تیتربرتر: رضا رویگری در گفت و گویی کوتاه اعلام کرد: همسرش به مدت یک هفته است که او را در آسایشگاه به حال خود رها کرده و متاسفانه هیچ راه تماسی با دوستان و آشنایان خود ندارد.
گلایه تارا کریمی همسر رضا رویگری

بخشی از مصاحبه همسر رضا رویگری را می خوانید.
در چند مصاحبه اخیر آقای رویگری از شرایط مالی شان ناراضی بودند، الان وضعیت چطور است؟
رضا سالها جزو هنرمندان پرکار بوده و به طبع باید درآمد خوبی میداشت. من از روزی که با آقای رویگری ازدواج کردم وضع مالی خاصی نداشتند که پشتوانهای باشد که به امید آن باشیم. متاسفانه از زمانی هم که ایشون سکته کردن ۸ سال میگذره و کم کار شدند. درسته یک کارهای کوچیکی انجام دادن، ولی در حدی نبوده که کفاف خرج و مخارج رو بده. در زندگی یک روزایی داشتیم که به لحاظ مالی سخت گذشته، ولی بالاخره گذشت. الان در دولت جدید قرار شده که مسئولین یک کارهایی انجام بدهند.
شاید خیلی قضاوتها برای شما شد. بعد از ازدواج با آقای رویگری. کدام قضاوتها بیشتر شما را ناراحت کرد؟
بله شنیدم. حرفهایی که میشنیدم حرفهای قشنگی نبود. برخی آدمهایی که شعور بالایی داشتن به انتخابم احترام میگذاشتند و باعث دلگرمی بودن، ولی برخی با طعنه با من برخورد میکردند.
اختلاف سنی رضا رویگری و همسرش

این مساله باعث ترس شما نشد یا دست کم حرف اطرافیان. . .
تارا: به تنها چیزی که در این آشنایی به آن فکر نمیکردم ازدواج بود. نمیدانم شاید همه اینها قسمت باشد. راستش من هیچ وقت دوست نداشتم ازدواج کنم. زمان ازدواج با رضا تنها 23 سال داشتم. همیشه در ذهنم این بود که سن مناسب ازدواج برای من 30 یا 32 سال است.
رضا: اگر 32 سال داشتی که دیگر با تو ازدواج نمیکردم. (میخندد)
تارا: اتفاقا پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم بود که مدام به من میگفت که چه اتفاقی افتاده تو اصلا برنامه دیگری برای زندگیات داشتی و نمیخواستی ازدواج کنی اما به هر حال این اتفاق افتاد.
رضا: البته الان خانوادهاش خیلی مرا دوست دارند.
تارا: این را بگویم که در این زمینه حرف مردم برایم مهم نبود. شاید خیلیها میگفتند و هنوز هم میگویند که رضا جای پدرت است؛ حتی به رغم آنکه میدانند ما زن و شوهر هستیم اما کنایههایی به این شکل میزنند اما اصلا برایم مهم نبود چون یاد گرفتهام به حرف مردم اهمیتی ندهم؛ من نمیدانم چه بلایی سر مردم ما آمده است که از خوشحالی تو خوشحال نمیشوند و خود را در غم و اندوه تو شریک نمیدانند؛ به همه چیز بیتفاوت هستند و مراقب حرفی که به زبان میآورند نیستند. به نظرم انتخاب، یک امر سلیقهای است و این در همه مسائل وجود دارد؛ حتی در ازدواج. همیشه سعی من بر این بوده آنچه را که در آن لحظه فکر میکنم درست است انجام بدهم و برایش تصمیم بگیرم. در مورد رضا هم حس کردم تنها کسی است که میتواند به خوبی مرا درک کند؛ چون من رابطه خیلی خوبی با پدرم داشتم. نمیگویم رضا مثل پدرم است اما خیلی با آرامش و صبوری با من رفتار میکند و این برای من دوست داشتنی است.
الان خوشحالید؟
دروغه بگم خوشحالم، چون از همه لحاظ شرایط سختی میگذرونم.
سخن پایانی
تا روزی که زنده هستیم قدر همدیگر رو بدونیم.
مطالب مرتبط:
بیوگرافی رضا رویگری

رضا رویگری (زادهٔ ۶ دی ۱۳۲۵ شمیران، تهران)، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و خواننده ایرانی است. او همچنین در حرفهٔ نقاشی نیز فعال بوده و در سالهای اخیر در نمایشگاههایی در ایران و آمریکا، آثارش را به نمایش گذاشتهاست. وی خوانندهٔ سرود معروف «ایران ایران» (الله الله) دراول انقلاب میباشد. او همچنین به عنوان خواننده، آلبوم کازابلانکا را در سال ۱۳۹۲ منتشر نمود.
خانواده
رضا رویگری تنها فرزند خانواده بوده و یک پسر دارد و یک نوه دختر، دوران مدرسه و دبیرستان را در همان شمیران به پایان رساند.
علاقمندی ها
او به خلبانی علاقه مند بود و دوبار امتحان داد ولی قبول نشد. سپس به نقاشی روآورد و با نمایش «ویس و رامین» به کارگاه نمایشی پیوست. ا
شروع فعالیت هنری
بازی در سریال های تلویزیونی را با سریال «محله بهداشت» شروع نمود. با فیلم «عقابها» به کارگردانی زنده یاد خاچیکیان به سینما آمد و ۲۸ فیلم سینمایی بازی کرد و برای کارهای خود آهنگسازی نیز کرد.
در جشنواره های نانسی، ورشو و چند شهر آلمان و آمریکا نمایش هایی را اجرا کرده است.
نقاشی و خوانندگی
او در چند نمایشگاه نقاشی در ایران و آمریکا شرکت کرد و یک کنسرت نیز در سال ۱۹۹۶ در آمریکا برگزار نمود.
برخی از فیلم های رضا رویگری

- زهرمار (۱۳۹۷)
- لازانیا (۱۳۹۶)
- همه چی عادیه (۱۳۹۵)
- خوب، بد، جلف (۱۳۹۵)
- فیلسوفهای احمق (۱۳۹۴)
- رفقای خوب (۱۳۹۳)
- دوربین (۱۳۹۳)
- ۳۶۰ درجه (۱۳۹۳)
- باورم کن (۱۳۹۳)
- قرار بعدی همانجا (۱۳۹۲)
- شاباش (۱۳۹۱)
- چهارباندی (۱۳۹۱)
- گناهکاران (۱۳۹۰)
- راه بهشت (۱۳۹۰)
- صداست که میماند (۱۳۹۰)
- اخراجیها ۳ (۱۳۸۹)
- شور شیرین (۱۳۸۹)
- زمهریر (۱۳۸۸)
- پشت در خبری نیست (۱۳۸۸)
- موج سوم (۱۳۸۷)
- چشمک (۱۳۸۷)
- دل شکسته (۱۳۸۷)
- قرنطینه (۱۳۸۶)
- مجنون لیلی (۱۳۸۶)
- جنایت و جنحه (۱۳۸۴)
- ستارهها ۱: ستاره میشود (۱۳۸۴)
- بوتیک (۱۳۸۲)
- شک (۱۳۸۰)
- مسافر ری (۱۳۷۹)
- جوانی (۱۳۷۷)
- شیخ مفید (۱۳۷۴)
- بلوف (۱۳۷۲)
- آلما (۱۳۷۱)
- خوش خیال (۱۳۷۱)
- طعمه (۱۳۷۱)
- ماه عسل (۱۳۷۱)
- مردی در آینه (۱۳۷۱)
- افسانه مه پلنگ (۱۳۷۰)
- خانه خلوت (۱۳۷۰)
- دیدار در استانبول (۱۳۷۰)
- آخرین مهلت (۱۳۶۹)
- دخترم سحر (۱۳۶۸)
- رانده شده (۱۳۶۸)
- شب بیست و نهم (۱۳۶۸)
- وسوسه (۱۳۶۸)
- شاخههای بید (۱۳۶۷)
- سرزمین آرزوها (۱۳۶۷)
- غریبه (۱۳۶۶)
- کانی مانگا (۱۳۶۶)
- اجارهنشینها (۱۳۶۵)
- یوزپلنگ (۱۳۶۴)
- عقابها (۱۳۶۳)
آنچه دیگران میخوانند:
نویسنده: علیرضا یوسفی