اینتل اولین چیپ تجاری ریزپردازنده را در سال ۱۹۷۱ معرفی کرد و از آن زمان تا کنون با نوآوریهای خود، نقش به سزایی در رشد صنعت کامپیوتر ایفا کرده است. معماری x86 در سال ۱۹۷۸ توسط این شرکت توسعه داده شد که هنوز هم متداولترین معماری پردازندههای کامپیوترهای شخصی در جهان است.
اینتل در ابتدا طیف وسیعی از محصولات سخت افزاری را تولید میکرد و تا فرا رسیدن «انقلاب کامپیوترهای شخصی»، تمرکز اصلی شرکت بر روی تولید پردازنده نبود. هرچند اینتل هنوز هم محصولاتی چون چیپست مادربرد، کارت شبکه، مدارهای مجتمع و درایو حالت جامد (SSD) تولید میکند، اما این پردازندهها هستند که بخش اصلی تجارت این شرکت را به خود اختصاص میدهند. جالب است بدانید نام intel علیرغم تشابه با کلمهی intelligence، ترکیبی از ابتدای کلمات integrated و electronics است.
اینتل ماقبل پردازنده
امروزه ریزپردازندهها به قدری زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار دادهاند که حتی تصور اینکه جهان قبل از اختراع آنها چگونه بوده، دشوار است. در سال ۱۹۶۰، کامپیوترها فضایی به اندازهی یک اتاق را اشغال میکردند و به قدری گران قیمت بودند که تنها در اختیار تعداد کمی از آزمایشگاههای دولتی، دانشگاهها و شرکتهای بزرگ قرار داشتند. توسعهی مدارهای مجتمع در اواسط دههی ۶۰ میلادی توسط رابرت نویس (از بنیانگذاران اینتل) باعث شد مدارهای الکترونیکی بتوانند در ابعادی کوچک بر روی یک چیپ سیلیکونی قرار بگیرند، هرچند ادغام ترانزیستورها در سیلیکون در مقیاس بالا هنوز تجاری نشده بود.
اینتل از زمان تاسیس در سال ۱۹۶۸ همواره در تلاش بود تا استفاده از حافظههای نیمه رسانا را مقرون به صرفه و عملی کند. این هدف برای اینتل بسیار جاه طلبانه بود، چرا که در آن زمان حافظههای نیمه رسانا نسبت به حافظههای متداول، که از تکنولوژی هستهی مغناطیسی استفاده میکردند، ۱۰۰ برابر گرانتر بودند. اما بنیانگذاران اینتل فکر میکردند که مزایای حافظهی سیلیکونی از جمله اندازهی کوچکتر، عملکرد بهتر و مصرف انرژی کمتر، بالاخره تولیدکنندگان را به استفاده از تکنولوژی جدید مجاب خواهد کرد.
تاریخچه اینتل
یکی از مهمترین نقاط عطف در تاریخ اینتل زمانی به وجود آمد که شرکتی ژاپنی با نام بیزیکام (Busicom) از اینتل خواست تا مجوعهای از چیپها را برای خانوادهای از ماشین حسابهای سطح بالای این شرکت طراحی کند. در آن زمان، تمام چیپهای منطقی (که وظیفه اجرای محاسبات و اجرای برنامهها را بر عهده دارند، بر خلاف چیپهای مموری که تنها اطلاعات و دستورات را در خود ذخیره میکنند) به صورت سفارشی برای هر محصول طراحی میشدند. بنابراین، چیپهای منطقی قدیمی تک منظوره بودند و نمیشد از آنها برای مصارف گوناگون استفاده کرد.
طراحی ماشین حسابهای بیزیکام شامل ۱۲ چیپ سفارشی میشد. یکی از مهندسان اینتل با نام تد هاف، با رد کردن طرح پیشنهادی بیزیکام، تنها یک چیپ چندمنظوره طراحی کرد که دستورات خود را از یک حافظهی نیمه رسانا دریافت میکرد. این چیپ چندمنظوره نه تنها نیاز بیزیکام برای ساخت ماشین حسابش را برطرف میکرد، بلکه میشد بدون طراحی مجدد از آن برای طیف وسیعی از مصارف دیگر نیز استفاده کرد.
چیپ جدید تنها یک مشکل داشت: بیزیکام صاحب امتیاز آن بود. هاف و دیگران میدانستند که با کارایی بی حد و مرزی که محصول جدید دارد، میتوان از آن در هر دستگاهی استفاده کرد. آنها اینتل را تشویق کردند تا امتیاز این محصول را از بیزیکام بخرد. در حالی که گوردون مور و رابرت نویس از سرمایهگذاری بر روی چیپ جدید پشتیبانی میکردند، بقیهی مقامات شرکت نگران این بودند که محصول جدید ممکن است تمرکز اینتل را از کار بر روی هدف اصلی خود یعنی طراحی و ساخت حافظه منحرف کند. در نهایت با توجه به این نکته که هر میکروکامپیوترِ چهار چیپه، به دو واحد حافظه نیاز دارد، اکثریت مقامات متقاعد شدند تا اینتل امتیاز محصول جدیدش را از بیزیکام بخرد و بر روی ساخت این نوع چیپهای چندمنظوره سرمایهگذاری کند.
مدیر بازاریابی اینتل در آن زمان میگوید:
ما در آن زمان به چیپهای چند منظوره به عنوان راهی برای فروش بیشتر حافظههایمان نگاه میکردیم و اساس سرمایهگذاریمان بر روی این محصولات نیز برای همین منظور بود.
اینتل برای بازخرید امتیاز محصولش مبلغ ۶۰ هزار دلار به بیزیکام پیشنهاد کرد و از آنجایی که شرکت ژاپنی با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکرد، پیشنهاد اینتل را پذیرفت. توافق با بیزیکام بلافاصله موجب انقلاب در اینتل یا صنعت ساخت چیپ نشد، بلکه راه اینتل برای توسعهی رایانش مبتنی بر ریزپردازندهها را هموار کرد.
عبور از بحران با تغییر در مدیریت
اینتل هفتهی گذشته، میهمانی داخلی در برج مشهور سانفرانسیسکو بهنام Coit Tower برگزار کرد که جدا از هیاهوی خبری، به مسائل مهمی در دنیای سیلیکون میپرداخت. در رویداد پنجساعتهی این غول سازندهی پردازنده که متمرکز بر توسعهی فناوری نیمههادیها و فرایندهای مرتبط برگزار شد، ۱۰۰ شرکتکننده از استارتاپها و صندوقهای سرمایهگذاری و غولهای دنیای فناوری حضور داشتند.
رویداد هفتهی گذشتهی اینتل را میتوان جشنی برای بزرگداشت پیشرفتهای متعدد صنعت تراشه دانست؛ پیشرفتهایی که به فتح قلههای جدید در دنیای فناوری در ۵۰ سال گذشته منجر شده است. به علاوه، همهی حاضران نیز اعتقاد خود را مبنی بر پایاننیافتن جریان توسعه بیان کردند.
جیم کلر، یکی از ستارههای دنیای نیمههادی که سال گذشته بهعنوان معاون ارشد مهندسی سیلیکون به اینتل پیوست، یکی از مجریان اصلی رویداد سانفرانسیسکو بود. او در بخشی از صحبتهای خود گفت که جریان توسعهی فناوری به حرکت خود ادامه میدهد و قانون مور حرکتی بیوقفه دارد. او به اظهارنظر ۵۴ سال پیش یکی از بزرگترین مدیران اینتل، گوردون مور، اشاره کرد که به قانون مور مشهور شد. مور میگفت تعداد ترانزیستورهای قابلنصب در هر تراشهی سیلیکونی، در دورهی زمانی مشخصی دوبرابر میشود.
رویداد اینتل در سانفرانسیسکو با این هدف برگزار شد که شرکت را از سایهی اخبار و نگرانیهای چند ماه اخیر خارج کند. غول قدیمی دنیای پردازنده میخواهد توانایی خود را در ارائهی قدرت پردازشی روزافزون به رخ رقبا بکشد و عملکردش را مانند نیمقرن گذشته، پرقدرت نشان دهد. کلر از بزرگان دنیای سیلیکون است که دستاوردهای علمیاش موجب تغییر مسیر بزرگانی همچون اپل و تسلا شد. او در پایان دههای بسیار سخت به اینتل آمد. اینتل در دههی گذشته بازار تراشههای موبایلی را تقریبا از دست داد؛ یعنی همان گجتهای کوچک و قدرتمندی که فروش کامپیوترهای شخصی، یعنی حوزهی سلطهی اینتل را تحتتأثیر قرار دادند.
اینتل هنوز در بازار تراشههای سروری فرمانروایی میکند که قدرت پردازشی رایانش ابری را تأمین میکنند. البته، آنها در بازار مذکور هم محصولات جدید خود را با تأخیر زیادی ارائه کردند. در ماه آوریل سال جاری، اینتل از توقف توسعهی تراشههای 5G دستگاههای موبایلی خبر داد. این، یعنی آنها موج بعدی فناوری موبایل را هم از دست خواهند داد. یک ماه پس از اعلام این خبر، شرکت به سرمایهگذاران اعلام کرد کاهش سود را برای دو سال آینده پیشبینی میکند.
اینتل در دهههای گذشته سلطه بر بازار پردازنده را از دست داد
این نگرانیها در رویداد هفتهی گذشتهی اینتل جایی نداشتند و تمرکز رویداد بیشتر روی تاریخچهی شرکت و آیندهی آن در کنار فناوری بود. کارمندان اینتل که در رویداد حاضر بودند، در کنار میکروسکوپهایی قرار گرفتند که قطعات بسیار ریز تراشههای فوقپیشرفته را با آنها مشاهده کردند؛ ترانزیستورهایی که توانایی جابهجایی جریانهای الکتریکی را با سرعت میلیارد بر ثانیه ارائه میکنند.
معمار ارشد اینتل، راجا کادوری و مایک میبری، مدیر فناوری شرکت، هم در کنار کلر در جمع سخنرانان حضور داشتند. کادوری گفت در جذب و استخدام کلر به اینتل کمک کرده است. این دو از زمان کار در اپل با هم ارتباط نزدیکی داشتهاند.
مقاله مرتبط:پردازنده هایبرید اینتل لیک فیلد
داستان رایانش با اینتل و قانون مور گره خورده است. اینتل دهها سال سرعت دوبرابرکردن تعداد ترانزیستورها را با اختراع مواد جدید و روشهای پردازش و طراحی ترانزیستورهای بسیار کوچک حفظ کرد. با وجود این در سالهای اخیر، سرعت توسعه کاهش یافت و مسیر آیندهی اینتل و رایانش بیش از همیشه از هم جدا شد.
آخرین فناوری اینتل در بازار پردازنده که به نام معماری ۱۴ نانومتری شناخته میشود، در سال ۲۰۱۵ معرفی شد و با تأخیری یکساله وارد بازار شد و فناوری بعدی، یعنی طراحی ۱۰ نانومتری، هم از زمانبندی اصلی خود دور ماند. این در حالی است که رقیب تایوانی آنها، TSMC، اکنون محصولات این فناوری را آمادهی عرضه دارد و در تراشههای بعدی آیفون از آن استفاده میکند.
در سال ۲۰۱۶، یکی از گزارشهای مشهور دنیای فناوری که از سالها پیش پایداری قانون مور را بررسی میکرد، تغییرات فراوانی کرد و تعریف خود از پیشرفت دنیای تراشه را تغییر داد. در همان زمان، بسیاری از کارشناسان دنیای تراشه و حتی مدیران عامل صنعت نیمههادی مرگ قانون مور را پیشبینی کردند.
کلر با پیشبینیها مبنی بر پایان عمر قانون مور موافق نیست. او در صحبتهایش دلیل اصلی رویداد را اثبات زندهبودن قانون مور دانست و ادعا کرد هرگونه تصور دیگر سادهلوحانه خواهد بود. بهگفتهی این مدیر باسابقهی دنیای تراشه، اینتل توانایی زنده نگهداشتن قانون مور را دارد و حتی قدرت پردازشی بیشتری در آیندهی نزدیک به شرکتها ارائه میکند. البته، ادعاهای او تا حدودی به تغییر تعریف قانون مور هم نیاز دارند:
اصراری روی عبارت کاهش ابعاد ترانزیستورها در قانون مور ندارم؛ بلکه هدف اصلیام، تأکید روی فرایندهای فناوری و فیزیک و متافیزیکی است که در اطراف قانون مذکور ایجاد میشود. در واقع، تعریف تأکیدی بر اصلاحات قانون مور توهمی است که در میان میلیونها انسان وجود دارد.
کلر در رویداد اینتل ادعا کرد شرکتش توانایی حفظ چشمانداز و همان توهم جاری در میان کاربران و کارشناسان را دارد؛ اما کوچکترشدن ترانزیستورها فقط بخش کوچکی از برنامههای پیشرفت خواهد بود. او بهطور جدی روی فرایندهای لیتوگرافی فرابنش اینتل متمرکز است که توانایی اچ کردن جزئیات بیشتر روی تراشههای سیلیکونی را فراهم میکند. به علاوه، طراحی ترانزیستورهای کوچکتر در ابعاد نانو تا سال ۲۰۲۰ هم بخشی دیگر از صحبتهای کلر در رویداد سانفرانسیسکو بود.
معاون ارشد مهندسی سیلیکون اینتل در ادامهی صحبتهای خود از لزوم تغییر استراتژی در اینتل هم سخن گفت. بهعنوان نمونهای از تغییرات مدنظر او، میتوان راهاندازی ساخت عمودی را نام برد که ترانزیستورها یا تراشهها را روی یکدیگر در پردازنده نصب میکند. او ادعا میکند اجرای چنین روشی به پایین نگهداشتن مصرف انرژی منجر میشود؛ چراکه فاصلهی میان قطعات متنوع تراشه را کاهش میدهد. کلر ادعا کرد تیمش با استفاده از فناوری نانوسیم و ساخت عمودی، توانستهاند ترانزیستورها را با نرخی ۵۰ برابر چگالتر از محصولات فناوری کنونی ۱۰ نانومتری در پردازنده جانمایی کنند.
کلر بازگشت اینتل به اوج و افزایش قدرت پردازندهها را بسیار محتمل میداند
اینتل در ژانویه طراحی جدید تراشهای به نام لیکفیلد را رونمایی کرد که تراشههای متعدد را روی یکدیگر نصب میکند و قدرت پردازش بیشتری در فضای یکسان ارائه میکند. افزون بر این، آنها در مسیر توسعهی فناوری ساخت جدیدی شبیه به ساخت لگو برای پردازندهها هستند. در چنین رویکردی، قطعات بهصورت ماژولار اجرا میشوند که به توسعهی سریعتر محصول منجر خواهد شد.
با نگاهی به فرایندهای مدنظر اینتل در طراحی و توسعهی پردازندهها، آیندهی پیشرفت در صنعت دشوارتر و پیشبینینشدنی به نظر میرسد. حتی شاید توسعهی گرانتر فناوریها هم بخشی از این آینده باشد. به هر حال، کلر آن آینده را «عجیبتر و جذابتر» میخواند. مدیر جدید اینتل در کنار تفکرات متافیزیکی، رهبر فنی قدرتمندی محسوب میشود. او تاکنون نامهای بزرگی را در دنیای فناوری به تغییرهای درخورتوجه هدایت کرده است.
کلر در سالهای ابتدایی دههی ۲۰۰۰، در AMD فعالیت میکرد و یکی از اعضای اصلی توسعهی نسل پردازندههای ۶۴ بیتی بود. او بعدا به اپل رفت و در طراحی اولین پردازندههای موبایلی به این شرکت کمک کرد. همان استراتژی، اپل را تاکنون در بسیاری از قابلیتهای آیفون مانند بازکردن قفل با چهره، جلوتر از رقبا قرار داده است. آخرین مقصد کلر پیش از اینتل، تسلا بود که مدیریت طراحی داخلی تراشه را در آن شرکت برعهده داشت.
استیسی راسگان، از تحلیلگران دنیای نیمههادی در برنشتین، اعتقاد دارد کلر میتواند تغییری چشمگیر در اینتل ایجاد کند. او تحلیل خود را براساس سوابق کلر در دنیای پردازنده ارائه میکند و میگوید مشکلات کنونی اینتل واقعا دشوار هستند. از نظر این تحلیلگر، اکثر مشکلات در زمان مدیریت برایان کرانیچ، مدیرعامل سابق شرکت، پیش آمدند که سال گذشته استعفا داد. به هر حال، استیسی میگوید پیشبینیهای کلر شدنی هستند؛ اما به برنامهریزیهای عمیق کسبوکاری نیاز دارند.
رقیب تایوانی اینتل، TSMC، محصولاتی را برای شرکتهای متنوع دنیای فناوری همچون اپل و AMD تولید میکند. آنها در روندهای کاری خود انعطافپذیری بیشتری در بخش تحقیق و توسعه و هزینههای مرتبط نشان دادهاند. در نمونهای دیگر از رقابت، اینتل شرکتهای متعددی در حوزهی تراشههای مرتبط با هوش مصنوعی خرید؛ اما آنها رقیب بسیار قدرتمندی همچون انویدیا دارند. تراشههای انویدیا امروز بهعنوان استانداردی در حوزهی هوش مصنوعی شناخته میشوند. همچنین، گوگل و آمازون هم در حال طراحی تراشههای اختصاصی برای استفاده در مراکز داده هستند.
کلر زمان زیادی در اینتل نبود تا بتواند با مشکلات گفتهشده مقابله کند و برای تحقیقات و طراحی و تولید تکنولوژی آینده صنعت تراشه هم به سالها زمان نیاز خواهد بود. او در یکی از مصاحبهها با این سؤال مواجه شد که «اینتل با مدیریت وی، چگونه خروجیهای خود را تغییر میدهد و با قانون مور هماهنگتر خواهد شد؟»؛ ولی وی این پاسخ مبهم را بیان کرد: «ساخت کامپیوترهای سریعتر. این برنامه را در نظر دارم».
راسگان در نهایت دربارهی برنامههای آتی کلر و اینتل میگوید تغییرات اساسی و بازگشت به دوران اوج، حداقل به پنج سال زمان نیاز دارد. از دیدگاه او پیشرفت در صنعت تراشه، فرایندی زمانگیر محسوب میشود. به هر حال، کلر با ادعای بازگرداندن اینتل به فرمانروایی صنعت پردازنده وارد میدان شده است. کاربران و کارشناسان باید منتظر دستاوردهای ملموس از او و تیمش باشند تا شاید بار دیگر لقب غول پردازنده، به عبارتی مناسب برای اینتل تبدیل شود.