تیتربرتر؛ سمیرا مرادی طی یادداشتی با موضوع آسیب های اجتماعی"کودکان کار " نوشت:کودکان کار نمونه بارز جامعه ای هستند که در آن عنصری ترین عضو نهاد خانواده مورد غفلت قرارگرفته اند و با بهره کشی اقتصادی و تضعیف روحیه لطیف کودکانه مورد کودک آزاری واقع شده اند.
همیشه تصور ما از کودک کار، آن دخترک گل فروشی که با دسته گل های رنگارنگ در سر چهارراه با ضریه ای که به شیشه ماشینت تقه می زند و با بریدن رشته افکارت با چهره ای معصوم اصرار دارد گل بخری.
یا دخترک فال فروش که در معابر پرتردد هسته مرکزی شهر، کنار درب ورودی مرکز خرید، بساط پهن کرده و دسته ای فال حافظ در دست دارد و وزنه ترازویی در کنارش، هر رهگذری را می بیند اصرار دارد خود را وزن کند یا با خریدن فال، بخت خود را بیازماید .گاهی مواقع چنان پاچه شلوارت را می گیرد اگر خودت را کنترل نکنی با مغز به زمین میخوری!
یا پسرکی سیاه چرده با لباس های کهنه پشت چراغ قرمز با پارچه لنگی قرمز رنگ و رفته چرک و اسپری کف، شیشه های ماشین را می شوید و با نگاه نافذ به چشمان ما زل می زند تا دستمزد کارش را بگیرد. البته تصورات ما اشتباه نیست. چرا که با رشد جوامع و فراهم آمدن بستر نوین فناوری، مفاهیم گوناگون از جمله مفهوم "کودک کار" دستخوش تغییرات شده است.
کودکان کار همیشه لباس کهنه و سوراخ
نمی پوشند! گاهی؛ لباس های مارک و شیک به تن دارند که مورد تحسین و تایید همگان قرار می گیرند. البته باز هم ابزاری هستند برای پول درآوردن!
امروزه با رشد قارچ گونه شبکه های مجازی، بویژه شبکه تصویری پرمخاطب اینستاگرام که شرایط حضور همه قشر ازگروه های سنی متفاوت با فرهنگ های جور واجور را فراهم نموده، کودکان کار لاکچری، نماینده تجارت خانوادگی، مشغول کارند!
پشت پرده کودکیِ به تاراج رفته فرشتگان خردسال برای کسب شهرت و پول، بسیار تاسف برانگیز و ناراحت کننده است!
دخترک معصومی که آرزوی یک خواب راحت دارد، مادرش او را به زور از خواب ناز بیدار می کند تا پُست روزانه اش را آماده کند.کودک با صدای گرفته وبغض از پوشیدن لباس و عکس گرفتن سرباز می زند و با صدای بلند گریه سر را می دهد. این تنها گوشه ای از مشکلات زندگی کودکان اینفلوئنسر است.
ما بی خبر از پشت پرده سختی های کودکان کار مجازی! شاهد ویدئو دختر بچه ای بامزه که با شیرین زبانی با مادرش حرف می‌زند، یا قیافه پسر بانمکی که با خواهرش کل کل می کند، هستیم. برای لحظه ای گل خنده بر لبانمان شکوفا می شود! ندانسته با لایک این پیج ها را حمایت می کنیم .ویدئو ها وایرال می شود .خانواده بسیار خرسند از وضع موجود اقدام به راه اندازی پیج شخصی
برای کودک می کند. آهسته آهسته تبلیغات آغاز شده و فعالیت دیجیتال مارکتینگ پا
می گیرد. ناخواسته ما به عنوان ضلعی از مثلث برند،اینفلوئنسر و مخاطب به این چرخه کمک می کنیم.
کودکان کار مدرن ، به اجبار درگیر دنیای پرهیاهوی مجازی می شوند. فرشتگانی که به جای کودکی کردن مجبور به انجام کارهایی می شوند که مناسب سنشان نیست .
کودکان خردسالی که والدین حق انتخاب را ازآنها سلب کرده اند. در قفس فولادی دنیای پر زرق و برق مجازی اسیر لایک و کامنت شده از محیط طبیعی و ارتباط با بچه های هم سن و سال خود جدا می افتند.
به دلیل توجه بیش از حد و تایید از سوی دیگران انسان های خودشیفته ای می شوند. خود را تافته جدا بافته از جامعه می دانند که
در نهایت نمی توانند با کسی ارتباط داشته باشند.
در بستر مجازی جایی که حساس ترین و خصوصی ترین لحظات زندگی کودکان در معرض دید عموم قرار می گیرد. بزرگترین ضربه را از قضاوت های دیگران می خورند و در دوران نوجوانی و بزرگسالی در اجتماع با مشکلات و آسیب های جبران ناپذیری روبرو خواهند شد.
استفاده ابزاری از کودکان اینفلوئنسر، در همه کشورها جهان مورد سرزنش قرار گرفته است. در کشور ما نیز بیش از پیش به " حریم خانواده" و "حرمت کودک" اهمیت داده می شود، چنین فضاهایی را دامی برای نقض حریم خصوصی کودکان می شمارد و به شدت با آن مخالف است.
"آینده" در دستان کودکان" امروز" است که نیاز دارند به حقوق شان احترام بگذاریم و در دنیای طبیعی در بین همسالان رشد کنند. باید والدین آگاه باشند.َ از کودکان به عنوان ابزار کسب درآمد استفاده نکنند .آینده فرزندانشان را مفت نفروشند! جای کودکان نه در خیابان و اینستاگرام بلکه در بین"بچه ها" و"مدرسه" است.
با توجه به رشد چشم گیر دنیای نوین فناوری و توسعه شبکه های مجازی، از مسوولان انتظار میرود تا دیر نشده در جهت تعلیم و تربیت کودکان گام های بلندتری بردارند تا شاهد تصویب طرحی در راستای التزام حفاظت از کودکان از سوی خانواده ها در دنیای بی درو پیکر مجازی باشیم.
