به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری تیتربرتر؛ طیبه موسوی در ابتدای این پنل، به یافتهها و تجارب آموزشی کشورهای دیگر و روند قبولی دانشآموزان در کنکور سراسری اشاره کرد و گفت: در کشورهایی که نظام نخبهگرا دارند باید راهکارهای جایگزین دیگری اتخاذ کرد که میتوان به برگزاری آزمونهای مهارتی و هوش در هند اشاره کرد که در گزینش شغلها نیز موثر بوده است.
این کارشناس آموزش و پرورش در ادامه گفت: یک آسیب این است که امروزه نیاز خانواده به معلم خصوصی، آموزشگاه و کتب کمک درسی افزایش یافته است و به سمت تجاری شدن آموزش پیش میرویم.
جلال کریمیان، کارشناس فلسفه تعلیم و تربیت نیز در ادامه با بیان اینکه آموزش هدف و وسیله فقر زدایی است و به عنوان یک روش پذیرفته شده است اما در کشور ما آنطور که باید به آموزش توجه نمیشود.
او گفت: تا وقتی که ما نهادی برای مبارزه با فقر در حوزه آموزش و پرورش نداشته باشیم صحبت از فقر و نابرابری و عدالت آموزشی یک صحبت تنهاست و در نهایت هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
علی زرافشان نیز در ادامه این پنل به نتایج یک تحقیق بینالمللی اشاره کرد و گفت: در کشورهای فقیر تنها ۳ درصد جمعیت وارد دانشگاه شدهاند در حالی که در کشورهای با درآمد بالا این نسبت بیش از ۵۰ درصد است این موضوع نشان میدهد آموزش نیز در خدمت توسعه فقر قرار گرفته است.
او با بیان اینکه دو نگاه درباره عرضه و تقاضای آموزش وجود دارد گفت: یک نگاه این است که آموزش، توسعه یابد و عرضه شود زیرا رشد آموزش منجر به رفع فقر میشود و از آن سو فقر آموزشی، فقر اقتصادی تولید میکند. در نگاه دوم دیده شده که نباید آموزش را عرضه کنیم بلکه آن باید مبتنی بر تقاضا باشد. معتقدم نباید بین عرضه و تقاضا جنگ باشد و باید تعامل برقرار شود.
معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش به دغدغههای ورود به بازارکار نیز اشاره کرد و گفت: باید بتوانیم مهارت آموزی را توسعه دهیم مهارتهایی که متکی به مدرسه نیست.
زرافشان ادامه داد: اگر فردی خواندن را یاد نگیرد، فراگیری مابقی مهارتها مانند علوم و ریاضی هم به خوبی اتفاق نمیافتد زیرا بچه ها توانایی خواندن و فهمیدن متن را ندارند و سوال را متوجه نمیشوند.
او به مطرح بودن فقر آموزشی اشاره کرد و گفت: پروژه مشترکی بین یونسکو و بانک جهانی تحت عنوان سرمایه انسانی آغاز شده است تا فقر آموزشی را بسنجند. آنها معتقدند باید خواندن را تقویت و به رفع مابقی فقرهای یادگیری کمک کرد.
زرافشان ادامه داد: در این پروژه آمده است که فقر یادگیری یک مسئله فرا آموزشی است و رفع آن با اقدامات فرابخشی و مشارکتی امکان پذیر است. ایران نیز میتواند وارد این پروژه شود تا بودجه ای که دولت صرف این بخش میکند اثربخش هزینه شود.
در ادامه سعید نوری آزاد فقر آموزشی را بی صداترین نوع فقر دانست و با اشاره به اینکه فقر و گسست همواره توام با هم هستند، گفت: وقتی دانشآموزان را با فاکتورهای مختلف از تفاوت اعتقادی، هوشی، مالی و غیره جدا میکنیم، تنوع مدارس را به وجود آوردیم.
او ادامه داد: عدم تمایل به مدرسه موضوعی جدی است . هم اکنون موضوع آموزش از یک مساله دولتی به مساله دولتی-حاکمیتی تبدیل شده است. وی همچنین یاد آور شد که : نباید خانوادهها آموزش را به دیگری بسپارند و از خود سلب مسئولیت کنند. آزاد در پایان تاکید کرد که معلم باید کتاب بخواند تا در تربیت نسل آتی مشکلی نداشته باشد.
عملکرد پایین دانشآموزان
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش با اشاره به فقر یادگیری دانشآموزان گفت: عملکرد پایین دانشآموزان در ریاضی و علوم به دلیل ناتوانی در فهم متون است.
علی زرافشان معاون اسبق وزارت آموزش وپرورش در همایش "فقر پژوهی" که در سالن همایشهای صداوسیما برگزار شد، اظهار کرد: فقر و آموزش رابطه دوسویه دارند. گزارش سال 2019 کشورهای با درآمد پایین را با کشورهای با درآمد بالا مقایسه کرد؛ یعنی متولدین سال 2000 انتخاب شدند و بررسی کردند که سال 2019 کجا هستند. در کشورهای فقیر سه درصد افراد و در کشورهای با درآمد بالا 55 درصد وارد دانشگاه شدند که این نشان میدهد فقر به بازآفرینی فقر دامن میزند.
وی افزود: 17 درصد افراد در کشورهای فقیر قبل از 20 سالگی فوت کردند که این آمار در کشورهای با درآمد بالا یک درصد است.
زرافشان با اشاره به اینکه یکی از کارکردهای نظام تعلیم و تربیت از بین بردن فقر در جامعه است، گفت: اگر دولت مدرسه و معلم را تأمین کند، با عرضه آموزش، فقر آموزشی از بین میرود. باید توجه داشت که فقر آموزشی فقر اقتصادی را ایجاد میکند. کیفیت آموزش و پرورش به عنوان یکی از شاخصها مطرح است اما سال 2015 بحث آموزش فنیوحرفهای در توسعه پایدار پررنگتر شد. از سوی دیگر در ایران بحث تنوع مدارس و جداسازی را داریم که نتایج کنکور امسال به جهت توزیع دانشآموزانی که رتبههای برتر را کسب کردند، گویای واقعیتهای بسیاری بود.
وی تصریحکرد: تنوع مدارس باعث میشود، دانشآموزان نخبه که میتوانند عامل محرک مدرسه برای پیشرفت باشند را از مدارس دولتی خارج و به مدارس خاص ببریم، در استانی که سالها رتبههای برتر کنکور را دارد، فاصله زیادی بین کیفیت مدارس دولتی و خاص شاهد هستیم.
زرافشان خاطرنشانکرد: باید شرایط مهارتآموزی، یعنی آموزشهایی که متکی به مدرسه نیست را توسعه دهیم؛ به عنوان مثال در هند مسئول یک بخش از شرکتی شاید تحصیلات دانشگاهی ندارد اما ذهن خلاقی دارد که به خوبی شناسایی میشوند.
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش گفت: بیل گیتس دغدغه مهارت خواندن را مطرح کرده است و مجموعهای را برای رفع این مشکل ایجاد کرده است. هم اکنون 36 درصد دانشآموزان ایرانی در پایان دوره ابتدایی توانایی خواندن متن را ندارند و یک درصد بیرون از مدرسه هستند.
وی ادامهداد: فقر یادگیری دانشآموزان ایرانی 27.6 درصد بیشتر از متوسط خاورمیانه است و اگر خواندن را یاد نگیرند بقیه اهداف هم محقق نمیشود. چرا نمره ریاضی و علوم دانشآموزان پایین است؟ چون توانایی خواندن و فهمیدن متن را ندارند.
زرافشان افزود: بحث فقر یادگیری مطرح است و پروژه مشترکی بین یونسکو و بانک جهانی در سال 2019 با عنوان سرمایه انسانی شروع شده است که میخواهد فقر یادگیری و آموزش را بسنجد. در این پروژه عنوان شده است باید خواندن را در دانش آموزان تقویت کنیم و با تقویت آن به بقیه مسائل کمک شود. شاخصهای 100 کشور ارائه شده و ایران هم شاخصهای فقر یادگیری را داده است. هماکنون 53 درصد دانشآموزان با درآمد پایین و متوسط در پایان دوره ابتدایی نمیتوانند متن ساده را بخوانند و این آمار در کشورهای فقیر 80 درصد است.
تناقضات آماری بازماندگی و ترک تحصیل در آموزش و پرورش
یک کارشناس آموزش و پرورش با بیان این ادعا که فقر آموزشی عیان است،اظهار کرد: چقدر صدای مناطق محروم درکتاب های ما منعکس است؟ کشوری که نفت دارد، در برخی موارد ضرورت آموزش و پرورش شایسته و نیروهای مولد را درک نکرده است و مورد توجه قرار نمی دهد.
مهدی بهلولی در پنل مبارزه با فقر آموزشی همایش فقر پژوهی که در مرکز همایش های صداوسیما برگزار شد با بیان اینکه با فقر آموزشی در کشور مواجهیم گفت: چند نشانه وجود دارد که وجود فقر آموزشی را اثبات میکند.
وی افزود: نخست اینکه در جامعه دانش آموختگان دانشگاهی داریم که از ترجمه یک پاراگراف متن از زبان انگلیسی به فارسی حتی در رشته تخصصی خودشان ناتوانند. فقر آموزشی را باید گستردهتر بنگریم زیرا تنها محدود به مناطق محروم نیست.
این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به اینکه در ایران با آمارهای متفاوت و متناقض روبرو هستیم، گفت: این آمار یک درصدی بازماندگی از تحصیل صحیح نیست. آمار خیلی بالاتر از اینهاست. مرکز پژوهشها در گزارش ارزیابیاش از لایحه بودجه نوشته ۶۹۶ هزار بازمانده و ۲۳۷ هزار ترک تحصیلی داریم که در مجموع ۹۳۳ هزار نفر میشود و هفت تا هشت برابر آمار اعلامی آموزش و پرورش است. آمارها دقیق نیستند.
بهلولی با بیان اینکه حدود ۱۰ میلیون کم سواد و بیسواد در کشور داریم، گفت: با وضعیت خوبی مواجه نیستیم. آزمون های جهانی مانند تیمز و پرلز هم که هر چهارسال یکبار در پایههای چهارم و هشتم برگزار میشود نیز وضعیت فقر را نشان میدهد و در علوم تجربی از بین ۴۷ کشور شرکت کننده رتبه ۴۳ هستیم.
وی با بیان این ادعا که فقر آموزشی عیان است،اظهار کرد: چقدر صدای مناطق محروم درکتاب های ما منعکس است؟ کشوری که نفت دارد، در برخی موارد ضرورت آموزش و پرورش شایسته و نیروهای مولد را درک نکرده است و مورد توجه قرار نمی دهد. میتوان با توجه به دیدگاههای مختلف، آسیب شناسی جدی نسبت به آموزش و پرورش کرد. چرا از سال ۸۵ تاکنون سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت از ۱۵ به ۱۰درصد رسیده است؟ ضمن آنکه همه بودجه محقق نمیشود. به عنوان مثال بودجه شیر مدارس و سرانه آموزشی مدتی است بهطور کامل تخصیص نمییابد.
در ادامه سعید نوری آزاد - فعال رسانهای در عرصه آموزش و پرورش - نیز با بیان اینکه فقر آموزشی بیصداترین نوع فقر است، گفت: علاوه بر این موضوع از نگاه نوبلیستها با مشکل نخبه پروری و انتظارات غیرواقعی آموزشی مواجه هستیم.
وی با اشاره به اینکه فقر و گسست همواره توام هستند،اظهارکرد: وقتی دانش آموزان را با فاکتورهای مختلف چون تفاوت اعتقادی، هوشی، مالی و غیره جدا میکنیم، تنوع مدارس به وجود می آید. در آمارها نباید دنبال میانگین باشیم. عدم تمایل به مدرسه موضوعی جدی است که در کشور ما رو به افزایش است، مثلا طبق مطالعاتی که انجام دادیم در سیستان و بلوچستان مدرسه نرفتن یک امتیاز محسوب میشود.
این فعال رسانهای افزود: تمامیت خواهی سیستم آموزشی به تبعیت از قانون میخواهد همه اقدامات را خودش در دست بگیرد و این موضوع باعث شده است تا حتی دانشگاههای ما از آموزش و پرورش دور شوند.
وی با بیان اینکه آموزش از یک مسئله دولتی به یک مسئله دولتی-حاکمیتی تبدیل شده است، گفت: خانوادهها اکنون آموزش را به "دیگری" می سپارد و از خود سلب مسئولیت می کند.
آزاد با اشاره به ضرورت و اهمیت بازخورد دادن به معلم تاکید کرد: در مدارس غیردولتی بازخورد دادن اغلب به بازخواست تبدیل شدهاست.
وی در پایان گفت: باید از تحول بنیادین دست برداریم و تغییرات کوچک را مورد توجه قرار دهیم.
آزاد مدعی شد: اکنون تمامی مسئولان آموزش و پرورش، جسارت و امکان تغییر بزرگ را ندارند.