پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
سه شنبه, ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ۰۴:۴۰
۰
۰
نسخه چاپی

برای خواهرهامون الناز و الهه

روزنامه اعتماد : در تحریریه همه چشم دوخته‌اند به تلویزیون تا اخبار ساعت ۱۴ شروع شود. قرار است فرمان عفو گسترده اعلام شود. خیلی‌ها خوشحالند، یکی برای خودش، دیگری برای برادرزاده‌اش، سومی برای دوستش و... نگرانم و به جای صفحه تلویزیون، به مانیتورم خیره شده‌ام و ادای تایپ کردن را در می‌آورم تا وانمود کنم که کار دارم و خونسردم، اما شش دانگ حواسم به تک‌تک کلماتی است که از دهان گوینده تلویزیون بیرون می‌آید.

 

برای خواهرهامون الناز و الهه

 

 

 می‌گوید قرار است شمار زیادی از «ده‌ها هزار نفر» بازداشتی، آزاد شوند. آیا این فرمان شامل حال الهه و الناز و نیلوفر و ... هم می‌شود؟ 
دو ساعت پیش از آن تحریریه اینقدر شلوغ نبود. دو-سه نفر بودیم. داشتم گزارشم را تکمیل می‌کردم. در باز شد و یکی از دوستان وارد شد و سلام کرد و در حالی که به سمت میزش می‌رفت، گفت: الناز محمدی بازداشت شد! جا خوردم: بازداشت شد؟ کی؟ چرا؟ چطوری؟ اخبار را چک کردم: «الناز محمدی دبیر سرویس اجتماعی روزنامه هم‌میهن ساعتی قبل، پس از حضور در دادسرای اوین بازداشت شد.» ناخودآگاه کمرم تیر کشید. سابقه نداشت. مشخصا عصبی بود. یاد چند روز پیش‌تر افتادم، رفته بودم به هم‎میهن دوستانم را ببینم، در تراس الناز محمدی را هم دیدم. خیلی گرفته بود و در خود. جرات نمی‌کردم درباره وضعیت خواهرش الهه بپرسم، اما دلم طاقت نیاورد. گفت: امروز برای اولین‌بار ملاقات حضوری داشتیم. سوال احمقانه‌ای پرسیدم: خوب بود؟ سری تکان داد و چیزی نگفت. 
آخر شب صفحات روزنامه هم میهن را چک کردم. در صفحه اول، روی گوشواره راست، عکس دو صفحه روزنامه بود و زیرش نوشته بود: این صفحه دبیر ندارد. در صفحه سه، عکس‌نوشت امیر جدیدی را «درباره جالی خالی همکارشان الناز محمدی» خواندم. در صفحات جامعه، زهرا جعفرزاده گزارشی از بازداشت دبیر سرویس نوشته. شروع می‌کنم به خواندن. نه، نمی‌توانم. یادداشت‌های محمدجواد روح، مهدی افروزمنش، علی ورامینی و زهرا مشتاق را هم در این باره نمی‌توانم بخوانم. به همسرم، فاطمه می‌گویم یعنی الان پدر و مادر این دو دختر چه می‌کشند؟ یک دخترشان زندان قرچک، دیگری زندان اوین! جوابی ندارد. همسران‌شان چه حالی دارند؟ به دوستم امیر جدیدی پیام دادم و نوشتم خیلی حالم گرفته! جواب داد: «خودم هم خیلی داغونم»! آیا روزنامه‌نگاران زندانی هم جزو کسانی هستند که قرار است در روزهای آتی آزاد شوند؟ امیدوارم.

 

 

 



+ 0
مخالفم - 1
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری