از نظر قرآن کریم بلایای طبیعی نشان گر چیست؟
از دیدگاه قرآن، نقش انسان در حوادث طبیعی فقط به حوادث ناگوار اختصاص ندارد بلکه در نعمتها و اتفاقات گوارا نیز موثر است. آیات در این باره را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
- آیاتی که از نقش فاعلی انسان در حوادث طبیعی به صورت مطلق سخن گفته است؛
- آیاتی که بیان گر نقش فاعلی انسان در نعمتها و خیرات است؛
- آیاتی که نقش فاعلی انسان در حوادث ناگوار را بیان میکند؛
- آیاتی که هم نقش فاعلی انسان در نعمتها و خیرات را بیان کرده است و هم نقش فاعلی او را در شرور و ناملایمات.
نخست نمونههایی از آیات هر یک از دستههای مزبور را نقل و شرح داده، نکاتی که از آنها به دست میآید را بیان میکنیم.
نقش انسان در حوادث طبیعی (آیات نوع اول)
آیاتی که از نقش فاعلی انسان در حوادث طبیعی به صورت مطلق سخن گفته است؛
گویاترین آیه در این باره، آیه یازدهم سوره رعد است که میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم
خداوند، تا قومی در وضع [اعتقادی، اخلاقی و رفتاری] خود تغییر ندهند، وضعیت زندگی آنان را تغییر نمیدهد.
مفاد آیه شریفه این است که قضای حتمی خداوند بر این استوار گردیده که نزول نعمتها و نقمتها در زندگی جوامع بشری در گرو چگونگی عقیده، اخلاق و عمل آنها است.
هر گاه آنان مسیر فطرت را بپیمایند، از نعمتها و خیرات الهی برخوردار شده و در اثر شکر، نعمتها و مواهب الهی بر آنان افزایش خواهد یافت، اما اگر از مسیر فطرت خارج شوند و نعمتهای الهی را کفران کنند، نعمتها به نقمتها و خیرات به شرور مبدل خواهد شد. ( طباطبایی، 1393، 11: 310؛ طبرسی،1379، 5-4: 281).
نقش انسان در نعمتها و خیرات (آیات نوع دوم)
آیاتی که بیان گر نقش فاعلی انسان در نعمتها و خیرات است؛
حضرت نوح به قوم خود فرمود:
اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّارا. یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً. وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارا(سوره نوح: 10-11)
از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، زیرا او بسیار آمرزنده است. تا برای شما از آسمان باران ببارد و با اموال و فرزندان به شما امداد برساند و برایتان باغها و نهرها قرار دهد.
خداوند متعال درباره اهل کتاب فرموده است:
وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم(مائده: 66)
اگر آنان احکام تورات و انجیل و آنچه از سوی پروردگارشان برای آنها نازل شده است را به پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی بهره مند میشدند.
عبارت «ماء غدقا» کنایه از نعمت فراوان است. (طبرسی، 1379، 10- 9: 371؛ طباطبایی، 1393، 20: 46).
قرآن کریم درباره نقش تقوا در برون رفت از تنگناها و برخورداری از روزی غیر منتظره میفرماید:
وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً. وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب(طلاق: 2-3)
نقش انسان در بلایای ناگوار ( آیات دسته سوم )
آیاتی که نقش فاعلی انسان در حوادث ناگوار را بیان میکند؛
قرآن کریم یادآور شده است که اگر خداوند انسانها را به واسطه ظلم شان مورد مؤاخذه قرار میداد هیچ جنبنده ای در زمین باقی نمیماند:
وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّة[ (نحل: 61)
وجه دیگر فراگیر بودن عذاب الهی این است که کیفرهای دنیوی گناهانی که در میان جوامع بشری رواج مییابد، عمومیت دارد.
این عقوبتها برای گناهکاران نقمت و ذلت و برای بی گناهان محنت و سبب افزایش پاداش خواهد بود.
از نگاه قرآن کریم سنت قطعی خداوند این است که هر گاه نعمتی را به قوم و جمعیتی اعطا میکند تا وقتی با انجام گناهان زمینه تغییر آن را فراهم نسازند، آن نعمت را دگرگون نخواهد ساخت:
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم (انفعال: 53)
یعنی خداوند از طریق تبدیل نعمتی که به قومی عطا کرده است به نقمت، آنان را مجازات میکند، و این امر آنگاه صورت میگیرد که محل آن، که نفوس انسانی است تغییر کند.
بر این اساس، نعمتی که به قومی عطا میشود به خاطر قابلیت و استعدادی است که در آنان فراهم شده است.
سبب گرفته شدن آن نعمت از آنان و تبدیل آن به نقمت نیز وقتی خواهد بود که قابلیت و استعداد آنان تغییر کند. این ضابطهای کلی در تغییر نعمت الهی به نقمت و عذاب میباشد.
در جهان بینی قرآنی، مصائب و ناگواریهای فراگیر و آشکار، پیامد گناهانی است که انسانها مرتکب میشوند و فلسفه آن این است که آنان به خود آیند و از گناه دست بردارند.
ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (رم: 41)
مقصود از فسادِ آشکار، مصائب و ناگواریهای عمومی مانند زلزله، خشکسالی، قحطی، بیماریهای مسری و فراگیر، جنگها، قتل و غارتها و در یک کلام، رخدادهایی است که نظام زندگی بشر را تباه میسازد، خواه حوادثی باشد که عوامل طبیعی دارد یا حوادثی که مستند به انسانها است.
خداوند خطاب به آدمیان فرموده است مصائبی که بر شما وارد میشود پیامد برخی از کارهای ناروایی است که انجام میدهید، و بسیاری از آنها مورد عفو الهی واقع میشود:
وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر (شوری: 30)
بنابراین، مفاد آیه این است که مصائب و ناگواریهایی که بر جامعه شما وارد میشود به جهت گناهان شما است در حالی که خداوند بسیاری از آنها را بخشیده و مؤاخذه نمیکند.
کلینی با سند معتبر از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود:
«رگی قطع نمیشود، پایی نمیلغزد (و در اثر آن کسی به زمین نمیخورد) و سر درد نمیگیرد و بیماری عارض نمیشود مگر به خاطر گناهی که انجام شده است.»
این است معنای کلام خداوند که فرمود:
وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر
سپس فرمود: آنچه خداوند عفو میکند از آنچه مورد مؤاخذه قرار میدهد بیش تر است»
نقش انسان در خیرات و شرور (آیات نوع چهارم)
آیاتی که هم نقش فاعلی انسان در نعمتها و خیرات را بیان کرده است و هم نقش فاعلی او را در شرور و ناملایمات.
برخی از آیات قرآن نقش اعمال نیک و بد انسان در بهره مندی از نعمتها و محرومیت از آنها و نزول شداید و ناملایمات را یکجا بیان کرده است. چنان که فرموده است:
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون ( اعراف: 96)
اگر ساکنان روستاها و شهرها به خداوند و پیامبران الهی ایمان آورده و [از شرک و معصیت] پرهیز میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم، لکن [پیامبران را تکذیب کردند و راه شرک و معصیت را پیمودند] در نتیجه آنان را به کارهای ناروایشان مؤاخذه کردیم.
مقصود از برکات، انواع خیرات فراوان مانند: امنیت، سلامتی، مال، فرزند همچنین باران، برف، گرمی و سردی در وقت مناسب و به اندازه است.
گشودگی درهای این برکات، نتیجه ایمان و پرهیزکاری همه یا اکثریت ساکنان روستاها و شهرها است. بنابراین، ایمان و تقوای گروه اندکی از آنان برای گشوده بودن درهای برکات آسمانی و زمین کافی نیست.
اگر چه همان گونه که در روایات آمده است ایمان و تقوای برخی از مردم یک سرزمین، در دفع عذابهای دنیوی از آنان موثر است.
نقش انسان در بلایای طبیعی از دید روایت
روایات درباره پیامدهای ناگوار گناهان دو دسته اند:
برخی از آنها ناظر به پیامدهای سوء عمومی و فراگیر گناهان، و برخی دیگر به پیامدهای ناگوار فردی گناهان نظر دارد.
در ادامه تعدادی از احادیث درباره نقش گناهان در ناگواری های زندگی بیان گردیده اند.
امیرالمومنین (ع) از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده که فرمود:
هر گاه خداوند بر امتی غضب کند و آنان را به عذاب نابود کننده گرفتار نکند، نرخ اجناس بالا میرود، عمرها کوتاه میشود، تجارتها سودآور نمیباشد، میوهها فراوان و نیکو نخواهد بود، نهرها کم آب میگردد، باران نمیبارد و افراد شرور بر آنان مسلط میشوند (صدوق، بی تا، 2: 12؛ طوسی، 1414، 1: 204؛ مجلسی، 1390، 73: 350).
پیامبر اکرم (ص) فرموده است:
تا وقتی که امت من به یکدیگر محبت ورزند، پشتیبان یکدیگر باشند، ادای امانت کنند، از حرام دوری گزینند، میهمان نوازی کنند، نماز بر پای دارند، زکات بپردازند، از زندگی سرشار از خیر برخوردار خواهند بود و هنگامی که این کارهای نیک را انجام ندهند به قحطی و خشکسالی گرفتار خواهند شد (عیون اخبار الرضا%، ج2، ص29؛ صدوق، بی تا، 73: 352).
همچنین فرمودند:
اگر پنج چیز را درک کردید از آنها به خدا پناه ببرید:
- در میان هیچ قومی بی بندو باری جنسی رایج و آشکار نشده مگر آن که به طاعون و دردهایی که سابقه نداشته گرفتار شده اند؛
- کم فروشی نکرده اند مگر این که به قحطی، تنگدستی و جور فرمانروا مبتلا گردیده اند؛
- از پرداخت زکات خودداری نکرده اند مگر این که از نزول باران محروم شده اند و اگر حیوانات نبودند باران بر آنها نمیبارید؛
- عهد خدا و رسول خدا را نشکستند مگر این که دشمنی بر آنان مسلط شده و بخشی از داراییهای ایشان را از آنان بازستاندند؛
- به غیر آنچه خدا نازل کرده حکم نکردند مگر آن که خداوند ترس از یکدیگر را در بین آنها قرار داد.
امیرالمومنین (ع) به خدا سوگند یاد کرده و فرمودند:
هیچ گاه نعمتهای زندگی از قومی گرفته نشده است مگر به سبب گناهانی که انجام داده اند، زیرا خداوند به بندگان خود ستم نمیکندو اگر مردم هنگامی گه نقمتها بر آنان نازل شده و نعمتها از آنان زایل میگردد
با نیتهای صادق و قلبهای مشتاق به درگاه پروردگارشان پناه ببرند و طلب یاری کنند خداوند نعمتهای از دست رفته را به آنان باز خواهد گرداند و مفاسد زندگی آنان را اصلاح خواهد کرد (سید رضی، 1369، خطبه 178).
امام باقر (ع) فرموده است:
[از نظر اسباب و عوامل طبیعی] هیچ سالی از سال دیگر کم باران تر نیست، ولی خداوند آن را در جایی که بخواهد فرو میفرستد.
هر گاه قومی معصیت کنند بارانی که در آن سال برای آنها مقدر گردیده است را از آنان دریغ کرده برای دیگران و یا در بیابانها، دریاها و کوهها فرو میفرستند (کلینی، 1388، 2: 272؛ مجلسی، 1390، 73: 329).
امیرالمومنین (ع) فرموده است:
خویشتن را از گناهان حفظ کنید، زیرا هیچ بلیه یا کم شدن روزی و حتی خدشه ای که بر بدن وارد میشود و به صورت بر زمین افتادن و مصیبتی که وارد میشود نیست مگر به سبب گناهی که انجام شده است.
خداوند فرموده است: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر»
آن حضرت در کلام دیگری فرموده است:
گاه انسان حاجتی را از خدا درخواست میکند و شرایط برای برآورده شدن درخواست او در زمانی کوتاه یا بلند فراهم است، ولی او گناهی مرتکب میشود.
در این هنگام خداوند به فرشتهِ مامور برآورده شدن درخواست او دستور میدهد حاجتش را بر آورده نکند (همان، 271؛ همان، 329).
امام صادق (ع) فرموده است:
قضای حتمی خداوند بر این قرار گرفته که نعمتی را که به بنده ای عطا میکند از او باز نگیرد مگر این که مرتکب گناهی شود که مستحق نقمت گردد (همان، 273 و274؛ همان، 334 و 339).
این کلام حضرت برگرفته از این آیه شریفه است که فرمود:
إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم (رعد:11)
امام صادق (ع) در کلام دیگری فرموده است:
آگاه باشید که رگی بریده نمیشود، کسی به صورت به زمین نمیافتد و سری درد نمیگیرد و مرضی حاصل نمیشود مگر به گناهی که واقع میشود. این است سخن خداوند بزرگ که فرمود:
وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر (شوری: 30)
گناهانی که خداوند آنها را میبخشد بیشتر از گناهانی است که افراد را به آن مؤاخذه میکند.
گناهان علاوه بر پیامدهای ناگوار مادی، پیامدهای سوء معنوی نیز دارد که محروم شدن از نماز شب از آن جمله است.
کارهای نیک چه نقشی در دفع عذابهای دنیوی دارند؟
در روایات بر این مطلب تاکید شده که کارهای نیک صالحان سبب دفع عذاب از گناهکاران میشود. این روایات در حقیقت تبیین یکی از عوامل عفو الهی نسبت به گناهان است که در آیه زیر بیان شده است.
وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود:
وقتی خداوند اهل روستا یا شهری را میبیند که در معاصی اسراف میکنند و در میان آنها سه فرد با ایمان زندگی میکند، خطاب به اهل معصیت میفرماید:
اگر در میان شما مومنانی نبودند که با نمازشان زمین و مساجد مرا آباد میکردند و هنگام سحر از خوف من استغفار میکردند، عذابم را بر شما نازل میکردم (صدوق، 1385، 1: 234؛ مجلسی، 1390، 73: 382)
در روایت دیگری از امام علی (ع) آمده است:
گاهی خداوند اراده میکند که اهل زمین را به خاطر گناهانشان عذاب کند، اما وقتی به پیرانی مینگرد که برای ادای نماز یومیه گام برمیدارند و کودکانی که قرآن فرا میگیرند به آنان رحم کرده و عذاب را به تاخیر میاندازد
(همان، 208؛ همان، 382).
امام صادق (ع) فرموده است:
خداوند به واسطه نمازگزاران از شیعیان ما بلاها را از بی نمازها دفع میکند و اگر همگی تارک نماز میشدند هلاک میگردیدند.
و به واسطه روزه داران عذاب را از روزه خواران دفع میکند و اگر همگی روزه خواری میکردند هلاک میشدند و به واسطه کسانی که زکات میدهند بلا را از کسانی که زکات نمیدهند دفع میکند و
اگر همگی فریضه زکات را ترک میکردند هلاک میشدند، و به واسطه حج گذاران عذاب را از تارکان حج دفع میکند و اگر همگی فریضه حج را ترک میکردند هلاک میشدند.
این است کلام خداوند که فرمود:
وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمین (بقره: 251)