به گزارش تیتربرتر؛ پیرمحمد ملازهی در ارزیابی خود از تحولات افغانستان گفت: واقعیت این است در شرایط کنونی وضعیت افغانستان خیلی پیچیده شده و دو راه بیشتر وجود ندارد یا این که طالبان و دولت مرکزی با یکدیگر مذاکره کرده و به یک راه حل سیاسی برای مشکل افغانستان دست پیدا کنند و راه دیگر هم در پیش گرفتن راهکار نظامی است.
بررسی برخورد ایران با طالبان
وی تصریح کرد: طی روزهای اخیر طالبان به سمت این رفتند که شهرستانهای بیشتری را از دست نیروهای دولتی خارج کنند و مدعی هستند که 80 درصد را در اختیار دارند. اما با توجه به شرایطی که به وجود آمده احتمالا 50 تا 60 درصد را در اختیار داشته باشند.
این کارشناس مسائل شبه قاره افزود: در چنین فضایی اگر راه حل نظامی توسط طالبان دنبال شود که آنها به لحاظ نظامی انگیزه هم دارند و منسجم تر هستند می توانند کابل را تصرف کنند. اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد حتما در پی آن جنگ داخلی در افغانستان شکل می گیرد.
ملازهی اظهار کرد: طی مدتی که طالبان شکست خورده بود تغییراتی در جامعه افغانستان اتفاق افتاده زنان آزادی بیشتری یافته و در جامعه مشغول به کار بودند، احزاب و شبکه های اجتماعی و مطبوعات نیز آزادی عمل بیشتری پیدا کردند طبیعتا این ها زیر بار نخواهند رفت و همچنان که در شمال افغانستان و مناطق ازبک نشین مردم سلاح به دست گرفته و شاهد خیزش مردمی هستیم در سایر مناطق نیز گروههایی که آزادی داشتند حتما به مقابله با طالبان خواهند پرداخت.
وی ادامه داد: اگر طالبان از طریق نظامی وارد شود و یا نهایتا شاهد جنگ داخلی باشیم هر کدام از کشورهای منطقه که منافعی برای خودشان در افغاانستان دارند، تلاش می کنند با گروههای قومی ارتباطاتی بگیرند و در آن صورت ممکن است افغانستان به سمت تجزیه هم برود.
این کارشناس مسائل بین الملل خاطر نشان کرد: در چنین شرایطی ایران ابتکار خوبی به خرج داده که طالبان و دولت مرکزی به تهران بیایند و رو در رو صحبت کنند تا راه حلی پیدا شود.
وی افزود: اگر ایران بتواند خواسته های طالبان و دولت مرکزی را به هم نزدیک کند می تواند توفیقی به دست آورد اما سایر کشورها هم باید حمایت کنند. زیرا اگر حمایت نکنند ممکن است کارشکنی هایی صورت گیرد.
ملازهی تصریح کرد: بنابراین حرکت ایران مثبت است و اگر طالبان بتواند مواضع خودشان را تعدیل کند و احزاب و گروههای قومی را بپذیرند شاید راه حلی باشد که بتوان افغانستان را از خطراتی که وجود دارد رهایی داد.
این کارشناس مسائل شبه قاره در پایان با تاکید بر این که تحرکات طالبان در چارچوب توافق دوحه انجام می شود گفت: این اتفاقات جدا از توافق دوحه نیست اما قضیه این است که دیدگاه طرفین با یکدیگر فاصله دارد. طالبان مصر است که امارت اسلامی را تشکیل دهد و دولت افغانستان هم بر حفظ قانون اساسی تاکید دارد.
مطالب مرتبط:
انتقادها از نگاه مشابه بایدن و ایران به طالبان
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به بررسی تحولات اخیر منطقه پرداخته است.
در تحلیل خود آورده است: جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در سخنانی که به مناسبت حوادث اخیر افغانستان و خروج نظامیان آمریکائی از این کشور ایراد کرد، گروه تروریستی طالبان را شریک قطعی حکمرانی در افغانستان دانست و با صراحت گفت: «تنها راه تحقق صلح در افغانستان همزیستی با طالبان است».
این نگاه بایدن به گروه تروریستی طالبان اکنون یک نگاه مشترک میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکاست. درست همان زمان که رئیسجمهور آمریکا تنها راه تحقق صلح در افغانستان را همزیستی با طالبان اعلام میکرد، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز از پایان موفقیتآمیز اجلاس مذاکرات بینالأفغانی در تهران خبر داد که در آن سخن از مشارکت گروه تروریستی طالبان در حکمرانی افغانستان مطرح شد و محور اصلی مذاکرات نیز این بود که سهیم شدن طالبان در دولت، راه برقراری صلح در این کشور است.
اکنون سؤال مهم این است که موضع مشترک جمهوری اسلامی ایران و آمریکا درباره گروه تروریستی طالبان، بیانگر چه واقعیتی است که قرار است در منطقه رخ دهد؟ برای پیدا کردن پاسخ این سؤال ابتدا باید به دو سؤال دیگر پاسخ داده شود که یکی از آنها به تغییر سیاست منطقهای آمریکا مربوط میشود و دیگری به تغییر ماهیت طالبان.
سؤال اول را اینگونه میتوان مطرح کرد که آیا آمریکا قراراست از سیاست سلطهگری برمنطقه خاورمیانه و افغانستان دست بردارد یا روش دیگری را برای ادامه سلطهگری برگزیده است؟ علاوه بر اینکه تغییر سیاست سلطهگری آمریکا امری غیرمتصور است، سخنگوی کاخ سفید در تکمیل سخنان بایدن گفته است: «حضور ۲۰ساله آمریکا در افغانستان، برای ما پیروزی به همراه نداشت».
بنابراین، موضع صریح رئیسجمهور آمریکا درباره ضرورت سهیم شدن گروه تروریستی طالبان در دولت افغانستان را میتوان به معنای تلاش دولت آمریکا برای محکم کردن جای پای خود در دولت آینده افغانستان دانست. به عبارت روشنتر، آمریکا با خارج کردن نظامیان خود از افغانستان، طالبان را به نمایندگی خود در این کشور حاکم میکند تا نفوذ خود را همچنان حفظ و سلطه نظامی را به سلطه سیاسی تبدیل نماید.
سؤال دوم این است که آیا طالبان از یک گروه تروریستی خونآشام به یک گروه سیاسی خواهان سهم در حکمرانی تبدیل شده و از آرمانهای وهابیگری و اهداف سلطهطلبی مبتنی بر ولایت داشتن امیرالمؤمنین این گروه بر تمام مسلمین و حتی برخورداری از حق حاکمیت بر کل جهان دست برداشته است؟
عملکرد ماهها و هفتههای اخیر گروه تروریستی طالبان نشان میدهد این گروه هیچیک از آرمانها و اهداف خود را رها نکرده و مصممتر از گذشته درصدد تحقق آنهاست. هفته گذشته هنگامی که یکی از سخنگویان این گروه اعلام کرد ما به دنبال برقراری صلح هستیم، سخنگوی دیگری که در مرتبهای بالاتر قرار داشت بلافاصله آن را تکذیب کرد و گفت ما میجنگیم و اهل مصالحه با دولت نیستیم.
کشتارهای پیاپی قوم هزاره که اصلیترین شیعیان افغانستان هستند در چند شهر این کشور در ماههای اخیر و تصرف مراکز گمرکی مشترک افغانستان با ایران در روزهای اخیر، نشان میدهند که طالبان به هیچ یک از ادعاهایی که با مسئولین ایرانی در میان گذاشتهاند پایبند نیستند و نهتنها به یک گروه سیاسی تبدیل نشدهاند بلکه خونآشامتر از گذشته درصدد سلطه کامل بر افغانستان و سپس تعقیب اهداف سلطهطلبانه دیگر خود هستند.
با روشن شدن پاسخ این دو سؤال، اکنون میتوان به سؤال اصلی نیز پاسخ داد. موضع مشترک جمهوری اسلامی ایران با آمریکا درباره گروه تروریستی طالبان که هر دو کشور معتقدند تنها راه تحقق صلح در افغانستان، همزیستی با طالبان است، شاید به این معنا باشد که مسئولین ایرانی به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا قصد دارد افغانستان را با حاکمیت طالبان داشته باشد و همین تصمیم آمریکا راهی غیر از این باقی نمیگذارد که ما چشمهایمان را بر واقعیت طالبان ببندیم و تروریسم را نیز به تروریسم بد و تروریسم خوب تقسیم کنیم و از حالا به بعد وانمود کنیم طالبان یک گروه تروریستی خوب است که میتوان با آن همزیستی کرد.
اشکال مهم این سیاست این است که آمریکا با در اختیار داشتن تروریستهای طالبان میتواند سیاستهای مداخلهجویانه خود در منطقه از جمله ایران و عراق را با استفاده ابزاری از این گروه که به دولت تبدیل میشود، تحقق ببخشد. اعضاء القاعده و داعش هم که طبق اطلاعات موجود هماکنون در افغانستان به طالبان پیوستهاند، طرح جدید آمریکا را کامل میکنند و این مجموعه خطرناک تروریستی با تغییر چهره و در قالب یک دولت ولی با همان ماهیت تروریستی به نیابت از آمریکا به جان ملتها و دولتهای منطقه خواهند افتاد.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآرونده: حمیدرضا روح نواز