات هسته‌ای در روزهای اخیر ارسال کرده است. تردید ممکن است نشان دهنده این باشد که دولت جدیدابراهیم رئیسی هنوز موضع خود درباره مذاکرات و همچنین مذاکره کنندگانش را نهایی نکرده است.

واعظ افزود: «به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها برخی از تصمیمات اساسی در مورد رویکرد خود در مورد مذاکرات را اتخاذ نکرده‌اند، از جمله اینکه چه کسی قرار است عهده‌دار این مذاکرات شود. نه فقط افراد، بلکه حتی اینکه کدام نهاد مدیریت این مذاکرات را برعهده داشته باشد.»

واعظ می‌گوید «واضح است که ایرانی‌ها تعلل می‌کنند تا با دست پرتری به مذاکرات برگردند، اما آنها نمی‌توانند از طریق این تاکتیک یک توافق بهتر را به دست آورند و در مورد به شکست کشاندن توافقی ریسک می‌کنند که در مقایسه با سایر گزینه ها بهترین گزینه آنهاست.»

روزن همچنین از قول یک دیپلمات ارشد آمریکایی ناشناس می‌نویسد: این دیپلمات ادامه داد که مهمتر از تاریخ این است که ایرانی‌ها «در صورت بازگشت به مذاکرات با موضعی واقع‌بینانه که با پایبندی متقابل به توافق سازگار است، بازگردند. اگر آنها بر برداشتن گام‌هایی فراتر از تعهدات برجام پافشاری کنند، این بدان معناست که ما در حال مذاکره در مورد چیزی غیر ازبرجام هستیم. این یک نوع مذاکره بسیار متفاوت خواهد بود.»

برخلاف فضاسازی رسانه‌ای محافل آمریکایی که چند روز یک بار به عنوان جنگ رسانه‌ای منتشر می‌شود، موضع جمهوری اسلامی ایران کاملاً روشن، منطقی و قطعی است و هیچ تردیدی در آن وجود ندارد. این موضع نیز برآمده از عبرت‌های 6 ساله برجام، کارشکنی‌ها و عهدشکنی‌های آمریکا و تروئیکای اروپایی و پشت هم‌اندازی‌های سه سال اخیر اتخاذ شده و مورد اجماع در شورای عالی امنیت ملی کشورمان است. آمریکایی‌ها غیر از

3 سال کارشکنی و نقض برجام، از آغاز سال 97 رسماً از برجام خارج شدند و مجموعاً در این 6 سال به اسم لغو یا کاهش تحریم‌ها، 1500 تحریم جدید را - از جمله تحریم‌های آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و... را تصویب و به اجرا گذاشتند. در مقابل جمهوری اسلامی ایران دو سال دیگر صبوری پیشه کرد، شاید به زعم تیم آقای روحانی و ظریف، طرف مقابل بر سر عقل بیایند. این دو سال هم با پشت هم اندازی‌های اروپا در قالب وعده راه‌اندازی کانال‌های مالی موسوم به اس‌پی‌وی و اینستکس سپری شد؛ بی‌آنکه اتفاقی در انجام تعهدات از سوی طرف غربی پدید آید. از اینجا بود که مجلس شورای اسلامی با هدایت و حمایت شورای عالی امنیت ملی، قانونی بازدارنده برای کاهش و اجرای تعهدات برجامی تا زمان توقف عهدشکنی طرف غربی تصویب کرد.

از طرف دیگر دولت بایدن در دی‌ماه 1399 سرکار آمد اما تا اواخر فروردین 1400 به مدت چند ماه مشغول وقت‌کشی حتی در زمینه بازگشت به مذاکرات شد. پس از آن نیز در ماه مذاکرات بی‌حاصل بعدی در وین، روشن شد دولت باید برخلاف برخی لفاظی‌های انتخاباتی، به تحریم‌های افزوده شده در پسابرجام به چشم اهرم فشار برای باج‌خواهی بیشتر می‌نگرد، برجام را «توافق سابق»! قلمداد می‌کند، خواستار استفاده از همین به اصطلاح توافق سابق به عنوان سکویی برای باج‌خواهی‌های جدید در حوزه قدرت دفاعی و منطقه‌ای ایران است، قصد ندارد تحریم‌های اصلی و اساسی را لغو کند و ضمنا مایل است بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای یا انجام هیچ تعهد بر زمین مانده‌ای، بتواند مجددا عضو برجام شود و بتواند از مکانیسم ماشه آن، برای احیای تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران استفاده کند!

به واسطه بروز این حجم از خدعه و وقاحت بود که رهبر انقلاب اعلام کردند آمریکا به عنوان ناقض برجام، حق شرط‌گذاری ندارد. بلکه باید ابتدا همه تحریم‌ها را لغو کند، این لغو تحریم‌ها در فرصت زمانی مناسب راستی‌آزمایی شود، همچنین آمریکا باید تضمین معتبر بدهد که تجربه عهدشکنی و زدن زیر توافق را تکرار نمی‌کند؛‌ آنگاه می‌تواند رسما به میز برجام برگردد و یکی از اعضای این توافق چندجانبه بین‌المللی باشد و انتظار داشته باشد که ایران هم به تعهداتش برگردد.

بنابراین تکلیف و موضع ایران امروز، روشن‌تر از هر زمان دیگری است و هر قدر تنازل و اغماض و صبوری هم که ممکن بوده، در این شش سال به خرج داده است. در مقابل اکنون این آمریکا و تروئیکای اروپایی هستند که باید صداقت و پایبندی خود را در عمل به نمایش بگذارند.

درباره متولی مذاکرات نیز، روشن است که وزارت خارجه متولی میدانی مذاکرات است و زیر نظر شورای عالی امنیت ملی، در زمینه مطالبه حقوق ملت ایران فعالیت می‌کند. اما چنان‌که آقای امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه تصریح کرده، ایران دیگر مذاکره برای مذاکره و وقت‌کشی از این طریق را نمی‌پذیرد.

آنچه دیگران می خوانند:

گزارش از محسن رضوی



+ 8
مخالفم - 5
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری