پنج شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۴

ماجرای اخراج نعمت احمدی از دانشگاه آزاد

ماجرای اخراج نعمت احمدی از دانشگاه آزاد
نعمت احمدی از دانشگاه آزاد اخراج شد.

به گزارش تیتربرتر؛ عضو هیات علمی دانشگاه گفت که ابتدا حقوقم را قطع کردند و پس از آن اعلام کردند که دانشگاه نمی‌تواند با من ادامه همکاری دهد.

جزئیات اخراج نعمت احمدی از دانشگاه آزاد

جزئیات اخراج نعمت احمدی از دانشگاه آزاد
جزئیات اخراج نعمت احمدی از دانشگاه آزاد

 

نعمت احمدی استاد و عضو هیات علمی واحد مرکز دانشگاه آزاد اسلامی، از این دانشگاه اخراج شده است.

 احمدی گفته است که با امضای سرپرست معاونت امور آموزشی این دانشگاه، او از دانشگاه اخراج شده است.

این عضو هیات علمی دانشگاه در رابطه با این خبر گفت که ابتدا حقوقم را قطع کردند و پس از آن اعلام کردند که دانشگاه نمی‌تواند با من ادامه همکاری دهد.

ماجرای اخراج از کجا شروع شد؟

 هفته گذشته فیاض زاهد (استاد تاریخ دانشگاه آزاد تهران مرکز) با انتشار یادداشتی در روزنامه اعتماد از بازنشستگی اجباری وکیل نعمت احمدی از کرسی تدریس گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی(واحد تهران مرکزی) خبر داده بود.

وگیل نعمت احمدی متقابلا با انتشار یادداشتی در روزنامه اعتماد با انتشار متن نامه اخراجش، نسبت به عملکرد مسئولین دانشگاه آزاد انتقاد کرد و نوشت: کسانی که امروز اداره امور دانشگاه را برعهده دارند جزو خانواده دانشگاه آزاد نیستند.

وکیل نعمت اله احمدی نوشت:

دوست و همکار حالا دیگر باید گفت – سابقم- آقای دکتر فیاض زاهد که خود مظهر دانش و در زمانه عسرت و تنگی رفاقت نماد بی‌بدیلی است از دوستی، خطر کرد و در نوشته‌ای که باید جزو اخوانیاتش خواند از بازنشستگی اجباری اینجانب در گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز یاد کرده است.

مطالب مرتبط:

متن نامه اخراج دکتر نعمت احمدی

متن نامه اخراج دکتر نعمت احمدی
متن نامه اخراج دکتر نعمت احمدی

 

ابتدا باید عرض کنم، جناب دکتر زاهد، بازنشستگی از هر نوعش ولو اجباری در کار نیست بلکه اخراج دستوری شدم. در نامه شماره ۱۲۹۳۳۴/۱۳۰ مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۱۱ که به امضای سرپرست معاونت امور آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی به ریاست محترم دانشکده ادبیات رسیده است. حکایت چیز دیگری است.

با سلام، احتراماً؛ به استناد به نامه شماره ۵۹۲۳/۹/۱۴۰۰ مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۷ رییس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و واحد مرکزی درخصوص آقای دکتر نعمت‌اله احمدی نسب عضو هیات علمی تمام وقت آن دانشکده با ادامه همکاری نامبرده از تاریخ ۱۴۰۰/۱۲/۷ مخالفت به عمل آمده است.

لذا بر همین اساس با ایشان از نیم سال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۱ – ۱۴۰۰ قطع همکاری می‌شود، مراتب جهت صدور و دستور مقتضی ایفاد می‌گردد.

 ابتدا حقوقم را قطع کردند اما… بنا ندارم به مقررات و آیین‌نامه‌های مربوطه که طی چند ماه در زمانه ریاست آقای دکتر میرزاده گروهی از حقوقدانان که نگارنده نیز جزو آنان بودم منقح و یکپارچه نمودیم اشاره کنم،

با اخراج من، استاد جانشین در وسط ترم چه کسی است؟

لزومی به بیان درستی یا نادرستی چنین دستوری نمی‌بینم که خود گویاست در نیمه ترم دانشگاهی که چندین جلسه بعد از عدم تشکیل کلاس‌ها به علت شرایط ویژه کرونایی، دروس عمدتا اختصاصی اینجانب، خصوصا در دوره دکتری تشکیل شده بود و دانشجویان مشغول تحقیق و تنظیم مقاله بودند بدون تعیین استاد جایگزین که بتواند دروس ارایه شده توسط من را تدریس کند

هر چند دانشگاه آزاد در قوطی خود صدها دکتر و پسا دکتری دارد که به یک اشاره جلوی کلاس صف می‌کشند هر چند تدریس دروس تاریخ برخلاف دیگر دروس علوم انسانی که به یک کتاب پیرامون سرفصل‌ها نیاز دارند به منابع و اطلاعات بسیاری نیاز دارد و مدرس تاریخ باید مسلط بر تاریخ ایران و جهان از سپیده دم تاریخ تا امروز باشد و با تحلیل عالمانه خود به کلاس جاذبه‌ای ببخشد تا در زمانه مدرک‌گرایی رغبتی به آموختن هم ایجاد کند، راهکاری پیش‌پای دانشکده و مدیر گروه نگذاشتند که با اخراج من، استاد جانشین در وسط ترم چه کسی است؟

کلاس‌ها را ادامه دادم بدون اینکه ارتباط مالی من با دانشگاه روشن باشد

 دانشجویانی که با من پایان‌نامه و رساله فوق لیسانس و دکتری دارند چه وضعی دارند؟ کلاس‌ها را ادامه دادم بدون اینکه ارتباط مالی من با دانشگاه روشن باشد هر چند دانشگاه آزاد مدیون‌ترین نهاد و سازمان حداقل به اساتید خود می‌باشد. صدها رساله و پایان‌نامه را در طول سالیانی که با دانشگاه همکاری داشتم به پایان بردم با اینکه دانشگاه از دانشجویان نقدا هزینه رساله و پایان‌نامه را می‌گیرد کدام استاد است که با وی تصفیه حسابی در این مورد صورت گرفته باشد؟ مسوولان دانشگاه بدانند این حق‌الناس است که بر گردن شماست.

به مرحوم رفسنجانی گفتم نگذارید دانشگاه آزاد به سرنوشت نظامیه‌ها گرفتار شود

کسانی که امروز اداره امور دانشگاه را برعهده دارند جزو خانواده دانشگاه آزاد نیستند اگر در دانشگاه دیگری مشغول نباشند که هستند تا دیروز از مخالفین دانشگاه آزاد بودند، خدا رحمت کند آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را یک روز به ایشان گفتم، خداوند برکت تشکیل و گسترش دانشگاه آزاد را نصیب شما کرد از همه اقدامات امیرکبیر امروزه به دارالفنونش می‌بالیم از همه تاثیر خواجه نظام‌الملک طوسی در دوره طولانی صدارتش در سلسله بیابانگرد سلجوقی که مرزهایش را از حلب تا کاشغر گسترش داد از نظامیه‌اش یاد می‌کنیم، نگذارید دانشگاه آزاد به سرنوشت نظامیه‌ها گرفتار شود.

بگذارید در دانشگاهی که به نام شما شناخته می‌شود و خوشبختانه گسترش هم پیدا کرده است، علم و دانش به معنای دانشگاهی آن تدریس شود، می‌دانید نظامیه‌ها با آن همه عظمت و گسترش در کل بلاد اسلامی از هرات تا بغداد، از نیشابور تا بلخ، از آمل تا قاهره تنها تا سال ۶۵۶ که بغداد فتح شد پاییدند، مدارسی که در ادامه نهضت علمی اسلامی در پی نهضت ترجمه گسترش یافتند و بزرگانی مانند شیخ شهاب سهروردی، ابن جوزی، ابواسحاق شیرازی، سعدی شیرازی و امام محمد غزالی و ده‌ها نام بزرگ دیگر جزو مدرسان و شاگردان آن بودند به علت تنگ نظری اساتید و گردانندگان آن هر چند در آغاز باعث رونق علوم و تداوم آن شدند در ادامه موجبات افول سر‌زندگی در جامعه گردیدند و زنگ پایان عصر تمدن اسلامی را به صدا درآوردند که با جدال بین اشاعره و معتزله زمینه انحطاط هر چه بیشتر فراهم شد

با عذرخواهی از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی خواستم که سرنوشت دانشگاه آزاد را به علم گره بزند و لاغیر و در مقابل از مدرسه الازهر یاد کردم که در سال ۳۶۱ هجری قمری، در ابتدا به عنوان مسجد و در ادامه به عنوان مدرسه تشکیل و اولین نماز جمعه در رمضان همان سال در آن برگزار شد هر چند در آغاز الازهر برای آموزش مسائل و علومی که فرقه اسماعیلیه موافق آن بود تدریس می‌شد اما بعد از فتح مصر به وسیله صلاح‌الدین ایوبی تبدیل به مدرسه‌ای شد که درهای آن برای تمامی طالبین علم در سراسر جهان اسلام باز شد و طلاب و مدرسان هنگام تحصیل و تدریس مسکن و ماهیانه‌ای به جهت گذران زندگی از موقوفاف مدرسه دریافت می‌داشتند که در بی‌نیازی به علوم مورد تدریس در مدرسه بپردازند

نظامیه‌ها علی‌رغم گسترش اولیه خود دویست سالی پیش نپاییدند اما الازهر بیش از هزار سال است که مرکز تدریس و تحقیق علوم اسلامی است.

کتابخانه‌ای با بیش از ۱۵ هزار جلد کتاب را وقف استفاده دانشجویان کردم
دانشگاه آزاد با تاسف از عنوان آزادی در نام خود برداشتی دیگرگون دارد، حقوق پرسنل و اساتید این دانشگاه یا دیگر دانشگاه‌ها فرق دارد و چیزی زیر خط فقر است، حقوق اولیه اساتید که راهنمایی و مشاوره و داوری رساله و پایان‌نامه‌ها را برعهده دارند و از دانشجویان نقد دریافت می‌کنند به اساتید پرداخت نمی‌شود. همین یک فقره برخورد با من، از سال‌های آغازین دانشگاه آزاد با آن همکاری دارم سال‌ها به عنوان استاد مدعو و حق‌التدریسی و سپس عضو هیات علمی تمام وقت، در همه این سال‌ها کسورات قانونی  را؟؟!!! قبل پرداخت از دستمزد و حقوقم برداشت نمودند، پولی که حق‌الناس است و باید پرداخت شود را نمی‌پردازند

در میان مشاغلی که دارم، وکالت و کشاورزی به اصطلاح نون‌دونی من است و روزنامه‌نگاری و تدریس کار دل است، شهادت می‌دهم یک جلسه بله یک جلسه؟ بدون مطالعه مطلب یا مطالب تازه سر کلاس نرفتم کتابخانه‌ای با بیش از ۱۵ هزار جلد کتاب را وقف دانشجویان کردم با فضای مناسب برای مطالعه، قبل از ظهور علامه گوگل و ویکی پدیا، از معدود مراجع و محل مراجعه دانشجویان بود و امروزه هم هست. بیش از ۳۰ سال در دانشگاه آزاد به گفته سعدی مراوده!! داشتم.

سوالم این است به چه دلیل در پشت درهای بسته…
هیچ شغلی را مانند معلمی نمی‌دانم و کافی است از دانشجویانم و کسانی که در طول این سال‌ها فارغ‌التحصیل شدند و هم‌اکنون در مصادر مهم مشغول به کار می‌باشند از کلاس‌داری من سوال شود، استاندارد کلاس‌هایم از سطح کلاس‌هایی که در دانشگاه آزاد برگزار می‌شود، بالاتر است. خواسته‌ای ندارم، سوالم این است به چه دلیل در پشت درهای بسته در جلسه مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۷ بدون اینکه استاد جانشینی معرفی کنند و مهم‌تر از آن دلیلی مبنی بر اخراج اعلام کنند، دستور جلسه را خطاب به رییس دانشکده اعلام داشتند

آقایان مسوولان دانشگاه آزاد، کسوراتی که طی سال‌ها از حقوق اینجانب کسر کردید بر ذمه شماست، حقوق اساتید که در تنگنای مالی آنان را مجبور به همکاری با حداقل حقوق می‌نمایید، سنواتی که پرداخت نمی‌کنید، دستمزد اساتید برای رساله و پایان‌نامه‌هایی که از دانشجو می‌گیرید و به استادان پرداخت نمی‌کنید، خدایی هست، قیامتی هست، یوم‌الحسابی هست، باور دارم دانشگاه آزاد هم به دست اهلش می‌افتد و کسانی که در کارنامه خود مخالفت و مخالف‌خوانی با دانشگاه آزاد برعهده گرفته‌اند باید پاسخگو باشند، روزی که صاحبان اصلی دانشگاه هروله‌کنان به خانه خود بازخواهند گشت.

آنچه دیگران می خوانند:

گردآورنده: علیرضا یوسفی