به گزارش تیتربرتر؛ به نقل از خبرگزاری «کیودو» ژاپن : پنج موشکی که چین امروز صبح (پنجشنبه) شلیک کرد، در منطقه ویژه اقتصادی ژاپن فرود آمد.
«نوبو کیشی» وزارت دفاع ژاپن نیز در این خصوص اعلام کرد: «این اولین موشکهای بالستیک چین بود که در منطقه ویژه اقتصادیمنطقه ویژه اقتصادی ژاپن فرود آمد».
طبق گزارش خبرگزاری کیودو، توکیو اولین اعتراض رسمی خود را پس از فرود پنج موشک در منطقه منحصرا اقتصادی ژاپن به مقامهای چین ابراز کرده است.
پیش از این، وزارت دفاع تایوان امروز (پنجشنبه) گزارش کردکه چین چندین موشک بالستیک «دانگفنگ» به آبهای اطراف شمال شرقی و جنوب غربی تایوان در ساعت ۱۳:۵۶ به وقت محلی پرتاب کرده است.
در حالی تایوان این خبر را منتشر کرده است که صبح امروز رسانهها گزارش کردند که پس از سفر جنجالی «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، خبرگزاری فرانسه امروز (پنجشنبه) گزارش کرد که ارتش چین پرتابههایی را به تنگه تایوان پرتاب کرد.
رسانههای غربی در خصوص شلیک پرتابه گزارش کردند که ارتش چین پرتابههایی به بخش شرقی تنگه تایوان شلیک کرده است که بخشی از رزمایش نظامی چین بوده است.
تنشها در تایوان پس از سفر پلوسی به این جزیره شدت گرفته است. چین تایوان را یک استان خود میداند و با سفر مقامات خارجی به این جزیره مخالف بوده و میگوید این سفرها، اصل چین واحد را نقض میکند و سیگنالهای نادرستی به نیروهای جداییطلب تایوان ارسال میکند.
جنگ های پیشین چین و ژاپن
نخستین جنگ چین و ژاپن (۱ اوت ۱۸۹۴ تا ۱۷ آوریل ۱۸۹۵) بین دودمان چینگ چین و میجی ژاپن بر سر کنترل کره درگرفت. بعد از شش ماه موفقیت نیروی زمینی و دریایی ژاپن و تصرف شهر ویهای دودمان چینگ در فوریه ۱۸۹۵ درخواست صلح کرد.
دههٔ ۱۸۹۰ زمان ظهور ژاپن به عنوان یک قدرت نظامی در منطقهٔ خاور دور بود. خدمت نظامی که از سال ۱۸۷۳ اجباری شده بود در مدت کوتاهی ژاپن را صاحب ارتشی ۲۵۰ هزار نفری کرده بود. برعکس ژاپن چین شاهد این پیشرفتها نبود و در اواخر قرن نوزدهم به مناطق نفوذ قدرتهای بزرگ اروپایی، آمریکا و ژاپن تبدیل شد.
مطالب مرتبط:
از چند سال پیش از آغاز این جنگ، ژاپن به فکر ایجاد یک حلقهٔ دفاعی پیرامون خود افتاد و به همین منظور اقدام به تصرف جزایر استراتژیک اطراف کرد. در سال ۱۸۷۵ مجمع الجزایر بونین در فاصلهٔ ۵۰۰ مایلی از جنوب خلیج توکیو را اشغال کرد و در همان سال بر سر تصاحب جزایری در شمال غربی اقیانوس آرام با روسیه به توافق رسید. به این ترتیب که ژاپن از ادعای ارضی خود نسبت به جنوب جزیره بزرگ ساخالین صرف نظر کرد و روسیه نیز از ادعای ارضی نسبت به جزیرههای جنوبی کوریل چشم پوشید. در سال ۱۸۷۹ ژاپن جزیره اکیناوا را که مورد ادعای هر دو کشور چین و روسیه بود، ضمیمهٔ خاک خود کرد.
در دوران انزوای ژاپن (ساکوکو) کشور کره نیز سیاستی مشابه با ژاپن در پیش گرفته بود. پس از به سلطنت نشستن امپراتور میجی این دولت بارها تمایل خود را برای برقراری ارتباط سیاسی و اقتصادی با این کشور را اعلام داشت اما همواره به این درخواست جواب رد داده شد، تا اینکه سرانجام در سال ۱۸۷۶ درخواست ژاپن مورد پذیرش قرار گرفت و ارتباط بین دو کشور برقرار گردید. پس از آن روز به روز بر قدرت و نفوذ ژاپن در کره افزوده شد تا اینکه چین از نفوذ ژاپن در کره احساس خطر کرد و تضاد منافع این دو کشور در کره آنان را به سمت جنگ کشید.
شورش ۱۸۹۴ در کره بهانه لازم را به دست ژاپن داد تا بدون توجه به چین نیرویی برای سرکوب این شورش به کره اعزام کند و بدین ترتیب در اول اوت ۱۸۹۴ جنگ ژاپن و چین آغاز شد.
جنگ دوم چین و ژاپن به درگیریهای نظامی بین دو کشور چین و امپراتوری ژاپن در بازهٔ زمانی ۷ ژوئیه ۱۹۳۷ تا ۹ سپتامبر ۱۹۴۵ گفته میشود. با یورش نیروهای ژاپنی به پرل هاربر در سال ۱۹۴۱، جنگ بین چین و امپراتوری ژاپن به بخشی از جنگ جهانی دوم در جبههٔ جنگ اقیانوس آرام تبدیل شد.
با این حال که برخی جنگ دوم چین و ژاپن را آغازگر جنگ جهانی دوم میدانند اما اکثر مورخین و پژوهشگران بر این باورند که جنگ جهانی دوم در ماه سپتامبر سال ۱۹۳۹ با حمله آلمان به لهستان آغاز شد. جنگ بین چین و امپراتوری ژاپن، بزرگترین جنگ در آسیا در سده بیستم میلادی نام گرفت که نیمی از تلفات جنگ اقیانوس آرام در نتیجه آن رخ داد. این جنگ سرانجام با تسلیم امپراتوری ژاپن به متفقین در جنگ جهانی دوم به پایان رسید.
از پایان جنگ دوم جهانی، ارتش ژاپن تنها در عملیات دفاعی تمرکز داشته است بنابراین، دفاع از تایوان به معنای استقرار نیروهای ژاپنی در خارج از مرز و در اطراف تایوان است که یک عملیات تهاجمی محسوب میشود. این یک تغییر بزرگ در منطقه و فراتر از آن به شمار میرود.
"مت پوتینگر"، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید در دوران دونالد ترامپ گفت: دستورالعملی برای افسران نیروی هوایی ارتش چین صادر شده که توضیح میدهد چرا تایوان به عنوان یک هدف، بسیار مهم است و باید به حزب کمونیست چین ملحق شود. ارتش چین بر این باور است که اگر تایوان تصرف شود، چین میتواند بر منطقه تسلط یابد و دست ژاپن را از منطقه کوتاه کند.
ظهور ژاپن به عنوان نیرویی در مقابل نفوذ نظامی و دیپلماتیک پکن تاثیرات عمدهای در تلاشهای ایالات متحده برای تشکیل "اتحاد دموکراسیها" برای کاهش تهدیدات چین دارد. ارتش ژاپن پس از جنگ دوم جهانی بیشتر به عنوان نیروی دفاع شخصی عمل کرده اما توکیو به صورت تدریجی و در سالهای اخیر بر ظرفیتهای نظامی خود با کمک آمریکا افزوده است.
"سوگیو تاکاهاشی"، استراتژیست سابق وزارت دفاع ژاپن در مه سال جاری میلادی به موسسه هادسون گفته بود: بنابراین با این شرایط، آنچه ما نیاز داریم این است که خودمان را برای یک افزایش تنشها آماده کرده، به توسعه و بسط موضع مبارزه در نبرد و جنگ بپردازیم و به ویژه طوری خودمان را آماده کنیم که در چنین جنگی، پیروز شویم. ما باید نشان دهیم که برای نبرد آمادهایم.
مقامهای چینی روز سه شنبه به اظهارات معاون نخست وزیر ژاپن واکنش نشان داده و به وی عملکرد مقامهای ژاپن دوران استعمار را یادآور شدند که آنها چندین دهه پیش از جنگ دوم جهانی در سراسر منطقه پاسیفیک جنگهایی را برای فتوحات انجام دادند. در ۱۸۹۵ با پایان سلسله "چینگ" در چین، ژاپن تایوان را فتح کرد و این مبنایی برای ژاپن شد تا در سال ۱۹۴۱ به فیلیپین هم حمله کند.
ژائو لیجیان، سخنگوی وزارت خارجه چین گفت: برخی از سیاستمداران هنوز چشم طمع به تایوان دارند. چین امروز دیگر مانند قبل نیست. ما هرگز به کسی اجازه نمیدهیم تا از هر طریقی در مساله تایوان دخالت کند. کسی نباید خواسته و توانایی مردم چین را در دفاع از تمامیت ارضی و یکپارچگی قلمرویش زیر سوال ببرد و کم اهمیت جلوه دهد.
مقامهای چین مدعی مالکیت تمامیت ارضی تایوان از زمان سلطه بر آن در ۱۹۴۹ هستند اما پکن هرگز بر این جزیره حکمرانی نکرده است.
یاسوهیده ناکایاما، معاون وزیر دفاع ژاپن همین اواخر گفته بود: آنها تلاش میکنند تا تمامی جزایر تایوان را محاصره کنند. ما باید بیدار و هشیار باشیم.
آنچه دیگران می خوانند: