به گزارش تیتربرتر؛ علی بیگدلی معتقد است که سفر کم رنگ و لعاب رئیسی به مسکو ما را به این نتیجه رساند که مستقیما با آمریکاییها مذاکره کنیم و آمریکاییها نیز به خاطر بحران اوکراین مایل به کنار گذاشتن روسها بودند.
پشت پرده مذاکرات جدید برجام
آنطور که گفته شده و از اظهارات مقامات ایرانی از جمله وزیرخارجه، رئیس جمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی برمیآید، مذاکرات برجامی به نقطه حساسی رسیده و احتمالا با رایزنی مستقیم بین ایران و آمریکا ادامه مییابد. فارغ از اینکه نتیجه چنین مذاکراتی چیست، باید دید که چه عاملی سبب تغییر نظر ایران و تن دادن به این رایزنیها شد؟
علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالمللی در این باره گفت: «شرایط جهانی تحت تاثیر اختلافاتی بین آمریکا و روسیه بر سر اوکراین ایجاد شده، درحال تغییر است. از طرف دیگر آمریکا به این نتیجه رسیده که دخالتهای اولیانوف و حتی کشورهای اروپایی سبب شده که هم زمان از دست برود و هم نقطه نظرات طرفین به صورت صحیح منتقل نشود و هر کدام از طرفها به دنبال منافع خود باشند. ایران هم به همین نتیجه رسیده است.»
وی افزود: «از سوی دیگر هم آمریکا و هم ایران نیازمند حل این مشکل هستند و میدانند که بدون این توافق نمیتوانند مشکلات داخلی خود را حل کنند. بنابراین به این نتیجه رسیدهاند که واسطهها را کنار بگذارند و خودشان مستقیما وارد مذاکره شوند.»
این کارشناس مسائل بینالمللی تاکید کرد: «ما قبلا میگفتیم که نه مذاکره میکنیم و نه جنگی رخ میدهد اما الان به نقطهای رسیدهایم که بحرانهای اقتصادی داخلی برای ما قابل ادامه نیست لذا حجم انتظاراتمان کاهش یافته و آمادگی داریم که این مشکلات را با آمریکاییها حل و فصل کنیم که کار خیلی درستی هم است.»
او ادامه داد: «من در مصاحبههای قبلی هم به این نکته اشاره کرده بودم که تنها راه برای ما کنارگذاشتن واسطهها و مذاکره مستقیم با آمریکا است. الان این کار صورت میگیرد و طبیعی است که آقای امیرعبداللهیان نمیتوانسته به تنهایی در این باره تصمیم بگیرد. طبیعتا محافل تصمیم ساز در ایران به او ابلاغ کردهاند و امیدواریم که با توجه به شرایط داخلی و منطقهای و همچنین بینالمللی این مشکل که حالا مقدمات حل آن فراهم شده، رفع شود.»
بیگدلی گفت: «اکنون بحث بر سر این است که دنبال قرارداد موقت باشیم یا نه که به نظر من فعلا خیلی مهم نیست. مذاکره مستقیم اقدام مهمی است که می تواند به حل مشکلات ما و احیای برجام، کمک کند.»
وی درباره اینکه آیا سفر رئیسی به روسیه هم در تصمیم ایران مبنی بر مذاکره مستقیم با آمریکاییها نقش داشته است؟ گفت: «نتیجه معکوس داشته است، سفر کم رنگ و لعاب آقای رئیسی به روسیه و اینکه نتوانست آن انتظاراتی که داشت را از آنها دریافت کند، به نوعی موجب شد که روسیه از مذاکرات کنار گذاشته شود. همان طور که گفتم آمریکاییها نیز به ایفای نقش بیشتر روسها علاقه نداشتند به خصوص با این بحرانی که در اوکراین ایجاد شده است. بنابراین آمریکاییها رفته رفته نقش روسیه، چین و حتی اروپاییها را هم از طریق دیپلماسی پنهانی و محرمانهای که با ایران دارند، کاهش میدهند و وارد فاز مذاکره مستقیم با ایران میشوند. سفر کمرنگ و کم اثر آقای رئسی به مسکو ما را به این نتیجه رساند که روسیه هم نمیتواند مشکلات ما را حل کند و بهتر است که با آمریکا مستقیما مذاکره کنیم».
مطالب مرتبط:
واکنش رامین مهمان پرست به مذاکره مستقیم ایران با آمریکا
همه گفتوگوها در چارچوبی بوده است که مسئولان و مقامات عالی کشورمان ترسیم کردهاند. ما باید به شکلی حرکت کنیم که حداکثر منافع ملی تامین شود. این مورد هم مثل همان موارد است و اگر قرار باشد گفتوگویی انجام شود حتما چارچوب و دستورکار مشخص است و قرار نیست در مورد هر موضوعی صحبت شود بلکه قرار است در چارچوب مسالهای صحبت شود که میتواند الان به حل فعالیت هستهای کشورمان و لغو تحریم ها کمک کند. بر این اساس مسئولان اجرایی هم باید برای منافع ملیمان بر اساس همان چارچوب ها و سیاستهای کلی حرکت کنند.
به نظر شما چرا آمریکایی ها اینقدر به گفت وگوی مستقیم اصرار دارند؟
شرایط به گونه ای است که آمریکاییها مایل هستند حتما توافقی صورت بگیرد. اولا از یک طرف رقابتی بین حزب جمهوری خواه و حزب دموکرات وجود دارد. اقدامی که آقای ترامپ در دوره خود انجام داد و از برجام خارج شد، انتقاد زیادی را در بین دموکرات ها و نیز بخش مهمی از مردم آمریکا ایجاد کرد. دولت آقای بایدن میخواهد بگوید که ما متفاوت از آقای ترامپ عمل میکنیم و میخواهیم برجام را به جایی برسانیم. بنابراین فشاری از طرف افکار عمومی در داخل آمریکا وجود دارد و آنها میخواهند که دستاوردی داشته باشند و از طرفی دیگر نگرانند که جمهوریخواهها اگر کنگره را در دست بگیرند فشارهای زیادی وارد خواهند کرد. یا اگر زمان بگذرد و انتخابات دوباره برگزار شود و جمهوریخواه ها پیروز شوند میتوانند فضای سنگینی را علیه آنها ایجاد کنند. بر این اساس دولت آقای بایدن به دنبال یک توافق است.
از طرف دیگر دموکرات ها نگرانند که اگر بهانهجویی بکنند و موضوعات مختلفی را مطرح بکنند که بحث توافق را منتفی بکند یا به تاخیر بیندازند، شاید ما از نظر فعالیت هستهای به نقطه ای از توانایی برسیم که برای آنها نقطه برگشت معنا نداشته باشد. پس اصرار دارند که در یک چاچوبی به یک توافقی برسیم که برای طرف آمریکایی دستاورد تلقی شود. البته حتما باید با توافق و رضایت طرف ایرانی باشد.
مذاکره مستقیم با آمریکا همیشه مخالفان بسیاری در ایران داشته است و الان هم برخی معتقدند که آمریکا دنبال این است که بدون پرداخت هزینه به برجام برگردد و در بازگشت به برجام بتواند بهصورت خودکار از اهرمهای فشار آن مانند مکانیسم ماشه در آینده استفاده کند. یا اینکه برخی معتقدند آمریکا میخواهد از گسترش روابط ایران با شرق جلوگیری کند و مذاکرات را فراتر از موضوعات هستهای گسترش دهد. نظر شما در این باره چیست و چنین تحلیل هایی تا چه اندازه میتواند درست باشد؟
ببینید؛ هر موضع، بحث و هر اقدامی بخواهد صورت بگیرد طبیعتا عده موافق و عدهای مخالفند. مخالفت کردن با یک اقدام یا یک نظریه طبیعی است و همیشه هم بوده است. آنچه مهم است این است که ببینیم چارچوب های سیاست های خارجی ما از نظر مقامات عالی نظام چگونه ترسیم میشود و در همان چارچوبها منافع ملی به چه شکلی در حداکثر میزان ممکناش تامین می شود؛ بنابراین ما باید بر این اساس حرکت کنیم و انتقاد و مخالفت عدهای هم اگر در جهت مخالفت با منافع ملی باشد که اصلا نباید آن را در نظر گرفت ولی اگر شامل نکات مستند و قابل بهره برداری باشد، حتما مسئولان از آنها بهرهبرداری میکنند و از نظرات مخالف هم برای به دست آوردن راه حلی که کمک کند تا منافع ملی بهتر تامین شود استفاده میکنند.
با توجه به اینکه آقای شمخانی در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی در توییتی بر همین موضع تاکید کردند آیا میتوان اینگونه نتیجه گرفت که تاییدیه این شورا را نیز دارد.
همانطور که پیش از این هم اشاره کردم اگر مقامات عالی نظام با سیاستی موافق نباشند، قطعا هیچ اقدامی در عمل انجام نخواهد شد. در بیان موضع و بیان نظرات هم که اگر از طرف افراد مسئول باشد طبیعتا باید اظهار نظر و بیان مواضعشان یک مبنایی داشته باشد، اگر از طرف افراد ناظر باشد که مسئولیت مستقیم ندارند و فقط دارند نظراتشان را بیان میکنند هیچ مانعی ندارد اما اگر بخواهید یک اقدام عملی را دنبال بکنید قطعا اقدام عملی باید در چارچوب سیاست های مصوب نظام باشد و حتما تایید مقامهای عالی را داشته باشد.
خبری منتشر شد که وزیر خارجه قطر در آستانه سفر امیر این کشور به امریکا و دیدار با جو بایدن رئیس جمهور امریکا عازم تهران است. وزیران خارجه ایران و قطر ساعاتی قبل نیز با هم تلفنی رایزنی کرده بودند. ناظران بر این باورند که تماس های وزیر خارجه قطر و سفر او به تهران احتمالا با سفر امیر قطر به آمریکا بی ارتباط نیست. با توجه به اینکه قطر در زمان ترامپ هم نقش واسطه بین ایران و امریکا را ایفا می کرد، تحلیل شما چیست؟ آیا باز هم نقش واسطه را ایفا می کند و به موضوعات مطرح شده در مورد مذاکره مستقیم مرتبط باشد؟
روابط با همسایگان جزو اولویتهای ماست وکشورهایی مثل قطر از اولویت های توسعه رواط خارجی ما محسوب می شود و این بسیار طبیعی است و اینکه در مذاکرات مسائل مربوط به بحث های دوجانبه و روابط دوکشور و مسائل منطقه ای و بین المللی مطرح شود اما اصل ملاقات و مذاکرات و دیدارها حتما در جهت توسعه روابط و هم سو با اولویت های توسعه روابط خارجی است.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: محسن رضوی