پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: جمعه, ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۸:۱۸
۱۰
۰
نسخه چاپی
نقش رسانه و دولت برای کاهش فقر چیست

فقر و نابرابری در اجتماع ایران

نقش رسانه و دولت برای کاهش فقر چیست
عوامل بسیاری در اجتماع باعث افزایش فقر و نابرابری شده است.

عدم برابری دستمزدها با خط فقر ومعیشت مورد نیاز خانوار به معنای آن است که طبقه کارگر و کارمند و کشاورزان دیگر از قدرت خرید لازم برخوردار نیستند و یا بهتر است گفته شود هیچ گونه حق و قدرت انتخابی ندارند.

هر سال وزارت کارو رفاه اجتماعی متوسط دستمزد کارگران و کارمندان را اعلام می کند که نشان دهنده آن است که دستمزدها هیچ گاه به اندازه میزان نیاز به معیشت لازم و ضروری خانوار نیست، بنابراین مسئله اصلی این است که  یک خانواده 4 یا 5 نفره در شهری مثل تهران برای تأمین حداقل معیشت زندگی به کالاهایی ضروری چون تغذیه، پوشاک و مسکن نیازمند دریافت حقوق شش ونیم میلیون تومانی است؛ در حالی که حداقل دستمزد یک چهارم یا یک سوم مبلغ اشاره شده یا خط فقر تعیین شده است.

وی دراین باره افزود: عدم برابری دستمزدها با خط فقر ومعیشت مورد نیاز خانوار به معنای آن است که طبقه کارگر و کارمند و کشاورزان دیگر از قدرت خرید لازم برخوردار نیستند و یا بهتر است گفته شود هیچ گونه حق و  قدرت انتخابی ندارند لذا فقر مالی منجر به از دست رفتن آرامش روحی و امنیت روانی خانوارد می شود که مسائلی چون ترس ، اظطراب و نگرانی را برای چگونه به پایان بردن ماه بر روح و روان خانواده تحمیل می‌کند.

استاد اقتصاد خاطر نشان کرد: متأسفانه این واقعیت وخیم اقتصادی در جامعه ما اتفاق افتاده است. اتفاقی که ناشی از سیاست‌هایی است که عملاً بر ضد خود عمل می‌کند مثلاً وقتی اعلام می‌کنند بنزین گران می‌شود تا مابه التفاوت آن به طبقه فقیر جامعه برای تقویت قدرت خرید مردم  پرداخت شود این موضوع به ضد خود تبدیل می‌شود چرا که با افزایش قیمت‌ها، توانایی خرید کالاهایی را  که پیش از گرانی بنزین می‌خریدند، نیز از دست می‌دهند یعنی با افزایش قیمت بنزین قیمت سایر کالاها به طور طبیعی تغییر می‌کند این نکته فاصله بین حداقل دستمزد و معیشت از 50 درصد به 70  درصد را نشان می‌دهد که تبلور فقیرترشدن خانواده‌هاست.

میثم موسایی گفت: کاهش ارزش پول و تورم با گران شدن قیمت بنزین به تورم بیشتر دامن می‌زند، آن هم در اقتصادی که تولید ندارد و وابسته به واردات است و به دلیل تحریم‌ها واردات هم به اندازه زیادی کاهش یافته است، در نتیجه دولت برای اینکه این حداقل یارانه را به طبقات محروم که به قول خودش همان 60 میلیون نفر است بدهد مجبوربه چاپ کردن پول است؛ چاپ پول یعنی تورم و هزینه این تورم باز هم از جیب مردم پرداخته می‌شود و شکاف بین دستمزد و قیمت‌ها بالاتر می‌رود.

استاد اقتصاد بیان داشت: مجموعه‌ای از سیاست‌های متناقض و سیاست‌های مبتنی بر چشم انداز کوتاه مدت چنین نتایجی را به دنبال دارد؛ البته این روند تا تغییر سیاست گذاریهای درست ادامه خواهد داشت. دولت در سال  جاری  با کسری بودجه بسیار زیادی  مواجه و هزینه‌های بسیار زیادی دارد که حاضر به کم کردن آنها نیست؛ هر چند بسیاری از آنها اصلا کم کردنی نیست مانند حقوق‌های جاری، افزایش حقوق کارمندان که در صورت عدم افزایش منجر به نارضایتی می‌شود. در صورت افزایش حقوق و دستمزد به دلیل تعطیلی تولید باز هم تورم به طبقات ضعیف تحمیل می‌شود و مردم تهی دست هزینه آن را باید بپردازند.

 کارشناس مسائل اقتصادی و اجتماعی تصریح کرد:  شکاف بین حداقل دستمزد و قدرت خرید افزایش خواهد یافت؛ مگر در صورت تغییر سیستم اقتصادی و انتخاب سیاست‌های اصولی با توجه به منافع کوتاه مدت. لازمه این مسأله آن است که دولت مورداعتماد مردم باشد یعنی مردم به سیاست گذاریهای دولت اعتماد کنند؛ در حالی که در شرایط کنونی چنین اعتمادی وجود ندارد.اگر مردم به دولتی اعتماد کنند و در مدیریت اقتصادی تغییرات اساسی ایجاد شود و سیاستهای بلند مدتی مد نظر قرار بگیرد که یکی از مهمترین اهداف آن  کنترل تورم و نقدینگی باشد می‌توان به کاهش فاصله بین درآمد و دستمزد و ایجاد رفاه بیشتر اجتماعی امیدوار بود.

مطالب مرتبط : آمار خط فقر در سال 98

نابرابری و فقر در جامعه افزایش پیدا می‌کند

درست یک ماه پیش بود که دولت با شعار برقراری عدالت و حمایت از اقشار ضعیف جامعه، اقدام به سهمیه‌بندی و افزایش نرخ  بنزین کرد. اقدامی که نارضایتی‌های بسیاری را در سراسر کشور به دنبال داشت اما مجریان طرح همچنان معتقد بودند که افزایش قیمت بنزین و تخصیص بسته‌های معیشتی، به سود طبقات محروم جامعه خواهد بود. حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه نظر دیگری دارد و معتقد است که با این تصمیم، شاهد افزایش نابرابری و فقر در جامعه خواهیم بود.

همیشه و به طور طبیعی این اتفاق افتاده که افزایش قیمت حامل‌های انرژی تورم را به دنبال خواهد داشت.
راغفر معتقد است که افزایش قیمت حامل‌های انرژی با بنزین آغاز شده است و قطعا شاهد افزایش قیمت گازوئیل، سایر سوخت‌ها و حامل‌های انرژی‌های هم خواهیم بود و همین اتفاق تورم بزرگی را به اقتصاد کشور تحمیل خواهد کرد.
این اقتصاددان در مورد رابطه افزایش قیمت بنزین و کسری بودجه دولت گفت: دولت بهانه خواهد گرفت که با کسری بودجه مواجه شده است، وقتی کسری بودجه اتفاق می‌افتد، قیمت کالاهایی که دست دولت است افزایش می‌یابد و بعد نوبت به ارز خواهد رسید و به همین ترتیب، این چرخه ادامه خواهد داشت. علاوه بر این، یکی از پیامدهای افزایش قیمت بنزین، افزایش کسری بودجه دولت است.

به گفته راغفر افزایش قیمت حامل‌های انرژی به معنای این است که هزینه‌های دولت به عنوان بزرگترین متقاضیدر جامعه افزایش خواهد داشت، با افزایش هزینه و ایجاد کسری بودجه، دولت به دنبال این خواهد بود که از ابزاری مانند ارز استفاده کند.
این استاد دانشگاه افزود: به بهانه به وجود آمدن تورم، بار دیگر قیمت ارز در کشور افزایش خواهد داشت و این چرخه همانطور که بارها و بارها در سه دهه گذشته تکرار شده است، مجددا تکرار خواهد شد.

حسین راغفر به نحوه اجرای طرح سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین اشاره کرد و گفت: نحوه اجرا این طرح اشتباه بود، مجریان اجرای طرح نیز پذیرفته‌اند که اشتباه کرده‌‌اند، ولی مهمتر از آن ذات افزایش قیمت‌ کالاهای حساسی است که پیامدهای آن برای اقتصاد کشور خیلی سهمگین خواهد بود و عمدتا نابرابری‌ها و فقر را در جامعه افزایش می‌دهد.
او در پاسخ به این سوال که چرا دولت با شعار برقراری عدالت دست به سهمیه بندی بنزین زد، گفت: این شعار تنها یک بهانه است چون درست برعکس آن اتفاق خواهد افتاد و نابرابری و فقر را تشدید خواهد کرد.
این اقتصاددان همچنین به برقرار نبودن بستر حمل ونقل عمومی در کشور اشاره کرد و گفت: زمانی که قانون هدفمندی یارانه‌ها نوشته شد، قرار بود بخشی از منابع حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی، صرف بهبود و تقویت حمل و نقل عمومی شود. اما حتی یک اتوبوس هم از این منابع، به سیستم حمل و نقل عمومی اضافه نشد!
به گفته راغفر اگر امکان حمل و نقل عمومی وجود داشت، افزایش قیمت بنزین تا این حد اثر تورمی روی زندگی خانواده‌ها نمی‌گذاشت. اما با وجود این خلا، مردم عملا گزینه دیگری جز استفاده از خودروی شخصی ندارند و همین خود دلیلی است که باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود.

افزایش حاشیه نشینی در تهران

پیروز حناچی شهردار تهران در یازدهمین جشنواره پژوهش و نوآوری در مدیریت شهری گفت: استفاده و به کارگیری علم برای تصمیم گیری مدیریت شهری بسیار مهم است..

حناچی تصریح کرد: امروزه با دانشگاه‌های نسل سوم مواجه هستیم که کارآفرینی انجام می‌دهند و نتایج پژوهش آن‌ها روی کارآفرینی و مدیریت شهری نقش دارد.

شهردار تهران  بیان کرد: ما در کشور دانشگاه‌هایی را با هدف پژوهش تاسیس کردیم و باید کاری کنیم مراکز پژوهش توسعه پیدا کنند.

وی با اشاره به اینکه در حوزه پژوهش در رتبه هفتادم جهان هستیم، اظهار کرد: شهرداری‌ها روی فضای کسب و کار نقش دارند.

حناچی با بیان اینکه برای نیروهای جوان و نوپا می‌توان فضای کسب و کار و مطالعه را آماده کرد، گفت: فضای کسب و کار را باید برای پژوهشگران ایجاد کنیم؛ بر همین اساس نمایشگاه تهران شهری هوشمند را برگزار کردیم تا ایده‌پردازان و تولیدکنندگان مشکلات خود را بیان کنند.

او با اشاره به حمایت از استارت آپ ها برای حل مشکلات افزود: ما لایحه حمایت از استارت آپ را به شورای شهر ارائه می کنیم تا بتوانیم به صورت موثرتر از نیروهای جوان استارت آپی حمایت کنیم.

حناچی با اشاره به بودجه‌ریزی مدیریت شهری ادامه داد: ۲ درصد بودجه شهرداری تهران به مطالعات اختصاص پیدا کرده است و باید به گونه ای عمل کنیم که در این شرایط سخت اقتصادی بیشترین بهره برداری را داشته باشیم.

شهردار تهران تصریح کرد: در حوزه پژوهش و استارت آپ به خلاقیت نیاز داریم و اگر در شهرهای جهان به خودروهای پاک اهمیت داده می‌شود به دلیل توجه به مطالعات سوخت های فسیلی و گرم شدن زمین است.

حناچی افزود: ما در گذشته به گونه‌ای شهر را اداره کردیم که پایتخت سرشار از ساختمان‌های بلند مرتبه شد و این شکل مدیریت تاثیرات بسیار سنگینی بر پایتخت گذاشت؛ باید بدانیم شیوه مدیریت ما در شرایط زندگی شهروندان بسیار تاثیر گذار است.

او خاطر نشان کرد: حوادثی که اخیرا در برخی از شهرهای کشور رخ داد ریشه در فقر داشت و باید بدانیم شکل مدیریت ما می‌تواند ریشه اختلاف بین فقیر و غنی را بیشتر کند و آمارها نشان می‌دهد میزان حاشیه نشینی ۱۸ درصد افزایش پیدا کرده است.

حناچی افزود: داشتن پژوهش و مطالعه هدف نقشه راه آینده ما است و باید تاکید کنم نحوه اداره امور در شکل گیری نواحی حاشیه نشینی در شهر تاثیر گذار است.

او ادامه داد: با همکاری دولت ۲ لایحه درآمدهای پایدار و مالیات بر ارزش افزوده در مجلس در دست بررسی است و امیدوارم تصویب این دو لایحه شرایط بهتری را برای پایتخت را ایجاد کند.

شهردار تهران تصریح کرد:  پژوهش در طرح موجب کم هزینه شدن و پربازده‌تر شدن آن می شود .

او افزود: ما طرح هایی را در پایتخت داشتیم که تاثیری روی زندگی شهروندان نداشت و در مقابل طرح هایی هم مانند هفت تیر داشتیم که با هزینه ۴ میلیاردی تومانی انجام شد و تاثیر بسیاری روی زندگی مردم داشت.

رسانه ها در دنیای امروز چه نقشی در پیشگیری از فقر دارند ؟

اجازه می خواهم تا قبل از اینکه در باره نقش صدا وسیما درباره فقر در جامعه صحبت کنم  به تعریف فقر و اصطلاح اقتصاد دانان درباره فقر بپردازم.

مفهوم فقر ضد غنا و توانگری است  و به معنای حاجت ، کمبود ، تنگ دستی ، حاجتمندی ، پریشانی و نیازمندی بکار می رود  و در اصطلاح اقتصاد دانان فقر به معنای ناتوانی در نیازهای مادی زندگی است. در ماده یک لایحه فقر زدایی که در سال 1357 از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی تدوین شده ، آمده است:« فقیر به کسی میگویند که درآمد وی از منابع مختالف برای تمام یا برخی از نیازهای ضروری مانند : خوراک ، پوشاک ، مسکن ، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش کافی نباشد . از دیدگاه علم فقه هم : فقیر کسی است که مخارج یک ساله خود و عیالش را بالفعل یا بالقوه نداشته باشد.»

کارشناسان برای تعین شمار فقیران از شاخصی به نام « خط فقر» استفاده می کنند  بر این اساس خط فقر ایران خانواده های شهری و روستایی در یک خانواده سه نفره خط فقر در سال هزارو سیصد و نود وهشت به سه میلیون و هفتصد و پنجاه هزار تومان رسیده است. ارتباط بین رسانه و فقر از  ابعاد مختلفی قابل بررسی است .

نخستین گام می توان  میزان تحقق این آسیب اجتماعی را  در درون ساختار و تشکیلات صدا و سیما  بررسی کرد. زیرا این نظام با همه عناصر و تشکیلاتش بخشی از پیکره فرهنگی و اداری مهم کشور و نظام اسلامی است  و آسیب ها و چالش هایی که ما در سایر بخش های نظام می بینیم احتمالا در درون این سازمان تحقق یافته است . اما آنچه که مهم است این است که رسانه  در راستای کاهش و کنترل این پدیده چه اقدامی کرده است و دغدغه مهم برنامه سازان در باره مبارزه با فقر چیست؟  و چگونه صدا و سیما می تواند به مخاطبانش در این باره پاسخ گو باشد؟

برای آگاهی بیشتر از نحوه و میزان تاثیر رسانه بر وضعیت عمومی فقر باید نگاهی اجمالی به برنامه های صدا و سیما در طول دو دهه گذشته کرد و جهت گیری این برنامه ها را در رابطه با نظام اقتصادی کشور ارزیابی کرد . ضعف توان تولیدی و عدم بهره وری مناسب بخش صنعت و کشاورزی ، از مهمترین دلایل گسترش فقر در کشور است . ریشه اصلی این ضعف اقتصادی در درجه اول به  کمبود منابع و زیرساخت ها ، فقدان دانش مدیریت ، نارسایی قوانین و ساختارها ، فقدان طرح های جامع و کارآمد اقتصادی باز می گردد .

بدین لحاظ رسانه در ارتباط با ضعف توان تولیدی کشور، نقش و مسئولیت مستقیمی بر عهده ندارد. اما از آنجا که  عوامل و مولفه های فرهنگی نیز به گونه ای غیر مستقیم بر مسایل تولیدی تاثیر می گذارند و به طور اساسی نحوه نگرش عموم مردم به صنعت و کشاورزی و باورها و گرایش هایی که در این رابطه پدید می آیند یعنی همان فرهنگ تولیدی – یکی از ارکان اصلی نظام تولیدی است. درنتیجه رسانه در قبال وضعیت تولیدی کشور مسئول شناخته می شود  و نقش پنهان آن در پشت پرده تحول فرهنگی که زمینه ساز ایجاد تحول در نظام تولیدی و اقتصادی است  قابل دقت و ارزیابی است .

در این رابطه نگاهی کوتاه و اجمالی به پرونده عمل کرد رسانه در زمینه امور تولیدی، و عدم توجه به برنامه های اقتصادی و بیشتر توجه به قالب های سرگرمی در برنامه سازی  در صدا و سیما بیانگر ناکامی این نهاد در ترویج فرهنگ سازنده تولید و ناتوانی آن است .

کوتاهی و ناتوانی رسانه در ترویج فرهنگ مثبت تولید و کم لطفی و نامهربانی کارشناسان و هنرمندان صدا و سیما نسبت به نظام تولیدی،  در نخستین گام به نارسایی در تعریف تولید و برداشت ناصحیح از معنا و مفهوم فعالیت های تولیدی دارد. یعنی اینکه از دید رسانه تولید چیست و مصداق عملی فعالیت های مولد کدام است؟ یعنی آیا تنها استانداردهای بین المللی و بنگاه های تولیدی بزرگ تولیدند و یا تولیدات درون خانه ای هم تولیدند؟

امروزه گروه زیادی از بانوان در داخل خانه مشغول به فعالیت تولیدی هستند و  مانند خیاطی ، گلدوزی ف آشپزی و مانند اینها ... و تولید مربا و ترشیجات و غیره اما رسانه کدام یک از این تعاریف را اصل قرار داده  و بر پایه آن به تبلیغ فعالیت های تولیدی می پردازد ؟

کاملا روشن است که برداشت نخست ازمفهوم تولید در رسانه  رواج بیشتری دارد و از فعالیت کارگران کارگاههای کوچک  و یا زنان خانه دار کمتر به عنوان فعالیت مثبت یاد می شود. متاسفانه گاهی از حضور اجتماعی زنان و مشارکت آنها در امور اقتصادی به گونه ای یاد می شود که از آنها به عنوان شهروندان درجه دو و عقب افتاده از جریان تمدن اجتماعی و متعلق به جامعه سنتی یاد شده است که نتیجه این نگاه رسانه به مفهوم تولید، امروزه در شکل نارضایتی زنان مولد خانه دار از عمل کرد خود ظاهر شده است. یعنی آنها احساس می کنند که تولید کنندگان جزئ هیچ نقشی در توسعه اجتماعی ندارند . و لذا بیشتر به کار خارج از خانه و اشتغال در ادارات و مراکز بزرگ کاری رغبت نشان می دهند  و تصور می کنند که تنها در این صورت است که عضو فعالی از پیکره اجتماعی خواهند بود. متاسفانه امروزه از میان اقشار و گروه های مختلفی که در رسانه مورد تجلیل قرار می گیرند، حق تولیدکنندگان و کار آفرینان به نحو کامل ادا نمی شود و خدمت های ارزشمند این گروه به خوبی نشان داده نمی شود لذا میل و رغبت به گام نهادن در راهی که  تولید کنندگان پیموده اند نیز کمتر در سایر اقشار به ویژه جوانان پدید می آید .

امروز تولید کنندگان کشور، تحولات شگفت انگیزی در عرصه صنعت  و کشاورزی ایجاد کرده، و با خلق ابتکارات و اختراعات گوناگون و محصولات جدید به رغابت با تولید گنندگان جهانی پرداخته اند. اما متاسفانه هرگز نمی توان ادعا کرد که رسانه به همان اندازه که به معرفی و تکریم ورزشکاران و هنرمندان  پرداخته از تولید کنندگان کشور نیز تجلیل کرده است .

برخورد رسانه با تولید کنندگان که نبض اقتصاد ی کشور را در دست دارند  چندان مناسب نبوده برای مثال کم تر فیلم یا سریالی را می توان یافت که شخصیت کلیدی آن یک تولید کننده باشد واهمیت کار و تلاش او به صورت غیر مستقیم به نمایش در آید. یا مشکلات تولید کنندگان را به گونه ای هنر مندانه بیان کند تا مردم و مسئولان نسبت به آن حساس شود . به ویژه در شبکه های محلی هنر مدیران و برنامه سازان در ایجاد سرگرمی است و باید گفت که متاسفانه از اقتصاد و تولید غافلند، این در حالی است که ما با انقلاب خود، استقلال از قدرت های بزرگ جهانی را خواستار شدیم  و بر هر گونه وابستگی مهر بطلان زدیم . اما متاسفانه مدت زمانی است که اعتبار اجتماعی فعالیت های تولیدی در فرهنگ عمومی جامعه کاهش یافته و ارزش کاذب دیگری چون: دلال بازی و پشت میز نشینی جایگزین آن شده است. این تحول نا مبارک فرهنگی، آثار و پیامدهایی را نیز به دنبال داشته و فضایی را پدید آورده است که افراد از تن دادن به کارهای یدی و فیزیکی پرهیز می کنند . لذا در کارگاه های بزرگ هم شاهدیم که مدیران ارشد از پوشیدن لباس کار  پرهیز می کنند. تنها در تلاش اند تا در دفتر کار اعتبار اجتماعی خودشون را حفظ کنند .

مطالب مرتبط : ریشه کن شدن فقر مطلق

اما رسانه در قبال این نابسامانی و تضعیف فرهنگ تولید چه نقشی دارد؟

امروزه اقشار مولد کشور به عنوان قشری با ارزش و دارای اعتبار بالای اجتماعی معرفی نشده اند. مثلا کشاورزان که در فرهنگ ناب دینی ، گنج های پر برکت انسانی شناخته شده اند  در اکثر برنامه ها به عنوان قشری عقب افتاده ، نا آگاه و کم سواد معرفی می شوند و به تعبیری جهت گیری رسانه در برخورد با اقشار تولید کننده بر خلاف سیاستی است که در فیلم های و سریال های ژاپنی دیده می شود  در فیلم و سریال های ژاپنی موفقیت این کشور در عرصه تولید معنا می شود و اعتبار اجتماعی افراد به نقش آنها در تولید و نو آوری معنی شده است و این در حالی است که در ایران و در رسانه ما صحنه های خوش زندگی در شکل موفقیت در یک امر تجاری و خرید و فروش زمین ، مسکن  یا اتومبیل ترسیم می شود . لذا باید گفت که متاسفانه امروزه رسانه ها در تلاشند تا بیشتر برنامه های خود را در قالب سرگرمی و طنز به مخاطب معرفی کنند و مدیران رسانه تنها ایجاد مخاطب اگر هم باشد در این راستا را برای خود هنر قلمداد می کنند و موفقیت خود را در قالب یک برنامه سرگرمی می دانند.که در چنین فضایی مخاطبان رسانه  هیچ حساسیتی نسبت به نابرابری های و بی عدالتی ها که در گوشه و کنار پدید می آید نشان نمی دهند و به دلیل عدم اطلاع رسانی و آموزش درست فقر و تنگ دستی گروهایی از مردم را یک امر طبیعی می دانند .که متاسفانه ما کمتر شاهد یک برنامه علمی و یک حرکت عمیق علمی و برنامه جذاب و ابتکاری بوده ایم .

بنابراین هرچند از رسانه  انتظار نمی رود که بوجه خاصی را به حمایت مستقیم از اقشار کم در آمد  و محروم اختصاص دهد و یا برای بیکاری فرصت شغلی ایجاد کند اما تهیه و تولید برنامه های گوناگون فرهنگی ، هنری ، اجتماعی  و اقتصادی در ارتباط با شناخت و رفع مشکل فقر ، از وظایف ضروری این نهاد بوده و به نوبه خود بسیار تاثیر گذار است. درنتیجه رسانه علاوه بر  ارزیابی و آسیب شناسی عملکرد دستگاههای اجرایی ، بایدبه بررسی برنامه ها و بهینه سازی عملکرد خود نیز توجه کنند و روشن است که شیوه های موثر اطلاع رسانی در این زمینه تنها  به مصاحبه، میزگرد، و مناظره علمی خلاصه نمی شود بلکه هنر برنامه سازی در گنجاندن نتایج حاصله از این مباحث در متن دیگر برنامه است . لذا رسانه باید از یاد آوری مشکلات این بخش حراسی به دل نداشته باشد  و در نقش یک بلند گوی همگانی باید به انعکاس مشکلات این بخش از زبان خود مردم بپردازد . لذا چنین رفتاری از سوی رسانه به منزله یک نوع نظارت بر عملکرد مراکز تولیدی به شمار آید. تا حدودی می تواند در اصطلاح وضعیت نابسامان کنونی موثر باشد.



+ 10
مخالفم - 6
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری