ابوبکر محمد بن زکریای رازی(313-251 قمری) بزرگترین پزشک ایرانی که در زمینهی شیمی، فیزیک و فلسفه نیز پژوهشهای ارزندهای داشته است. شمار کتابها و رسالههای او را بیش از 200 نوشتهاند که دانشنامهی پزشکی الحاوی، شناخته شدهترین آنهاست. کشف الکل و اسید سولفوریک را به او نسبت میدهند. ترجمهی کتاب المنصوری او نخستین کتاب پزشکی است که با شیوهی چاپ گوتنبرگی در اروپا چاپ شد. او دانشمندی تجربهگرا بود و میگفت: تجربه بهتر از علم طب است. او را پیشگام نظریهی ایمنی اکتسابی و بینانگذار شیوهی نوی در آموش پزشکی نیز میدانند.
زندگی نامه
نام او محمدو نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن که در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.
در جلد چهارم کتاب تاریخ ایران به نوشته سیدحسین نصر که در باب علوم زیستی است، محمد بن زکریا این طور معرفی شده: «رازی در سال ٢٥٠ هجری/ ٨٦٤ میلادی در ری متولد شد و در سال ٣١٣ هجری/ ٩٢٥ میلادی در همین شهر دیده از جهان فروبست. زندگی زکریای رازی در چند مرحله سپری شد. وی در آغاز به تحصیل ریاضیات، نجوم، فلسفه و کیمیا پرداخت و از میانسالی به بعد به دانش پزشکی علاقهمند و پس از کسب شهرت عازم بغداد شد و در بغداد به حاذقترین پزشک آوازه یافت و در واقع ماندگاری نام وی در تاریخ بیشتر به واسطه دانش وی در پزشکی بوده است.»
رازی در ری به تحصیل نجوم، ریاضیات، فلسفه، کیمیا و موسیقی پرداخت و از میانسالی به دانش پزشکی علاقهمند شد و رفتهرفته چنان مهارتی در این علم پیدا کرد که به زودی رئیس بیمارستان ری شد و بعدها همین وظیفه را در بغداد پیدا کرد.
تجربه طولانی او با بیماران مختلف به توانایی زیادش در «مشاهده» و «تقدیمه المرفه» بسیار کمک کرده است. شاهکار او کتاب «الحاوی» است. این اثر به عنوان دقیقترین سند موجود درباره پزشکی بالینی در جهان اسلام شناخته میشود.
رازی به همراه سه پزشک دیگر، علیبن ربن طبری، علی بن عباس مجوسی و ابن سینا عصر طلایی پزشکی ایران را در سده سوم تا اواسط سده پنجم هجری رقم زدند و پزشکان برجسته دیگر را تحتتأثیر خود قرار دادند. او بیش از ٥٦کتاب در پزشکی و موضوعات مربوط به آن نوشت که مهمترین آنها در کتاب المنصوری، رساله آبله و سرخک است که بعدها به زبان لاتین هم ترجمه شدند.
رازی بیشتر به کشف الکل و استفاده از آن به عنوان گندزدا مشهور است و این که از جیوه به عنوان مسهل استفاده میکرد. جیوه را حتی در قرون وسطا به زبان لاتین Album Rhasis میگفتند که از نام رازی گرفته شده است. او نخستین کسی بود که به تشریح آبله پرداخت و همین طور نخستین پزشکی که رسالهای جداگانه درباره بیماری کودکان نوشت. این دانشمند ایرانی در فلسفه شاگرد «احمد بن طیب سرخسی» (سرخسی هم در فلسفه پیرو الکندی بود) بود و رازی با فلسفه مشایی آنها مخالف بود. (نصر ١٣٨٠ ص ٣٦٨). رازی در فلسفه اسلامی موقعیتی یگانه داشت و از بیشتر متکلمان گرفته تا داعیان اسماعیلی در زمینه فلسفه با او مخالف بودند.
او علاوه بر طب و فلسفه در کیمیاگری هم شهره بود. رازی کار کیمیا را به علم مادی و شیمی تبدیل کرد. در کتاب نصر آمده که او بیشتر به شیمی عملی علاقه داشت تا کیمیای نظری. کتاب مشهور او در این باره الاسرار است؛ کتابی که پر از توصیفهایی درباره ابزار کیمیاگری است.
حوزه شیمی و داروسازی
رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست. عمده تأثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. وی پایهگذار شیمی نوین است؛ با وجود آنکه کیمیاگری را باور دارد. هر چند که بعضی از کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا، تبدل رازی مینامند، ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم. در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتی میکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوه را شبهفلز میخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است.
در دانش کیمیا و علم شیمی رازی، نکتهای که از نظر محققان و مورخان علم ، ثابت گشته ، نگرش ذره یابی یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران ، قائل به تبدیل عناصر به یکدیگر بودهاند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را تغییر پذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر میداند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است.
کشفهای بسیاری به رازی نسبت داده میشود از جمله :
رازی کاشف الکل است.
از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود.
از تأثیر آبآهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد.
برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
حوزه فلسفه
رازی از تفکرات فلسفه ی رایج عصر خود که فلسفه ارسطویی - افلاطونی بود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه همعصر و پس از خود قرار گرفت. رازی را میتوان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفه وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد، بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند.
از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفه است و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند ، مگر از طریق فلسفه. در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی بهوسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند. رازی فلسفه را چنین تعریف میکند که چون فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است، پس نزدیک ترین کسان به خالق، داناترین و عادلترین و رحیمترین ایشان است.
بیشتر بدانید:شرحی بر زندگی دانشمندی که امیر پزشکان لقب گرفت
ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفهاش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفه ایرانی و بابلی و هندی پایه گذاری کرده بود. مهمترین سؤال فلسفی او این بود: اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد؟
شیوهی رازی در پزشکی
رازی در پزشکی بسیار نوآور بود و پیروی کورکورانه از پزشکان پیش از خود را روا نمیدانست. او کتابی به نام شکوک نوشته و نظریهها و روشهای درمانی نادرست جالینوس را بر شمرده است. او بر این باور بود که "تجربه بهتر از علم طب است" و منظور او از علم طب، نوشتههای پیشینیان است. یادداشتها او که در آنها به دقت فراوان چگونگی وضعیت بیماران و بهبودی آنها را توصیف کرده است، او را یکی از برجستهترین پزشکان بالینی همهی دورانها ساخته است. یکی از آن یاداشتها این گونه است:
"عبدالله بن سواده دچار تبهای نامنظمی بود که گاه هر روز به وی عارض میگشت و زمانی یک روز در میان و گاهی هر چهار روز و شش روز. و پیش از عارض شدن تب، لرز مختصری به او دست میداد و به دفعات بسیار بول میکرد. من این نظر را ابراز داشتم که این تبها میخواهد به تب ربع مبدل شود و یا این است که بیمار زخمی در کلیه دارد. پس از اندکی در بول بیمار چرک ظاهر شد. من به او خبر دادم که دیگر تب باز نخواهد گشت و چنین شد.
تنها چیزی که مانع آن بود که در نخستین بار نظر خود را دربارهی این که بیمار زخم کلیه دارد، ابراز کنم این بود که پیش از آن به تب غب و تبهای دیگر مبتلا بود و گمان میرفت که این تبهای نامنظم از التهاباتی باشد که چون نیرو گیرد به تب ربع مبدل خواهد شد. به علاوه، بیمار به من شکایت نکرده بود که در ناحیهی گردهاش سنگینی مانندی دارد که چون بر میخیزد آن را احساس میکند و من نیز فراموش کرده بودم که دراین باره چیزی از او بپرسم. در واقع میبایستی بسیاری بول گمان مرا در زخم کلیهی وی قویتر کند، منتها نمیدانستم که پدرش نیز سستی مثانه دارد و از چنین دردی شکایت میکند ..."
زمانی که در بیمارستان ری پزشک مسوول بود، در حالی که شاگردانش و شاگردان شاگردانش پیرامون او را گرفته بودند، به کار بیمارستان رسیدگی میکرد. هر بیماری که به بیمارستان وارد میشد، نخست در نزد شاگردان شاگردان معاینه می شد و اگر مسالهای برای آنها دشوار میآمد، با شاگردان اصلی رازی عرضه میشد و اگر آنها نیز در تشخیص بیماری در میماندند، به خود رازی مراجعه میکردند. این شیوهی سازماندهی پزشکان از یادگارهای رازی است که هنوز هم در بیمارستان های آموزشی جهان رعایت میشود.
هنگامی که میخواستند بیمارستان معتضدی بغداد را بسازند، با او برای جای مناسب بیمارستان مشورت کردند. رازی فرمان داد قطعههای مساوی از گوشت را در محلههای گوناگون شهر بیاویزند و آن جایی را برگزینند که قطعهی گوشتن در آنجا دیرتر از جاهای دیگر فاسد شده است. رازی در آن بیمارستان بخش ویژهی بیماران روانی بنیان گذاشت و برای هر گروه از بیماران رژیم غذایی مناسب آنها را تعیین کرد.
آثار رازی
در مورد آثار رازی در لغت نامهٔ دهخدا آمده است: «ابن الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یک صد و هشتاد و چهار دانسته اند.
کتاب های رازی برحسب فهرست بیرونی بدین ترتیب تقسیم موضوعی می شود:
۵۶ کتاب در طب
۳۳ کتاب در طبیعیات
۷ کتاب در منطق
۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم
۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران
۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی
۶ کتاب در در مافوق الطبیعه
۱۴ کتاب در الهیات
۲۲ کتاب در کیمیا
۲ کتاب در کفریات
۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر یک صد و هشتاد و چهار مجلد می شود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی شمارد.