به گزارش تیتربرتر؛ وزرای خارجه قطر و فرانسه امروز (سه شنبه) در تماس تلفنی با یکدیگر درباره تحولات مربوط به توافق برجام و اهمیت گفتو گوی منطقهای با ایران رایزنی کردند.
تأکید وزرای خارجه قطر و فرانسه براهمیت توافق برجام و مذاکره منطقهای با ایران
«کاترین کولونا» وزیر امور خارجه فرانسه امروز با شیخ «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه قطر تماس تلفنی برقرار کرد.
در این تماس تلفنی، دو طرف علاوه بر بررسی تقویت روابط دوجانبه و تقویت همکاری در زمینه سرمایهگذاری بین دو کشور، تحولات مربوط به مذاکرات برجام را مورد بحث و گفت وگو قرار دادند.
به گزارش خبرگزاری دولتی قطر (قنا)، محمد بن عبدالرحمن و کاترین کولونا بر اهمیت گفتوگوی منطقهای با ایران و نزدیکی دیدگاهها بین طرفهای برجام تأکید کردند.
روسای دستگاه دیپلماسی قطر و فرانسه همچنین درباره آخرین تحولات مربوط به بحران اوکراین و اوضاع لیبی و لبنان رایزنی کردند.
سایت خبری میدل ایست نیوز نیز از قول یک منبع در وزارت خارجه قطر خبر داد که دوحه به عنوان محل برگزاری دور جدید مذاکرات هستهای ایران انتخاب شده است.
«جوزپ بورل» روز شنبه، در سفر به تهران ضمن اعلام ازسرگیری مذاکرات هستهای با ایران، گفت که دور تازه مذاکرات نه در وین که در یک کشور منطقه و به طور خاص در یک کشور شورای همکاری برگزار خواهد شد.
او گفت که این تصمیم برای آن گرفته شده که این مذاکرات در فرمت ایران و ۴+۱ و امریکا نیست.
سفارت آمریکا در دوحه نیز امروز در بیانیهای اعلام کرد که «رابرت مالی» نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران و «شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» معاون نخست وزیر و وزیر خارجه قطر در خصوص تلاشهای دیپلماتیک مشترک درباره ایران گفتوگو کردند.
اگر مذاکرات برجام حل نشود، پرونده ایران به شورای امنیت میرود؟
قاسم محبعلی گفت: اگر در سه ماه پیش رو مسئله برجام و همکاری ایران و آژانس مورد رضایت آژانس قرار نگیرد در گام بعدی که و در جلسات دورهای آژانس امکان دارد پرونده ایران به شورا امنیت فرستاده شود.
قاسم محبعلی،سفیر سابق ایران در انگلیس، درباره گامهای بعدی قطعنامه شورا حکام گفت: «اگر در سه ماه پیش رو مسئله برجام و همکاری ایران و آژانس مورد رضایت آژانس قرار نگیرد در گام بعدی که و در جلسات دورهای آژانس امکان دارد پرونده ایران به شورا امنیت فرستاده شود».
او در ادامه نسبت به اقدام ایران در مقابل این قطعنامه افزود: «منافع و مصلحت ما مشخص است.آنچه ایران را از خطر رفتن به شورا امنیت باز می دارد همکاری با آژانس است تا مطالبات آژانس برآورده شود ایران نیز فعالیت غیرصلح آمیز ندارد و منافع مردم ایران که در وضعیت سخت اقتصادی هستند هر اقدام دیگری باعث می شود که پرونده ایران به شورا امنیت برود و نه تنها تحریم ها ادامه یابد بلکه تحریم های گذشته نیز برگردد و وضعیت را برای ایران وخیم تر کند لذا بنظر می رسد اقدام عاقلانه و متناسب با منافع ملی این است که ایران با آژانس وارد مذاکره شود و تا خطر رفتن پرونده ایران به شورا امنیت رفع شود هر اقدام دیگری چیزی را حل نمی کند و نتیجه ای در بر ندارد جز اینکه شرایط را سخت تر می کند».
محبعلی در پایان درباره احتمال بازگشت به مذاکرات برجام گفت: «نهایتا باید بین ایران و آمریکا و 5+1 توافقی صورت بگیرد یا برجام احیا شود وگرنه این داستان ادامه خواهد داشت.تا کجا مشخص نیست اما به هر حال وضعیت به همین شکل ادامه می یابد و روابط خارجی ایران به سمت عادی شدن نخواهد شد.برای برجام نیز جایگزینی وجود ندارد مگر اینکه بخواهیم به سمت بحران حرکت کنیم».
مطالب مرتبط:
خطراتی روبروی احیای برجام
احمد زیدآبادی در روزنامه اعتماد نوشت:توافقنامه برجام در صورت احیای آن، فضای حاکم بر کشور را تغییر میدهد؛ بهطوری که به عنوان یک پیششرط ضروری، میتوان آن را نقطه آغازِ حرکت در جهت حل معضلات بنیانی جامعه ایرانی تلقی کرد.
با این همه، احیای برجام اگر با یک استراتژی مدون و تازه همراه نباشد، فقط به صورت یک مسکن زودگذر عمل میکند و اثر خود را به سرعت ازدست میدهد.
از این رو احیای برجام با توجه به نفوذ و قدرت دشمنان این توافق، مخاطراتی در بطن خود دارد که اگر پیشاپیش نسبت به آنها هشدار داده نشود، چه بسا به حل بحرانهای کشور یاری نرساند و بعد از چند ماه، داستان همیشگی از سر گرفته شود.
نخستین خطر احیای برجام این است که مخالفان این توافق درصدد برآیند تا نشان دهند که پذیرش توافقنامه، زمینهساز هیچ نوع تغییر و تحولی در کشور نشده و نخواهد شد و اوضاع طبق روال گذشته ادامه خواهد داشت.
بر این اساس، این نیروها ممکن است برای نمایش قدرتِ خود، در حوزه خارجی ماجرایی را آغاز کنند که تمام آثار اقتصادی احیای برجام را خنثی کند و تشنج در روابط خارجی کشور را از بحث هستهای به موضوعی دیگر منتقل سازد. چنین تحرکاتی به واقع بازگشت به نقطه صفر است.
این نیروها همینطور ممکن است در صحنه داخلی، فشارهای فرهنگی و اجتماعی را علیه مردم عادی تشدید کنند تا امید آنان نسبت به ایجاد تحولی تازه در کشور به یأس تبدیل شود و احیای برجام نزد آنان را امری منفی جلوه دهد.
خطر دوم این است که دولت پس از دسترسی به منابع ارزی لازم، از کار سخت و دشوارِ اصلاح ساختار اقتصادی کشور به کلی صرفنظر کند و برای جلب نظرِ برخی اقشار و همینطور رهایی از فشار مخالفان اصلاحات اقتصادی، سیاست پولپاشی در سطح جامعه را در پیش گیرد؛ یعنی همان کاری که محمود احمدینژاد در دوران برخورداری دولتش از انبوه دلارهای نفتی کرد و علاوه بر ریخت و پاش پولی و هدر دادن منابع، زمینهساز گسترش فسادی بیسابقه در همه زمینههای بروکراتیک و سیاسی و اجتماعی شد. این در واقع تهدید بسیار بزرگی است که لازم است اقتصاددانان آگاه و دلسوز از هماکنون نسبت به عواقب آن هشدار دهند.
خطر سوم احیای برجام این است که دسترسی به داراییهای بلوکه شده و ارز ناشی از صدور نفت گرانقیمت، حکومت را به فکر حکمرانی کاملا اقتدارگرایانه و احساس بینیازی از مشارکت سیاسی طبقات گوناگون اجتماعی و به خصوص بیتحملی در برابر انتقادهای روشنفکران و فعالان سیاسی بیندازد و در برابر هر سطح از نقد و مخالفت، سیاست مشتآهنین در پیش گیرد.
این سه خطر بزرگ میتواند احیای برجام را نه فقط بیاثر کند بلکه حامیان این اقدام را از کرده خود پشیمان سازد!
این همه در حالی است که شرایط کشور به جایی رسیده است که بدون احیای برجام، اقتصاد و جامعه ایران سامان نخواهد گرفت و با تهدیدهای تاریخی روبهرو خواهد شد.
بدینترتیب، احیای برجام ضمن آنکه ضرورتی حیاتی است، مخاطرهآمیز هم هست. کارِ اهل نظر و دانش و سیاست این است که در کنار حمایت از احیای برجام، نسبت به مخاطرات آن نیز پس از امضای دوباره آن هوشیار باشند و برای پیشگیری از خطرات مذکور به وظیفه ملی خود عمل کنند.
چنانچه احیای احتمالی برجام در مسیر آینده خود، ازمخاطرات سهگانه فوق در امان بماند، عبور از بحرانهای جاری و گشایش صفحه تازهای در حیات ایران زمین دور از انتظار نخواهد بود.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: علی اکبر رضایی