سرویس ورزشی تیتربرتر؛ نه این که به آنها حق بدهیم اما خب در فضای کریخوانی اصلا عجیب نیست که چنین اتفاقاتی پیش بیاید. اما این که مالک یا مسئولان یکی از این باشگاهها هم وارد همین فضای کودکانه شود و بخواهد با استفاده از کلمه «پیروزی» به جای پرسپولیس مثلا کری بخواند، شیطنت کند یا روی اعصاب باشگاه حریف و هوادارانش برود، نه تنها بامزه نیست بلکه دردناک هم هست. از آن دردناکتر، توجیهات عجیب درباره دلیل انجام چنین کاری است. محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور در پاسخ به سوالی درباره این که چرا در صحبتهایش به جای پرسپولیس از نام قبلی این باشگاه یعنی پیروزی استفاده میکند گفته: «پرسپولیس نام کجایی است؟ یونانی است. یعنی پرسپولیس یونان؟ ما مگر ایرانی نیستیم، چرا باید تیممان اسم یونانی داشته باشد؟ ما نباید از اسم پرسپولیس استفاده کنیم چون یونانی است، فرهنگستان باید این را اصلاح کند، چون طرفدار هم زیاد دارد و همه باید تابع قانون باشیم. از نظر قانونی تیم ما نباید اسم اروپایی داشته باشد. اگر بگویند اسم تیم تختجمشید است همه قبول میکنیم.» حالا کاری به این نداریم که خود کلمه تراکتور هم مال هر کشور و ملیتی باشد، ایرانی نیست و با استدلال زنوزی، این تیم هم باید از نام دیگری که اتفاقا باید ایرانی هم باشد استفاده کند، اما اصل حرف چیز دیگری است. سوال ما این است که آیا زنوزی واقعا از روی تعصب به ایران و ایرانیها خواهان تغییر نام پرسپولیس توسط فرهنگستان شده؟ این تعصب کجا بود وقتی هواداران منتسب به تیم همین آقای زنوزی در همه استادیومهای ایران فریاد «خلیج عربی» سر میدادند؟ وقتی هواداران تراکتور با تیشرت و پرچم کشورهایی مثل ترکیه، آذربایجان و حتی ژاپن در ورزشگاهها عکس میانداختند و با افتخار در فضای مجازی منتشر میکردند، چرا رگ غیرت آقای زنوزی باد نمیکرد؟ فریادهای «تورکیه، تورکیه» در استادیوم ضد ایرانیتر است یا نام پرسپولیس؟ آقای زنوزی! شما میتوانید پرسپولیس را به هر اسمی که دوست دارید صدا کنید اما نمیتوانید مردم را گول بزنید. دوره این عوامفریبیها هم در این کشور خیلی وقت است که تمام شده.
زنوزی: پرسپولیس نام یونانی است؛ استفاده نکنید!
کیروش را انداختند بیرون چون حرف حق میزد. او شخصا به من گفت که تا این دو تیم دردانه هستند و این شکلی مدیریت میشوند، فوتبال ایران پیشرفت نمیکند.
مالک تراکتور در پاسخ به این سوال که چرا نام باشگاه پرسپولیس را به اشتباه پیروزی میگوید، گفت: پرسپولیس نام کجایی است؟ یونانی است. یعنی پرسپولیس یونان؟ ما مگر ایرانی نیستیم، چرا باید تیممان اسم یونانی داشته باشد؟ ما نباید از اسم پرسپولیس استفاده کنیم چون یونانی است، فرهنگستان باید این را اصلاح کند، چون طرفدار هم زیاد دارد و همه باید تابع قانون باشیم. قانونا یک تیم ما نباید اسم اروپایی داشته باشد.اگر بگویند اسم تیم تخت جمشید است همه قبول می کنیم.
وقتی از او درباره ریشه اسم تراکتور پرسیدیم هم زنوزی گفت:تراکتور فارسی و ترکی و لاتین ندارد و اسم است.
پاسخ حسین کلانی به مصاحبه مالک تراکتور
حسین کلانی پیشکسوت باشگاه پرسپولیس میگوید: نام پرسپولیس همیشه بوده، هست و خواهد بود و هرگز از بین نخواهد رفت.
حسین کلانی یکی از اساطیر قدیمی باشگاه پرسپولیس به شمار میرود که پس از سال ها زندگی در خارج از کشور، به ایران برگشته است. او یکی از برترین گلزنان تاریخ باشگاه پرسپولیس محسوب میشود اما فارغ از عملکرد بسیار خوب او با پیراهن سرخ ها، کلانی از تحصیلکرده های فوتبال ایران است و همین چند سال پیش بود که از کتابخانهاش با 20 هزار جلد، رونمایی کرد.
مهندس کلانی 75 ساله در گفتگو با خبرنگار ما به اظهار نظر روز گذشته محمدرضا زنوزی درباره نام باشگاه پرسپولیس پرداخته است. او همچنین با حوصله فراوان، به دیگر پرسش ها پاسخ داد و درمورد ادبیات مرسوم این روزهای فوتبال ایران در بین هواداران، بازیکنان، مدیران و مالکان نیز اظهارنظر کرده است. این گفتگوی نسبتا طولانی را در ادامه میخوانید:
* اگر مسئولیتی داشتید، اسم را عوض کنید
هرکسی بر اساس اطلاعات و دانشی که دارد اظهار نظر میکند و ایرادی هم ندارد. پرسپولیس واژه مصطلحی است که به معنای قصر تخت جمشید در شهر پارس است. پرسپولیس همیشه بوده و یکی از افتخارات ما است. اما هرکسی عقیده ای دارد و اظهار نظری میکند اما فعلا پرسپولیس باقی است و اگر ایشان مسئولیتی پیدا کردند که اسم را عوض کنند این مسئله جدایی است!
* فشار مردم نگذاشت اسم پرسپولیس عوض شود
احتمالا چند سال از فوتبال دور بودهاند و نمیدانند که این اسم تغییر یافته است. سی و خرده ای سال خواستند که اسم این تیم را پیروزی کنند اما بعد از چند سال به خاطر مردم و فشار مردم، اسم واقعی را برگردانند. این تیم نامش پرسپولیس بوده، پرسپولیس هست و پرسپولیس خواهد ماند و باعث افتخار کشور عزیزمان ایران است.
* اگر مدرسه رفته باشند، پرسپولیس را میشناسند
هرکسی میتواند هر اظهار نظری داشته باشد اما اگر کسی مدرسه رفته باشد و درس تاریخ بخواند کاملا میداند که پرسپولیس چه معنایی دارد و متعلق به چه دوره تاریخی است. پرسپولیس از زمان هخامنشیان وجود دارد و از آن زمان جا افتاده و همیشه از تخت جمشید به نام پرسپولیس نام برده اند. خیلی سعی شد که بعد از حمله به ایران اسم ها را عوض بکنند و مشکلاتی را ایجاد کنند اما خب پرسپولیس و تخت جمشید چیزی نیست که از بین برود.
* عبده ایران را دوست داشت و اسم پرسپولیس را انتخاب کرد
از زمان شاه عباس لغت پرسپولیس روی تخت جمشید کاملا مصطلح شد و در واقع تغییر کرد. کسی نمیگفت کاخ های تخت جمشید و میگفتند پرسپولیس. آقای عبده هم به خاطر علاقه خاصی که به میهنشان ایران داشتند، بعد از این که از آمریکا به ایران آمدند، هدفشان خدمت به ایران بود و بهترین نامی که برای یک تشکیلات ورزشی، اقتصادی و جهانی پیدا کردند، چیزی جز پرسپولیس نبود. اسم پرسپولیس را انتخاب کردند که در دنیا معروف تر است چون هدفشان این بود که پرسپولیس جهانی شود و دیدیم که شد.
* فرهنگ فوتبالی ما بر پایه آماتوریسم بود
واقعیت این است که فرهنگی که ما در آن فوتبال بازی میکردیم فرهنگ آماتوری بود و مانیفست خاصی داشت. اما در دنیا تغییراتی به وجود آمد و حتی دیدیم که در المپیک هم تغییراتی به وجود آمد و از حالت آماتوری خارج شد. در نهایت مسئله آماتوریسم به فراموشی رفت و دیدند که حرفه ای شدن چه اثراتی دارد.
* مدیران باید فرهنگ فوتبال را تغییر دهند
ما باید سابقه حرفه ای را ببینیم که از کجا آمده. این از 50-60 سال پیش آمده و از فوتبال هم آغاز شد. قبل از انقلاب آقای عبده تلاش کردند تا پرسپولیس حرفه ای شود و حتی به خاطر همین موضوع ما یک سال و نیم در لیگ برتر نبودیم و فقط با تیم های خارجی بازی کردیم. متاسفانه این موضوع ادامه پیدا نکرد و میبینید که الان 19 سال است فوتبال ما حرفه ای شده. اما میبینید که چون قانون واقعی وجود ندارد، حرفه ای گری هم آنطور که باید و شاید انجام نمیشود. مدیران و مالکان وظیفه دارند که فرهنگ فوتبال را تغییر دهند اما من میگویم که حتی اگر قانون سفت و سخت بود، اعتراض بازیکنان به داوری یا تمسخر و این حرف ها هرگز به وجود نمیآمد. متاسفانه ما همیشه بالا رفتن خودمان را در تحقیر طرف دیگر میبینیم و فکر میکنیم اگر کسی را مسخره کنیم، خودمان بزرگ میشویم. دلیل این است که ما قوانین درست نداریم.
* زمان ما هیچ وقت همدیگر را تحقیر نمیکردیم
زمان ما خارج از زمین که یک رقابتی بود، بازیکنان به هم توهین نمیکردند و از آن بالاتر مالکان هرگز همدیگر را مسخره نمیکردند. بله از امتیازات مختلف و قدرتشان استفاده میکردند اما تیمسار خسروانی دوست مرحوم عبده و دکتر اکرامی بود. حتی وقتی که باشگاه دوچرخه سواران تبدیل به تاج شد، مالکان این باشگاه با مشورت با آقای اکرامی رنگ آبی را انتخاب کردند. همه باهم رفیق بودند و فارغ از رقابت، هیچ وقت همدیگر را تحقیر نمیکردند. من یادم میآید با بازیکنان تیم های تاج و دارایی و عقاب نمره مشترک در حمام میگرفتیم و خیلی دوست بودیم.
* شاید آقای زنوزی دلیل موجهی دارند
باید موارد را دقیقا بررسی کنیم و من نمیخواهم درباره آقای زنوزی قضاوت کنم. ایشان شاید دلیل موجهی برای خودشان داشتند یا این که تحت احساسات خاصی بوده اند و نتوانستند خودشان را کنترل کنند. اصلا لزومی ندارد کسی درباره اسم تیم دیگر صحبت کند. ما الان تمام اسم هایمان عربی است، من اسمم حسینعلی است و اسم پسرم حسنعلی؛ آیا باید اسممان را عوض کنیم چون ایرانی نیست؟ این بحث ها واقعا عجیباند. علت این ها گذران تاریخ است و چیزی است که در جامعه رشد کرده. از اول اسم تخت جمشید را گذاشتند پرسپولیس و این واژه مصطلح شد. آن موقع یونانی ها خیلی در ساخت تخت جمشید به ایرانی ها کمک کردند و اصلا بخشی از یونان ضمیمه امپراطوری ایران بود، بنابراین طبیعی است که واژه ها هم انتقال پیدا کنند. ما باید از فرهنگ، پهلوانی، گذشت قهرمانان ایرانی خود یاد بگیریم. این ها وظیفه مدیران، مربیان و مالکان است که به بچه ها یاد بدهند.
* آذربایجان، تبریز و تراکتور افتخار ایران است
باشگاه تراکتور یکی از باشگاه های صاحب نام و سابقه دار فوتبال ایران است، تراکتور باعث افتخار تمام ما ایرانیان است و برای آذربایجان ماست. تراکتور برای سر ایران است و ما همیشه به حضور آذربایجان و آذربایجانی ها افتخار کردیم. مردم آذربایجان برای ایران افتخار آفرینی زیادی کردند، زمانی که عثمانی ها به ایران حمله کردند، این افراد بودند که خیلی به ایران کمک کردند. از پدرتان بپرسید یادش میآید که بعد از جنگ جهانی دوم، این تبریزی ها بودند که مقابل روس ها ایستادند و نگذاشتند آذربایجان از ایران جدا شود. فداکاری این افراد فراموش شدنی نیست و من برایشان از صمیم قلب آرزوی موفقیت دارم.
جوابیه محبتآمیز زنوزی به کلانی
بعد از صحبتهای جنجالی محمدرضا زنوزی که در آن عنوان شده بود پرسپولیس یک نام یونانی بوده و ایرانی نیست و دیگر اظهاراتی که از سوی مالک باشگاه تراکتور مطرح شد، برخی پیشکسوتان این باشگاه ازجمله حسین کلانی به مصاحبه او واکنش نشان دادند و اظهاراتی را در این باره مطرح کردند.
گفتوگوی اخیر حسین کلانی با خبرنگار ما، از سوی محمدرضا زنوزی با جوابیه محبتآمیزی همراه شده که متن آن را در زیر میخوانید:
«استاد محترم در ابتدا دوست دارم شما را برای خود، پدر و یا برادر بزرگ خطاب نمایم، چراکه مصاحبه پر از مهر و ادب شما بنده را بر آن داشت که هم با احترام خاصی شما را مورد خطاب قرار دهم و هم عرض ارادت خود به حضرتعالی را اعلام نمایم و هم اینکه درد دل خود و بیشتر فوتبال دوستان و هواداران مخصوصاً شهرستانیها را به شما عرض کرده باشم.
استاد بزرگوار
مستحضر هستید که فوتبالِ امروز را اگر از منظر اجتماعی و جامعهی هواداری بخواهیم بررسی نماییم، دیگر آن فوتبال دههی چهل، پنجاه و شصت نیست، که همهی کشور عموماً هوادار دو تیم قرمز و آبی پایتخت بودند و امروزه قطبهای دیگری نیز در فوتبال ایران به وجود آمده است، بهعبارتیدیگر فوتبال از حالت دوقطبی قرمز و آبی پایتخت در آمده است. اما متأسفانه برخی از اهالی فوتبال که مسئولیتی نیز در حوزههای مختلف ورزش دارند و تعصب خاصی نیز به این دو قطب سابق داشته و دارند، نمیتوانند قبول نمایند که قطبهای دیگری نیز در این فوتبال به وجود آمده است و آنها نیز در این فوتبال حق و حقوقی داشته و برای فوتبال هزینه میکنند.
این تعصب باعث میشود که حقوق باشگاههای شهرستانی که حتی برخی از آنها با هزاران مشکل اقتصادی تیم خود را اداره میکنند و هواداران آنها نیز با هزاران مشقت و با تعصبی خاص در سرما و گرما تیم خود را حمایت میکنند، عمداً و یا سهواً پایمال شود و از بین برود.
این رفتارها باعث بیانگیزگی و سرخوردگی هواداران عزیز و حتی بازیکنان آن تیمها شده و حتی گاهاً بازیکنان نیز اعتمادبهنفس خود را از دست میدهند و تمام زحماتشان پایمال میشود.
برادر بزرگوارم
همانگونه که شما فرمودید، ترکهای آذربایجان حداقل در دو و یا سه قرن اخیر چه رشادتهایی برای پاسبانی و حفاظت از خاک و ناموس خود و ایران عزیز انجام داده و دست بیگانگان را از کشور عزیزمان بریدهاند و همیشه برای ایران عزیز، جانفشانی کردهاند که نمونه آنها در تاریخ ذکر شده است. از ستارخان و باقرخان تا باکریها در عصر معاصر را میتوان نام برد. البته ما معتقدیم تمام اقوام در جای جای کشور برای نام، خاک و ناموس کشورمان ایران در زمانها و شرایط مختلف اینگونه بودهاند و نباید آنها را از یاد برد.
استاد گرانقدرم
بحثی که ما مطرح کردیم صرفاً ورزشی و فوتبال است ولی در همین فوتبال هر وقت از ناعدالتیهای فوتبالی شکایت میکنیم، یک عده خاص، ما ترکزبانها را به آنچه نیستیم متهم مینمایند و تهمتهای ناروائی میزنند و میگویند شما یا پان ترک هستید یا تجزیهطلب! و سعی میکنند با این قبیل اتهامات بحث را به بیراهه ببرند تا ما به دنبال احقاق حقوق خود نباشیم.
در بین هر قوم در هر منطقهای از ایران، شاید یک عدهی خاص باشند که عقاید و منافع متفاوتی از اکثریت داشته باشند و کارهایی انجام دهند که بر ضد منافع جمع باشد، ولی این امر در بین هواداران تراکتور و ترکزبانها، قطعاً این عده کمتر از یکدهم درصد است و بارها و بارها توسط خود ترکها، این عدهی کم محکوم شدهاند.
باید خدمت استاد خود عرض کنم که آذربایجانیها همیشه به ایران عزیز وفادار بوده و هیچ زمانی در هیچ برههای خیانتی به کشور عزیزمان نکردهاند و همیشه قانونمند بوده و هستند، به تمامی اقوام و زبان رسمی کشور احترام گذاشتهاند و با وجود اینکه جمعیت ترکها از تمام اقوام کشور بیشتر است، ولی با کمال احترام زبان فارسی را زبان رسمی کشور قبول کردهاند و طبق فرمایش رهبر انقلاب، آذربایجان سر ایران است.
استاد عزیزم
فرمایش حضرتعالی را از بابت اینکه «تحقیر کردن خوب نیست»، قبول دارم و بنده نیز با شما موافق هستم و باید بپذیریم که در یک خانواده، فرزند کوچک از والدین فرزندان بزرگتر، ادب و معرفت را یاد میگیرد. لذا باشگاههای بزرگتر را میتوان در فوتبال برادر بزرگ نامید و فدراسیون و وزارت ورزش نیز پدر و مادر این فوتبال، پس مشکل باید از آنجا اصلاح شود.
برادر بزرگوارم
ایکاش شما و امثال شما همچون استاد دهداری معلم بزرگ اخلاق، در این فوتبال میبودید و نمیگذاشتید که سرانجام فوتبال ما اینگونه باشد و باید قبول کنیم که مدیریت مبتنی بر «تکیه بر صندلی به هر قیمتی»، فوتبال ما را نابود کرده است و مدیران فوتبالی در این کشور اکثراً نه مدیران تخصصی بودهاند و نه تخصص مدیریت را داشتهاند تا بتوانند این صنعت عظیم برنامهریزی مدون داشته و مدیریت نمایند و نگذارند از ریل خارج شود.
برادر بزرگوارم
نوع گفتمان شما باعث شد که بنده بر خود وظیفه بدانم تا هم از حضرتعالی از این طریق تشکر ویژه نمایم و هم درد دل خود را برای شما بزرگوار بازگو کنم.
استاد عزیز
لطفاً با ادبیات فوقالعاده خود به آن عده که برای یک جام فلزی برنامهریزی و مهندسی میکنند و حقوق دیگران را زیر پا میگذارند، بفرمایید که بهاندازه یکلحظه وجدان درد داشته باشند، نه این فوتبال ارزش آن را دارد و نه این دنیا ارزش آن را دارد تا خود را هم در این دنیا و هم در آخرت تباه کنیم. لطفاً به آن عدهای که در مسند قضاوت چه در داخل میدان فوتبال و چه در کنار میدان و چه در کمیتههای تخصصی مختلف فدراسیون نشستهاند، بفرمائید که قضاوت خود را خارج از تعصبات رنگی انجام دهند.
برای چندمین بار بنده بازهم از حضرتعالی، استاد گرانقدر، تشکر میکنم که امروز به منِ حقیر درسهای بزرگی را آموختید. مصاحبهی شما برای بنده، درس اخلاق بود و بابت آن از شما صمیمانه تقدیر و تشکر میکنم و خدا را شکرگزار هستم که شما، برادر بزرگوارم را بر سر راه بنده قرار داد تا در آیندهی کاری خود از نصایح شما استفاده نمایم و در اولین فرصت خدمت شما بزرگوار خواهم رسید. از خداوند منان برای شما طول عمر با برکت آرزومند هستم تا جوانان کشور از وجود شما بهرهمند باشند.»