به گزارش تیتربرتر؛ اردشیر زاهدی از چهرههای شناخته شده دوران حکومت پهلوی است. او وزیر خارجه ایران و آخرین سفیر ایران در ایالات متحده آمریکا بوده است. اردشیر متولد 24 مهر 1307 شمسی در تهران فرزند فضل الله زاهدی معروف به تیمسار زاهدی فرمانده کودتای ۲۸ مرداد است. همچنین همسر سابق شهناز پهلوی است. که هم اکنون با 92 سال سن در سوئیس زندگی میکند.
زاهدی نقش پررنگی را در حکومت پهلوی بر عهده داشته است و مهمترین چهره در ارتباط دوستانه بین ایران و آمریکا شناخته میشود.
زاهدی پس از پیروزی انقلاب از سیاست کنارهگیری و به نقد حکومت پهلوی پرداخت. او در سالهای اخیر بر خلاف انتظارها از بعضی سیاستهای جمهوری اسلامی دفاع کرده است. به طوری که وی در واکنش به شهادت سردار قاسم سلیمانی در عملیات تروریستی آمریکا با ستایش از "ژنرال قاسم سلیمانی" به عنوان "سرباز وطن پرست شرافتمند"؛ ترور وی را "کار تروریستی آمریکا" نامید و تاکید کرد که "نامش با احترام" در تاریخ می ماند.
صحبت های جنجالی اردشیر زاهدی در بی بی سی
اردشیر زاهدی، وزیر امورخارجه دوران پهلوی در گفتوگو با بیبیسی فارسی صحبتهایی انجام داد، هرچند که مجری این شبکه چند بار سعی کرد حرفهای خودش را در دهان وی بگذارد اما در این کار موفق نبود و در نهایت به استفاده از تیتر زیر اکتفا کرد.
بخشهایی از صحبتهای داماد شاه پهلوی که زمانی سفیر ایران در انگلستان و آمریکا بود را میخوانید:
* در پاسخ به این سوال که: مخالفت شما با تحریم، نتیجهای جز تقویت جمهوری اسلامی ندارد و نوعی حمایت از جمهوری اسلامی تلقی میشود آیا شما از جمهوری اسلامی حمایت میکنید گفت: راجع به دولت و جمهوری اسلامی هیچ وقت صحبت نکردم و نمیکنم، در این موضوع عقیدهام بوده و هست درحالی که ما در اینجا[خارج] خوش میگذرانیم و خوب میخوریم، دلم با ایرانیهایی است که در ایران شرایط اقتصادی مساعد و حتی دارو ندارند. آنها را برادران و خواهران خودم میخوانم.
* دیپلماتهای ایران الحق و الانصاف ۵ سال زحمت کشیدند و توافقنامهای را امضا کردند اما رئیس جمهور آمریکا[ترامپ] آمد گفت چون رئیسجمهور قبلی[اوباما] که امضا کرده سیاه پوست من آن را قبول ندارم؛ این چیزها در دنیای امروز قابل قبول نیست.
* ایرانیهایی که در خارج میگویند بروید آنجا بمب بیاندازید، به نظرم آنها دیگر ایرانی نیستند و شرافتشان را فروختند و از خارج پول بگیرند.
* من به قدرت ارتش ایران که برای مملکت خودش قسم خورده افتخار میکنم، به همین دلیل با یک ژنرالش بد بودند آن برخلاف قوانین بینالمللی چه کردند؟ بعد به سایرین میگویند شما تروریست هستید تروریست کسانی هستند که برخلاف قوانین ترور میکنند و بعد میگویند افتخار میکنیم که ترور کردیم.
* درپاسخ به این سوال که آیا حمایت شما از آقای سلیمانی به این معنا نیست که شما به سمت حمایت جمهوری اسلامی کشیده شده اید؟ بگذارید هرکسی هرچیزی دلش میخواهد بگوید این سربازان و افسران و به بالا[فرماندهان] به قرآن و مملکتشان قسم خوردند و برای مملکتشان مقابل اسرائیل جنگیدند و از مملکتشان دفاع کردند.
* من به او[ قاسم سلیمانی] افتخار میکردم، افتخار میکنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد نه کسانی که خودشان را به پول فروختهاند.
* ۶۰ میلیون از جمعیت امروز ایرانی سواد دارند و ۴۰ میلیون آنها مدرسه و دانشگاه رفته و یا دکتر و مهندس هستند ۲۰ میلیون از این جمعیت خانمها هستند و این سرمایهای است که بسیاری از کشورها آن را ندارند.من به منابع انسانی ایران افتخار میکنم.
* آینده ایران در اختیار کسانی است که اراده دارند و میتوانند خودشان دولت را بیاورند و ببرند و ما در خارج چنین حقی را نداریم.
* غلط میکنند کسانی که تغییر حکومت در ایران را عامل پیشرفت میدانند.
* آمریکا و شرکایش مانند اسرائیل و سعودی در برابر ایران به زانو درآمدند. آنها خلاف قانون سازمان ملل که خودشان در آن حضور دارند و در آنجا رای دادند عمل می کنند.
* اگر میخواهید علیه مردم ایران زور بگوید، من طرفدار هرکسی[ جمهوری اسلامی] میخواهید بگویید هستم.
* دولت ایران امروز مال مردم ایران است. آن جوانان هستند که برای خودشان تصمیم میگیرند. ما کسانی که از ایران رفتیم پول هم برای خودمان برداشتیم و آوردیم حق نداریم بگوییم لنگش کن! این خلاف شرف است.
* ایران بیدی نیست که با این بادها بلرزد.
* ما چندین میلیارد پول برای خرید طیاره(هواپیما) و ... دادیم اما امروز ایران خودش هواپیما و زیردریایی میسازد، من به آنها افتخار میکنم.
* وزیر خارجه آمریکا غلط میکند که از خلیج ع ر ب ی به جای خلیج فارس استفاده میکند، کجا خوانده؟ او بچه بوده.
* من صریح بگویم آینده ایران برای جوانان ایران است. من به این جوان ها سر تعظیم فرود میآورم، من به آن ها حسادت نمیکنم چرا که بیشتر از من میفهمند و مناسبات زندگی امروزی را هم رعایت میکنند حتی در مساجد ما هم امروزه کامپیوتر است.
* من نمیخواهم کسی از خارج برای ما تصمیم بگیرد.
نگاهی به زندگی سیاسی اردشیر زاهدی
زندگی سیاسی اردشیر زاهدی با کودتای ۲۸ مرداد شروع میشود او در جریان کودتا پا به پای پدرش فضلالله زاهدی به مبارزه با دولت دکتر محمد مصدق پرداخت. او از رهگذر ارتباطات وسیع خود با آمریکاییها نقش مهمی در جلب حمایت سازمان سیا از پدرش، برای اجرای کودتای ۲۸ مرداد ایفا کرد. پس از کودتا نیز ضمن دریافت نشان درجه یک رستاخیز مشاور ویژه و در واقع همه کاره نخست وزیر شد و در آبان ۱۳۳۲ به سمت آجودان کشوری شاه منصوب شد.
رابطه خوب زاهدی با آمریکا باعث شد او در سال ۱۳۵۲ دکترای افتخاری از دانشگاه کامرس آمریکا بگیرد. او همچنین از سوی شاه نشان درجه اول تاج دریافت کرد. زاهدی رابطه خوبی با اسرائیل نیز داشت و جایزه بشر دوستی از انجمن بین المللی یهودیان گرفت.
اردشیر زاهدی زمانی که بار اول به عنوان سفیر ایران در آمریکا بود در جلسهای که با دانشجویان معترض داشت، سخنانی را مطرح میکند که جنبه توهین به دانشجویان مقیم آمریکا را داشته است، به همین مناسبت از طرف دانشجویان مضروب میشود. او به ایران باز میگردد و در این ماموریت موفق نمیشود. او، اما در اسفند سال ۱۳۴۰ به ایران فرا خوانده میشود و از کار برکنار میشود. دو دلیل عمده باعث برکناری او میشود. یکی آن که حساسیت شدید دانشجویان ایران و واکنش آنها علیه حرکات زننده زاهدی و دوم نارضایتی دکتر علی امینی نخست وزیر وقت که از توطئههای زاهدی در واشنگتن علیه خودش داشت.
زاهدی پس از آن وزیر امور خارجه دولت هویدا میشود. با این که او در این سمت خدمات قابل توجهی داشته است، اما در سال ۱۳۵۰ باز از کار برکنار میشود. علت اصلی این کار دلخوری هویدا از او بوده است.
زاهدی ظاهرا مورد توجه شاه بود و در زمینه سیاست خارجی با او مشورت میکرد اما این امر باعث کدورت بین شاه و هویدا شد. هویدا معتقد بوده زاهدی عضو کابینه اوست و باید از طریق وی به شاه گزارش دهد و این کار سبب شد که زاهدی اعلام کند که شاه باید بین او و هویدا یکی را انتخاب کند. هویدا پیروز شد و زاهدی گفت تا زمانی که هویدا بر سر کار است، من در تهران نخواهم ماند.
زاهدی مجددا بعد از برکناری از سمت وزیر امور خارجه سفیر کبیر ایران در آمریکا شد. او این بار نفش فعالتری را بازی میکند. او در این دوره تلاش دارد روابط ایران و آمریکا را بیش از پیش گسترش دهدو به همین منظور پیش از سفر جیمی کارتر و همسرش به ایران در جشنی موسوم به شب ایران طی سخنرانی بین دیپلماتهای کشورهای مختلف رابطه ایران با آمریکا را ممتاز قلمداد کرد و آرزو میکند این روابط در دوران ریاست جمهوری کارتر نیز تدوام داشته باشد.
ویلیام سولیوان سفیر آمریکا در ایران درباره زاهدی مینویسد: «من زاهدی را سیاستمداری جدی و وزین نیافتم، هر چند او زیرکیهای خاص خود را داشت و در جهت منافع کشور خود یا شخص شاه با مهارت زیاد دوستانی در میان شخصیتهای با نفوذ آمریکایی برای خود به دست آورده بود»
ازدیگر اقدامات اردشیر زاهدی در دوران حضور در سفارت ایران در آمریکا تلاش برای گسترش قراردادهای نظامی بین این دو کشور نیز بود. اغلب قراردهای اقتصادی و نظامی مهم در سالهای بین ایران و آمریکا با دخالت و وساطت اردشیر زاهدی صورت میگرفت که میتوان به واقعه ورشکستگی شرکت هواپیمایی پانآمریکن اشاره کرد. زاهدی با ترغیب شاه به خرید سهم این شرکت مانع از ورشکستگی آن در سال ۱۳۵۴ شد.
از کارهای دیگر زاهدی که بیارتباط با افزایش ناگهانی قیمت نفت در این دوره نبود، زاهدی کمکهای اقتصادی زیادی حتی به کشورهای توسعه یافته صنعتی غرب از جمله کمک اقتصادی قابل توجهی به مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار به بانک جهانی و کمک ۵۸۰ میلیون دلاری به صندوق بین الملل پول و کشورهای نظیر فرانسه کرد.
در روزهایی که ایران درگیر و دار انقلاب بود زاهدی تلاشهای مستمری را برای نگه داشتن حکومت شاه داشت و امیدوار بود بتواند با اقدامات خود و سازماندهی نظامیان و افسران طرفدار شاه و برخی از بازرگانان و دست اندرکاران امور اقتصادی و دیگر صاحب منصبان کشوری دست به کارهایی بزند تا شاه بتواند بر امور مسلط و امور کشور را مجددا تحت کنترل درآورد و تا حدی هم توانسته بود، نظرات خود را به شاه القا کند. اما این تلاشهای بی نتیجه ماند و سرانجام انقلاب ایران به رژیم شاه پایان داد.
زاهدی بعدها در مصاحبهای به این نکته اشاره کرده که حکومت پهلوی و آمریکا تحلیل درستی از حرکات انقلاب مردم نداشتند. زاهدی تا روزهای پایانی حکومت پهلوی در سفارت ایران در آمریکا باقی ماند و بعد از ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب به کار سیاسی خود پایان داد و لقب آخرین سفیر ایران در آمریکا در حکومت پهلوی را به خود اختصاص داد.
نقد حکومت پهلوی و دفاع از سیاست های ایران
اردشیر زاهدی پس از کناره گیری از سیاست با مصاحبههای خود تلاش دارد حکومت پهلوی را به نقد بکشاند او در اظهارنظری در مورد جدایی بحرین از ایران میگوید: «اگر خیانتی در این جریان رخ داده است من هم در آن دخیل هستم. چون من صحبت کردم، من مذاکره کردم و من قرارداد بستم».
زاهدی امروز از سیاستهای ایران در حوزههای بین الملل، علوم، دفاعی، کشاورزی و آموزشی دفاع میکند و برای اینکه اعتراض خود را به زورگوییهای کشورهایی، چون آمریکا نشان دهد، با هزینه خود مقاله نوشته و در روزنامههای بینالمللی به چاپ میرساند.
او همچنین در مصاحبهای هم از برنامه هسته ایران دفاع کرده و گفته صادرات نفت ایران روزی به پایان خواهد رسید و ایران باید به دنبال انرژیهای جایگزین باشد به همین منظور باید فعالیتهای هستهای خود را دنبال کند و باید در برابر زورگوییهای آمریکا ایستادگی گند.
زاهدی سیاست ترامپ در قبال ایران را مورد انتقاد قرار میدهد و آن را قلدرمابانه و بدون شناخت درست از تاریخ چندین هزار ساله کشور ایران دانسته است. او در همین راستا سیاست تغییر رژیم ایران که دولت ترامپ آن را پیگری میکند را آماج حملات خود قرار میدهد و در این باره میگوید: «شما چه کاره هستید؟ هنوز آمریکاییها پولهایی که حق ایران است را ندادهاند. اینها به ایران میخواهند ظلم کنند، قحطی بیاورند. مردم ایران زجر بکشند که شاید به قول خودشان انقلابی شود. اگر با پول آنها این بشود هم ایران دیگر آن ایران نیست. اینها میخواهند ایران را تکه تکه کنند». او در آخرین اظهارنظر نیز در مورد قاسم سلیمانی سخن گفت و او را سرباز وطن پرست خطاب کرد.
گردآورنده: الهام خلیلی خو