پیشینیان ما برای این مشکل و کسالت روز بعد از شب یلدا هم چاره ای اندیشیدند
پیشینیان ما برای این مشکل و کسالت روز بعد از شب یلدا هم چاره ای اندیشیدند. آن ها اولین روز از دی ماه، درست همان روزی که میلاد خورشید است را دیگان نامیدند و آن را استراحت کردند و جشن گرفتند تا لذت شب یلدا برایشان دوچندان شود. جشن دیگان از جشن های ایران باستان است.
مطالب مرتبط : شهریورگان جشن هزارساله ایران باستان
جشن خرم روز چیست
خرم روز (زادروز خورشید) روز اول از ماه دی است و به مناسبت برخورد نام روز با نام ماه که نام خداوند نیز بود در ایران باستان جشن گرفته میشد. روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم دینی و غیر دینی. زرتشتیان به ویژه پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آنرا دی دادار جشن مینامند. ابوریحان بیرونی می گوید دی ماه را خُورماه نیز میگویند و روز اول ماه را خرهروز یا خورهروز نامند.
دی صفت میباشد از مصدر «دا» به معنی دادن و ساخت و آفریدن و به معنای دادار و آفریدگار است و در نامههای اوستایی اغلب به جای واژه اهورامزدا به کار رفته است. اگر با نام سی روز ماه توجه کنید، مشاهده مینمایید که روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی (روز) نامگذاری شده که برای تمیز آنها از یکدیگر، هر یک به نام روز بعدش خوانده شدهاست و اورمزد که آن هم نام خداوند میباشد. بدین گونه اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی به دین بنابراین در ماه دی چهار روز به نام خدا نامیده شدهاست. کسانی چون نیبرگ و کریستن سن بر آنند که این تقسیم و نامگذاری دلالت بر آن دارد که در گاهشماری و تقویم اوستایی نیز هفته وجود داشتهاست یا به هر حال ماه را به چهار بخش تقسیم میکردهاند در مواضعی که نام خداوند یا صفت وی تکرار میشده اما به این نظر ایرادات و انتقادهای بسیاری شده و مورد قبول نگرفتهاست.
آخرین شب آذر ماه بلندترین شب سال و آخرین روز آذر در سال درست شمسی و کوتاهترین روز سال است. پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید میدانستند چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود. ایرانیان سال را در دورهای از ادوار تاریخی خود از آغاز زمستان و ماه دی یا روز خورشید و ماه خداوند آغاز میکردند و در واقع نوروزشان بود.
همچنین صبح روز یکم دی ماه، را تعطیل اعلام می کردند و خستگی بیداری شب گذشته (یلدا)را از تن به در می کردند.
دی صفت می باشد از مصدر «دا» به معنی دادن و ساخت و آفریدن و به معنای دادار و آفریدگار است و در نامه های اوستایی اغلب به جای واژه اهورامزدا به کار رفته است. اگر با نام سی روز ماه توجه کنید، مشاهده می نمایید که روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی (روز) نام گذاری شده که برای تمیز آن ها از یکدیگر، هر یک به نام روز بعدش خوانده شده است و اورمزد که آن هم نام خداوند می باشد. بدین گونه اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی به دین بنابراین در ماه دی چهار روز به نام خدا نامیده شده است. کسانی چون نیبرگ و کریستن سن بر آنند که این تقسیم و نام گذاری دلالت بر آن دارد که در گاه شماری و تقویم اوستایی نیز هفته وجود داشته است یا به هر حال ماه را به چهار بخش تقسیم می کرده اند در مواضعی که نام خداوند یا صفت وی تکرار می شده اما به این نظر ایرادات و انتقادهای بسیاری شده و مورد قبول نگرفته است.
پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید می دانستند چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان می پاید و شب ها کوتاه تر و روزها بلندتر می شود. ایرانیان سال را در دوره ای از ادوار تاریخی خود از آغاز زمستان و ماه دی یا روز خورشید و ماه خداوند آغاز می کردند و در واقع نوروزشان بود.
مطالب مرتبط : رسیدن به جاودانگی با جشن امردادگان
همچنین در برخی از کتب و شواهد تاریخی آمده است که روز یکم دی ماه یا همان " روز خور " روز برابری و برادری و عدالت بشریت بوده است. در این روز تمام مردم ، چه شاهان و رعیت همه لباس ساده ای به تن می کردند تا همه در نظر یکسان و برابر به نظر برسند. هیچ کس در این روز حق دستور دادن به کسی را نداشت و هر کس هر کاری را انجام می داد از روی میل و رضای خودش انجام بوده نه آن که بخواهد دستور کسی را اجرا کند. همچنین در این روز کارهایی مثل جنگ و خونریزی و شکار ممنوع بوده و به شدت از انجام آن ها اجتناب می شده است.