به گزارش سرویس اقتصادی تیتربرتر؛ درحالیکه ویروس کرونا تأثیر منفی بر بازارهای جهانی داشته است ما شاهد رونق بازار بورس کشور خودمان هستیم. به علت عدم ارتباط اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی نوسانات ناشی از کرونا اثر قابلتوجهی روی بورس ایران نداشته است و درزمانی که چشمانداز بازارهای سرمایه در دنیا رکودی و کاهشی است، شاهد رکورد زنیهای مکرر بازار بورس ایران هستیم. از سویی دیگر توجه به خبرهایی درزمینهٔ کنترل ویروس کرونا بهشدت میتواند بر رشد یا عدم رشد بازارهای جهانی اثرگذار باشد.
تحلیل وضعیت بازار سرمایه ایران
مهمترین عاملی که آینده بازار سرمایه کشور متأثر از آن است تصمیمات مسئولین در خصوص توافقات سیاسی و تجاری برای رشد بازار و جذب نقدینگی و واکنش رقبا است. بازار سرمایه برنده رقابت بر سر رشد جذب نقدینگی بوده است و فعلاً بانکها بهعنوان رقیب بازار سرمایه (با حاشیه سود ۲۰ درصد) و بازارهای مسکن، خودرو، طلا و ارز از نفس افتادهاند. رشد ۴۰۰ درصدی شاخص کل بورس در دو سال اخیر نشاندهنده استقبال از بازار سرمایه و حجم نقدینگی زیادی است که در این مدت روانه بازار شده است. عواملی که باعث شده است سرمایهگذاران بهسوی بازار بورس سوق داده شوند بازدهی سرمایه، رکوردشکنیهای پیدرپی شاخص کل بورس، ثبت آمارهای جدید در ارزش معاملات خرد و رشد قیمت سهام مبادله شده در بازار سهام از یکسو و همچنین رکود حاکم در بازارهای دیگر بوده است. این روزها شاهد حرکت موج بزرگی از سرمایهگذاران بهسوی بازار سهام هستیم. امری که ورود نقدینگی جدید و پولهای سرگردان به بورس را به دنبال داشته است.
عبور شاخص بورس از مرز ۶۰۰ هزار واحد و همزمان با آن تداوم رکود و بعضاً کاهش قیمت در بازارهای سکه و دلار باعث شده، بازار سهام به برترین گزینه سرمایهگذاری در میان عموم جامعه تبدیل شود و هرروز شاهد ورود نقدینگی جدید به این بازار باشیم. تعداد کسانی که در بازار سهام فعالیت میکنند نسبت به سال گذشته دو برابر شده. افزایش تعداد معامله گران از سویی میتواند باعث بهبود شرایط اقتصادی ازجمله جذب نقدینگی و رونقبخش مولد شود، اما تازهواردهای بورس بیشتر از دیگران در معرض ضرر هستند.
۲.۵ درصد از مردم ایران در بورس تهران فعالیت دارند. در آخرین عرضه اولیه که شرکت سرمایهگذاری "صبا تأمین" عرضه شد شاهد مشارکت نزدیک به دو میلیون کد معاملاتی بودیم. در جریان عرضه اولیه که سرمایهگذاری تأمین اجتماعی با نماد "شستا" واگذار شد حدود ۲ میلیون و ۷۰ هزار کد بورسی مشارکت داشتند. با احتساب ارزش معامله شستا، رکورد ارزش معاملات خرد شکسته شد و در عرض نیم ساعت حدود ۷ هزار میلیارد تومان از نقدینگی جذب شد.
آمارها نشان میدهد تا پایان سال ۹۸ تعداد کل کدهای بورسی به ۱۱ میلیون و ۶۶۵ هزار کد رسیده است. اما نکته جالبتوجه این است که تعداد کدهای فعال (کدهایی که حداقل یک معامله در ماه انجام دادهاند) تنها ۱.۵ میلیون است. بخشی از این تعداد ۱.۵ میلیونی نیز کدهایی بودند که فعالیت حداقلی (بین یک تا ۱۰ معامله در ماه) داشتند و تنها ۴۲۶ هزار نفر در سال گذشته در هرماه بیش از ۱۰ معامله انجام دادهاند. بهعبارتدیگر اکثر قریب بهاتفاق تغییرات قیمتی سهام نتیجه معاملات این دسته از بورسبازان است. با مقایسه این عدد ۴۲۶ هزارنفری با مشارکت نزدیک به ۲ میلیونی در عرضه اولیه، مشخص میشود معاملهگران اصلی بورس تهران تنها حدود یکپنجم از مشتریان عرضه اولیه را تشکیل میدهند و بیش از ۷۸ درصد از مشارکتکنندگان برای خرید یک عرضه اولیه افرادی هستند که معاملات بسیار اندکی دارند و اغلب تنها برای خرید عرضهها اقدام میکنند. این افراد نقدینگی موردنیاز برای خرید عرضه اولیهها را در اغلب موارد بهصورت مستقیم به بازار تزریق میکنند. به همین دلیل است که بخش عمدهای از مشتریان عرضه اولیه در عمل فشار چندانی به بازار وارد نمیکنند و به همین خاطر قدرت تأثیرگذاری عرضه اولیهها بر متعادل شدن بازار بهطور چشمگیری کاهش مییابد.
نکات عرضه اولیه شستا
ورود شستا و توجه عدهای زیادی به بورس بهانهای خوبی شد برای گفتن چند نکته با زبانی ساده برای همان معمولیهایی که بازار بورس را حریم امن سرمایه خود از هیجانات و آن دلالان دولتی و خصولتی بازارهای ارز و سکه میدانند.
همزمانی رکود و تورم در اقتصاد، مردم را برای محافظت از ارزش پول و یا پسانداز خود به سمت بازارهای مختلف پولی و مالی یا به قولی trade سوق میدهد. در سالهای اخیر با کاهش دنبالهدار سود بانکی و دزدیدن گوی سبقت توسط تورم، تمایلی برای نگهداری پول در بازار پولی (سیستم بانکی) نماند و عمدتاً این بازارهای طلا و ارز و سکه (بازارهای مالی) بودند که در کانون توجهات سرمایهگذاران قرار گرفتند. درنهایت اما این بازارها هم به دلیل بروز هیجانات بسیار چه از جانب ذینفعان دولتی و چه سودا گران همیشه درصحنه با هیجانات بسیاری همراه شدند که جذابیتهای خود را برای سرمایهگذاران معمولیتر که توانایی تحلیلهای شوکهای سیاسی و تحرکات دلالی را نداشتند از دست داد. معمولیترها در ادامه به دلیل بضاعت مالی ناکافی خود، درهای بازار مسکن و خودرو را هم به روی خود بسته دیدند و آنجا بود که بورس تبدیل به خانه اول و آخر سرمایه هرچند اندک آنها شد. این بازار در آخرین مشارکت مردمی خود برای عرضه اولیه صبا در حدود دو میلیون سرمایهگذار را به خود دید که این میزان در دو سال پیش برای عرضه اولیهها نهایتاً 100 هزار نفر بود. البته رکوردشکنیهای بازار احتمالاً فردا با ورود عرضه اولیه شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) و این سطح از استقبالی که در چند روز اخیر در کارگزاریها مشاهده شده است، تکمیل خواهد شد. ورود شستا و توجه عدهای زیادی به بورس بهانهای خوبی شد برای گفتن چند نکته با زبانی ساده برای همان معمولیهایی که بازار بورس را حریم امن سرمایه خود از هیجانات و آن دلالان دولتی و خصولتی بازارهای ارز و سکه میدانند.
1- حسن اساسی بورس برای معمولیهایی که شاید هیچگاه نتوانند خانه و یا واحدی از یک کارخانه بخرند این است که با سرمایه اندک خود درصدی از همینها را در بورس میخرند و با آن نهتنها در روزگار تورمی سبد داراییهای خود را متنوع میکنند بلکه ریسک پایین آمدن ارزش پولشان را نیز به حداقل میرسانند. در این حالت شرکتها نیز با تأمین مالی خود از همین پساندازهایی سرازیر شده به سمت بورس برای تولید استفاده میکنند و چرخ اشتغال را نیز میچرخانند.
2- در طول بازه زمانی 96 تا 98، حضور معمولیترها پررنگ، پررنگتر شد بهطوریکه دیگر کار از استفاده از پسانداز در بورس گذشت و عدهای برای حضور در آن کارا را به وام گرفتن، قرض گرفتن و فروش دیگر داراییهای خود رساندند. سرازیری همین پولهای داغ (Hot Money) و بالا رفتن تقاضا برای خرید سهامها، قیمتها را روزبهروز بالاتر برد و با ثبت بازده 231 درصدی در سال 1398، سودهایی را نصیب عدهای کرد. این بازدهی در حالی رقم خورد که 4/ از نقدینگی کل کشور در بازار بورس حاضر است و روزبهروز افزایش پیدا میکند. برای عمق مسئله کافی است بدانید که نقدینگی موجود در بورس در سه سال پیش تنها صدمی از نقدینگی کل بوده است؛ بنابراین برای صعود هرچند ملایمتر در سال جاری نیاز مبرمی به نقدینگی جدید هست و در غیر این صورت نتیجه مشخص است.
3- نقدینگی تبدیل به نقش اول بازار بورس شد و افسارگسیخته در بین گروههای سهامی و سهامها گردش کرد تا جایی که در آخرین برآوردها ارزش کل بازار سهام را برابر با کل نقدینگی موجود در جامعه یعنی حدود 2500 هزار میلیارد قرارداد. از طرفی دیگر، بازار بورس 30 درصد از کل تولید خدمات و کالا (تولید ناخالص داخلی) کشور را در خود جای داده است.
4- بااینکه ارزش بازار بورس روزبهروز بالاتر میرود اما باید دقت داشت که حدود نیمی از سهامها و شرکتهای این بازار دارای قیمت حبابی شدهاند و ارزش هر برگه سهم آنها چندین برابر از ارزش ذاتی آنها بالاتر رفته است. این اتفاق عمدتاً در شرکتهای کوچک افتاده بهطوریکه عمده شرکتهای بزرگ همچنان قیمتهای پایینی مانند 200 تومان دارد. باید توجه داشت که در بازار بورس هرچند ممکن است ارزش کاغذی سهام از ارزش ذاتی فاصله بگیرد اما این بازدهی موقتی بوده چراکه ارزش سهام در بلندمدت نمیتواند از ارزش داراییهای مشهود و غیر مشهود شرکت فاصله بگیرد.
5- فلان تعداد برگه سهمی که ما از فلان شرکت خریداری میکنیم صرفاً یک واسطه است تا سرمایهگذاران معمولی و کلان در بازار بورس را به بخش حقیقی اقتصاد متصل کند؛ بنابراین بازار سهام بهخودیخود منبع تولید ارزش در اقتصاد نبوده و فقط نقش «واسطهگری مالی» را بازی میکند.
6- از 4 و 5 نتیجه خواهیم گرفت که بورس آیینه «آیندهنگر» (Forward-Loking) بخش حقیقی اقتصاد است و بازده آن نمیتواند در تعادل بلندمدت فاصله زیادی از بازده بخش حقیقی بگیرد.
7- سود مازاد در بازار سهام از جنس «بازی جمع صفر» خواهد بود. سود مازاد سودی است که ورای سود متناسب با بلندمدت به دست میآید، بنابراین سودهای بالای بورس همچون شرایط حاضر به انداز برندهها بازنده خواهد داشت و احتمالاً جمع این سودها در میانمدت نزدیک صفر خواهد بود. بازی جمع صفر شبیه به آن است که در یک شرطبندی روی یک مسابقه همگی برنده شوند که چنین چیزی منطقاً ممکن نیست.
8- بازار بورس در سال گذشته با تمام نقدینگی که به آن جذبشده کمکی به تولید و خلق ارزش و مزیت اقتصادی نکرده، بهطوریکه از مجموع 300 هزار میلیارد معاملات انجامشده در سال گذشته تنها 2 هزار میلیارد جذب عرضه اولیهها و فقط 20 هزار میلیارد جذب افزایش سرمایهها شده است و باقی صرفاً در بازار ثانویه و معاملات برگ سهامها بوده است. برآوردهای ساده نشان میدهد با نگاه به بازده و نقدینگی گردش یافته در بازار بورس باید حداقل چند ده هزار شغل جدید در سال گذشته ایجاد میشد که این اتفاق نیفتاده است؛ بنابراین تا عمق نبخشیدن به بازار و جذب نقدینگیهای موجود در بورس به تولید و ظرفیت آن نمیتوان از رونق بازار سرمایه صحبت کرد. البته به نظر میرسد عرضه قسمتی از شرکتهای دولتی بسیار بزرگ مانند شستا هرچند بهطور کوتاهمدت عمقبخشی به بازار باشد اما درنهایت تا زمانی که با عدمتغییر ماهیت مواجه هستیم تغیری در تولید و ارزش واقعی نخواهیم داشت.
9- مطالعات فراوان نشان میدهد که موفقیت ادامهدار و بلندمدت در بازار بورس بدون داشتن اطلاعات و مهارت تکنیکالی و بنیادی امری غیرممکن بوده و از طرفی دیگر مورد 9 نشان میدهد که روحیهای سوداگری و سفتهبازی ممکن است در سطح وسیعتری از بازارهای طلا و ارز به این بازار انتقال پیداکرده باشد. در چنین بازاری سودهایی که مبادله گران حرفهای، افراد با دسترسی به اطلاعات خاص و واسطه گران و امثال آنها کسب میکنند نباید شاخص سودآوری بورس باشد.
در وصف نقدینگی عظیمی که وارد بورس شده
ارزش فارس کمتر از 19 هزار میلیارد تومان بود و تنها حدود 1.1 درصد از آن عرضه شد؛ چیزی حدود 197 میلیارد تومان.
آن زمان، این رقم برای نقدینگی که در بورس وجود داشت، بسیار سنگین بود و بورس به سختی آن را هضم کرد؛ به طوری صف خرید آن تنها یک روز پس از عرضه اولیه دوام آورد و پس از آن قیمت دو روز منفی شد؛ البته بماند که از روز چهارم، به مدت 12 روز مجددا صف خرید شکل گرفت.
هفت سال پس از عرضه اولیه فارس، سهام شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) در بورس عرضه اولیه شد. با ارزش 68.8 هزار میلیارد تومان. این بار در روز عرضه اولیه 5.7 هزار میلیارد تومان سهم عرضه شد، یعنی حدودا 28 برابر عرضه اولیه فارس. چهارشنبه گذشته، جدا از 5.7 هزار میلیارد تومان پولی که صرف خرید شستا شد، بیش از 8.2 هزار میلیارد تومان هم در سایر نمادها معامله انجام شد.
جدا از مقایسه ارزش معاملات دو عرضه اولیه که به فاصله 7 سال انجام شده اند، ارزش معاملات سایر نمادها هم نکات جالب توجهی دارد. به عنوان مثال روز گذشته در نماد «سمگا» بیش از صد میلیارد تومان سهام جابجا شده است. یا در نماد «وایران» بیش از 94 میلیارد تومان معامله ثبت شده است. هر دو این نمادها، از نمادهای متوسط (نه کوچک و نه بزرگ) بازار سهام هستند که ارزش معامله هر کدام از آنها در یک روز عادی، به اندازه نیمی از ارزش معامله غول بازار سهام [فارس] در روز عرضه اولیه بوده است. این نشان میدهد نقدینگی در بورس به شکل وحشتناکی افزایش یافته است.
این روزها ارزش معاملات تنها ده نماد، از ارزش معاملات تمام نمادهای بورس و فرابورس در دو سه سال ابتدای دهه 90 بیشتر است و همین نقدینگی است که شاخص کل را هر روز بالاتر میبرد.
گردآورنده:امیرحسین بذلی