چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۱۹

ارتباط سطح تحصیلات در فقرزدایی خانواده

ارتباط سطح تحصیلات در فقرزدایی خانواده
یافته‌های یک پژوهش در وزارت امور اقتصادی و دارایی نشان می‌دهد دو سطح فردی و کلان مانع فقرزدایی در ایران شده است. یافته‌های این پژوهش، مهم‌ترین عامل اثرگذاری در سطح فردی را «میزان تحصیلات سرپرست خانوار» می‌داند. به نحوی که افزایش سال‌های تحصیل سرپرست خانوار، فقر چند بعدی خانوار را کاهش می‌دهد.

مطابق این پژوهش، افزایش سطح آموزش سرپرست خانوار موجب تصمیم‌گیری بهتر در افزایش مطلوبیت و بهره‌برداری از امکانات خانوار خواهد شد. در سطح کلان نیز این پژوهش مهم‌ترین عامل اثرگذار در فقر را تورم معرفی می‌کند. این شاخص بیشترین تاثیر را بر شاخص فقر چندبعدی دارد و با یک دوره وقفه اثر خود را بر فقر خواهد گذاشت. اهمیت این پژوهش از آن جهت است که برخی از سیاست‌گذاران و دولتمردان هنوز به دوگانه رکود و تورم معتقدند. از نگاه برخی از آنان می‌توان با ایجاد تورم و چاپ پول، شرایط را به نفع رونق اقتصادی تغییر داد؛ اما نتایج این پژوهش که از درون یک نهاد دولتی منتشر شده، تاکید می‌کند که افزایش سطح عمومی قیمت‌ها، باعث رشد فقر در جامعه می‌شود و بدون کنترل تورم، سیاست‌های فقرزدایی شکست می‌خورد. علاوه بر سطح تحصیلات و تورم، «بعد خانوار» و «درجه استقلال (تعداد افراد با درآمد به کل اعضای یک خانوار)» نیز در فقر چندبعدی موثر است.

بررسی‌های یک پژوهش در وزارت اقتصاد نشان می‌دهد که عواملی نظیر «تحصیلات سرپرست خانوار»، «درجه استقلال» و «بعد خانوار» متغیرهای اثرگذار در فقر چند بعدی هستند، در بعد کلان نیز «نرخ تورم» می‌تواند بر متغیر فقر چندبعدی اثرگذار باشد. اندازه‌گیری فقر چند بعدی استانی در سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳ طی پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از سوی معاونت امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی منتشر و توسط دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. در بخش چکیده این پژوهش، فقر پدیده‌ای چندوجهی معرفی شده که بررسی و تحلیل کلیه وجوه و ابعاد آن، لازمه شناخت دقیق آن است. در گذشته فقر تنها از رویکرد درآمدی اندازه‌گیری می‌شد، اما این رویکرد سایر نمودهای فقر را در نظر نمی‌گیرد. به‌عنوان یک نمونه مورد بررسی این پژوهش، ممکن است از نظر درآمدی فردی فقیر نباشد، اما مجبور باشد بخش عمده‌ای از درآمد خود را صرف بیماری صعب‌العلاج خود کند. رویکرد چند بعدی به اندازه‌گیری فقر (به‌جای رویکرد درآمدی) ماهیت چندوجهی آن را در نظر می‌گیرد. راه‌های متفاوتی برای به حساب آوردن ماهیت چندبعدی فقر در ارائه شاخص فقر تاکنون معرفی شده است که از جمله  آنها  می‌توان به داشبورد متغیرها، شاخص‌های ترکیبی، نمودارهای ون، رویکرد تسلط، رویکردهای آماری، رویکرد فازی و رویکرد شمارش اشاره کرد. این پژوهش در ادامه به روش الکیروفوستر اشاره می‌کند که به‌عنوان یکی از پرکاربردترین روش‌های اندازه‌گیری فقر چند بعدی به‌شمار می‌آید و توسط سازمان ملل متحد برای تولید شاخص فقر چند بعدی جهانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای دستیابی به شاخص فقر چندبعدی، ۱۰ شاخص در سه بعد آموزش، سلامت و تسهیلات زندگی مورد بررسی قرار می‌گیرد. با در نظر گرفتن وزن یکسان برای هر بعد و هریک از شاخص‌های درون هر بعد، خانوارهایی فقیر تشخیص داده می‌شوند که در بیش از یک‌سوم شاخص‌ها محروم باشند. پس از شناسایی افراد فقیر، توابع تجمیع مرسوم با تعدیلاتی اعمال شده و شاخص فقر الکیروفوستر محاسبه می‌شود.

متغیرهای مورد بررسی فقر چندبعدی

پژوهش حاضر،‌ با هدف بررسی عوامل موثر بر فقر چندبعدی که یکی از مشکلات اقتصادی- اجتماعی ریشه‌ای قابل‌توجه در ایران است، انجام شده است. برای غلبه بر محدودیت‌های مطالعات پیشین، در این مطالعه از مدل چند سطحی استفاده شده تا به‌طور همزمان امکان تجزیه و تحلیل در سطح فردی و کلان فراهم‌ شود. در این مطالعه ابتدا به تفصیل شاخص فقر چند بعدی الکیروفوستر، برای ایران و استان‌های مختلف  طی سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ محاسبه و ارائه شده است. سپس در گروه عوامل فردی موثر بر فقر چند بعدی، ۷ متغیر بعد خانوار، سطح تحصیل سرپرست و همسر سرپرست خانوار، جنس، سن و وضعیت تاهل سرپرست خانوار و درنهایت متغیر درجه استقلال اعضای خانوار مورد بررسی قرار گرفته است. در گروه عوامل کلان و نهادی نیز ۱۰ متغیر تولید ناخالص سرانه هر استان، ارزش افزوده سرانه آموزش، بهداشت، تامین‌اجتماعی، نرخ بیکاری (با یک دوره وقفه)، نرخ تورم (با یک دوره وقفه)، اعتبارات هزینه‌ای و تملک دارایی‌های سرمایه‌ای سرانه، مالیات سرانه و در نهایت نرخ شهرنشینی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که هر دو گروه سطح فردی و سطح نهادی و کلان بر شاخص فقر چندبعدی اثرگذار هستند. براساس بررسی‌های این پژوهش، در سطح فردی مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر شاخص فقر چند بعدی، به ترتیب سال‌های تحصیلات سرپرست خانوار، درجه استقلال تعداد اعضای خانوار و در نهایت بعد خانوار است. در بین متغیرهای سطح کلان، نرخ تورم با یک دوره وقفه مهم‌ترین و موثرترین متغیر موثر بر شاخص فقر چند بعدی است.

بخش قابل‌توجهی از این پژوهش به بررسی ادبیات موضوعی می‌پردازد. در این بخش تعداد زیادی از مطالعات خارجی و داخلی به تصویر کشیده شده است. اگرچه مطالعات داخلی انجام شده درباره فقر چند بعدی تنوع چندانی ندارد. پس از آن شیوه محاسبه شاخص فقر چند بعدی به تصویر کشیده شده است. براساس بررسی‌های این پژوهش، شاخص فقر چندبعدی در مناطق مختلف ایران تاکنون محاسبه نشده و عمده دلیل آن کمبود اطلاعات درباره برخی متغیرها و شاخص‌های مورد استفاده برای ساخت این معیار و البته دشواری کار با داده‌های منطقه‌ای بوده است. در این پژوهش، به پیروی از الکیروفوستر با توجه به ابعاد و شاخص‌های مورد استفاده در MPI جهانی، که البته با شرایط اقتصاد ایران تعدیل شده‌اند، به اندازه‌گیری فقر چند‌بعدی پرداخته است. در این پژوهش، پس از تشریح مبانی نظری و مرور ادبیات تجربی اندازه‌گیری فقر چند بعدی، شاخص فقر چند بعدی برای ایران و استان‌های مختلف ساخته و مورد بررسی قرار گرفته است. اما یکی از سوالات مهم که می‌تواند ذهن سیاست‌گذار را به خود مشغول سازد، تاثیرپذیری فقر از عوامل مختلف است. در عمل، فقر می‌تواند تابعی از خصوصیات فردی خانوار بوده و در عین حال از عوامل اقتصادی و اجتماعی در سطح کلان نیز تاثیرپذیر باشد. به‌عنوان نمونه بعد خانوار یک عامل در سطح فردی است که می‌تواند بر فقیر بودن خانوارها تاثیرگذار باشد و در مقابل میزان بودجه‌ای که دولت در استان‌های محل زندگی خانوارها هزینه می‌کند نیز می‌تواند بر وضعیت فقر خانوارهای هر استان موثر باشد. در ادامه گزارش، نتایج به‌دست آمده در این پژوهش در هر متغیر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

متغیرهای موثر در فقر چند بعدی

داده‌های این پژوهش، فقر چندبعدی را برای ایران محاسبه و ارائه کرده است. این داده‌ها علاوه بر آنکه برای کل کشور در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ محاسبه شده در سطح استان‌های مختلف نیز در بازه زمانی مزبور مورد محاسبه قرار گرفته است. به‌دلیل محدودیت در داده‌های سطح استانی مورد نیاز برای برآورد مدل چندسطحی، دوره زمانی مورد بررسی به سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۳ محدوده شده است. در مجموع بیش از ۲۹۸ هزار پروفایل فقر برای خانوارهای مختلف در بازه زمانی مزبور در اختیار بوده که در عمل حجم نمونه برای مدل چندسطحی را تشکیل داده است.

بعد خانوار

 مبتنی بر مبانی نظری، یکی از عوامل موثر بر فقر بعد خانوار یا تعداد اعضای خانوار است. تئوری‌های اقتصادی بیان می‌کنند با افزایش تعداد اعضای خانوار، سرانه درآمدی خانوار و مطلوبیت سرانه اعضای خانوار از امکانات در دسترس کاهش یافته و در نتیجه فقر شدید و همچنین فقر چندبعدی افزایش می‌یابد. در بین متغیرهای سطح فردی، بعد خانوار رتبه سوم را از نظر تاثیرگذاری بر فقر چندبعدی داراست.

تحصیلات سرپرست و همسرسرپرست خانوار

براساس نظریه سرمایه انسانی، منابع خانوار تابعی از سرمایه‌گذاری انسانی آن است و مهم‌ترین شاخصی که می‌توانیم برای بررسی سرمایه انسانی در چارچوب اطلاعات موجود مدنظر قرار دهیم، وضعیت سواد سرپرست خانوار است. در فرهنگ ایرانی، سرپرست خانوار نه‌تنها به‌عنوان کسی که درآمد کسب می‌کند، بلکه به‌عنوان کسی که بیشترین سهم را در تصمیم‌گیری چگونگی هزینه‌کرد و اختصاص درآمد دارد، نقش مهمی در مخارج خانوار دارد. بنابراین سرپرست خانواری که بی‌سواد است و نمی‌تواند بخواند و بنویسد و محاسبه کند، تاثیر بسزایی بر رفاه خانوار دارد. در این مطالعه مطابق نظریه سرمایه انسانی، افزایش سال‌های تحصیل سرپرست خانوار اثر منفی و معنادار بر فقر چند بعدی دارد.

به عبارت دیگر، افزایش سطح آموزش سرپرست خانوار موجب تصمیم‌گیری بهتر در افزایش مطلوبیت و بهره‌برداری از امکانات خانوار خواهد شد و همچنین سطح تحصیل همسر سرپرست خانوار نیز اثرمنفی و معناداری بر فقر چندبعدی دارد. افزایش سطح تحصیل همسر سرپرست خانوار علاوه بر امکان فعالیت بیشتر اقتصادی خانوار به‌دلیل افزایش سرمایه انسانی و ارتقای سطح دانش در خانوار و همچنین کمک به تصمیم‌گیری‌های اقتصادی در انتخاب بهینه کالاهای مصرفی و کسب بیشترین مطلوبیت موجب کاهش فقر چندبعدی خانوار می‌شود. در بین متغیرهای سطح فردی، سطح تحصیل سرپرست خانوار بیشترین تاثیر را بر درجه فقر چندبعدی دارد. افزایش یک سال به تحصیلات سرپرست خانوار، درجه فقر چندبعدی را به میزان ۰۱۷۹/ ۰ واحد کاهش می‌دهد. افزایش یک سال به تحصیلات همسر سرپرست خانوار درجه فقر چند بعدی را به ۰۰۵/ ۰ واحد کاهش می‌دهد.

استقلال اعضای خانوار

طبیعی است که با افزایش تعداد شاغلان و افراد دارای درآمد در خانوار نسبت به کل اعضای خانوار، فقر کاهش خواهد یافت. در این مطالعه متغیری با عنوان درجه استقلال اعضای خانوار که از نسبت تعداد اعضای شاغل یا دارای درآمد نسبت به کل تعداد اعضای خانوار به‌دست می‌آید، تعریف شده است. مطابق انتظار افزایش استقلال اعضای خانوار اثر منفی و معنی‌دار روی فقر چندبعدی دارد. به عبارت دیگر، افزایش تعداد اعضای شاغل و دارای درآمد منجر به کاهش فقر چند بعدی در هر خانواده خواهد شد. براساس نتایج مدل، هریک واحد افزایش در شاخص استقلال اعضای خانوار، درجه فقر چند بعدی را به میزان ۰۱۷۳/ ۰ واحد کاهش می‌دهد و این به آن معنی است که بعد از متغیر سطح تحصیلات خانوار، استقلال اعضای خانوار بیشترین تاثیر را بر درجه فقر چندبعدی دارد.

جنس سرپرست خانوار

یکی دیگر از عوامل فردی که بر فقر چندبعدی تاثیرگذار است، جنس سرپرست خانوار است. در بسیاری از خانوارها به دلایل مختلف از جمله بیماری یا فوت مرد سرپرست، اعتیاد، ترک یا طلاق، زن سرپرستی خانواده را به عهده دارد. انتظار این است در خانواده‌هایی که زن سرپرستی را به عهده دارد به دلایل مشکلات اقتصادی و عدم توانایی اقتصادی زنان در اداره خانواده، فقر در این خانوارها افزایش یابد. براساس برآوردهای صورت گرفته در این مطالعه اثر جنس سرپرست خانوار بر فقر چندبعدی منفی و معنادار است که موید نظریاتی در این خصوص است. با توجه به اینکه متغیر جنسیت یک متغیر دودویی است، که عدد صفر برای زن و عدد یک برای مرد سرپرست خانوار تعریف شده است، بنابراین در صورتی که جنس سرپرست خانوار مرد باشد، شاخص فقر چند بعدی کاهش نشان می‌دهد.

سن سرپرست خانوار

براساس برخی مطالعات، سن سرپرست خانوار اثری غیرخطی روی فقر دارد به‌طوری که تا سن حدود میانسالی که اوج فعالیت‌های اقتصادی است، با افزایش سن، فقر کاهش می‌یابد و بعد از آن با کاهش فعالیت اقتصادی به‌دلیل ناتوانی‌های جسمی با افزایش سن فقر کاهش می‌یابد. در عین حال برخی مطالعات تجربی اثر خطی سن روی فقر را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده‌اند که با افزایش سن به‌دلیل انباشت تجربه و سرمایه و همچنین کاهش نیازهای اساسی خانوار در سنین بالاتر سرپرست خانوار، فقر کاهش خواهد یافت. نتایج نشان می‌دهد با افزایش یک واحدی سن سرپرست خانوار درجه فقر ۰۰۰۹/ ۰ کاهش می‌یابد.

وضعیت زناشویی

براساس تئوری‌های فقر و رفاه، یکی از متغیرهای اثرگذار بر فقر، وضعیت زناشویی است، به عبارت دیگر، این موضوع که آیا سرپرست خانوار دارای همسر است یا به دلیل عدم ازدواج یا فوت و طلاق همسر ندارد، در وضعیت فقر خانوار اثرگذار است. اما برخلاف انتظار در این مطالعه، وضعیت زناشویی بی‌معنی است. به عبارت دیگر، وضعیت زناشویی سرپرست خانوار‌ (دارای همسر یا بدون همسر) تاثیری در وضعیت فقر چند بعدی خانوارها نداشته است.

درآمد سرانه به قیمت ثابت

بخش دیگری از این گزارش، به آنالیز متغیرهای کلان اقتصادی می‌پردازد. در بین متغیرهای سطح کلان، تولید ناخالص سرانه یک رابطه مثبت و معنادار با فقرچندبعدی دارد. تولید ناخالص سرانه داخلی، معیار سطح توسعه اقتصادی در یک منطقه است و در بررسی اثر قطره چکانی که معتقد است توسعه اقتصادی موجب کاهش فقر می‌شود، به‌کار می‌آید. در این تحقیق نتیجه گرفته شده موید نظریات ارائه شده در این خصوص نیست به‌طوری‌که افزایش درآمد سرانه تاثیری افزایشی بر فقر چندبعدی در مناطق مورد بررسی دارد. دلیل این موضوع احتمالا این است که بخش قابل‌توجهی از سرانه تولید در استان‌ها مانند تولیدات معدنی، پتروشیمی، فولادی و در سایر استان‌ها به‌ویژه تهران هزینه شده و در استان مورد بررسی هزینه نمی‌شود. به‌طور مثال، برخی استان ها دارای مواد معدنی هستند، اما به‌رغم تولید بالا در این استان‌ها توزیع بودجه در این استان‌ها متفاوت است. این ناهمخوانی با توجه به نتایجی که از سطح فقر چندبعدی استان‌های مختلف در فصل قبل ارائه شده نیز روشن است.

سرانه آموزش

براساس تئوری‌های اقتصادی، سیاست‌های افزایش سرانه خدمات آموزشی و مهارتی در هر استان موجب گریز از دام فقر می‌شود. در این مطالعه نیز مطابق انتظار متغیر کلان سرانه آموزش در سطح استان‌ها اثر منفی و معناداری بر فقر چند بعدی دارد. به عبارت دیگر، در صورتی که سرانه آموزش در استان‌ها افزایش یابد، می‌توان فقر چندبعدی را در سطح کلی کنترل کرد.

نرخ تورم

نرخ تورم و رشد قیمت کالاها و خدمات مصرفی موجب کاهش قدرت خرید و بالطبع افزایش فقر می‌شود. نتایج نشان می‌دهد این متغیر نیز مانند بیکاری با یک دوره وقفه تاثیر مثبت و معنادار بر فقر چندبعدی دارد. به عبارت دیگر، افزایش سطح عمومی قیمت‌ها با یک دوره وقفه اثر مثبت و معنادار بر فقر چندبعدی دارد. در بین متغیرهای سطح کلان، بیشترین تاثیر بر شاخص فقر چندبعدی مربوط به این متغیر است.