به گزارش تیتربرتر؛ فشار تقاضا روز گذشته باز هم صفوف فروش را در بورس و فرابورس قفل کرد و اصرار فروشندگان به خروج از بازار سرمایه در نهایت به افت ۴۰ هزار و ۶۲۷ واحدی(معادل ۱/۳درصد) شاخص کل انجامید. همین امر سبب شد تا در نهایت با از دست رفتن حمایت روانی یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی نماگر یاد شده، راه برای افت بیشتر آن در روزهای آینده فراهم شود.
این اتفاقات در حالی رخ داد که در روزهای اخیر گفتههای رئیس سازمان بورس مبنی بر از سرگیری ارائه پیشبینی درآمد شرکتها راه را برای کاهش شفافیت و رشد عدم اطمینان در بازار سرمایه باز کرده است. همین امر باعث شده تا چشم انداز بازار سرمایه درسال پیشرو برای آن دسته از فعالان بازار سرمایه که با تحلیل اقدام به خرید و فروش سهام میکنند، بیش از گذشته با ابهام همراه شود.
معاملات روز سهشنبه در بورس تهران با ریزش سنگین نماگرهای بورس و فرابورس خاتمه یافت. در این روز شاخص کل بورس تهران به میزان ۱/۳درصد دیگر از ارتفاع خود را از دست داد تا پایداری مهمترین دماسنج بازار سهام کشور در ابرکانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی بار دیگر در معرض محک دیدگاه سرمایهگذاران نسبت به آینده قرار گیرد. در این میان آنچه که تا حد زیادی توانست توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کند سنگینی صفهای فروش بود.
چرایی ریزش بازار سرمایه
درخصوص چرایی این ریزشها و اینکه چرا بازار سرمایه به رغم ثابت ماندن قیمت دلار، با حجم بالایی از عرضه روبهرو شده گمانهزنیهای بسیار شده است، اما در خارج از حیطه احتمالات آنچه بدون شک حائز اهمیت است نه مسائل مطرح شده درخصوص گشایش در فضای سیاست خارجی و برداشته شدن تحریمها بلکه ریسکهای حی و حاضری است که از سوی تصمیم سازان داخلی به بازار سرمایه تحمیل میشود.
در روزهای گذشته کشمکشهای بسیاری که در بازار سرمایه پیرامون قیمتگذاری فولاد و زنجیره فولاد رخ داده موجی از بیاعتمادی را در بازار سهام برانگیخته است. در شرایطی که قیمتگذاری برای یکی از هزار محصول مرتبط به بورس که دست برقضا وزن سنگینی هم در درآمدزایی صنایع دارد، بارها مورد تهدید واقع شده است. بیراه نخواهد بود اگر سرمایهگذاران از خوشبینی بر روند آتی بازار بکاهند و با دیده بیاعتمادی به تحولات آن نگاه کنند.
در شرایطی که بزرگترین ریسک این روزهای بازار سرمایه نه تحریمها و غرضورزیهای بیگانه بلکه مداخلات سیاست گذار داخلی است، مردم بر چه اساسی باید اقدام به سرمایهگذاری بلندمدت کنند؟ حقیقت امر این است که در جهان واقع، رخدادهای موثر بر بازار سهام آنقدر با حد مطلوب فاصله دارد که روابط عمومی سازمان بورس هر چه قدر هم که بنر درست کند و پست اینستاگرامی بسازد، نمیتواند مردم را به صبوری در مقابل از دست دادن ارزش داراییهای خود متقاعد کند.
علاوه بر این ساعات پایانی روز دوشنبه خبر دیگری نیز به اطلاع عموم رسید که خود در این شرایط نااطمینانی حاکم بر اقتصاد ایران بیشتر به شوخی شبیه بود. مقرر شد تا دور باطل آزمون و خطا که تا کنون در ساختارهایی مانند آموزش و پرورش و سایر وزارت خانهها بر قرار بود حالا به بورس بیاید و طی یک تصمیم عجیب پیش بینی سود شرکتها (EPS) که پیشتر در سال ۹۶ و در دوره تصدی شاپور محمدی در بورس تهران به زباله دان تاریخ رفته بود، آن طورکه به نظر میآید بار دیگر بیکم و کاست از سر جایش بیرون آورده شود.
بنابر نوشته دنیای اقتصاد؛ این مساله سبب شده تا از روز گذشته تا به حال بحث و جدلهای بسیاری درخصوص خوب یا بد بودن بازگشت به این ساز و کار صورت گیرد. در حالیکه گزارشدهی از جانب خود شرکتها مسالهای است که در سایر کشورها بهصورت اختیاری انجام میشود و در واقع شفافیت خودخواسته نمودی است از لزوم جلب و تحکیم اعتمادعمومی به کسب و کارها. در ایران دههها دلبستن به اقتصاد دولتی و رانتپاشی به اسم حمایت از مصرفکننده لزوم توجه به اعتماد عمومی را زیرسوال برده است.
بر این اساس انتظار میرود تا پیشبینی سود شرکتها حداقل با طی مدارج لازم برای صحتسنجی از سوی اشخاص حقوقی مانند شرکتهای فعال در زمینه تحلیلگری که در عملکرد خود بنگاه اقتصادی ذینفع نیستند، انجام شود.
مطالب مرتبط:
نقش فولاد در ریزش بورس چیست؟
قیمت فلزات اساسی در بازارهای جهانی روبه افزایش است و این موضوع تنها برای صادرکنندگان فولاد منفعت دارد و مصرفکنندگان داخلی با مشکل مواجه خواهند شد. نحوه قیمتگذاری در ایران به این صورت است که ضریبی از قیمت جهانی در نظر گرفته میشود و راهی بازار خواهد شد.
برای فولاد طبق شیوهنامه شورای عالی بورس ضریب ۸۰ درصد در نظر گرفته شد. به طوری که قیمت آن در داخل ۸۰ درصد قیمت جهانی باشد اما وزارت صمت اعلام کرد این ضریب باید به ۷۰ کاهش یابد که در نهایت با ورود معاون اول رئیسجمهوری این موضوع به نفع بورسیها تمام شد و همان ضریب ۸۰درصد به اجرا رسید.
اکنون فولاد در بورس کالا با قیمت ۱۴ هزار و ۶۰۰ تومان به فروش میرسد اما در بازار آزاد با قیمت ۱۳ هزار و ۳۰۰ تومان فروخته میشود. همین موضوع باعث شده تا خریداری در بورس کالا نیاید که این موضوع نقدینگی شرکتها را کاهش میدهد. سهامداران خواستار خروج قیمتگذاری دستوری در این زمینه شدند و معتقدند دولت باید از این بازار خارج شود. از سوی دیگر باید توجه داشت قیمت جهانی فولاد طی چند ماه گذشته حدود ۳۰ درصد افزایش یافته اما وزیر صمت معتقد است افزایش قیمت در بازار جهانی نباید در بازار داخلی تاثیر بگذارد و هزینه تولید را در ایران بالا ببرد.
کیوان شیخی، کارشناس بازار سرمایه دراینباره به جام جم میگوید: در طول سالهای گذشته کل سهامداران بازار سرمایه دو میلیون نفر بودند و با شناسایی سود و زیان وارد بازارهای موازی دیگر نمیشدند، اما اکنون بورس فضایی نیست که یک وزیر بتواند برای آن تعیین تکلیف کند.
وی معتقد است شرکتهای بورسی سهامی عام هستند و اکثرا افراد مستضعف جامعه در این شرکتها سرمایهگذاری کردهاند و وزیر صمت در جایگاهی نیست که بتواند به بهانه کاهش بهای تمامشده مصالح ساختمانی دستور کاهش قیمت محصولات فولادی را صادر کند، چراکه تنها ۱۰ درصد از بهای تمامشده ساختمان مربوط قیمت فولاد است.
این کارشناس بازار سرمایه به خامفروشی صنایع فولادی اشاره و تأکید کرد: زمانی که خامفروشی و ارزانفروشی در صنایع فولادی و پالایشیها انجام میشود، باعث توزیع رانت گسترده بین افراد خاص و انتقال سود از جیب سهامداران شرکتهای سهامی عام این دو حوزه به جیب این افراد که معمولا واسطههای دولتی یا افراد ویژه هستند، خواهد شد.
وی با بیان اینکه مشکل اصلی اقتصاد ایران وزرای اقتصادی هستند، تصریح کرد: تصمیمات نابخردانه دولت باعث شده به جای اینکه بورس یک فضای امن برای سرمایهگذاری باشد در یک مسیر متزلزل قرار بگیرد و منجر به تجمعاتی شود که کشورهای دیگر از این تصمیم نادرست اقتصادی بهرهبرداری سیاسی کنند.
وی با انتقاد از تصمیم وزارت صمت گفت: تصمیمها باید با خردجمعی گرفته شوند و وزیر صمت در جایگاهی نیست که تعیین قیمت کند. وزیر اگر درایت دارد، جلوی رانت را بگیرد. همان کسانی که فولاد را با ضریب ۷۰درصد نرخهای جهانی میگیرند و مواد اولیه را به عراق و افغانستان صادر میکنند و آن را هم به نرخ بالا میفروشند و ۲۰۰ درصد سود نصیبشان میشود.
شیخی معتقد است تصمیم اخیر وزیر صمت در هفته گذشته هزاران میلیون تومان سود از جیب سهامداران خرد بازار بورس را خارج کرد و باید پرسید چه کسی پاسخگوی این خسارتها خواهد بود؟
دلیل به بی اعتماد سهامداران به بازار سرمایه
برخی کارشناسان معتقدند بیشتر از اینکه فولاد باعث ریزش بازار سهام شود بیاعتمادی و احتمال قیمتگذاری دستوری در صنایع دیگر دلیلی است تا مردم از این بازار خارج شوند و سهامداران زیان ببینند. به دلیل اینکه دولت در بازار سرمایه ذینفع است قطعا دستورالعملها بهگونهای تعیین و تصویب میشود که ابتدا سود آن متوجه دولت و در مرحله بعدی نصیب سهامداران شود.
سهامداران از دولت و مجلس توقع دارند به صورت مستقیم به این موضوع ورود کنند اما متاسفانه حمایتها لفظی است. سهامداران این نگرانی را دارند که اتفاقی که برای فولاد افتاده متوجه صنایع دیگر شود. از این رو سهامداران ممکن است به جای سرمایهگذاری در این زمینه وارد بازارهای موازی شوند.
صنایع پالایشی از پاییز وضعیت خوبی ندارد و بازار سرمایه که محلی برای کسری بودجه دولت بود در سال آینده با مشکل مواجه خواهد شد. دولت برای سال آینده رقم قابلتوجهی فروش سهام دولتی در نظر گرفته که با شرایطی که برای بازار سرمایه به وجود آمده تامین مالی سخت خواهد شد. دولت تنها روی فروش اوراق میتواند حساب باز کند و صندوقهای سرمایهگذاری که درآمد و سود ثابتی خواهد داشت و اغلب سهامداران ترجیح میدهند در این زمینه ورود کنند.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: الهام خلیلی خو