تیتربرتر: رومینا اشرفی، دختری مظلوم که به خاطر رابطه با پسری به نام بهمن خاوری قربانی خشم پدر شد.اما در پی اظهارات جدید یکی از دوستان رومینا این قتل بی رحمانه به یکی از پیچیده ترین پرونده های قضایی تبدیل شده است.
تهدید رومینا اشرفی توسط بهمن خاوری
«مونا محمدی» از دوستان رومینا، نوجوان ۱۴سالهای است که به گفته مادرش از کودکی با آنها رابطه خانوادگی داشتهاند. او در یک گفتگو گفت: در تاریخ ۵ اردیبهشت با تماس مدیر مدرسه برای کاری با رومینا به مدرسه رفتیم. در مسیر بهمن خاوری، کسی که حالا به عنوان یکی از متهمان و عوامل قتل رومینا در بازداشت به سر میبرد، سوار بر موتور جلوی مدرسه پرسه میزد». او میگوید وقتی از رومینا پرسیدم که آن پسر اینجا چه میکند در جواب گفت: «چیزی به تو میگویم، اما به پدرم هرگز نگو!»
او در ادامه افزود: «رومینا به من گفت که در اینستاگرام در لایوی شرکت کرده و در آن زمان بهمن همه آن لایو را ضبط کرده است و حالا با آن مرا تهدید میکند». بر اساس اظهارات مونا، رومینا حتی هنگامی که با بهمن صحبت میکرد از جانب وی تهدید میشده است.
او با شنیدن تهدید شدن رومینا توسط بهمن علت اینکه چرا به پدرش نمیگوید را جویا شده و رومینا در جواب گفته بود: «اگر پدرم بشنود خیلی عصبانی خواهد شد و من را میکشد!» مونا که در زمان مرگ دوستش با تماسی خود را به خانه او میرساند و آخرین دیدارشان وقتی است که پیکر بیجانش را به آمبولانس انتقال میدهند، درباره روابط رومینا با پدرش میگوید: «رابطه او با پدرش خوب بود. دوستش داشت، اما رومینا میگفت که خیلی از پدرش میترسد».
در ادامه مادر مونا محمدی نیز در حالی که مدام میگوید «رومینا را تهدید کردند، رومینا را با تهدید بردند» حرفهای دخترش را تصدیق میکند و ادامه میدهد: ما از گذشته خانواده رومینا را میشناختیم. پدر رومینا چنین مردی نبود، مادرش اینچنین نبود. اصلا اینطور خانوادهای نبودند. او در تعریف و تمجید از رومینا نیز میگوید: «رومینا هم اصلا دختری نبود که عاشق پسری بشود!»
روایت مونا به عنوان دوست رومینا به ابعاد عجیب ماجرا اضافه میکند و با سخنان بهمن به عنوان پسری ۲۸ ساله که با دختری ۱۵ سال کوچکتر وارد رابطه شده است، در تناقض جدی است، اما نمیتوان براحتی از کنار سخنانش گذشت. با نگاهی به گفتههای مونا، شاید بتوان گفت صحبتهای او صادقانهترین روایت از زندگی کوتاه رومیناست و رنگ و بوی صحبتهای آدمهای دیگر دخیل در پرونده را ندارد.
مطالب مرتبط: ابعاد جدیدی از پرونده قتل رومینا با بازداشت بهمن
آیا بهمن خاوری به رومینا اشرفی تجاوز کرده بود؟
دکتر فاطمه منفرد پویا روانشناس نیز درباره این پرونده میگوید: وقتی این اتفاق رخ داد از نظر روانشناسی که احتمالا در مرکز پلیس حضور داشته یا هر کس کار رسیدگی به این پرونده را برعهده داشته باید دقت بیشتری میشده است، زیرا گاهی افراد در مواجهه با بحران به جای بیقراری سکوت میکنند که گاهی این سکوت و آرامش از بیقراری خطرناکتر است.
او میافزاید: فرار دختر در این پرونده برای پدر یک شوک بوده و احتمالا پدر رومینا در لحظه پیدا شدن او در شوک بوده لذا باید توجه بیشتری به این موضوع میشده است. همچنین باید در کنار این خانواده افراد دیگری اعم از مشاوران یا سایر افراد فامیل حضور داشتند این ماجرا میتوانست طور دیگری رقم خورده و مادر مرتکب قتل شود یا دختر خودش را بکشد یا دختر مرتکب قتل اعضای خانواده شود؛ بنابراین در این ماجرا کمی از سوی مراجع مربوطه به لحاظ مسائل روانشناختی غفلت شده است و اصلا خانواده و رومینا نباید با هم تنها میماندند، زیرا همه آنها در شرایط بحران قرار داشتند.
این روانشناس سلامت تصریح میکند: در زمان بحران قسمت فورونتال مغز انسانها کار نمیکند بلکه قسمت هیجانهای آنها فعالیت میکند و به آنها فرمان میدهد. وقتی قتل رخ میدهد بلافاصله پدر بیرون آمده و ماجرا را اعلام میکند این مساله نشان میدهد که لحظه اول پشیمان شده است، زیرا به محض اینکه هیجان به اوج خود میرسد تازه قسمت منطقی مغز فعال میشود که این چه کاری بود کردم این فرایند. در عصبانیتهای معمولی هم به چشم میخورد.
منفردپویا درباره لزوم آموزش جنسی کودکان عنوان میکند: از زمانی که هورمونهای جنسی در دختر و پسر شروع به فعالیت میکنند گرایش به جنس مخالف هم شروع میشود. این مساله غریزی بوده و ربطی به دین و اخلاق ندارد. یکی از مواردی که در فرهنگ ما بهویژه در گذشته از آن دوری میکنند، آن است که اگر در این موارد با فرزند صحبت نکنیم ذهن کودکانمان پاکتر رشد میکند. در حالیکه این رویکرد اشتباه است.
او ادامه میدهد: وقتی بسیاری از قضایا را برای کودکانمان توضیح نمیدهیم بچهها در زمان مواجهه با آن پردازش سنگینی دارند. وقتی برای دخترمان توضیح دهیم که پدیده عشق به خاطر فعالیت یکسری مادههای شیمیایی در مغز است که باعث ایجاد گرایش به جنس مخالف میشود باعث آرامش و گذرسالم او از این مرحله میشویم، اما وقتی چنین آموزشهایی به فرزندمان نمیدهیم یک دختر ۱۳ ساله با احساس حالت عشق گمان میکند که حتما باید با آن فرد ازدواج کند. زیرا نمیداند که این پدیده زودگذر بوده و تمام میشود و ممکن است زمانی دیگر از فردی دیگر خوشش بیاید
این روانشنا تصریح میکند: وقتی آموزش و پرورش ما و خانوادههای ما این مسائل را به بچهها آموزش دهند و به آنها آگاهی دهند که این مسائل در سن بلوغ طبیعی است بچهها مشکلات کمتری را تجربه میکنند. وقتی به فرزندانمان آگاهی نمیدهیم نتیجه آن میشود که وقتی به دخترمان حس عاشقی دست میدهد زیاد احساس خرج عشقش میکند. کار بهمن دوست رومینا اشتباه بوده است، اما اگر به فرزندمان آموزش دهیم هرکسی از راه برسد نمیتواند آنها را گمراه کند.
وی با تاکید براینکه این ویژگی در دختران وجود دارد که دختران کم سن عاشق مردان بزرگ میشوند و از طرف دیگر پسرهای کم سن عاشق زنان بزرگسال میشوند. این هم باید آموزش داد. خصوصا در خانوادههایی که مهر پدری کمتر است دختران به مردان با سن بالاتر گرایش بیشتری پیدا میکنند و در خانوادههایی که مهر مادری کمتر است پسرها به زنان بزرگسال گرایش مییابند.
این روانشناس درباره رفتار بهمن درخصوص ارتباط با یک دختربچه میگوید: در روانشناسی گفته میشود که هر فردی که در سن قانونی یعنی بیش از ۱۸ سال باشد با فردی که زیر ۱۸ سال است ارتباط جنسی داشته باشد تجاوز است. چه دختر باشد چه پسر. اگر پسر و دختر زیر ۱۸ سال با یکدیگر در ارتباط جنسی باشند تجاوز نیست. درباره رومینا نمیدانیم ارتباط جنسی رخ داده است یا نه. اما بحران عشقی برای هر دو طرف رخ داده است و وقتی فرد دچار حس عشق شده و مادههای شیمیایی مربوطه در مغز شروع به فعالیت میکند قسمت منطقی مغز متوقف میشود در این حالت همه چیز بسیار رویایی دیده میشود وقتی آموزش زیاد نباشد افراد مسائل را جدی گرفته و به جای کنترل و مدیریت آن برای گذر از شرایط دست به اقدامات غیرمنطقی میزنند که منجر به ایجاد چنین وضعیتهایی میشود.
گردآورنده: فرحان مرادی