این روزها بحث پیرامون وضعیت اکران فیلمها و همچنین اجرای تئاترها داغ است و یکی از سوالات اصلی کارشناسان و عموم علاقمند به حوزه سینما و نمایش این است که مگر یک فیلم در زمان ساخت پروانه ساخت و سپس پروانه نمایش نمیگیرد؟ پس چطور میشود که ناگهان و با داشتن پروانه نمایش، پخش فیلم ناگهان قطع و دستور لغو اکران صادر میشود.
فیلمها و نمایشهای متعددی در طول سالهای مختلف با بحث لغو اکران و اجرا مواجه شدند و این مهم نکته تازهای نیست اما نکته این است که در خصوص لغو اکران یا اجرا بعضی متولی اصلی حوزه سینما و تئاتر که نه بلکه نهادها و بخشهای مختلف دیگر وارد شده و یا انتقاد و بیان مباحث مختلف در نهایت کار به اینجا میرسد که دادسرای فرهنگ و رسانه حکم به لغو اکران فیلم و یا عدم اجرای یک نمایش میدهد.
خانه پدری باید دیده شود
یکی از فیلمهایی که با این مشکل مواجه شده و البته حرف و حدیثهای بسیاری نیز داشته است فیلم توقیفی «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری است. در خصوص داستان فیلم قرار نیست حرفی زده شود چرا که نگارنده معتقد است این فیلم باید دیده شود چرا که تفکر عیاری و بخشی از تاریخ و حتی رفتار در این سرزمین و جامعه است که باید دیده و تحلیل و نقد و واکاوی شود.
مطالب مرتبط : جزییاتی از توقیف فیلم پرفروش رحمان 1400
فیلم خانه پدری پس از ساخت متاسفانه در بحث اکران با مشکل مواجه شد و مجوز اکران نگرفت این مهم در حدود یک دهه به درازا کشید و در نهایت با تغییر دولت و رایزنیهای بسیار و حتی اصلاحات شکل گرفته بالاخره خانه پدری امسال آبان ماه موفق به اخذ مجوز اکران شد و بنر فیلم در سردر سینماهای مختلف نصب شد و شاید سازمان سینمایی این مجوز اکران را از افتخارات کاری دوران خود می دانست اما "خانه پدری" متاسفانه هنوز دیده نشده ویران شد. بر اساس اعلام مباحثی چون ترویج خشونت و... دادسرای فرهنگ و رسانه حکم به پایین آمدن فیلم داد و مجوز اکران را لغو کرد.
خانه پدری ویران شد، کیانوش عیاری پس از یک دهه حالا دیگر با نهاد تخصصی و متولی سینما مواجه نیست و شاید نمیداند که چه باید بکند اما در این میان تنها ذکر چند نکته بسیاری ضروری است.
مطالب مرتبط : از توقیف تا اکران خانه پدری
در سینمای ایران بحثی به عنوان تعیین گروه سنی مشخص و تصویب شد و این مهم می توانست شاید مشکل خانه پدری را حل کند.
بحث ترویج خشونت که از سوی دادسرای رسانه برای فیلم خانه پدری مطرح شده آیا در فیلمهای سینمایی و سریالهای سیمای ملی مصداق ندارد.
مخاطب فراگیر و از همه گروههای سنی در این شبها پای سریالی نشسته بود که که در این سریال آدمکشی، دروغ، فریب، کلاهبرداری به وضوح نشان داده میشد و بارها و بارها بحث وجدان و انسانیت و... به سخره گرفته شد.
ضرورت نظارت بر سریالهای ایرانی
آری در این شبهای پاییزی همه خانوادهها و مخاطبان با سنین مختلف در سریالی به نام «ستایش» دیدند که یک خانم برای پول و ثروت شوهر خود را میکشد، پدرشوهر خود را فریب میدهد و البته از طریق شوهرش، عمه و پدر خود را بارها و بارها تهدید میکند، دختر عمه خود و البته دختر شوهرش را معتاد میکند و ... و... در نهایت و سکانسی بسیار عجیب دختر توسط پدرش کشته میشود.
در سریال ستایش یک مرد اسلحه میخرد و دختر و خواهر خود را تهدید میکند که اگر دعوا کنند خودش را میکشد و... اگر کمی فکر کنیم و البته دادسرای رسانه فکر کند باید گفت راه حل به مخاطب فراگیر خود یاد میدهد. آنهم اینگونه اگر کسی شاهد دعوای مثلا خانم و مادرش بود تهدید کند و بگوید اگر دعوا کنید خودم را میکشم.
و در نهایت جالب اینکه پدر دست از دختر خود کشیده و ترجیح میدهد دخترش را بکشد اما خواهرش آسیبی نبیند.
در این سریال آنقدر مباحث مختلف اعم از ناهنجاریهای اجتماعی ترویج شد که میتوان سطرها درباره اش نوشت اما به همین مهم بسنده میشود که در پایان فیلم داریوش ارجمند بازیگر نقش آقای فردوس به عنوان بازیگر اصلی بد و بیراهگو و بد دهن که گویا قرار بوده تحت تاثیر ازدواج با خانم بزرگ درست شود در دیالوگی خطاب به ستایش میگوید قول به زنها قول نیست.
"خانه پدری" ساخته یک کارگردان صاحب فکر و اندیشه این روزها هرچند با مشکل مواجه شده اما این مشکل و لغو مجوز به نوعی بد هم نشد چرا که سبب شد بسیاری از افراد فرهنگی و دغدغهمند قیاسهایی انجام دهند و کمی تامل کرده و مطالبی را بنوسیند که برای نمونه به پیام معاون نهاد امر به معروف و نهی از منکر بسنده میشود.
الهام خلیلی خو