به گزارش تیتربرتر؛ پایگاه تحلیلی بلومبرگ در گزارشی با اشاره به توافق استراتژیک ایران و چین تاکید کرد که خروج یکجانبه ترامپ از برجام و بهدنبال آن رفتن شرکتهای اروپایی از ایران منجر به نزدیکی تهران و پکن به یکدیگر شده است.
بلومبرگ همچنین این اقدام ترامپ را سبب تضعیف بیش از پیش نفوذ واشنگتن در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان ارزیابی کرده است. این پایگاه همچنین منافع چین و ایران در این توافق را مورد بررسی قرار داده و آن را تحلیل کرده است.
بررسی منافع چین و ایران در توافق
بلومبرگ در گزارشی با پرداختن به قرار گرفتن تهران و پکن در آستانه نهاییسازی توافق همکاری استراتژیک نوشته است نزدیک شدن به چین در ابتدا اولویت سیاستخارجی ایران نبوده است؛ اما در عمل با بازگردانده شدن تحریمهای هستهای بهصورت یکجانبه توسط دولت دونالد ترامپ و خروج شرکتهای اروپایی از بازار ایران، تهران به پکن نزدیک شده است؛ روندی که میتواند به تضعیف بیش از پیش نفوذ واشنگتن در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان منجر شود.
در این گزارش آمده است: سیاست خارجی ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، براساس شعار «نهشرقی، نه غربی» بوده است تا از وابستگی به شرق و غرب ممانعت شود. اکنون تحت فشارهای ایالاتمتحده برای فلج کردن اقتصاد ایران، تهران به رقیب اصلی این روزهای آمریکا یعنی چین نزدیک شده است و چین نیز از این همکاری استقبال میکند. گفته میشود دو کشور در آستانه توافق برای آغاز یک همکاری استراتژیک ۲۵ ساله هستند.
اما چرا این همکاری اکنون در آستانه رخ داده است؟ ریشههای تقویت اتحاد با چین در سال ۲۰۱۶ کاشته شد؛ زمانی که حسن روحانی، رئیسجمهور ایران یک سال پس از توافق هستهای با قدرتهای جهانی به چین سفر کرد تا با شی جینپینگ، همتای چینی خود دیدار کند.
در سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ ایالاتمتحده را از توافق هستهای خارج کرد؛ با این استدلال که باید توافق بهتری با ایران حاصل شود. واشنگتن روند بازگرداندن تحریمهای هستهای سابق علیه ایران را کلید زد تا اقتصاد ایران در مسیر کوچکتر شدن قرار بگیرد و امسال براساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول انتظار میرود این روند به منفی ۶ درصد در سالجاری برسد.
مقامات ایران نیز در ابتدا از اتحادیه اروپا خواستند وعدههای خود را برای سرمایهگذاریها در ایران و منتفع ساختن اقتصاد این کشور که در برجام ذکر شده است عملی کنند. اما موسسات اروپایی اغلب عقب کشیدند و از بازار ایران خارج شدند تا تحتتحریمهای ثانویه واشنگتن قرار نگیرند.
از سوی دیگر چین، اکنون تنها کشوری است که همچنان به خرید نفتخام ایران ادامه میدهد و درحال بررسی چشمانداز سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی ایران است.
چین از توافق با ایران چه سودی می برد؟
اما پرسشی که مطرح میشود سودی است که از این همکاری نصیب چین خواهد شد. چین با در اختیار داشتن دومین اقتصاد بزرگ جهان، در تلاش است تا منابع واردات نفتی خود را تضمین کند.
اکنون بزرگترین تامینکننده نفت چینیها عربستان سعودی است، اما نفت ایران میتواند منابع تامین نفت چین را متنوع کند. با این حال مشخص نیست جزئیات این توافق چه خواهد بود اما اکونومیست در گزارشی مدعی است چین براساس توافق مزبور قادر خواهد بود نفت، گاز و فرآوردههای پتروشیمی ایران را با تخفیفات قابل ملاحظهای خریداری کند و بتواند پرداخت پول آن را تا دو سال بعد از واردات، انجام دهد. همچنین قرار است از ارزهای دیگری به جز دلار برای پرداختها استفاده شود تا روند دور زدن تحریمهای آمریکا سادهتر شود.
چین از دهه ۹۰ میلادی به یکی از مهمترین خریداران نفت ایران بدل شد. در دهه ۲۰۰۰ و همزمان با رشد روزافزون اقتصاد چین، این کشور نیز روابط تجاری خود با تهران را توسعه داد. زمانی که اتحادیهاروپا در سال ۲۰۱۲ صنعت نفت ایران را تحریم کرد، چین بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران جایگزین این اتحادیه شد. در سال ۲۰۱۸، ارزش تجارت میان ایران و چین نسبت به سال ۲۰۰۶ به دو برابر افزایش یافت.
دولت حسن روحانی اغلب نشان داده است که تمایل دارد از دانش اروپاییها استفاده کند، اما با خروج ایالاتمتحده از توافق هستهای، سیاستمداران تندروتر ایران، خصومت خود را با ایده همکاری نزدیکتر با اروپاییها افزایش دادهاند و اغلب خواستار توسعه روابط با چین و روسیه هستند.
مطالب مرتبط:
از سوی دیگر چین نیز در میان یک جنگ تجاری با آمریکا قرار دارد و از این رو انتقادات خود علیه سیاست آمریکا در قبال ایران را افزایش داده است و با قدرت بیشتری از توافق هستهای حمایت میکند.
در ماه ژوئن، خبرگزاریهای ایران با تایید متن کوتاهی از توافق دو کشور که در فضای مجازی منتشر شد، نوشتند ارزش این توافق ۴۰۰ میلیارد دلار خواهد بود.
پس از بروز برخی انتقادات نسبت به این توافق توسط کاربران، دولت سعی کرد اندکی از این تنشها بکاهد و از این رو، محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران تصریح کرد که هنوز توافقی بین دو کشور نهایی نشده است.
علی آقامحمدی، مشاور اقتصادی آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران در مصاحبهای با تلویزیون ایران گفت: «این همکاری تمامی حوزههایی را که در برنامه اقتصادی ایران برای توسعه قرار دارند شامل میشوند: نفت، گاز، تحقیقات و توسعه و فناوریهای پیشرفتهای نظیر نسل پنجم اینترنت تلفنهمراه.»
همزمان با انتشار گزارشهای همکاری بلندمدت دو کشور، این نگرانی در اذهان عمومی ایران ایجاد شد که ممکن است ایران برای سالها از نظر مالی وابسته به چین باشد. ضربه سنگین پاندمی کرونا در ایران موجب شد تا روابط با چین حساسیت بیشتری در ایران ایجاد کند.
اما این اتحاد را میتوان نشانهای از تضعیف نفوذ ایالاتمتحده در سراسر جهان و به ویژه در خاورمیانه دانست که میتواند بیش از پیش ادامه یابد. از سوی دیگر همکاری استراتژیک با ایران میتواند موجب تقویت و حمایت از طرح اقتصادی عظیم چین (یک کمربند-یک راه) شود.
براساس این برنامه قرار است جاده ابریشم یکبار دیگر از طریق شبکهای از راهآهن، بنادر، لولههای انتقال، شبکه برق و بزرگراهها احیا شود. تقویت حضور چین در ایران میتواند کار را برای آن دسته از شرکتهای اروپایی که در آینده تلاش خواهند کرد تا در بازار ایران حضور مجدد یابند، دشوار کند.
اهمیت نقشه راه تهران و پکن چیست؟
"کان هالینن" تحلیلگر امور بینالملل روز دوشنبه در پاسخ به سوالات ایرنا درباره اهمیت نقشه راه تهران و پکن افزود: جزئیات این نقشه راه کاملا مشخص نیست اما در صورت نهایی شدن میتواند بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار در ظرف ۲۵ سال به اقتصاد ایران تزریق کند.
وی ادامه داد: ایران در محاصره اقتصادی آمریکا قرار دارد و به دلیل تحریمها و ویروس کرونا اقتصاد این کشور آسیب دیده است. بنابراین به کمک فوری احتیاج دارد و این توافق نوید آن را میدهد که دست کم بخشی از این نیاز، عملی شود. این توافق، ایران را به ابتکار بزرگ جاده ابریشم چین پیوند خواهد داد که به دنبال پیوستگی و توسعه تجارت در سراسر آسیای جنوبی، آسیای مرکزی، خاورمیانه و اروپاست.
هالینن به رایزنیهای گسترده جمهوری اسلامی و روسیه برای افزایش سطح همکاریهای راهبردی اشاره کرد و گفت: توافق با چین تنها ابتکار عمل ایران برای مقاومت در برابر تحریم های ایالات متحده نیست. ایران همچنین برای تجدید پیمانی که دوره آن سال آینده به پایان خواهد یافت، چندین جلسه با مقامهای روسیه برگزار کرده است.
وی خاطرنشان کرد: با وجود ترامپ در کاخ سفید و مایک پومپئو به عنوان وزیر خارجه، امید به بهبود روابط ایران با ایالات متحده اندک است. اگر ترامپ در ماه نوامبر شکست بخورد، ممکن است شکافی در دیوار بحران کنونی ایجاد کند. جو بایدن زمانی که معاون رئیس جمهوری بود، از توافق هستهای ایران حمایت کرد و متعهد شده است که در صورت پیروزی، به آن باز گردد.
هالینن اضافه کرد: در این برهه، ایران به کمک نیاز دارد و توافق با چین میتواند بخشی از نیاز آن را تامین کند. خطر اینجاست که ترامپ به دلیل بحران داخلی نیاز به انحراف افکار عمومی از مشکلاتش در داخل دارد. تقابل با ایران (یا حتی چین) میتواند خوراک چنین انحرافی را فراهم کند. این موضوعی است که همه باید نگران آن باشند.
وی در پاسخ به این سوال که برخی میگویند همکاری راهبردی ایران و چین در نتیجه سیاست فشار حداکثری ترامپ است، گفت: بله، در عین حال این توافق یک حرکت در صفحه شطرنج بینالمللی توسط چین بود. تردیدی نیست که تحریمها ایران را به سوی توافق با چین سوق داده است اما از دیگر سو، حملات به چین از سوی دولت ترامپ نیز باعث شده است که چینیها واکنش نشان دهند.
ستون نویس تارنمای "فارن پالیسی این فاکس" تصریح کرد: یکی از راههای واکنش چین این بوده است که سطح بازی خود را در خاورمیانه افزایش دهد، یعنی منطقهای که برای سالها تحت سلطه ایالات متحده بوده است. این یک بازی بسیار پیچیده است. چین میخواهد روابط خوب خود را هم با اسرائیل و هم کشورهای عربی حفظ کند که بسیاری از آنها با ایران در تضاد هستند. باید دید که این بازی پیچیده چگونه پیش خواهد رفت. در عین حال بی تردید توافق ایران و چین نتیجه مستقیم خروج ترامپ از توافق هسته ای سال ۱۳۹۴ و برقراری یک جانبه تحریمها علیه ایران است.
وی در پاسخ به اینکه آیا واقعا چین آماده است تا در مقابل تحریمها و اقدامهای تنبیهی غیرقانونی ایالات متحده بایستد و سرمایه گذاریهای طولانی مدت در ایران انجام دهد، گفت: چین نمیتوانست حرکت به سوی توافق با ایران را بدون اندیشیدن به پیامدهای آن انجام داده باشد. ایالات متحده در تلاش است تجارت و دسترسی به فناوری چین را در سایر نقاط جهان مسدود کند و میخواهد دسترسی چین به منابع انرژی کاسته شود.
هالینن تاکید کرد: این توافقنامه، دسترسی درازمدت چین به انرژی و افزایش سطح روابط با یکی از بزرگترین کشورهای خاورمیانه را تضمین میکند. اینکه آیا چین در برابر آمریکا بایستد، کاملاً مشخص نیست، چینیها نمیخواهند وارد رویارویی نظامی با ایالات متحده شوند، زیرا این کار به سود آمریکاییها تمام خواهد شد. در عین حال، آنها قصد ندارند بی سر و صدا تماشاگر تحرکات ایالات متحده آمریکا در پیرامونشان باشند و دست روی دست بگذارند تا آمریکا با متحدان خود؛ یعنی استرالیا ، ژاپن و شاید هند، چین را محاصره کند.
این تحلیلگر امور بین الملل ادامه داد: خود چینیها در حال بحث و گفتگو هستند که چه مسیری را باید در پیش گیرند و برای همین در حال حاضر مشخص نیست که چه راهبردی را خواهند پیمود اما پاسخ کوتاه این است که چین با علم به اینکه آمریکا از توافق با ایران خشمگین خواهد شد، این کار را کرده است. آنها به روشنی حاضر به بهره برداری از فرصت توافق با ایران هستند. آنها به سوی سرمایه گذاریهای بلند مدت در ایران در قالب جاده ابریشم خواهند رفت.
گردآورنده: الهام خلیلی خو
آنچه دیگران می خوانند: