به گزارش تیتربرتر؛ شاخص کل بورس تهران که پس از اوجگیری تا قله دو میلیون و ۷۸ هزار واحدی در اواسط مردادماه روندی کاهشی در پیش گرفت، اکنون در محدوده ۶/ ۱ میلیون واحد نوسان میکند. با وجود افت بیش از ۲۰ درصدی در افزون بر یک ماه گذشته، اما نسبت قیمت به درآمد بالای شرکتها حکایت از افزایش ریسک در کلیت بازار دارد.
براساس تحلیل معاملهگران بازارهای داخلی و بینالمللی؛ گام اول اصلاح با ریزش دراماتیک و پرشتاب تکمیل شد (شاخه w.) شاخص از آن به بعد تا به امروز درحال تکمیل ریزموجهای لازم برای کفسازی و بیوزنی بعد از اصلاح قیمتی در کل اصلاح پیچیده است.
اکنون بیش از ۸۰ درصد ساختار اصلاح نمایان شده است و میتوان با دقت خوبی دست بازار را خواند؛ به این صورت که از همین هفته یا هفته بعد استارت حرکت شاخص کل به سمت سوئینگ قبلی در ۱/ ۲ میلیون واحد و بعد آن به سمت اعداد بالاتر خواهد خورد.
روز دقیق استارت رالی صعودی بعدی شاخص را نمیتوان تعیین کرد و برآوردهای زمانی معمولا با درصد خطای بالایی روبه رو هستند، اما بهنظر میرسد درهمان بازه زمانی درنظر گرفتهشده رالی صعودی شاخص شروع شود. از طرفی در ۴۵ روز گذشته که شاخص کل در اصلاح به سر میبرد، دلار گام صعودی انگیزشی خود را شروع کرد که شاخص این عقبافتادگی را جبران خواهد کرد.
احتمال روند صعودی شاخص بورس
شکور علیشاهی- تحلیلگر بازار در دنیای اقتصاد نوشت: روند بلندمدت شاخص بورس اوراق بهادار تهران، صعودی و درحال اصلاح برآورد میشود. هفته گذشته شاخص با حدود ۵ درصد کاهش از محدوده یک میلیون و ۷۰۴ هزار و ۱۰۸ واحد به محدوده یک میلیون و ۶۱۱ هزار و ۴۵۲ واحد رسید. در هر روند صعودی اصلاح قیمتها اجتنابناپذیر است.
منظور از اصلاح قیمتها تشکیل روند نزولی در میانمدت و بلندمدت نیست، بلکه کاهش قیمتها است. فاز اصلاحی با شکست روند صعودی کوتاهمدت آغاز میشود. روند صعودی میانمدت گاه در این مرحله شکسته میشود و گاه شکسته نخواهد شد. روند صعودی بلندمدت به هیچوجه در فاز اصلاحی شکسته نخواهد شد. حضور شاخص در بالای محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد در پایان این هفته امیدوارکننده است اما نشانه پایان اصلاح قیمتی نیست. در صورت عبور از محدوده یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد میتوان گفت به احتمال زیاد از فاز اصلاح قیمتی خارج شدهایم.
با وجود شکسته شدن روند نزولی کوتاهمدت، شاخص کل هنوز در فاز اصلاح قیمتی قرار دارد، در صورت ادامه اصلاح قیمتها، شاخص کل بورس اوراق بهادار در هفتههای آینده میتواند تا محدوده یک میلیون و ۳۶۵ هزار واحد نیز اصلاح داشته باشد. در صورت کاهش قیمتها سه محدوده ممکن است از این رخداد جلوگیری کنند که به آنها حمایت میگوییم. محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد، یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد و یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحد را میتوان بهعنوان اعداد مهم حمایتی شاخص در هفتههای آتی در نظر داشت. این محدودههای حمایتی هر کدام به نوبه خود، بسیار قدرتمندند و امید بسیار زیادی برای متوقف شدن اصلاح قیمتها هستند.
با توجه به حضور شاخص در منطقه مهم قیمتی و همچنین خروج از منطقه اشباع فروش که ناحیهای است که بعد از چند روز متوالی کاهش قیمت به آن ناحیه میرسیم، احتمال پایان فاز اصلاحی نیز وجود دارد، هر چند از لحاظ تکنیکال هنوز اصلاح شاخص کل کامل نشده است اما بسیاری از نمادها اصلاح خود را تکمیل کردهاند و در صورت ادامه کاهش قیمتها از فاز اصلاحی خارج شده و به فاز روند نزولی وارد میشوند که این موضوع برای معاملهگران و تحلیلگران باعث ایجاد ترس شده است.
در صورتی که شاخص کل مسیر افزایشی را در پیش بگیرد، بعد از عبور از محدودههای مهم یک میلیون و ۹۰۰ هزار واحد و۲ میلیون واحد، محدوده ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار واحد میتواند هدف اول شاخص کل باشد. البته قبل از محدودههای مذکور مقاومت یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد نیز میتواند مانع افزایش بیشتر قیمتها شود.
مطالب مرتبط:
مسیر برای افزایش شاخص بسیار دشوار است و همین موضوع از امیدها نسبت به رسیدن شاخص به سقف قبلی خود، کاسته است و سرمایهگذاران تقریبا ناامید درحال خروج از بازار هستند. اما کماکان امیدهایی نسبت به رسیدن شاخص به محدوده سقف قبلی و حتی بیشتر در بین فعالان بازار وجود دارد. بعد از عبور از محدوده بسیار مهم ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار واحد، این شاخص میتواند اهداف بالاتری همچون ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد یا حتی بالاتر را دنبال کند. دو منطقه قیمتی از جمله ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار واحد و ۲ میلیون و ۳۷۵ هزار واحد میتوانند از ادامه افزایش قیمتها جلوگیری کنند، به این محدودهها مقاومت میگوییم.
توجه داشته باشید به دلیل اینکه شاخص کل در تاریخ خود هیچگاه در این اعداد حضور نداشته، این محدودهها از اعتبار چندانی برخوردار نیستند اما شیوههای آماری و تکنیکی برای محاسبه محدودههای مهم در این مواقع وجود دارد و اکثرا تحلیلگران جسور از آنها بهعنوان محدودههای تحلیلی استفاده میکنند. این اشخاص برای ترسیم خطوط تحلیلی خود بهدنبال حداکثر یک یا دو تایید نشانه تکنیکی بدون در نظر گرفتن گذر زمان هستند، در مقابل تحلیلگران محافظهکار برای ترسیم خطوط تحلیلی حداقل دو نشانه تکنیکی یا گذر زمان را لحاظ میکنند.
با توجه به افزایش شاخص در هفته گذشته احتمال سناریوی افزایشی بیشتر شده اما هنوز کمتر از احتمال رخداد سناریوی ادامه اصلاح است این موضوع را میتوان در افزایش بیرمق شاخص کل هموزن مشاهده کرد که با وجود افزایش ۵/ ۹ درصدی شاخص کل تنها حدود ۸/ ۰ درصد افزایش یافته است.
عوامل مؤثر بر بورس در این هفته
بازار سهام روز چهارشنبه متعادل بود و شاخص کل 1.91 درصد رشد داشت. همچنین شاخص کل هم وزن نیز 0.14 درصد افزایش یافت. اما بازار امروز را چگونه میگذراند؟
در این مورد حمید اسدی، کارشناس بازار سرمایه به تجارت نیوز گفت: بازار سهام احتمالا فردا تقریبا مثبت و رو به بالاست.
این کارشناس بازار سرمایه در مورد روند بازار سرمایه در هفته پیش رو نیز بیان کرد: بازار سهام در هفته پیش رو به چند عامل بستگی دارند. اولین عامل، تعیین تکلیف پالایشی یکم است. اگر پالایشی یکم جمع شود برای بازار بسیار خوب است. مردم هم خیالشان راحت میشود که این پرونده بسته شده است و سراغ خرید سهمهای دیگر بازار میروند.
او در ادامه دومین عامل تاثیرگذار بر بازار سهام هفته جاری را امکان اصلاح قیمت دلار دانست و گفت: با توجه به تحلیلهای تکنیکالی که از قیمت دلار وجود دارد، احتمال دارد دلار در حد بسیار کمی اصلاح داشته باشد. این موضوع روی بازار تأثیر دارد و امکان تغییر سرمایهگذاری به سمت بازار سرمایه را بیشتر میکند.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: از آنجایی که روز چهارشنبه بازار متعادلی را شاهد بودیم، به نظرم این هفته نیز بازار متعادل است. بازار اصلاح سنگین ندارد اما سود بالایی هم ندارد.
او ادامه داد: هفته آینده دو یا سه روز مثبت است و دو روز را نیز منفی میگذراند.
اسدی شروع بازار در ابتدای هفته را مهم دانست و گفت: نکته مهم این است که اگر بازار شنبه و یکشنبه را پرقدرت و با حجم معاملات بالا شروع کند، احتمالا بازار در هفته کاملا مثبت است.
او در پایان از پیشبینی بورس برای مهر ماه گفت: اواسط مهر ماه به بعد بازار روند صعودی خود را شروع میکند. به احتمال بسیار زیاد پانزدهم تا بیستم مهر روند صعودی سهام شروع میشود.
لیست شرکتهای بورسی زیان ده
یکی از مشکلات موجود درخصوص محاسبه نسبت قیمت بردرآمد مربوط به شرکتهایی است که سودآور نبوده و از این رو EPS منفی دارند. بر این اساس محاسبه P/ E درخصوص سهام این شرکتها محلی از اعراب ندارد. در حال حاضر ۱۷ نماد بورسی به دلیل پیشبینی زیان در این گروه قرار میگیرند. این شرکتها بیشتر شامل گروههای خودرویی و قطعهسازی میشود. در این گروه ۶ نماد شامل شرکتهای «مهرکام پارس»، «ایرانخودرو»، «صنایع ریختهگری ایران»، «سایپا»، «محورسازان ایرانخودرو» و «سایپا آذین» در آخرین گزارش ارسالی روی سامانه کدال خبر از زیان دادند.
به نظر میرسد رشد قیمت ارز به همان میزان که به شرکتهای صادراتی سود میرساند، در مقابل به آن دسته از صنایعی که بازار اصلی آنها در داخل کشور است، زیان رسانده است. با توجه به ضرورت واردات برخی ماشین آلات و تجهیزات و نیز برخی قطعات جهت تولید خودرو به دلیل عدم وجود تکنولوژی ساخت در داخل، نیاز به استفاده از ارز ضرورت می یابد.ضمن آنکه التهاب مستمر بازار به دلیل اعمال تحریمهای اقتصادی، موجب افزایش قابل توجه نرخ مواد اولیه و ارز شد.
بنابر نوشته دنیای اقتصاد؛ در این میان گروههای خودرو، حملونقل و بیمه بیشترین تاثیر را از تحریمها پذیرفتند که بخشی از آن به مشکلات مربوط به نقلوانتقال ارز باز میگشت. تغییرات نرخ ارز نیز به صورت مستقیم بر قیمت تمام شده قطعات ارزبر و به تبع آن بر قیمت تمام شده محصولات شرکتهای خودرویی تاثیرگذار است. باتوجه به اینکه پروسه تامین ارز از طریق ثبت و سفارش در سیستم بانکی فرآیندی طولانی و زمانبر است در حال حاضر ریسک تامین به موقع ارز مورد نیاز بنگاههای اقتصادی افزایش یافته است.
علاوه بر این از نظر برخی کارشناسان، بخش عمده زیان خودروییها به قیمتگذاریهای دستوری بازمیگردد. موضوعی که رانت قیمتی آن باعث ایجاد صفهای خرید برای استفاده از فاصله قیمتی شکل گرفته شده است. با این حال با وجود شناسایی زیان در شرکتهای خودروساز، باز هم قیمت سهام آنها برای معاملهگران جذاب بوده است.
در این میان برخی از سرمایهگذاری به صورت تجربی این استدلال را مطرح میکنند که بعد از فشردهسازی فنر، یک آزادسازی ناگزیر در قیمت محصولات ایجاد میشود که همراه با آن قیمت سهام جهش میکند. اما سوال این است که تا چه حد این انتظار پیشخور شده است. شاید یکی از بهترین روشها برای نشان دادن ارزندگی سهام مقایسه ارزش بازاری شرکت با ارزش دفتری آن باشد، البته به شرطی که داراییهای شرکت با قیمتهای جدید روزآمد شده باشد و ارزش برند یا خوشنامی و جایگاه آن در بازار را هم درنظر بگیریم. شرکتهای خودروسازی در ایران به دلیل انحصاری که دارند از امتیاز ویژهای برخوردارند؛ موضوعی که از نظر بسیاری علت اصلی رشد عظیم سهام آنها شده است.
ارزش بازاری شرکت ایرانخودرو در حال حاضر به رقم ۵/ ۸۹ هزار میلیارد تومان رسیده است، در حالی که طبق صورتهای مالی دوره سه ماهه منتهی به ۳۱ خرداد زیان خالص این شرکت ۷/ ۳ هزار میلیارد تومان بوده است. میزان سرمایه این شرکت با لحاظ تجدید ارزیابی سال ۹۸ و افزایش سرمایه ۱۸۷۲ درصدی آن به ۳۰ هزار میلیارد تومان رسید. جمع حقوق مالکانه ایرانخودرو در پایان این سال ۹/ ۲۷ هزار میلیارد تومان بوده که تقریبا یک سوم ارزش بازار آن در بورس است. این نسبت هرچند از فاصله سه برابری بین این دو شاخص حکایت میکند، اما در مقایسه با بسیاری از شرکتهای بورسی که فاصله ۶ برابری دارند از وضعیت بهتری برخوردار است
از دیگر گروههای بورسی که نسبت قیمت به درآمد بالایی دارند، گروه محصولات کاغذی است. این گروه شامل سه شرکت «کارتن ایران»، «صنایع کاغذسازی کاوه» و «گروه صنایع کاغذ پارس» میشود که به ترتیب نسبت قیمت به سود آنها ۱۰۹۷، ۵۷۴ و ۷۸ واحد را در اختیار دارند. زیان خالص شرکت کارتن ایران در گزارش میاندورهای بهار ۱۰ ریال اعلام شده است.
گردآورنده: الهام خلیلی خو
آنچه دیگران می خوانند: