به گزارش تیتربرتر؛ بازار سرمایه هفته گذشته را در شرایطی سپری کرد که هم از فشار صفهای فروش تا حدودی کاسته شد و هم شاخص کل پس از روزها و هفتههای متوالی مثبت شد. اما از ابتدای هفته جاری نمادهای بورس یکی پس از دیگری با صفهای فروش سنگین مواجه شدهاند و نوسان شاخص بورس پیرامون مرز ۲/ ۱میلیون واحدی همچنان ادامه دارد.
افق نامعلوم بورس
اینطور که بهنظر میآید در سایه ابهامات متعدد سیاسی، اقتصادی و ساختاری اینبار بورس با چالش جدیتری برای بازگشتن به روند صعودی روبهرو است.
در حالی که انتظار میرفت بازار سهام حداقل در کوتاهمدت شاهد بازگشت نسبی رونق به تالارهای بورس و فرابورس باشد، در معاملات نخستین روز از هفته جاری، شاخص بورس باز هم رکوردی منفی را ثبت کرد. به نظر میآید که بی اثر شدن طرحهای ارائه شده برای بازار سهام در شرایط فعلی تحت تاثیر تکراری شدن این گفتهها و تجربه عملی بیسرانجام ماندن آن باشد.
آنطور که به نظر میآید عقبگرد ۹ ماهه قیمت دلار به کانال ۲۲۹۰۰ تومان در زمان معاملات بورسی و بلاتکلیف بودن بازار در مواجهه با مشخص نبودن آینده برجام، انتخابات ریاست جمهوری و تنشهای منطقهای در کنار رغبت کم و ناتوانی احتمالی حقوقیها به خرید بیشتر سهام، بازار سرمایه را با افقی نامعلوم مواجه کرده است. بیشترین ریزش شاخص کل بورس از تاریخ ۱۸ بهمن سال گذشته؛ این عنوانی است که نماگر اصلی بازار سهام روز شنبه برای خود دست و پا کرد و این روند امروز نیز ادامه دارد.
مطالب مرتبط:
کمبود نقدینگی بلای جان بازار بورس
علی اسلامی بیدگلی کارشناس بازار سرمایه معتقد است؛ بازار سرمایه در ایران دچار کمبود نقدینگی شده است. با این توضیح که در سال گذشته تعداد زیادی از مردم پولهایشان را وارد بازار سرمایه کردند و سهام دولتی و شرکتی یا سهام عدالت خریداری کردند. حال در شرایط کنونی وضعیت بازار منفی شده است و همین شرایط باعث شده تا بسیاری از سهامداران بخواهند سهمشان را بفروشند در حالی که پولی وجود ندارد که اینها خریداری شوند. این موضوع بدان معناست که ما با کمبود نقدینگی روبهرو هستیم. پس اگر فرض کنیم که دامنه نوسان هم باز شود بازهم در این شرایط نمیتواند مؤثر باشد.
نمونه آن سهام سیمانی بود که ۴۰ درصد افزایش قیمت داشت اما وقتی دامنه را باز کرد ۲۰ تا ۷۰ درصد کاهش قیمت داشت. یا اینکه الان شرکتی ۲۸ درصد رشد فروش داشته است اما بازگشایی آن را که اعلام میکنند یکدفعه ۴۰ درصد افت میکند که دلیل عمده آن را میتوان در کمبود نقدینگی دید.در واقع سرمایهها از دست مردم خارج شده و پولی نیست که خریداری کنند.
حال با بررسی وضعیت کنونی بازار سرمایه باید گفت بزرگترین مشکل را باید در دو عامل جست و جو کرد. یکی کمبود نقدینگی و دیگری عدم امید به آینده است. برخی مدیران نسبت به بازار بیتفاوت شدهاند و نسبت به اتفاقات بورس عکسالعملی نشان نمیدهند. همچنین کشور در ماههای آینده انتخابات و جریان تغییر دولت را پیش رو دارد.
علاوه برآن مسأله مذاکرات برجامی هم مشخص نیست چه آیندهای پیش رو دارد. در مجموع همه اینها باعث شده شرکتی که پارسال ۱۰۰ تومان سود میداده و سود قابل توجهی برای خودش باقی میماند اما همان شرکت الان دو برابر سود میدهد اما خودش از این مقدار سود بهرهای نمیبرد.
این موضوع نشان دهنده این است که امید از بازار گرفته شده است. ما در سال جهش تولید هم هستیم اما متأسفانه هیچ مصوبه یا کمکی به شرکتهای تولیدی انجام نشده است. معافیتهای مالیاتی و بالا بودن بهره بانکها هم به قوت خود باقیست.
دامنه نوسان یک محدودیت بزرگ برای بورس
سید مصطفی صفاری کارشناس بازار سرمایه معتقد است: وضعیتی که در حال حاضر بازار سرمایه با آن روبهرو است ناشی از کاهش انتظارات تورمی و کاهش انتظارات ناشی از افت نرخ ارز و ارزش پول ملی است. بازار سرمایه در سال گذشته با حجم بالایی از منابع ورودی مواجه شده و عدم تکاپوی عرضه در مقابل تقاضا و متورم شدن قیمتها بواسطه هجوم سرمایهگذاران مبنی بر پوشش سرمایهگذاریهایشان در مقابل انتظارات است.
این اتفاقی بود که در سایر بازارهای کشور هم رخ داد مانند اتفاقی که در بازار کالاهای اساسی و در حوزه مسکن هم تکرار شد.البته به نظر میرسد امسال با کنترل بیشتر تورم مواجه باشیم و البته شرایط ناامن سال گذشته را تجربه نکنیم. همچنین با توجه به اینکه نرخ ارز هم به ثبات نسبی رسیده است و در برخی از آنها کارشناسان معتقد هستند که قیمتها ممکن است کمتر هم شود درنتیجه همان دسته از سرمایهگذاران تصمیم به نقد کردن داراییهایشان گرفتهاند.
در نتیجه ما با شرکت قابل توجهی عرضه مواجه شدهایم که در مقابل آن تقاضای قابل توجهی وجود نداشته است و این خود روند کاهشی قیمت سهام را ایجاد میکند. با این توضیحات وقتی به قیمتهای سهام مراجعه میکنیم به این نتیجه میرسیم که تقریباً یک وضعیت برعکس سال ۹۹ را تجربه میکنیم.در سال گذشته شاهد افزایش قابل توجه سهام بودهایم و بعضاً برخی شرکتها از ارزشهای واقعیشان هم فراتر رفتند تا اینکه در یک وضعیت برعکس قرار گرفتیم و اکنون بسیاری از شرکتها قیمتهای جاریشان کمتر از ارزشهای واقعی است.
متأسفانه فرهنگسازی درستی در بازار سرمایه وجود ندارد. سرمایهگذاران عادی ما که با فرهنگ سرمایهگذاری آشنا نیستند با چنین اتفاقهایی متزلزل میشوند و بارها و بارها کارشناسان مختلف به مردم توصیه کردهاند که بهصورت غیر مستقیم وارد بازار شوند اما صدای کارشناسان رسا نبود بلکه باید سازمان بورس این اطلاعرسانی را برای مردم انجام میداد.
فلسفه وجودی دامنه نوسان نیز خود دچار نقد است بهدلیل اینکه بازار سرمایه عمق ندارد و همچنین ارکان بازار سرمایه تواناییهای مالی بسیاری ندارند متأسفانه محدودیت دامنه نوسان در این بازار وجود دارد و همین محدودیت دامنه نوسان یک محدودیت بزرگ برای بازار محسوب میشود.
تأثیر روانی افت نرخ ارز بر بازار سرمایه
نرخ ارز به عنوان یکی از متغیرهای بسیار اثرگذار بر بازار سرمایه طی روز گذشته توانست اثر روانی قابل توجهی بر بازار سرمایه بگذارد.
در این روز قیمت دلار آمریکا برای نخستین بار از تاریخ سوم شهریور سال گذشته در ساعات معاملاتی بازار سهام وارد کانال ۲۲ هزار و ۹۰۰ تومان شد. اینطور که به نظر میرسد در مواجهه افت بیسابقه قیمت دلار نسبت به مدت یاد شده فعالان بازار بیم بیشتری را در مواجهه با کاهش ارزش ریالی تولید و فروش شرکتها از خود به نمایش گذاشتهاند.
همین امر سبب شده تا به دلیل عرضه قابلتوجه ارز در بازار مربوطه بخشی از فعالان بازارسهام بیش از پیش نسبت به افت بهای ارز و بهتبع آن کاهش ارزش سهام در روزهای پیش رو حساس باشند.
اما اگر از نرخ دلار و مصائبی که از جانب سیاستگذار به بازار سرمایه تحمیل شده بگذریم، به نظر میآید که فعالان بازار این روزها توجه بیشتری نسبت به اخبار سیاسی نشان میدهند و به دقت این اخبار را تعقیب میکنند. روز گذشته نیز خبر انفجار پالایشگاه حیفا در کنار انفجارهای اخیر در فلسطین اشغالی توانست توجهها را مجددا به تنش میان ایران و اسرائیل و تاثیر آن بر مذاکرات برجام جلب کند.
این رویداد و اتفاقاتی از این قبیل اگرچه اثر مستقیمی بر بازار سهام ندارد با این حال میتواند به طور ضمنی بر تصمیمات فعالان بازار اثر بگذارد.
آنچه دیگران میخوانند:
گردآونده: الهام خلیلی خو