تیتربرتر: حسین فریدن کارشناس شبکه های اجتماعی طی گزارشی نوشت: در هیاهوی عددهای نظرسنجی و صحبت های مردم ،لا به لای پوسترها و پست های شبکه های اجتماعی انتخابات پارلمان ایران برگزار خواهد شد. از ابتدای فعالیت های اکثر کاندیداهای مجلس شورای اسلامی به بررسی فرآیند رسانه ای آنها پرداخته و سطرهای آتی تحلیلی کوتاه از فعالیت های رسانه ای کاندیداها است.
مرکز پژوهش های صدا و سیما در پایان نظرسنجی و آمار گیری اذان کرد ۴۱.۵ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند که قطعا در انتخابات شرکت خواهند کرد. ۲۹.۵ درصد مردد هستند و هنوز تصمیم نگرفته اند و ۲۹ درصد هم اعلام کرده اند که قطعا در انتخابات شرکت نمی کنند. با عبور از آمار و بررسی بیش از 1000 صفحه ی رسمی و طرفداری کاندیداهای سراسر کشور نکاتی برای اصحاب رسانه و پژوهشگرها به وضوح قابل رویت است.
داشتن سناریوی واحد تبلیغاتی و یا کمپین نویسی و اجرای کارها با فنون ارتباطی صحیح کمتر در بین ستادها انجام گرفت و بیشتر ستادها با همان دیدگاه سنتی وارد کارزار شدند و به گرفتن عکس های جمعیت و سخنرانی های پرشور و بریده های فریاد زدن کاندیداها در فضای شبکه های اجتماعی همت گماشتند و سیر صحیح و حتی خلاقانه ای فرآیند فعالیت های انتخاباتی فابل مشاهده نبود. اما برخی از نامزدهای انتخابات که پیشتر سمت دولتی داشتند و به زادگاه های خود سفر کرده بودند تا نماینده ی آن شهرها شوند با به خدمت گرفتن تیم های تخصصی تولید محتوا قدم هایی ماندگار را د راین عرصه برداشتند.
فعالیت های رسانه ای در ستادها و فضای های تبلیغاتی نسبت به هویت بصری و قومیت ها نبود و نسخه های واحدی برای فعالیت ها وجود داشت. البته بدون سانسور بودن فضای شبکه های اجتماعی فیلتر شده باعث شد تا حد زیادی تنور شایعات و نیز سخنرانی های غیرتخصصی نیز داغ شود. باید گفت طراحی های غلو شده و کیلیپ های کم کیفیت نیز همچنان یکه تازی می کنند و باید گفت در این زمینه هنوز در دهه هفتاد دست و پا می زنیم!
در کنار این همه غلو و استفاده از تصاویر و موسیقی های تکراری در اکثر تولیدات محتوا ، بداخلاقی های رسانه ای مثل افشای برخی مسائل پرونده های اخلاقی ، مالی ، عملکرد و ... بسیار داغ بود. افشاگری های در برخی استانها هدفمند صورت گرفت و معلوم بود برای این مهم زمان گذاشته شده و در برخی استانها خودِ کاندیداها پای کار آمدند و به صحبت های زننده پرداختند.
البته این انتخابات فرصت دوباره دیده شدن قومیت ها در قامت تولیدات تصویری بود و برخی آهنگ نواحی ایران بار دیگر به بهانه ی رای آوردن روی کلیپ ها رخ نمایی کرد. این فعالیت یکی از شاخصه های ملی کمپین های تبلیغاتی بود. بهره بردن از شبکه های اجتماعی داخلی برای تبلیغات و نیز ستادهای مجاری با تیک های آبی رسمی دیگر حسن فعالیت ها و امکانات بود.
اما در این بین صدا و سیما همچنان سردرگم و بدون دستاوردِ خاصی از این انتخابات عبور می کند! در کنار تشویق عمومی مردم در قالب تولید برنامه های مختلف ، کانال های پولی که در اختیار کاندیداها قرار گرفت موفق نبودند. شبکه های اجتماعی تعاملی شاهد حضور مردم و جذب مخاطب بود و اگر بریده ی مناظره های نامزدها از شبکه های اجتماعی بازپخش نمی شد ، مخاطبان اقبالی به این صحبت ها نداشتند. تجربه ی جدید شبکه هایی در بستر رسانه ی ملی جذاب اما کم فایده بود.