از قضا عوامل اقتصادی در ایران بسیار هم توانمندند و در سالهای اخیر پروژهها و ابرپروژههای مختلفی را تعریف کردهاند که تنها به دلیل عدم حمایت یا تمایل یا حتی کارشکنی مستقیم و غیرمستقیم دولت و نهادهای دولتی زمینگیر شدهاند. اگر دولت بدیهیات را میپذیرفت، ما یک اقتصاد 80 میلیوننفری بسیار توانمند داریم که با 15 کشور مرزهای مشترک زمینی و دریایی دارد. هزاران ایرانی در این کشورها حضور فعالانه دارند و مراودات ایران با این کشورها را شکل دادهاند. نگاهی کوتاه به نقشه اقتصاد ایران نشان میدهد فعالان بخش خصوصی کشور از دوبی تا باکو و تفلیس و بغداد حضور داشته و بدون حمایتهای دولت به شکل پررنگی با این کشورها روابط اقتصادی ایجاد کردهاند. ما هم توان و هم تفکر طراحی و به سرانجام رساندن ابرپروژهها را داریم. حال اگر در کشور ما این انگیزه و رغبت که ابرپروژهها را به نتیجه برساند، وجود ندارد این مساله ریشه در ساختار انگیزه دولتمردان و ذهنیت حاکم بر دولت دارد. اگر ما راهی را که چین و ترکیه و امارات در سالهای اخیر انتخاب کردهاند نرفتهایم، در نتیجه ناتعادلی حاکم بر اقتصاد ما در نتیجه ذهنیت دولت و فعالیتهای رانتخوارانه است. تلاش دائمی دولت برای پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتها در واقع تلاشی است برای پنهان کردن عملکرد دولت و تمرکز بر مصرف بهجای اولویت دادن به رشد اقتصادی. در عمل سعی دولتها در ایران بیشتر بر دخالت در اقتصاد بوده است تا گسترش اقتصادی. برای همین هم ابرپروژهها نه اولویت دولت است و نه در ذهن دولتمردان جایی در ارزیابی موفقیت دولت دارند.
ما به پروژه به چشم نان نگاه میکنیم! از زمانهای دور حفر چاه در ایران با هدف به دست آوردن نان بوده و نه آب! در ایران ردیف بودجه پروژه از خود پروژه مهمتر است. از آنجا که دولت فعال بخش خصوصی نیست و نگاه و نگرش او به اقتصاد را ندارد، اهمیتی برای درآمدزایی پروژههای بزرگ پس از افتتاح ندارد بنابراین کسی که پروژه را اجرا میکند امیدی به درآمد پروژه پس از افتتاح ندارد. این سیکلی است که در ایران باب شده و نتیجه آن هم این شده که دولت و پیمانکار تا میتوانند زمان اجرای پروژه را طولانی میکنند تا از آن نفع ببرند. با یک مثال میگویم.
ما سالهاست این باور را داریم که گردشگری ایران پتانسیل بالایی برای درآمدزایی دارد و برای استفاده از این پتانسیل ساخت هتل ضرورت دارد. اما تنها زمانی هتل را میسازید که افق درآمدی هتل از افق درآمدی ساخت هتل بیشتر باشد! در پروژههای دولت اغلب این خود پروژه ساخت است که نان و منفعت برای پیمانکار و افراد ذینفع دارد پس عجیب نیست این روند تا ابد ادامه پیدا میکند. الان بسیاری در داخل میگویند امارات و قطر با کپی از روی دست ایران، خطوط هوایی بینالمللی تاسیس کردهاند. راست هم میگویند.
این همان استراتژی صنعت هوایی ایران در اواخر دهه 40 و ابتدای دهه 50 است که با استفاده از ایرانایر و طراحی فرودگاه قصد داشتند به هاب ترانزیت بار و مسافر بین آسیا و اروپا بدل شوند. خب ما نتوانستیم ولی آنها توانستند. افرادی که مدام از این موضوع انتقاد میکنند یکبار نمیپرسند آیا ما توانستیم مساله حجاب مسافرانی را که اینجا قرار بود تغییر مسیر دهند حل کنیم؟ خب ما نتوانستیم این مساله را حل کنیم!
نتوانستیم شرایط را برای آن دسته از مسافران خارجی که در یک ساختمان محصور بدون پنجره در فرودگاه امام (ره) حجاب ندارند، مهیا کنیم تا درآمد ترانزیت داشته باشیم. آنوقت چطور انتظار داریم مسائل کلان خود را حل کنیم یا ابرپروژه انجام دهیم؟