یکی از دوستان شهید عباس مطیعی تعریف می کند: نیروهای ضد شورش خودشان را مخفی کرده بودند. ناگهان با باتوم به ما حمله کردند. تجربه اولمان بود و فرار کردیم. در حال فرار شعار میدادیم: «پشت به دشمن نکن ای مجاهد!»
خبرآنلاین، علی‌اکبر محب شاهدین یکی از دوستان شهید عباس مطیعی از شهدای دوران دفاع مقدس، تعریف می‌کند: «هنوز انقلاب اوج نگرفته بود و اوایل راه بودیم. باهم رفتیم زیرزمین مسجد جامع. سخنران ظهرها حجت الاسلام احمدیان بود و عباس خیلی ازش خوشش می‌آمد. پیشنهاد داد بعد از سخنرانی یک تظاهرات راه بیندازیم.»
آنگونه که فارس روایت می کند، بچه‌ها گفتند: «هرچی عباس بگه شعار می‌دیم.»
عباس هم گفت: «نه همه باهم می‌گیم.»
سخنرانی که تمام شد، از مسجد بیرون زدیم و شروع به شعار دادن کردیم. ۱۵ـ۱۰ نفری می‌شدیم. شعارهای تندی میدادیم و از نیروهای ضدشورش غافل بودیم. آن‌ها خودشان را مخفی کرده بودند. ناگهان با باتوم به ما حمله کردند. تجربه اولمان بود و فرار کردیم. در حال فرار شعار میدادیم: «پشت به دشمن نکن ای مجاهد!»
فاصله‌مان از پلیس زیاد شد و از کار خودمان راضی بودیم. گفتم: «خداروشکر زحمات حاج آقا احمدیان توی این چند روز هدر نرفت. درسته کم بود ولی خوب بود.»
عباس مکثی کرد و گفت: «خوب بود؛ ولی باید شعاری بدیم که بتونیم به اون عمل کنیم؛ نه اینکه فرار کنیم و شعار بدیم پشت به دشمن نکن ای مجاهد!»
۲۱۹۲۱۹
