به گزارش تیتربرتر؛ حسین سلطانمحمدی کارشناس رسانه، درباره سریال پایتخت، گفت که این سریال در دوره ششم خود، تمایز شاخصی را بروز داده است. تعدد روایتها و شلوغی آنها در هم، زندگی عادی را به عینه دربرابر ما قرار داده است. هر کاراکتری، چندین نوع روایت را با خود یدک کشیده است. به اینها باید تبحر درهم آمیختن این تکه روایتها را افزود. در هر حضور جمعی کاراکترها، چندین بازگشایی داریم. تفاخر نقی به همه موقعیتهایش، همان نقی همیشگی را نشان میدهد.
لودگی و شلختگی بهتاش و تکرار کلمه "سانتریفیوژ"
امسال ارسطو به عنوان مصلح داستان، دربرابر همه موقعیتها و خطاهای بخصوص نقی، قرار گرفته است اگر چه اقدام او به انتقال مواد مخدر، تا اینجای روایت بدون بازگشایی جلو رفته است. بهتاش فریبا هم در عین لودگی و شلختگی، در مواردی چون تکرار کلمه سانتریفیوژ، با درایت برخورد میکند. بازگشتن بهبود هم به جای خود. ترکیبی از حوادث متنوع، دورهای انباشته از شادی و غم را برای مخاطبان فراهم کرده است.
ماجرای برگشتن بهبود و عقدی که سرانجام نشد
سلطانمحمدی با اشاره به فیلمنامه و داستان سریال "پایتخت" تأکید کرد: بحث اخلاقی یا رعایت نکات شرعی، همانند همه دورههای این سریال، موجود و مطرح است. مثلاً بهبود را پیش از فرارسیدن زمان عقد فهیمه و رحمت وارد داستان میکنند و به تدریج که همه این را میفهمند، رفتارها عوض میشود و حتی رحمت که نمیدانست، وقتی نقی با تندی به او میگوید درباره زن شوهردار درست صحبت کن، متوجه میشود ماجرا جدی است و رفتارش به مسیر درست وارد میشود و بعد میبینیم که در آرایشگاه به فهیمه میگوید آبجی، که این بار فهیمه بیخبر از بهبود، تعجب میکند که وقتی متوجه میشود، او هم فاصله کلامی و مکانی را رعایت میکند. یعنی درک مسائل اخلاقی و شرعی، در این خانواده طبیعی است و این نکته در همه 6 سری این سریال، رعایت شده است.
بیشتربخوانید: حواشی انتقادها از پایتخت 6
انتقاد به حرکت و رفتار بهروز با زنان سریال
وی با اشاره به انتقاد از حرکت و رفتار بهروز افزود: در موضوع تصویر تختخواب دونفره که بعضی با بداخلاقی به آن به عنوان نکته منفی اشاره کردهاند باید گفت که در نخستین نوبت که بعد از ولیمه نقی در بازگشت از مکه بود، هما به نقی گفت تو بخواب، من آشپزخانه کار دارم. این را بگذارید کنار مواردی که ارسطو یا بهتاش هم هستند و مردها در اتاقی و زنها در اتاقی دیگر میخوابند و ساختار لوکیشن منزل به گونهای است که آشپزخانه میان این دو اتاق قرار دارد! حتی پاسخ این پرسش را که چرا نقی در بازگشت از حج، موهای سرش را کوتاه نکرده، در یکی از سکانسهای پیشین اعلام کرده بودند که نقی، قبلاً حج رفته بود و الآن به نیابت از پدرش به حج رفته است. یعنی از این لحاظ هم با رعایت دقیق اصول شرعی جلو رفته است. البته انتقاد درستی هم از این زاویه بروز کرد و آن، رفتار بهروز با زنان سریال و حتی برخورد با مادرش فهیمه است، که چون این پسر به مرحله تکلیف رسیده، از این جهت، درست نبود!
سلطان محمدی با اشاره به قوه عاقله مجموعه "پایتخت"، گفت: در سری ششم "پایتخت"، ارسطو، قوه عاقله مجموعه است و از هما در مواردی جلو زده است. در مقابل هر خطای متظاهرانه نقی، واکنش و عبارات درست دارد و در لحظاتی هم با عبارات و کلمات درست، مصلح کاراکترها شده است. نمونهاش مثل وقتی که میگوید یک دوستم که مرده بود زنده شده و دوست دیگرم که زنده است، دارد بال بال میزند و یا زمانی که مثال بازگشت بهبود را با سیل، برابرگذاری کرده و بیان میکند. البته برای اینکه اصطلاحاً پسر پیغمبر نشود، خطای همکاری با قاچاقچیان را برایش طراحی کردهاند و دیدیم که وقتی متوجه ملعبه دست شدن خودش میشود، از نظر اخلاقی به هم میریزد و حالا باید ببینیم در کجا، این معضل بازگشایی میشود.
طعنههای سریال و انتقادات به "پایتخت"
وی به برخی از طعنههای سریال اشاره و خاطرنشان کرد: ظرافتهایی هم داریم چون تغییر فرم لب هما و طعنه به این نوع رفتار شایع در جامعه امروز (از نوع شوخی با کفش پاشنه بلند هما در عروسی ارسطو! در سریهای نخست سریال)، جزئیات تنظیم آگهی فروش قبر یا این گفته جدید نقی که وقتی طناب و چسب را از زیر ماشین پیدا میکند، میگوید پروژه حذف من را کلید زدند، یکی از زیباترین طعنههای مجموعه به بعضی شخصیتهای سیاسی. و حتی نحوه بیان کلمه سانتریفیوژ و حتی حساسیت درباره زن دوم احتمالی بهبود و واکنش همه خانواده به آن، که در خواب نقی، به تندی نسبت به آن، از سوی سریال، واکنش داده شد.
این کارشناس رسانه درباره انتقادات به سریال "پایتخت"، گفت: بسیاری از انتقادات به این سریال، بهجز بعضی واکنشهای جامعهشناسانه و با استدلال علمی، از این موضوع به نظر من ناشی میشود که به غلط به خودمان قبولاندیم که تلویزیون ما، مخاطب ندارد و وقتی می ینیم همه نگرشهای سیاسی، موافق یا مخالف، آن را میبینند و خیل عظیمی از مردم تماشاگر آنند و حتی با آمار فنی، اعلام شد که زمان پخش این سریال، تا 40 درصد، استفاده از اینترنت کاهش یافته است.
فقدان حضور خشایار الوند و ناتوانی آرش عباسی در دیالوگنویسی
او با اشاره به فقدان حضور خشایار الوند و ناتوانی آرش عباسی در دیالوگنویسی، افزود: به دست و پا میافتیم که با تمهیداتی چون فقدان مرحوم خشایار الوند و ناتوانی آرش عباسی در دیالوگنویسی یا اینکه شوخیهای سیاسیاش، قدرت بیان کافی ندارد و مانند آن، مجموعه را به نقد بکشیم.
سلطانمحمدی درباره روایت دزدان دریایی سومالی، گفت: البته شاخصه همیشگی این سریال، همان همراهی با حوادث سیاسی اجتماعی روز است و شخصیتهای سیاسی. نکتهای که هر علاقهمند به نحلههای سیاسی را در لحظاتی به خود جذب و در لحظاتی طرد میکند. در سری ششم پایتخت، این رویه هم برقرار است.روایت دزدان دریایی سومالی هم خوب مورد اشاره قرار گرفت.
بیشتربخوانید: انتقاد شاهد احمدلو از پایتخت 6
تفاوت خشایار الوند و آرش عباسی نویسندگان پایتخت
سریال «پایتخت» در قدم اول شش بر صفر از همه رقبایش در مناسبتهای مختلف پیش است و در واقع میتوان این اطمینان را حاصل کرد که این مجموعه تلویزیونی با این شخصیتهای ساخته و پرداخته شده و جذاب که هرکدام با ویژگی ها و تعاریفی که از خود به جای گذاشتهاند میتوانند به تنهایی داستان یک سریال را به دوش بکشند، سرمایه ای برای رسانه ملی است که سال ها می تواند روی آن حساب ویژه داشته باشد.
با این مقدمه به دنبال این نکته هستیم که سریال «پایتخت» قصه پیوسته ندارد اما از بی داستانی رنج نمی برد چراکه مخاطب این سریال تلویزیونی برای پیگیری یک قصه واحد، پای سریال «پایتخت» نمی نشیند.
پنج فصل از سریال «پایتخت» روی آنتن رفت و ما چندسالی با تمام این شخصیت ها زندگی کردیم، شبکه های مجازی پُر شد از بریده های این سریال دوست داشتنی، با شخصیت ها زندگی کردیم، با آنها ضرب المثل ساختیم اما متوجه نبودیم که سریال «پایتخت» محصول یک فیلمنامه چارچوب دار و غنی است.
بارها با خشایار الوند درباره چند و چون شکل گیری قصه و کاراکترها صحبت کردم و او به نکات جالبی درباره نحوه شکل گیری قصه اشاره داشت. او از ویژگی های هراتفاق متناسب با هر کاراکتر سریال می گفت و در طول پنج فصل شاهد وسواس خستگی ناپذیر الوند در نوع روایت و اتفاقاتی که روی کاغذ برای سریال «پایتخت» رخ می داد، بودم.
اگرچه به قول سیروس مقدم در فصل ششم تغییراتی در سبک و سیاق دیالوگ نویسی این سریال رخ داده است اما مشخصا پیوستی برای قصه ها وجود ندارد. اگر انتظار بازگشت بهبود را در سریال می کشیم، این به روند قصه ارتباطی ندارد چراکه مخاطب پیگیر سریال «پایتخت» مدت هاست انتظار بازگشت بهبود با بازی شیرین و جذاب مهران احمدی را می کشد.
اگر قرار است ازدواج رحمت تماشاگر را نگه دارد، خواسته ای دور از ذهن است چراکه این ازدواج با بازگشت بهبود، مشخصا مسیری رو به جلو نخواهد داشت، اگر قرار است شغل جدید ارسطو پیامد عجیبی داشته باشد تماشاگر دچار تعلیق نیست چراکه می داند مسیر پیش رو ارسطو به کجا می رسد و...
درواقع طولِ داستان «پایتخت» در هر قسمت تمام می شود چراکه سیروس مقدم و تیمش به سیراب کردن مخاطبشان در هر قسمت بسنده کرده اند و این فرمول درمورد این سریال همیشه جواب داده است و می دهد.
تماشاگر «پایتخت» دنبال اتفاق عجیب و غریبی نیست و نبوده و کافی است تا او را با چند ماجرای ساده حفظ کنیم، چراکه استخوان و پایه این مجموعه تلویزیونی آنقدر قوی چیده شده است که فقر قصه نمی تواند به جذابیت های دیگرش لطمه وارد کند و درواقع آپشن های دیگر این سریال از جمله شخصیت ها، نوع شوخی ها، سبک و سیاق ارتباط ها و ... آنقدر پُر و پیمان و محکم چیدمان می شود که تماشاگر در هر قسمت از سریال به اندازه کافی به آنچه می خواهد می رسد.
شاید به همین دلیل باشد که اگر یک قسمت از سریال «پایتخت» را از دست بدهیم، به سرعت می توانیم با قسمتهای بعدی همراه شویم و این به نوعی استانداردی در کار سیروس مقدم به شمار می رود که دیگران نیز می توانند از آن الگوبرداری کنند تا سریال های پیوسته ی دیگری نیز به تولیدات نمایشی تلویزیون اضافه شود.
خشایار الوند مغز متفکر سریال در فصول گذشته در شکلگیری اتفاقات و رنگآمیزی شخصیتها نقش به سزایی داشت و امروز جای خالی اش در سریال محسوس است در خاطرم هست که الهام غفوری از او به عنوان ستون و پشتوانه سریال یاد میکرد و جا دارد امروز که سریال با فصل 6 کماکان در اوج است یاد او را زنده نگه داریم.