تیتربرتر: چیستا یثربی، نویسنده، فیلمنامهنویس و نمایشنامه نویس گفته است که یکی از اهالی شناختهشده سینما سعی کرده به او تجاوز کند و وقتی او مقاومت کرده، از آن مرد کتک خورده است.
افشاگری کارگردان و نویسنده زن درباره آزار چهره شناخته شده سینما

خانم یثربی در یگ گفت و گو بیان کرد: که در سال ۱۳۸۳ مشغول نوشتن فیلمنامه برای شخصی بوده که چند بار او را به مکانهای خلوت دعوت کرده تا فیلمنامه را آنجا بنویسد و در نهایت بعد از چند جلسه او را به خانهاش در شمال شهر تهران دعوت کرده است.
خانم یثربی، که سالها نمایشنامه و فیلمنامه نوشته و بازیگردانی هم کرده است، توضیح داد که فرد مورد نظر زمانی که خانم یثربی ۳۲ ساله بوده، در یک شب برفی زمستان او را به خانهاش دعوت کرده و گفته افراد دیگر هم در خانه هستند.
او میگوید در خانه هنگامی که مشغول تایپ با کامپیوتر بوده، این فرد از پشت سر سعی کرده به خانم یثربی دست درازی کند. خانم یثربی میگوید وقتی مقاومت کرده، آن فرد شروع به ضرب و شتم و توهین کرده است: من زورم به آن آدم نمیرسید. تنها هدیهای که خدا به من داد یک جاچسبی روی میز بود که محکم به پنجره کوبیدم و شیشه شکست. سرایداری که ته حیاط بود، صدا را شنید و دوید به سمت اتاق. در حالی که دست من پر خون بود، آن فرد لباسش را مرتب میکرد. ساک و کیف من را نداد و گفت گمشو خونهتون! گفتم با کدام پول؟ پولم داخل کیف است. گفت کیف آنجا میماند. من ساعت ۱۰ شب در خیابانی در بالای شهر بودم که یک موتوری دلش سوخت و سوارم کرد.
واکنش چیستا یثربی به بیانیه زنان سینماگر

پس از افشاگری یک دستیار و برنامهریز سینما از رفتار نامناسب یک بازیگر مرد و مشکلات زنان در پشتصحنه تولیدات سینمایی، جمعی از زنان دستاندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه بیانیهای صادر کنند.
بلافاصله پس از انتشار این بیانیه، «چیستا یثربی» نویسنده تئاتر و سینما در واکنش به بیانیه زنان سینماگر ایرانی در اعتراض به خشونت و آزارگری و اعمال قدرت بر زنان در محیط سینما، متنی را با عنوان «تا آخر عشق با من برقص» در صفحه شخصی خود منتشر کرد.
او نوشت:
یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرأت پیدا کرده اید؟ ولی آن موقع به من گفتید: خفه شو! و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم!
من حرف دارم و میزنم.
۱۵ سال با وحشت، پنیک و استرس؛ زندگی کردم. و شما صیغه شدید!
معشوقه یکروزه و یکساعته شدید! جایزه فجر گرفتید.
به عنوان خانم باوقار، متین و خوشحجاب سینما از شما یاد شد!
روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید!
۱۵ سال در وحشت، زیستم. با ocd [وسواس فکری-عملی] حاد.
فرزندم را بزرگ کردم، و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت؛ کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم.
اما کدام زندگی؟
همه؛ همه چیز را میدانند.
حالا بیانیه میدهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شدهاید؟
شما که اول از همه؛ مرا بایکوت و تهدید کردید خانمها!
پیشکسوتتان فرمود: ساکت شو چیستا! در هر صنفی پیش میآید. برای ما هم پیش آمده، جایی نگفتیم و رشد کردیم. من اما خفه نشدم!
نوشتم... رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، مصاحبه کردم و شما ویرانم کردید!
همه جا، رد پای این وحشت بود.
فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟
مگر ۱۵ سال پیش به من نگفتید: چیستا خفه شو! در هر شغلی پیش میآید. ممنوع الکارت میکند! او وصل است. قدرت دارد تو نه!
من یکجا گفتم. مصاحبه کردم و جواب دادم.
بعد در اوج ناباوری؛ ممنوعالکار شدم!
و شما فیلم ساختید؛ فیلم بازی کردید؛ جایزه فجر گرفتید!
به عنوان خانمهای با وقار و متین سینما از شما یاد شد، در حالی که صیغه بودید!
تنفروشی؛ روحفروشی؛ و بایکوت یک زن تنهای مظلوم که بخاطر بیپناهی و آینده فرزندش؛ مجبور به سکوت شد و پنیک تنفسی گرفت!
من یک بار مُردهام.
مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد!
فراموش نکنید!
۱۵ سال با وحشت، پنیک؛ ممنوعالکاری و فشار مالی و روحی زندگی کردم.
یکتنه با همه آنها که وصل بودند جنگیدم؛
اما جسم و روحم را نفروختم! از شرفم دفاع کردم.
فقط خدا به شما رحم کند با آن سکوت عمدیتان!
مشارکت در ظلم، یا انکار آن؛ خودِ ظلم است.
شما که میدانید؛ همه شریک جرمید.
میخندم
فقط به شما باید خندید!
تاریخ به شما رحم کند...»
مطالب مرتبط:
بیوگرافی چیستا یثربی

چیستا یثربی متولد ۲۷ مهر ۱۳۴۷ ، کارگردان و نویسنده تئاتر و سینما میباشد.
زندگی چیستا یثربی
چیستا یثربی فوق لیسانس روانشناسیاش را از دانشگاه الزهرا گرفت و در همان دانشگاه نیز به عنوان مدرس مشغول بود. مدرک دکترای خود را نیز از تورنتوی کانادا گرفته است. فعالیتهایش را در حوزه تئاتر از سال ۱۳۶۸ آغاز کرده است. تحقیقات پایاننامهاش را به مقوله تئاتر درمانی اختصاص داد.
چیستا یثربی تا به حال جوایز متعددی را از جشنوارههای مختلف دریافت کرده و در سال ۱۳۸۹ نمایش «جنایت و مکافات» را براساس رمان «جنایت و مکافات» در جشنواره کلاسیکهای روسیه در مسکو اجرا کرد که این نمایش در این جشنواره در سه رشته نامزد شد و موفق گردید جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کند. نامبرده همچنین درخصوص کارگردانی آثارش ارتباط تنگاتنگی با سیما تیرانداز دارد.
چیستا یثربی برای فراگرفتن تئاتر از کلاسهای جهاد دانشگاهی الزهرا، فرهنگسرای نیاوران شروع و در ادامه با کانون تئاتر بانوان همراه شد و به یادگیری اصول اولیه بازیگری ـ کارگردانی پرداخت. در همان موقع «اتاق آینه» را با همکاری بهزیستی راهاندازی کرد که از سال ۷۲ تا سال ۷۴. طرح موفقی بود. به گفته خودش: "سوژه از مردم (اغلب مشکلاتشان) و اجرا توسط اعضای گروه بود. کار ما حل مشکلات به وسیله اجرای تئاتر بود. بعد از آن «دادگاه جادویی» را کار کردم و بعد «جمعه دم غروب» و بعد «سرخه سوزان» که در جشنواره سیزدهم فجر به عنوان کار برتر شناخته شد و در جشنواره چهاردهم هم به عنوان بهترین متن در باره «زن در عرصه انقلاب» شناخته شد.
چیستا یثربی پس از کارگردانی نمایش میهمان سرزمین خواب وقفهای ۸ ساله در کار کارگردانی خود داشت که علت آن را اجبار مسئولین وقت مرکز هنرهای نمایشی مخصوصاً آقای شریف خدایی مبنی بر پرداختن وی به امر نویسندگی نمایشنامه برای در اختیار داشتن نویسندهای توانا در این امر برای این قشر از جامعه هنری عنوان نموده و مجموعه را عامل ممانعت کارگردانی آثار خودش میداند.
چیستا یثربی اخیرا با نوشتن " داستان پستچی " که داستان واقعی زندگی اوست، فضای مجازی را متحول کرده است.
فعالیتهای چیستا یثربی

*نمایشنامه
- دعوت - به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا
- عکس دسته جمعی با خانم بزرگ - به کارگردانی سیما تیرانداز
*کارگردانی
- ۱۳۸۲ - جنایت و مکافات - به مناسبت هفته فرهنگی شاعران ایرانی در باکو و به درخواست انجمن نظامی گنجوی - جایزه بازیگر اول برای بازیگر زن نمایش و برگزیده شدن نمایش در جشنواره
- جمعه دم غروب
- دادگاه جادویی
- زنی که تابستان گذشته رسید
- ۱۳۷۴ - سرخ سوزان
- ۱۳۷۵ - میهمان سرزمین خواب
- ۱۳۸۳ - یک شب دیگر هم بمان سیلویا
- ۱۳۸۳ - بانویی برای همیشه
- دخترک و مرد مرده
- جن کوچک عزیز
- عاشق ابر سفید
- سارا و کیمیاگر
- مرگ با ترنم عشق
- یک بار دیگر به عقب برگرد مهتاب
- شیزوئید دوست داشتنی
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: علیرضا یوسفی
خانم یثربی شما نباید از من ناراحت شوید .
شما قربانی بی شرافتی و هوس شده اید و من نیز قربانی
ترور . هر دو هم بی گناه بوده ایم.
شما حق ندارید مرا با انسانهای هوس باز و نادرست جمع
ببندید . برایتان آرزوی خوشبختی توامان با آرامش دارم.
زندگی برایم شکستن غرور شیطانی آدمهاست نه شکستن احساس پاک کسانی که جز خداوند پناهگاهی ندارند بدرود
۹.۵.۱۴۰۲ محمد/3