رمزگشایی از تصمیم آن روز اصلاح طلبان مجلس دهم کار سختی نبود، همان زمان اصلاحطلبان پارلمان پلن رایزنی با شورای نگهبان برای بررسی صلاحیتها در مجلس یازدهم را ریخته بودند. آنها با این استدلال که رابطه کدخدایی و آیتالله جنتی رابطه نزدیکی است در واقع در صدد هموار کردن راه رایزنی با شورای نگهبان برآمدند تا برای مجلس یازدهم با معضل بستن لیست و قرض گرفتن کاندیدا از دیگر جریانها مواجه نشوند.
امید اصلاح طلبان خیلی زود ناامید شد، هرچه آنها از تمایلشان برای رایزنی با شورای نگهبان می گفتند، چراغ های سبز کمتری از سوی اعضای این شورا به سمت چپ گرایان روشن میشد، تا آنجا که کدخدایی صراحتا بگوید قرار نیست فرش قرمزی برای اصلاح طلبان پهن شود.
با این وجود رایزنی با نهادهای حاکمیتی و مشخصا شورای نگهبان طی این چند سال از دستور کار اصلاح طلبان خارج نشد و از چند ماه قبل جدی تر از همیشه دنبال شد.
مطالب مرتبط : پشت پرده بازداشت یک نماینده مجلس اصلاح طلب چیست؟
نگرانی همیشگی اصلاح طلبان از نظارت استصوابی
ردصلاحیت های مجلس دهم برای اصلاح طلبان آنقدر گران تمام شده بود و آنقدر طی ۴ سال گذشته بخاطر بستن لیست امید با آن چهره ها مورد مواخذه قرار گرفته بودند که در ماه های منتهی به انتخابات اسفند ماه بازهم دل نگران آن شوند که مبادا با ردصلاحیت کاندیداهایشان همان تجربه بستن لیست لحظه آخری و با کاندیداهای درجه دو و سه تکرار شود. عدم استقبال چهره های شاخص این جریان از ثبت نام در انتخابات مجلس طی هفته گذشته گویی این نگرانی را بیشتر هم کرده است. چه آنکه اگر خودکار قرمز نظارت استصوابی شورای نگهبان همین چندنفر اصلاح طلبی که وارد گود انتخابات شدهاند را نشانه برود معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار لیست جناح چپ خواهد بود. این خطر آنقدر جدی است که شهیندخت مولاوردی میگوید: «اصلاحطلبان باید به جمعبندی برسند که آیا لیستی ارائه خواهند داد یا خیر؟ هنوز در خصوص ارائه لیست یا ارائه ندادن آن به جمعبندی نرسیدیم. امکان دارد اصلاحطلبان لیستی ارائه ندهند.» و حالا بیشتر از هر زمان دیگری این مزاح حسین مرعشی با شورای نگهبان که گفته بود «حیات و ممات اصلاحطلبان دست شورای نگهبان است» عینیت یافته است.
بیم و امیدهای مذاکره
اما از آذر ۹۶ که طرح مذاکره با شورای نگهبان به طور جدی مطرح شد، موافقان و مخالفان زیادی در دل این جریان داشت، آنچه که در این میان بیش از همه محل تردید بود نتیجه مذاکرات و نوع برخورد اعضای شورا با این طرح اصلاح طلبان بود. عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات از جمله افرادی بود که این از این ایده استقبال کرد و آن را ایده مناسبی میدانست اما به نتیجه خوشبین نبود و میگفت بعید میداند این مذاکرات منجر به تغییر رویکرد در شورای نگهبان منتهی شود.
در مقابل افرادی مانند صفایی فراهانی معتقد بودند باید با شورای نگهبان صحبت کرد و عواقب کارشان را توضیح داد. او تاکید داشت: «چه اشکالی دارد که بعضی از شخصیت های اصلاح طلب با آنها صحبت کنند؟ آنها هم بالاخره مدیران این کشور هستند پس بهتر است با آنها صحبت شود که به عواقب تصمیمات خود توجه نمایند، برای پیشبرد اهداف کشور و حل بحران های فراگیر تعریف شده در فوق نیاز به مدیران کاردان و توانا است و برای حضور آنها در مراجع تصمیم گیری کشور چه مجلس و چه دولت هر کاری که لازم باشد بایستی انجام داد.»
کارگزارانیها هم در صف اول موافقان مذاکره با شورای نگهبان قرار داشتند. آنچنان که محمد عطریانفر از اعضای شورای مرکزی این حزب به خبرآنلاین گفته بود: «صلاحطلبان باید مستقیما وارد مذاکره با شورای نگهبان شوند.»
مطالب مرتبط : چرا اصلاح طلبان به صورت چراغ خاموش هستند؟
آب پاکی سخنگو روی دست اصلاحطلبان
هر چه اصلاحطلبان روی انتخاب کدخدایی و تغییر رویکرد شورای نگهبان حساب باز کرده بودند بعد از راه یافتن کدخدایی به شورای نگهبان گویی تمام وعدههایی که در جلسات امید مطرح شده بود به فراموشی سپرد و در توئیتی نوشت:«آنها که واجد شرایط قانونی نامزدی در انتخابات هستند فرش قرمز قانون برایشان پهن است اما آنان که مشمول موانع قانونیاند، خط قرمز قانون اجازه نمیدهد به خانه ملت وارد شوند.» البته این اولین و آخرین توئیت و کنایه کدخدایی به اصلاحطلبان نبود آنچنان که در توئیتی دیگر گفته بود: « این شورا نهاد سیاسی نیست و در چارچوب مباحث سیاسی ورود نخواهد داشت.»
همه این حرف و حدیثها که کدخدایی از طریق بلندگوی توئیتری به گوش اصلاحطلبان میرساند برایشان قابل تحمل بود تا اینکه در یک روز گرم تابستانی سخنگوی شورای نگهبان در صفحه توئیترش با کنایه به اصلاحطلبان و در پاسخ به انتقادات به این شورا نوشت:«هر وقت من انتخاب نشوم، انتخابات مهندسی شده است. هر وقت من تایید نشدم، نظارت قانونی بد است. اما هر وقت تایید شدم دیگر نه انتخابات مهندسی شده است و نه نظارت استصوابی بد است. این یعنی قانون به کنار، هر چه باب میل من است انجام شود. حکایت همان است که گفته مرگ خوبه ولی برای همسایه!» اظهاراتی که به سرعت با واکنش اصلاح طلبان روبرو شد، چه آنکه علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات از داستان انتخاب شدن کدخدایی و زیر قول زدنش پرده برداشت. او گفت: «آقای عارف برای رای آوری آقای کدخدایی در مجلس خیلی تلاش کرد و برای این موضوع زیر سوال قرار گرفت، دلیل حمایت آقای عارف صحبتی بود که با آقای کدخدایی در فراکسیون داشتند، آقای کدخدایی آنجا قول داده بود که نقایص قانونی را برطرف خواهند کرد اما امروز و با این اظهارات کسی که دارد زیر قولش می زند آقای کدخدایی است.»
بنا به گفته وی فراکسیون امید که به آقای کدخدایی رای داد به این امید بود که ایشان اشکالات قانونی را برطرف کند ولی او به جای برطرف کردن آنها، همان قانون را مستند رد صلاحیت قرار می دهد. به نظر میرسد با نگاه اخیر سخنگوی شورای نگهبان، راهی برای حل وفصل دغدغههای اصلاح طلبان وجود ندارد.
ماموریت عارف به چای و مذاکره ختم شد
با این وجود اصلاح طلبان از پا ننشستند و آنقدر حیات و ممات خود را وصل به شورای نگهبان دیدند که اینبار عارف را مامور رایزنی مستقیم با اعضای این شورا کردند. محمود میرلوحی عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در اینباره به خبرآنلاین گفته بود«درحال حاضر ما از آقای عارف و هیئت رییسه شورای عالی سیاستگذاری خواستیم تا با شورای نگهبان رایزنی کنند تا افراد باتجربهتر و امتحان پس داده تایید صلاحیت شوند و این تفاهم ایجاد شود.»