به گزارش تیتربرتر؛ برخلاف برخی گزارشات جهتدار، مذاکرات شکست نخورده است. اما حساسیت عمومی نسبت به نتیجه مذاکرات نشان میدهد اگر مذاکرات برجام شکست بخورد دلیل این شکست باید برای افکار عمومی دلیلی موجه و قانعکننده باشد. دشواری کار آقای دکتر باقری همین جاست مذاکرات سهجانبه غیرمستقیم ایران، ایالات متحده و نماینده اتحادیه اروپا در دوحه نه تنها طبق انتظارها پیش نرفت بلکه ظاهرا وضعیت احیای برجام را بغرنجتر هم کرد.
نشریه فارن افرز در مقالهای به قلم ولی نصر و ماریا فانتاپیه ضمن تشریح وضعیت مناقشه هستهای ایران و غرب و چشمانداز بدبینانه موجود نسبت به توافق احیای برجام، چگونگی واکنش بهینه آمریکا در قبال شکست احتمالی مذاکرات را بررسی کرده است.
ناکامی تلاشهای اتحادیه اروپا در دوحه برای شکستن بنبست سهماهه و کاهش اختلاف ایران و آمریکا درباره موانع باقیمانده در مسیر توافق، منجر به افزایش گمانهزنیهای بدبینانه نسبت به موفقیت روند دیپلماتیک شده است. در همین برهه، سفر قریبالوقوع جو بایدن به خاورمیانه تحتالشعاع دستورکار احتمالی وی برای هماهنگی با متحدان منطقهای خود -اسرائیل و عربستانسعودی- در قبال مناقشه هستهای ایران قرار دارد.
همچنین بلومبرگ گزارش داده است تلاشهای اروپا برای احیای توافق هستهای ایران پس از شکست دور فشرده مذاکرات در دوحه برای غلبه بر اختلافات، احتمالاً پس از سفر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به منطقه در ماه جاری، از سر گرفته میشود.
به گفته دیپلمات های اروپایی، با رسیدن نقش میانجی اتحادیه اروپا به مرزهای خود، کشورهای حاشیه خلیج فارس تشویق می شوند تا نقش فعالتری ایفا کنند.
ماریا فانتاپیه مشاور ویژه خاورمیانه و شمال آفریقا در مرکز گفتگوهای بشردوستانه و ولی نصر استاد روابط بینالملل و مطالعات خاورمیانه در دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز در مطلبی برای فارن افرز با عنوان «در صورت شکستمذاکرات هسته ای ایران، آمریکا چه باید بکند؟»، استدلال میکنند که «برون سپاری امنیت خاورمیانه به اسرائیل یک پلنB بد است».
آنها استدلال میکنند که «آمریکا باید یک استراتژی برای ثبات خاورمیانه ترسیم کند که صرفاً مبتنی بر مهار و رویارویی با ایران یا تضمین کاهش کوتاهمدت قیمت نفت نباشد».
نصر و فانتاپیه توصیه میکنند: «این باید یک چارچوب پایدار برای جلوگیری از درگیری ایجاد کند. مؤثرترین راه برای انجام این کار، انعقاد یک توافق هستهای جدید با ایران است». اکوایران ترجمه این مقاله را در دو بخش جداگانه منتشر میکند.
مطالب مرتبط:
در بخش نخست که پیشتر با عنوان «پلن B عبری-عربی بایدن برای ایران» منتشر شد، نویسندگان با اشاره به گزارش روزنامه والاستریتژورنال درباره دستورکار مهم سفر قریبالوقوع جو بایدن به خاورمیانه، نوشتهاند: «با حمایت آمریکا، اسرائیلی ها به دنبال سازماندهی تعدادی از کشورهای عربی در یک اتحاد نظامی علیه ایران هستند. ایالات متحده در ماه مارس گذشته با مقامات امنیتی مصر، اسرائیل، اردن، قطر، بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی جلسه ای را برای ادغام سیستمهای اشتراک اطلاعات و دفاع هوایی برای مقابله با ایران تشکیل داد. این تحولات برنامههای واشنگتن برای خاورمیانه را به هم میزند ... دولت بایدن استدلال کرده است که احیای برجام بهترین راه برای کنترل برنامه هستهای ایران است. اما در صورت عدم موفقیت، به نظر میرسد آماده اتخاذ رویکرد فعلی اسرائیل برای مهار ایران است».
نویسندگان در ادامه به تشریح استراتژی تهاجمیتر نفتالی بنت نسبت به سلف خود میپردازند که علاوه بر گسترش اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات و ترور دانشمندان هستهای ایران، حوزههای دیگر را نیز هدف عملیاتهای خرابکارانه و تروریستی قرار داده و در مناطقی چون اقلیم کردستان و جمهوری آذربایجان نفوذ کرده است.
نویسندگان در ادامه، اقدامات تاکتیکی ایران در پاسخ متقابل به این تحرکات و نیز برنامه استراتژیک بلندمدت تهران برای گسترش ظرفیت هستهای، توان دفاعی بازدارنده و نفوذ منطقهای را تشریح میکنند. نصر و فانتاپیه نوشتهاند: « در حالی که اسرائیل در حال حمله است، ایران به دنبال خرید زمان است. با اجتناب از رویارویی مستقیم با اسرائیل، تهران میتواند برنامه هستهای خود را توسعه دهد، برنامه موشکی و پهپادی خود را تقویت کند و موقعیت خود را در عراق، لبنان، سوریه و یمن گسترش دهد ... مقامات ایرانی همچنین معتقدند که اگر اسرائیل موفق شود تهران را به یک درگیری بزرگتر بکشاند، دولت بایدن مجبور به مداخله نظامی خواهد شد. علاوه بر این، تشدید خصومتها این احتمال را افزایش میدهد که کشورهای عربی بیشتری سهم خود را به اسرائیل بسپارند».
در این واقعیت که ایالات متحده بانی وضع پیش آمده برای برجام است شکی وجود ندارد، همزمان ناتوانی 1+4 در اجرای تعهدات برجامی پس از خروج امریکا از توافق هم حکم مثالی را دارد که در آن مناقشه ممکن نیست اما امروز کشورهای غربی با اشاره به یک سال و سه ماه مذاکره برای احیای برجام، تهران را به تعلل در بازگشت به تعهدات برجامی متهم میکنند و این روایت در سایه فقدان دیپلماسی عمومی قوی از سوی وزارت خارجه ایران در تبیین مواضع و رویکردهای هیات مذاکرهکننده، جای خود را در افکار عمومی بازکرده است. ایران در قریب به سه سال گذشته از خروج امریکا از برجام با هوشیاری توانسته به نقشه راهی دست پیدا کند که هم هیچ کدام از تعهدات برجامی را انجام نداده و هم شاهد بازگشت قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد نباشد.
در شرایطی که ایران در بازگشت به برجام هم برآورد صحیحی از هزینهها و فایدهها داشته باشد باید متوجه نزدیک شدن تاریخهای مهم در قطعنامه 2231 باشد، تاریخهایی که در هرکدام از آنها یکی از غل و زنجیرهای تحمیل شده بر پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل باز خواهند شد. برهیچ کس پوشیده نیست که مخالفان برجام در واشنگتن و تلآویو با ترس از فرارسیدن همین تاریخها و رفع دایمی برخی محدودیتها بر پرونده ایران، خواهان توافقی جدید هستند که در آن تاریخهای جدید و دورتری بر ایران تحمیل شود
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: علی اکبر رضایی