تیتربرتر؛ سریال موج اول به کارگردانی امیرسجاد حسینی از دوشنبهشب روی آنتن شبکه ۳ رفته و ماجرای شیوع کرونا در ایران و مبارزه کادر درمان با آن را روایت کرده است. روایتی که البته ایرادها و اشکالاتی در آن دیده میشود.
داستان سریال موج اول
قصه موج اول، در مورد زندگی کادر درمان در زمان شیوع ویروس کرونا است. در این مجموعه تلویزیونی قرار است به تلاش شبانه روزی کادر درمان و نیروهای جهادی برای مقابله با بیماری کرونا پرداخته شود. همچنین یک سوم داستان در بیمارستان میگذرد و باقی سریال اپیدمی به افرادی می پردازد که در شهر به کرونا مبتلا شده اند.
ساعت پخش و تکرار
سریال موج اول دارای سه فصل بوده که هر فصل 10 قسمت می باشد و از روز دوشنبه 15 آذر 1400 هر شب ساعت 20:50 از شبکه سه بروی آنتن می رود.
تکرار آن 1:30 بامداد 09:45 صبح و 14:30 ظهر می باشد و روز های پنجشنبه هم تکرار هفتگی پخش می شود.
بازیگران سریال موج اول
بازیگران سریال موج اول محصول سال ۱۴۰۰ به کارگردانی امیر سجادی حسینی با بازی مهدی فخیم زاده (دکتر احمد جهان نقش اول مرد), فریبا متخصص (خانم حمیدی سرپرستار بیمارستان), کوروش سلیمانی (شاهمیری), محسن قصابیان (ابراهیم) و نیلوفر رجایی فر (نگار), نسیم فارسی و آرام احمری نیا و تعدادی بازیگر معروف و سرشناس ایرانی می باشد.
بیوگرافی نیلوفر رجایی فر بازیگر نقش نگار در سریال موج اول
نیلوفر رجایی فر متولد ۱۱ بهمن ماه ۱۳۷۱ در تهران، بازیگر ایرانی است. او مدرک لیسانس فیزیک و اختر فیزیک از دانشگاه رویال لندن دارد.
نقش الیزابت در فصل پنجم سریال پایتخت اولین تجربه جدی نیلوفر رجایی فر در بازیگری، مقابل دوربین است. و نقش او دختری داعشی بود که از این گروه تروریستی بریده بود. و به نقی معمولی و اعضای خانواده اش کمک های زیادی کرد تا بتوانند جان خودشان را نجات بدهند.
وی بعد از پایتخت در سریال ممنوعه , سریال هشتگ خاله سوسکه , سریال خوشنام بازی کرده است.
تحصیلات و فعالیت هنری خانم بازیگر از زبان خودش
نیلوفر رجایی فر بیان کرد که: رشته تحصیلی من، فیزیک و اختر فیزیک است و در دانشگاه رویال لندن تحصیل کردهام. در لندن تئاتر دانشجویی کار میکردم و همیشه پیگیر بازیگری بودم و در دانشگاه محل تحصیلم هم چند نقش کوتاه بازی کرده بودم.
و در ایران هم چندبار تست بازیگری داده بودم،ولی به خاطر مدت کوتاه اقامتم در ایران نمی توانستم. در آنها حضور داشته باشم که در نهایت از طریق دوستان که در جریان فعالیت های من بود، به کار معرفی شدم و دیداری با آقای محسن تنابنده داشتم. ایشان درباره نقش، با من صحبت هایی کرد و در نهایت در حالی که سریال کلید خورده بود، من به کار پیوستم.
نیلوفر رجایی فر بازیگر موج اول
کارگردانی این مجموعه تلویزیونی را امیرسجاد حسینی و تهیه کنندگی آن را سعید کمانی برعهده داشته است. طبق اعلام عوامل سریال، اپیدمی در سه فصل تهیه شده و هر سه فصل نیز از شبکه سه پخش می شود. اما کارگردان هر فصل متفاوت است.
نگار در این مجموعه یکی از اعضای کادر درمان است که برای مبارزه با این بیماری و درمان، بیماران تلاش می کند. شوهر او نیز پزشک است و این زوج در ابتدا اختلافاتی با هم دارند. که به تصمیم شوهر نگار برای مهاجرت مربوط می شود.
مطالب مرتبط:
گفتوگوی جالب با نیلوفر رجایی فر
*خانم رجاییفر! با گروه آقای مقدم چطور آشنا شدید و به سریال پایتخت پیوستید؟
رشته تحصیلی من، فیزیک و اختر فیزیک است و در دانشگاه رویال لندن تحصیل کردهام. در لندن تئاتر دانشجویی کار میکردم و همیشه پیگیر بازیگری بودم و در دانشگاه محل تحصیلم هم چند نقش کوتاه بازی کرده بودم. در ایران هم چندبار تست بازیگری داده بودم، ولی به خاطر مدت کوتاه اقامتم در ایران نمیتوانستم در آنها حضور داشته باشم که در نهایت از طریق دوستان که در جریان فعالیتهای من بود، به کار معرفی شدم و دیداری با آقای محسن تنابنده داشتم. ایشان درباره نقش با من صحبتهایی کرد و در نهایت در حالی که سریال کلید خورده بود، من به کار پیوستم.
*پیش از پیوستن به پایتخت، فصلهای قبلی سریال را دیده بودید و اصلا میدانستید چنین مجموعه پرمخاطبی تولید شده است؟
واقعیتش این است که بخشهایی از سریال را دیده بودم، ولی چون آن زمان در ایران نبودم، نتوانسته بودم که مدام پیگیر باشم و بدانم که قصه سریال چیست. اما بلافاصله و بعد از اینکه قرار شد در سریال حضور داشته باشم، تمام قسمتها را طی ۲ شب دیدم و بعد به کار پیوستم.
پس وقتی به بازیگران سریال پایتخت اضافه شدید، دیگر با خانواده نقی معمولی آشنا بودید و میدانستید که ماجرا از چه قرار است.
بله همه را میشناختم جز بهتاش که او هم در فصل پنج به کار اضافه شد.
*قبل از اینکه جلوی دوربین بروید، میدانستید که قرار است نقش یک زن داعشی را بازی کنید؟
کسی که مرا به کار معرفی کرد، گفت که یک نقش بسیار خوب و جذاب است که حتما با ایفای آن دیده میشوی و مهمتر از همه اینکه ارسطو قرار است عاشقت بشود! (با خنده) و البته من آن زمان نمیدانستم یعنی چه که ارسطو قرار است عاشقم بشود! بعد هم در طول کار متوجه شدم و حتی با آقای مصطفی تنابنده هم که صحبت کردم او هم همین را گفت ولی بعدا متوجه شدم که موضوع اصلا عاشقی ارسطو نیست. الیزابت حداقل برای من به قدری لایههای شخصیتی جالب و متفاوتی داشت که واقعا خیلی خوشحالم این نقش را ایفا کردم.
*شما قبل از حضور در مجموعه پایتخت نسبت به داعش و جنایاتش آگاهی داشتید و میدانستید که چه میکند؟
بله، کاملا. چون زندگی کردن در اروپا داعش را برای شما ملموستر و آشناتر میکند.
*به خاطر حملات انتحاری و انفجارهایی که روی میدهد؟
بله. من در یکی از روزهایی که سر کار میرفتم، با خط سیاه قطار، خودم را به محل کار رساندم. وقتی رسیدم متوجه شدم ۱۰ دقیقه بعد در همان جا یک بمب خنثی کردهاند و خطر از بیخ گوشم رد شده بود.
*در این مدت با افراد داعشی هم مواجهه داشتهاید؟
نه به هیچ وجه. فقط در اخبار متوجه شدم و اینکه مثلا در محله کناری یک دختر به داعش پیوست و یا از فلان محله دیگر ۴ پسر به این گروه ملحق شدهاند. مثلا چندی پیش شنیدم که برادر یکی از دوستان نزدیکم بیخبر برای کمک به سوریه رفته بود. او متخصص کامپیوتر بود و البته برای مبارزه با داعش به سوریه رفته بود، ولی کسی نمیدانست و او خبری در این زمینه نداده بود.
*پس شما با این یکباره رها شدنها آشنایی داشتید، اتفاقی که در سریال برای الیزابت میافتد و او از طرف همسرش رها میشود
بله. کاملا همینطور است. این موضوع برای من کاملا ملموس است و الیزابت را کاملا حس کردم. الیزابت همیشه یک قسمتی از من خواهد بود. چون با او رنج کشیدم و حتی برایش گریه کردم. من حتی نمیدانستم که خط داستانی که الیزابت را پیش میبرد، چیست و در طول کار و فیلمنامهای که به دست من میرسید، متوجه رنجهایی میشدم که این زن متحمل میشد و این دردها باعث شد که من الیزابت را یک شخصیت جدا و مستقل از خودم بدانم.
*شما در ایران میمانید و کار هنریتان را ادامه میدهید یا قصد دارید برای ادامه زندگی به اروپا برگردید؟
فعلا در ایران هستم. به واسطه کارم مسافرت زیاد میکنم، ولی قصد مهاجرت و ماندن در کشور دیگری را ندارم.
*بازخوردهایی که از کار گرفتید چطور بود؟
عالی. سعی میکنم تمام نظرات مخاطبان را دنبال کنم. علیرغم اینکه خیلی ارتباط خوبی با فضای مجازی ندارم ولی تمام نظرات را دنبال میکنم و میخوانم و اتفاقا پیگیر نقدهای سازنده هم هستم. مردم ما خیلی مهربان هستند و لطف بسیاری به من داشتند.
*کدام یک از نقشهای پایتخت را بیشتر دوست داشتید؟
تک تک این شخصیتها را دوست داشتم و حتی بازیگران این سریال در زندگی شخصیشان را هم خیلی دوست دارم. هرکدام از آنها به نوعی کمک حال من بودند. یکی از لحاظ تکنیکی، یکی از لحاظ آرامش، یکی اینکه من در سریال خوشحال باشم. همه را مساوی و به یک اندازه دوست داشتم. شیرینی صحبت کردن فهیمه، درستکاری و مهربانی هما، دل مهربان نقی و اینکه در عین حال میخواهد بگوید من از همه بهترم. بهتاش و قدبازیِهای جوانیاش، باباپنجعلی، رحمت و ... نمیدانم کسی را از قلم انداختهام یا نه.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: علیرضا یوسفی