به گزارش تیتربرتر؛ اکران عمومی مستند «۱۹۱۹» به کارگردانی مهدی صلواتچی که در روایتی جنجالی چگونگی انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ میلادی بین دولت ایران و انگلستان و مخالفت نخبگان ایرانی با آن را روایت میکند، از یکم بهمن ماه جاری در سامانه عماریار آغاز شد.
هفتماه مذاکره پنهانی با دولت انگلستان و پرداخت رشوه به نخستوزیر ایران سوژه مستندی جنجالی شده که به تازگی اسناد آن منتشر شده است.
مستند «نوزده نوزده» پیش از این در بخش حافظه ملی یازدهمین جشنواره فیلم عمار مورد تحسین داوران قرار گرفت.
جزییات مستند نوزده نوزده
مستند نیمهبلند «۱۹۱۹» به کارگردانی مهدی صلواتچی و تهیهکنندگی محمدرضا امامقلی که با حمایت مؤسسه «سفیر فیلم» تهیهشده ازجمله آثاری است که با همین رویکرد یکی از حوادث مهم تاریخ معاصر ایران را واکاوی میکند. حادثهای که در سال ۱۹۱۹م (۱۲۹۸ش) رخ داد.
در این سال (۱۹۱۹) و چند سال پیش از آن، ایران دورانی پرآشوب و پرتنش را پشت سر میگذاشت. قرارداد ۱۹۱۹ در سالهای پایانی سلسله قاجار و پیش از روی کارآمدن رضاخان منعقد شد. این قرارداد از صفحات مبهم، تاریک و تأسفبرانگیز تاریخ کشورمان است. قراردادی که با وجود ظاهر نسبتاً معقول، پشتپردهای چندلایه و پرابهام دارد و اگر روشنگری و افشاگری جمعی از نخبگان سیاسی آن دوره رقم نمیخورد، معلوم نبود با عملیاتیشدن آن چه بر سر ایران و ایرانی میآمد.
بر این اساس این مستند،روایتی شنیده نشده از قرارداد استعماری سال 1919 میلادی بین ایران و انگلیس است که اثرات استعماری آن تا پپروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
حامی و عامل اصلی این قرارداد «میرزا حسن وثوقالدوله»، نخستوزیر وقت و از رجال سیاسی طرفدار انگلستان بود که با روشن شدن زوایای پنهان این قرارداد سیاسی، به یک چهره منفور تبدیل شد.
محمدرضا امامقلی تهیهکننده مستند «نوزده نوزده» با اشاره به بازخوانی قرارداد سال 1919 میان ایران و انگلستان گفت: این مستند حاصل چندین ماه پژوهش عمیق و واکاوی اسناد داخلی و خارجی است. فیلمنامه این مستند براساس اسناد دستاول بهدست آمده از آرشیوهای ایران و انگلستان نوشته شده و برخی اسناد مورد استفاده در این فیلم برای اولین بار منتشر شدهاند.»
حسن وثوق الدوله کیست؟
حسن وثوق الدوله فرزند میرزا ابراهیم متحد السلطنه و برادر بزرگ احمد قوام السلطنه در سال 1292 (قمری) در تهران به دنیا آمد. وثوق الدوله از رجال سیاسی ایران بود که چندین بار به وزارت و صدارت رسید، همچنین توانست با حمایت انگلیس به مجلس راه یابد و نماینده مجلس شورای ملی گردد که در این مدت بارها ریاست مجلس را نیز به عهده داشت. در دومین بار که به ریاست وزرائی خود پس از استقرار مشروطیت و به هنگام سلطنت احمدشاه قاجار در سال 1919 میلادی برابر با سال 1298 شمسی بود، قرارداد ننگینی را با دولت انگلیس منعقد نمود که با مخالفت شدید مردم ایران و مجلس شورای ملی رو به رو گردید، در نهایت مجبور شد این قرارداد را کان لم یکن تلقی نماید.
وثوق الدوله قبل از مشروطیت حکمرانی آذربایجان را به عهده داشت و به جای پدر که در آن جا والی بود، قرار گرفت. وثوق الدوله بعد از خلع محمدعلی میرزا از سلطنت در اولین کابینه مستوفی الممالک وزیر مالیه شد، در سال 1314 ریاست فرهنگستان ایران را به عهده گرفت. او در دوره اول مجلس به نمایندگی انتخاب شد و در همان دوره نیز ریاست مجلس را به عهده گرفت . در کابینههای سپهدار اعظم که در سالهای 1289 تا 1290 برقرار بود، عهده دار وزارت مالیه و وزارت داخله بود.
در کابینه صمصام السلطنه وزارت امور خارجه را به عهده گرفت. در سال 1295 شمسی مامور تشکیل کابینه شد که این کابینه دوامی نیاورد و علاالسلطنه به جای او کابینه را تشکیل داد. در سال 1297 نیز مامور تشکیل کابینه شد، در این زمان بود که قرارداد ننگین 1919 را منعقد نمود. در سال 1297 عین الدوله به تشکیل کابینه ماموریت یافت که در این کابینه وثوق الدوله وزارت علوم و معارف را به عهده گرفت. وثوق الدوله عاقبت در بهمن ماه سال 1329 شمسی در تهران درگذشت.
نگاهی به مستند نوزده، نوزده (1919)
مستند «۱۹۱۹» با جریان خودکشی «کلنل فضلاللهخان آقاولی» در نوروز سال ۱۲۹۹ش آغاز میشود. او یکی از اعضای هیئت چهاردهنفره دولت ایران درکمیسیون نظامی قرارداد ۱۹۱۹ بود. طبق ماده سوم قرارداد، این کمیسیون مشترک قرار بود «عده و تعداد ضرورت صاحبمنصبان و ذخائر و مهمات لازم جهت تشکیل قوه متحدالشکل» را بررسی و تعیین کند.
در ابتدای فیلم، جریان خودکشی این مقام نظامی در قالب چند تصویر نقاشیشده به نمایش در میآید و همراه با آن گوینده مستند نیز از مبهم بودن دلایل و چگونگی این اتفاق خبر میدهد. موسیقی زمینه به ایجاد حس تعلیق و ابهام میافزاید و درنهایت آنگونه که راوی میگوید تکهکاغذی در جیب متوفی در غسالخانه پیدا میشود که از دلیل خودکشی این نظامی عالیرتبه دولتی پرده برمیدارد؛ جاییکه او با چند بیت شعر ناخرسندی خود از قرارداد ۱۹۱۹ و نقض استقلال ایران را ابراز کرده است.
این مستند در ادامه به زمینههای تاریخی و شرایط داخلی و خارجی منتهی به عقد قرارداد میپردازد. وقوع جنگ جهانی اول، نقض بیطرفی ایران و اشغال این کشور، قحطی فراگیر و آشفتگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از جنگ ایران را به ورطه هولناکی از فقر و بیثباتی و آشفتگی کشانده بود. قرارداد ۱۹۱۹ در چنین شرایطی و پس از چندماه مذاکره بین طرف ایرانی و نمایندگان دولت انگلستان بسته میشود.
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی مستند 1919
سازندگان مستند خیلی زود سراغ موضوع اصلی یعنی مفاد قرارداد میروند. در این میان، معرفی چندانی از «میرزا حسنخان وثوقالدوله» ارائه نمیشود و اگر مخاطب مطالعات پیشینی از این مقطع تاریخی نداشته باشد، دچار مشکل خواهد شد. بنابر نوشته آنا؛ بررسی بند به بند قرارداد یکی از نکات مثبت مستند است که البته به نظر میرسد به خاطر محدودیت زمانی، سازندگان با عجله از کنار آن رد شدهاند. به جز یک بند که مرتبط با فروش تسلیحات انگلیسی به ایران است از سایر بندها آن عبور میشود.
تمرکز فیلم بر موضوع فروش سلاحهای مستعمل و کارکرده انگلیسی به ایران است و در نتیجه سایر بندها و بهویژه حضور مستشاران انگلیسی در ایران به وضوح بیان نمیشود. به عبارت دیگر آن بخش از قرارداد که نافی استقلال ایران شده و بعدها مورد انتقاد نخبگان ایرانی قرار میگیرد، برای مخاطب مبهم میماند.
از طرف دیگر، به نظر میرسد هدف غایی سازندگان «۱۹۱۹» ارائه یک الگوی تطبیقی بین دوران قاجار و شرایط فعلی کشور و قضیه برجام باشد. حتی در بخشی از فیلم، در توصیف شرایط نامطلوب ایران به صراحت این جمله بیان میشود که «جنگ جهانی اول به پایان رسیده و دوره سازندگی آغاز شده است». در ادامه نیز به تلاش برخی نخبگان برای نزدیکشدن به انگلستان برای اصلاح این وضع اشاره میشود. اطلاق دوره سازندگی به روزگار آشفته پس از جنگ جهانی، در ذهن بیننده قیاس با دوران پس از جنگ تحمیلی را متبادر میسازد. قیاسی که چندان منطقی نیست.
با این حال نباید از برخی مشابهتهای شگفتانگیز میان دوران انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ و برجام نیز که در مستند به خوبی برجسته شده نیز غافل شد. وضعیتی که چه در زمان مذاکرات وثوقالدوله با نمایندگان دولت انگلستان و چه در شیوه برخورد متولیان قرارداد با منتقدان آن خودنمایی میکند.
معرفی چهرههای مختلف و متنوعی که با پایگاههای اجتماعی و فکری گوناگون به روشنگری درباره قرارداد پرداختند نیز از نکات قابل توجه این مستند است. طیف گستردهای از فعالان و شاعران و نویسندگان و نخبگان سیاسی همچون شیخ محمد خیابانی، میرزا کوچکخان، میرزاده عشقی، دکتر مصدق، فرخی یزدی، محمدتقی بهار، یحیی دولت آبادی و در نهایت شهید مدرس هر یک به زبانی با این قرارداد مخالفت میکنند. همین مخالفتها و روشنگریهاست که سرانجام لغو قرارداد را به دنبال دارد.
مستند«۱۹۱۹» حرف تازه یا کشف تاریخی قابلتوجهی درباره این قرارداد به مخاطب ارائه نمیکند. در نهایت میتوان آن را ارائه اطلاعات و یافتههای تاریخی از پیشگفته با زبان تصویر دانست. حتی قضیه رشوه گرفتن وثوقالدوله، صارمالدوله و نصرتالدوله فیروز و اطرافیانش هم که بعدها توسط مطبوعات انگلیسی فاش میشود، چیزی بیشتر از آنچه در منابع تاریخی آمده نیست. شاید وجود یک یا دو کارشناس که زوایای دیگری از این قرارداد و فرجام و پیامدهای آن را تبیین میکردند، هم به غنای محتوایی این اثر میافزود و هم آن را از شکل یکنواخت و خستهکننده خارج میکرد.
به نظر میرسد آنچه بهعنوان پژوهش در جریان تولد مستند میشناسیم، در ساخت «۱۹۱۹» به یک بررسی کتابخانهای صرف خلاصه شده و همین موضوع تا اندازهای از کیفیت آن میکاهد. شاید بتوان با اندکی اغماض، هوشمندی سازندگان در برقراری برخی مشابهتهای تاریخی را یکی از نقاط قوت این اثر دانست. با این حال اگر به سیاق آثار پژوهشی دانشگاهی این مستند را در حد یک تلنگر یا طرح موضوع برای پژوهش های بعدی بدانیم، میتوان به آن نمره قبولی داد، اما برای در نظر گرفتن آن به عنوان یک مستند جریانساز یا حتی اثری که حرف تازهای را بیان میکند باید بیشتر تأمل کرد.
ویژگیهای مستند 1919
اما فراتر از محتوای فیلم، باید به ویژگیهای شکلی «۱۹۱۹» نیز اشاره کرد. انتخاب موسیقیهایی که حس تعلیق و تأمل را به مخاطب منتقل میکند از جمله نکات مثبت فیلم است؛ بهویژه در بخشهای ابتدایی که به دوران محنت و قحطی پس از جنگ جهانی اول میپردازد، موسیقی انتخابی از آثار حسین علیزاده بهخوبی روی کار نشسته و تلخی آن دوران را در ترکیب با تصاویر و فیلمها به بیننده منتقل میکند.
از سوی دیگر، نقاشیهایی هم که برای تشریح برخی رویدادها طراحی شده نیز به جریان فیلم تنوع بخشیده و بهخوبی فضای متشنج و شکننده وقایع سیاسی را منعکس میکند و از بابت رنگ و بوی بدیعی به فیلم داده است.
این مستند بر پای گفتار متن بر روی فیلمهای آرشیو، عکسهای تاریخی و البته تصاویر نقاشیشده است. با این که راوی فیلم یعنی سعید مقدممنش، از صداپیشگان شناختهشده است و او نیز بهخوبی فراز و فرودهای متن را رعایت کرده، اما یکنواختبودن شکل مستند بیننده را خسته میکند. گویی که صرفاً یک متن جمعآوریشده از کتابهای تاریخی روی یک سری تصویر و فیلم گذاشته شده است.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: الهام خلیلی خو