شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۸ ۲۳:۲۷

رابطه بلایای طبیعی و گناه انسان

رابطه بلایای طبیعی و گناه انسان
حوادث طبیعی در ذات خود باعث رنجش انسان ها هستند. آیا این رنجش به دلیل گناهانشان است؟ آیا می توان گفت که نزول بلایای طبیعی برای متنبه ساختن انسان های گناهکار است؟

از نظر قرآن کریم بلایای طبیعی نشان گر چیست؟

از دیدگاه قرآن، نقش انسان در حوادث طبیعی فقط به حوادث ناگوار اختصاص ندارد بلکه در نعمت‌ها و اتفاقات گوارا نیز موثر است. آیات در این باره را می‎توان به چهار دسته تقسیم کرد:

  1. آیاتی که از نقش فاعلی انسان در حوادث طبیعی به صورت مطلق سخن گفته است؛
  2. آیاتی که بیان گر نقش فاعلی انسان در نعمت‌ها و خیرات است؛
  3. آیاتی که نقش فاعلی انسان در حوادث ناگوار را بیان می‎کند؛
  4. آیاتی که هم نقش فاعلی انسان در نعمت‌ها و خیرات را بیان کرده است و هم نقش فاعلی او را در شرور و ناملایمات.

نخست نمونه‌هایی از آیات هر یک از دسته‌های مزبور را نقل و شرح داده، نکاتی که از آنها به دست می‎آید را بیان می‎کنیم.

www.titrebartar.com

 

نقش انسان در حوادث طبیعی (آیات نوع اول)

آیاتی که از نقش فاعلی انسان در حوادث طبیعی به صورت مطلق سخن گفته است؛

گویاترین آیه در این باره، آیه یازدهم سوره رعد است که می‎فرماید:

إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم
خداوند، تا قومی در وضع [اعتقادی، اخلاقی و رفتاری] خود تغییر ندهند، وضعیت زندگی آنان را تغییر نمی‎دهد.

مفاد آیه شریفه این است که قضای حتمی خداوند بر این استوار گردیده که نزول نعمت‌ها و نقمت‌ها در زندگی جوامع بشری در گرو چگونگی عقیده، اخلاق و عمل آنها است.

هر گاه آنان مسیر فطرت را بپیمایند، از نعمت‌ها و خیرات الهی برخوردار شده و در اثر شکر، نعمت‌ها و مواهب الهی بر آنان افزایش خواهد یافت، اما اگر از مسیر فطرت خارج شوند ‌و نعمت‎های الهی را کفران کنند، نعمت‌ها به نقمت‌ها و خیرات به شرور مبدل خواهد شد. ( طباطبایی، 1393، 11: 310؛ طبرسی،1379، 5-4: 281).

www.titrebartar.com

 

نقش انسان در نعمت‌ها و خیرات (آیات نوع دوم)

آیاتی که بیان گر نقش فاعلی انسان در نعمت‌ها و خیرات است؛

حضرت نوح به قوم خود فرمود:

اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّارا. یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً. وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارا(سوره نوح: 10-11)
از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، زیرا او بسیار آمرزنده است. تا برای شما از آسمان باران ببارد و با اموال و فرزندان به شما امداد برساند و برایتان باغ‌ها و نهر‌ها قرار دهد.

خداوند متعال درباره اهل کتاب فرموده است:

وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم‏(مائده: 66)
اگر آنان احکام تورات و انجیل و آنچه از سوی پروردگارشان برای آنها نازل شده است را به پا می‎داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی بهره مند می‎شدند.

عبارت «ماء غدقا» کنایه از نعمت فراوان است. (طبرسی، 1379، 10- 9: 371؛ طباطبایی، 1393، 20: 46).

قرآن کریم درباره نقش تقوا در برون رفت از تنگناها و برخورداری از روزی غیر منتظره می‎فرماید:

وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً. وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب‏(طلاق: 2-3)
 

نقش انسان در بلایای ناگوار ( آیات دسته سوم )

آیاتی که نقش فاعلی انسان در حوادث ناگوار را بیان می‎کند؛

قرآن کریم یادآور شده است که اگر خداوند انسان‌ها را به واسطه ظلم شان مورد مؤاخذه قرار می‎داد هیچ جنبنده ای در زمین باقی نمی‎ماند:

وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّة[ (نحل: 61)

وجه دیگر فراگیر بودن عذاب الهی این است که کیفرهای دنیوی گناهانی که در میان جوامع بشری رواج می‎یابد، عمومیت دارد.

این عقوبت‌ها برای گناهکاران نقمت و ذلت و برای بی گناهان محنت و سبب افزایش پاداش خواهد بود.

از نگاه قرآن کریم سنت قطعی خداوند این است که هر گاه نعمتی را به قوم و جمعیتی اعطا می‎کند تا وقتی با انجام گناهان زمینه تغییر آن را فراهم نسازند، آن نعمت را دگرگون نخواهد ساخت:

ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى‏ قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏ (انفعال: 53)

یعنی خداوند از طریق تبدیل نعمتی که به قومی عطا کرده است به نقمت، آنان را مجازات می‎کند، و این امر آنگاه صورت می‎گیرد که محل آن، که نفوس انسانی است تغییر کند.

بر این اساس، نعمتی که به قومی عطا می‎شود به خاطر قابلیت و استعدادی است که در آنان فراهم شده است.

سبب گرفته شدن آن نعمت از آنان و تبدیل آن به نقمت نیز وقتی خواهد بود که قابلیت و استعداد آنان تغییر کند. این ضابطه‌ای کلی در تغییر نعمت الهی به نقمت و عذاب می‎باشد.

در جهان بینی قرآنی، مصائب و ناگواری‌های فراگیر و آشکار، پیامد گناهانی است که انسان‌ها مرتکب می‎شوند و فلسفه آن این است که آنان به خود آیند و از گناه دست بردارند.

ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (رم: 41)

مقصود از فسادِ آشکار، مصائب و ناگواری‌های عمومی مانند زلزله، خشکسالی، قحطی، بیماری‌های مسری و فراگیر، جنگ‌ها، قتل و غارت‌ها و در یک کلام، رخدادهایی است که نظام زندگی بشر را تباه می‎سازد، خواه حوادثی باشد که عوامل طبیعی دارد یا حوادثی که مستند به انسان‌ها است.

خداوند خطاب به آدمیان فرموده است مصائبی که بر شما وارد می‎شود پیامد برخی از کارهای ناروایی است که انجام می‎دهید، و بسیاری از آنها مورد عفو الهی واقع می‎شود:

وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر (شوری: 30)

بنابراین، مفاد آیه این است که مصائب و ناگواری‌هایی که بر جامعه شما وارد می‎شود به جهت گناهان شما است در حالی که خداوند بسیاری از آنها را بخشیده و مؤاخذه نمی‎کند.

کلینی با سند معتبر از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود:

«رگی قطع نمی‎شود، پایی نمی‎لغزد (و در اثر آن کسی به زمین نمی‎خورد) و سر درد نمی‎گیرد و بیماری عارض نمی‎شود مگر به خاطر گناهی که انجام شده است.»

این است معنای کلام خداوند که فرمود:

وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر

سپس فرمود: آنچه خداوند عفو می‎کند از آنچه مورد مؤاخذه قرار می‎دهد بیش تر است»

www.titrebartar.com

 

نقش انسان در خیرات و شرور (آیات نوع چهارم)

آیاتی که هم نقش فاعلی انسان در نعمت‌ها و خیرات را بیان کرده است و هم نقش فاعلی او را در شرور و ناملایمات.

برخی از آیات قرآن نقش اعمال نیک و بد انسان در بهره مندی از نعمت‌ها و محرومیت از آنها و نزول شداید و ناملایمات را یکجا بیان کرده است. چنان که فرموده است:

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون ( اعراف: 96)
اگر ساکنان روستاها و شهرها به خداوند و پیامبران الهی ایمان آورده و [از شرک و معصیت] پرهیز می‎کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنان می‎گشودیم، لکن [پیامبران را تکذیب کردند و راه شرک و معصیت را پیمودند] در نتیجه آنان را به کارهای ناروایشان مؤاخذه کردیم.

مقصود از برکات، انواع خیرات فراوان مانند: امنیت، سلامتی، مال، فرزند همچنین باران، برف، گرمی و سردی در وقت مناسب و به اندازه است.

گشودگی درهای این برکات، نتیجه ایمان و پرهیزکاری همه یا اکثریت ساکنان روستاها و شهرها است. بنابراین، ایمان و تقوای گروه اندکی از آنان برای گشوده بودن درهای برکات آسمانی و زمین کافی نیست.

اگر چه همان گونه که در روایات آمده است ایمان و تقوای برخی از مردم یک سرزمین، در دفع عذاب‌های دنیوی از آنان موثر است.

نقش انسان در بلایای طبیعی از دید روایت

روایات درباره پیامدهای ناگوار گناهان دو دسته اند:

برخی از آنها ناظر به پیامدهای سوء عمومی و فراگیر گناهان، و برخی دیگر به پیامدهای ناگوار فردی گناهان نظر دارد.

در ادامه تعدادی از احادیث درباره نقش گناهان در ناگواری های زندگی بیان گردیده اند.

امیرالمومنین (ع) از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده که فرمود:

هر گاه خداوند بر امتی غضب کند و آنان را به عذاب نابود کننده گرفتار نکند، نرخ اجناس بالا می‎رود، عمرها کوتاه می‎شود، تجارت‌ها سودآور نمی‎باشد، میوه‌ها فراوان و نیکو نخواهد بود، نهر‌ها کم آب می‎گردد، باران نمی‎بارد و افراد شرور بر آنان مسلط می‎شوند (صدوق، بی تا، 2: 12؛ طوسی، 1414، 1: 204؛ مجلسی، 1390، 73: 350).

پیامبر اکرم (ص) فرموده است:

تا وقتی که امت من به یکدیگر محبت ورزند، پشتیبان یکدیگر باشند، ادای امانت کنند، از حرام دوری گزینند، میهمان نوازی کنند، نماز بر پای دارند، زکات بپردازند، از زندگی سرشار از خیر برخوردار خواهند بود و هنگامی که این کارهای نیک را انجام ندهند به قحطی و خشکسالی گرفتار خواهند شد (عیون اخبار الرضا%، ج2، ص29؛ صدوق، بی تا، 73: 352).

همچنین فرمودند:

اگر پنج چیز را درک کردید از آنها به خدا پناه ببرید:

  1. در میان هیچ قومی بی بندو باری جنسی رایج و آشکار نشده مگر آن که به طاعون و دردهایی که سابقه نداشته گرفتار شده اند؛
  2. ‌کم فروشی نکرده اند مگر این که به قحطی، تنگدستی و جور فرمانروا مبتلا گردیده اند؛
  3. از پرداخت زکات خودداری نکرده اند مگر این که از نزول باران محروم شده اند و اگر حیوانات نبودند باران بر آنها نمی‎بارید؛
  4. عهد خدا و رسول خدا را نشکستند مگر این که دشمنی بر آنان مسلط شده و بخشی از دارایی‌های ایشان را از آنان بازستاندند؛
  5. به غیر آنچه خدا نازل کرده حکم نکردند مگر آن که خداوند ترس از یکدیگر را در بین آنها قرار داد.

امیرالمومنین (ع) به خدا سوگند یاد کرده و فرمودند:

هیچ گاه نعمت‌های زندگی از قومی گرفته نشده است مگر به سبب گناهانی که انجام داده اند، زیرا خداوند به بندگان خود ستم نمی‎کندو اگر مردم هنگامی گه نقمت‌ها بر آنان نازل شده و نعمت‌ها از آنان زایل می‎گردد

با نیت‌های صادق و قلب‌های مشتاق به درگاه پروردگارشان پناه ببرند و طلب یاری کنند خداوند نعمت‌های از دست رفته را به آنان باز خواهد گرداند و مفاسد زندگی آنان را اصلاح خواهد کرد (سید رضی، 1369، خطبه 178).

امام باقر (ع) فرموده است:

[از نظر اسباب و عوامل طبیعی] هیچ سالی از سال دیگر کم باران تر نیست، ولی خداوند آن را در جایی که بخواهد فرو می‎فرستد.

هر گاه قومی معصیت کنند بارانی که در آن سال برای آنها مقدر گردیده است را از آنان دریغ کرده برای دیگران و یا در بیابان‌ها، دریاها و کوه‌ها فرو می‎فرستند (کلینی، 1388، 2: 272؛ مجلسی، 1390، 73: 329).

امیرالمومنین (ع) فرموده است:

خویشتن را از گناهان حفظ کنید، زیرا هیچ بلیه یا کم شدن روزی و حتی خدشه ای که بر بدن وارد می‎شود و به صورت بر زمین افتادن و مصیبتی که وارد می‎شود نیست مگر به سبب گناهی که انجام شده است.

خداوند فرموده است: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر»

آن حضرت در کلام دیگری فرموده است:

گاه انسان حاجتی را از خدا درخواست می‎کند و شرایط برای برآورده شدن درخواست او در زمانی کوتاه یا بلند فراهم است، ولی او گناهی مرتکب می‎شود.

در این هنگام خداوند به فرشتهِ مامور برآورده شدن درخواست او دستور می‎دهد حاجتش را بر آورده نکند (همان، 271؛ همان، 329).

امام صادق (ع) فرموده است:

قضای حتمی خداوند بر این قرار گرفته که نعمتی را که به بنده ای عطا می‎کند از او باز نگیرد مگر این که مرتکب گناهی شود که مستحق نقمت گردد (همان، 273 و274؛ همان، 334 و 339).

این کلام حضرت برگرفته از این آیه شریفه است که فرمود:

إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏ (رعد:11)

امام صادق (ع) در کلام دیگری فرموده است:

آگاه باشید که رگی بریده نمی‎شود، کسی به صورت به زمین نمی‎افتد و سری درد نمی‎گیرد و مرضی حاصل نمی‎شود مگر به گناهی که واقع می‎شود. این است سخن خداوند بزرگ که فرمود:

وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر (شوری: 30)

گناهانی که خداوند آنها را می‎بخشد بیشتر از گناهانی است که افراد را به آن مؤاخذه می‎کند.

گناهان علاوه بر پیامدهای ناگوار مادی، پیامدهای سوء معنوی نیز دارد که محروم شدن از نماز شب از آن جمله است.

www.titrebartar.com

 

کارهای نیک چه نقشی در دفع عذاب‌های دنیوی دارند؟

در روایات بر این مطلب تاکید شده که کارهای نیک صالحان سبب دفع عذاب از گناهکاران می‎شود. این روایات در حقیقت تبیین یکی از عوامل عفو الهی نسبت به گناهان است که در آیه زیر بیان شده است.

وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر

از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود:

وقتی خداوند اهل روستا یا شهری را می‎بیند که در معاصی اسراف می‎کنند و در میان آنها سه فرد با ایمان زندگی می‎کند، خطاب به اهل معصیت می‎فرماید:
اگر در میان شما مومنانی نبودند که با نمازشان زمین و مساجد مرا آباد می‎کردند و هنگام سحر از خوف من استغفار می‎کردند، عذابم را بر شما نازل می‎کردم (صدوق، 1385، 1: 234؛ مجلسی، 1390، 73: 382)

در روایت دیگری از امام علی (ع) آمده است:

گاهی خداوند اراده می‎کند که اهل زمین را به خاطر گناهانشان عذاب کند، اما وقتی به پیرانی می‎نگرد که برای ادای نماز یومیه گام برمی‎دارند و کودکانی که قرآن فرا می‎گیرند به آنان رحم کرده و عذاب را به تاخیر می‎اندازد

(همان، 208؛ همان، 382).

امام صادق (ع) فرموده است:

خداوند به واسطه نمازگزاران از شیعیان ما بلاها را از بی نمازها دفع می‎کند و اگر همگی تارک نماز می‎شدند هلاک می‎گردیدند.

و به واسطه روزه داران عذاب را از روزه خواران دفع می‎کند و اگر همگی روزه خواری می‎کردند هلاک می‎شدند و به واسطه کسانی که زکات می‎دهند بلا را از کسانی که زکات نمی‎دهند دفع می‎کند و

اگر همگی فریضه زکات را ترک می‎کردند هلاک می‎شدند، و به واسطه حج گذاران عذاب را از تارکان حج دفع می‎کند و اگر همگی فریضه حج را ترک می‎کردند هلاک می‎شدند.

این است کلام خداوند که فرمود:

وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمین‏ (بقره: 251)