به گزارش تیتربرتر؛ این روزها سریالی با نام سیاوش از شبکه خانگی پخش می شود و در همین ابتدای کار نقدهای بسیاری به این سریال و داستان و بازی ها و ... وارد است اما در یک مطلب خواندنی به انتخاب میلاد کی مرام برای ایفای نقش یک کشتی گیر حر فه ای بسیار نقد شده است.
لازم است بدانید؛ سریال سیاوش بعد از توزیع سریال های ملکه گدایان و قورباغه با حضور چهره های مطرح هنری از 10 بهمن ماه آغاز شده و تاکنون چهار قسمت از این سریال در ژانر درام و اجتماعی به نویسندگی پویا سعیدی، کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه کنندگی مهدی یاری وارد شبکه خانگی شده است.
سیاوش سریالی ملودرام با رگههای تند نقد اجتماعی است که با لوکیشنهایی در کف جنوب شهر تهران تولید شده است. در خلاصه داستان این سریال آمده است: «حاضری برای حمایت از خانوادهات چی کار کنی؟ اگه مجبور بشی دیگه عضوی از خانواده هم نباشی، کار درست رو انجام میدی یا منتظر میشی که نابود بشن؟»
نقد و بررسی سریال سیاوش
سیاوش با گذشت چهارمین قسمتش هنوز هم نتوانسته است روایتی را مطرح کند که جذابیت لازم را برای مخاطبان داشته باشد تا هر هفته آن را دنبال کنند. با وجود پتانسیلی که در برخی موارد موجود در سریال سیاوش دیده میشود؛ اما هنوز مهمترین مورد که همان روایت داستان باشد، دچار لکنت است. باید دید که این خلل تا چند قسمت ادامه خواهد یافت و آیا سیاوش میتواند همین مخاطبانش را نیز برای خود نگه دارد یا خیر...
این سریال به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه کنندگی مهدی و صادق یاری که پس از موفقیت در سریال ممنوعه به شهرت رسیدن این بار در این ملودرام اجتماعی سعی در کسب همان میزان موفقیت و یا شاید بیش تر را دارند.
سریال با فیلمبرداری لوکیشن هایی از جنوب شهر تهران آغاز و بدون هیچ حاشیه ای وارد زندگی بچه های جنوب شهر می شود. کاراکتر اصلی فیلم که کشتی گیری به نام سیاوش ساقی (میلاد کی مرام ) است که قهرمان کشتی جهانه و استایل و طرز صحبت کردنش بسیار شبیه به بچه های جنوب شهر است اما فیزیک این بازیگر با اینکه خیلی سعی شده که به عنوان یک ورزشکار نشان داده شود خیلی شبیه به کشتی گیرها نیست و میلاد کی مرام باید برای ایفای نقشش وزن زیادی را از دست می داد!
علی نامجو در روزنامه همدلی نوشت: قبل از اینکه به ایرادهای فیلمنامه پادرهوای سیاوش بپردازیم، بهتر است با نمای اولی که مخاطب در خانه این سریال را آغاز میکند، شروع کنیم. این آقا که مثلاً کشتیگیر حاضر در اردوی تیم ملی است، با یک ریش کلهقندی سرش را فرو کرده در کاسه روشویی سالن تمرین در اردو. انگار یک نفر دارد برایش میشمارد، اما خیلی کندتر از گذر ثانیهها. بعد از یک پیام بازی با گوشی تلفن و یک مکالمه کوتاه، انگار مربی اردو صدایش میزند که آقاسیاوش همه معطل شما هستیم. نمیآی؟ او هم دستش را روی سر میگذارد، کلاه هودیاش را بالا میآورد و با چهرهای که در تاریکی سالن تمرین چندان مشخص نیست و در حالیکه ظاهراً دارد مچ دستانش را گرم میکند، پایش را میگذارد روی تشک تمرین. تا اینجای سریال قابلدیدن است، چون هنوز چیزی وجود ندارد.
از این لحظه به بعد کمدی ناخواسته سروش محمدزاده که ظاهراً بنا بوده درامی اجتماعی باشد، آغاز میشود. از لحظه حضور کیمرام با دوبنده کشتی، فیلم دیگر حتی قابلدیدن هم نیست. بالا کشیدن دوبنده از سوی کاراکتر سیاوش دقیقاً همزمان است با ناامیدی بینندهای که یا کشیگیر بوده، یا در خانواده یک کشتیگیر داشته یا از تلویزیون کشتی تماشا کرده است. یک بدن آبدار و در اصطلاح لش پیش چشم شماست و به شما میخواهند القا کنند که این بازیگر، دارد نقش یک قهرمان را بازی میکند که قرار است چند روز دیگر برود روی تشک مسابقههای جهانی. جالب این است که مربی این کشتیگیر هم که روی سکوی تماشاگران نشسته تا مسابقه درون اردویی شاگردش را نظاره کند، یک ریش کلهقندی دارد بهقاعده همان شاگرد. من لااقل به یاد ندارم آخرین باری که یکی از کشتیگیران ملیپوش یا غیرملیپوش ایرانی را روی تشک کشتی با ریش دیدهام کی بوده؟
در ادامه گلاویز شدن دو حریف هم خیلی جالب است. ما در افتتاحیه سریال قرار داریم و بناست آقای کارگردان همه هنر خودش را برای همراه کردن ما با اثرش به کار بگیرد. بعد از یک درگیری خندهدار که حاصل واکنش سیاوش است، از برخورد آرنج حریف با گیجگاهش، او را به کنار تشک میکشند تا دعوا تمام شود. مربی از روی سکو به پایین میپرد و بعد از بهاصطلاح انگیزه دادن به شاگردش او را روانه میدان میکند و ناگهان یک صحنه خندهدار دیگر هم در این درام پیشروی ما قرار میگیرد. سیاوش که ظاهراً قرار بوده غیرتی بشود، دست میاندازد زیر کتف راست حریف و سروسینه او را بالا میآورد. بعد هم دست چپ او را زیر کتف خودش میزند. موقعیت برای اینکه حریف روبهرو با یک فتح پا یا حتی پلنگشکن دمار از روزگار کاراکتر اصلی دربیاورد فراهم است، اما حریف مثل چوب خشک در اردوی تیم ملی مثل آدمهای مست روی تشک تلوتلو میخورد تا سیاوش کارتونی سریال مثلاً یک فن در مایه پیچ کمر و سوبلست به او میزند و حریف را همانجا به تشک میدوزد؛ درگیری روی تشک به این مسخرگی و خندهداری حتی در مرور فن در سطح شهر هم اتفاق نمیافتد، دیگر مسابقه درون اردویی تیم ملی کشتی آزاد بماند. گرهافکنی سریال هم در همان لحظههای ابتدایی رخ میدهد و البته خیلی ناپخته و دمدستی است.
اینجا فعلاً فرصت برای پرداختن به ادامه کار نیست، اما فقط میشود از گریمور این سریال هم بابت نشاندن خنده روی لبهای ما در این روزهای غمبار تشکر کرد. او گوشهایی برای کشتیگیرهای سریال ساخته که اگر بخواهم مؤدب باشم با چشمپوشی خمیری است. اینطور نمیشود قهرمان ساخت. باور کنید. خوب بود هم روی گریم دقت بیشتری میشد و هم در نماهای بسته کشتی اگر اصرار داشتند کیمرام رل اصلی را بازی کند، چهره او به تصویر کشیده شود و در نماهای دورتر واقعاً یک کشتیگیر حضور پیدا کند. در پایان این نوشته، این سریال را ضعیفترین سریال نمایش خانگی تا امروز میدانم؛ حتی از «دل» و «مانکن» هم بدتر.
مطالب مرتبط:
نگاهی به قسمت چهارم سیاوش
قسمت چهارم سریال سیاوش به کارگردانی سروش محمد زاده و تهیهکنندگی مهدی یاری روز جمعه ۱ اسفند ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «صابر میخواهد با وجود مخالفت همسر سابقش، پوران بچهاش را برگرداند. سیاوش نیز موفق میشود مارال را پیدا کند. اما اتفاقات غیر منتظرهای در راه است.»
در این قسمت سیاوش که مارال را پیدا کرده است، موفق میشود او را از جایی که بود، آزاد کند و با خودش به تهران بیاورد. سیاوش به شوق دیدار با مرجان برمیگردد؛ اما با خبر درگذشت او مواجه میشود. او که نمیتواند این خبر را باور کند، بیاختیار به خانه آنها میرود؛ اما ظاهراً واقعیت همین است.
صابر برای همسر سابقش پیام میگذارد و او را تهدید میکند تا زودتر دخترش را برگرداند؛ اما پوران هم قرار نیست مانند گذشتهاش از صابر بترسد. پوران به خانه خانواده صابر میآید و آنها در آنجا با هم روبرو میشوند؛ ولی هیچکدام نمیخواهند کوتاه بیایند.
در این قسمت معلوم میشود همه ماجرای رفتن مارال و پیدا شدن و برگرداندنش نقشه قبلی نصرت و مارال بود و اصلاً آدمربایی مطرح نبوده است. این ماجرا برای خود کسانی که این نقشه را کشیدهاند، تازگی دارد و خیلی عجیب است که موضوع برای سیاوش مثل جابجایی یک بار ساده است.
برای سیاوش نه سوال است که موضوع چیست و نه از مواجه شدن با شرایط مارال متعجب میشود. با این فرض که تمام فکر سیاوش درگیر مرجان است، شاید با سختی بتوان قبول کرد که بدون سوال و، چون و چرا کار را انجام بدهد. اینکه او بعد از انجام کار و بعد از صحبت با مارال بیخیال برای خودش در جنگل مینشیند و دیگران باید او را صدا بزنند تا برگردند، چگونه میتوان توجبح کرد؟
سیاوش به سبک فیلمهای جاسوسی از پشت به یکی از گروگانگیران حمله میکند و با یک حرکت که روی گردنش انجام میدهد، او را نقش بر زمین میکند. جدای اینکه اصلاً چنین چیزی در واقعیت ممکن است یا خیر، میتوان این سوال را مطرح کرد که سیاوش این کار را از کجا یاد گرفته است؟ او کشتیگیر است یا جاسوس و گنگستر؟ به زور بازوی او شکی نیست؛ اما کاری که او میکند، نیازمند مهارتی است که نه در تشک کشتی کسب میشود و نه اشرار هممحلی او میتوانند او را برای این کار آماده کنند؛ بنابراین واقعاً سیاوش کیست؟
بازیگران سریال سیاوش
میلاد کیمرام، رضا کیانیان، مجید صالحی ، ترلان پروانه، سوگل خلیق، گیتی قاسمی، خسرو شهراز، امیر جعفری، محمدرضا صولتی، ناهید مسلمی، مهدخت مولایی، محمد ولی زادگان، مهدی حسینی نیا، علی عامل هاشمی، مرجان اتفاقیان، الهام جدی، مرجان قمری و رویا جاویدنیا از بازیگران این سریال هستند.
همچنین نیکی کریمی قرار بود در این پروژه همکاری کند اما از همکاری با این سریال انصراف داده است.
زمان پخش سریال سیاوش
سریال سیاوش جدیدترین ساخته سروش محمدزاده هر هفته روز جمعه از طریق پلتفرم اختصاصی نماوا پخش میشود.
سریال سیاوش از کمپانی سرورسانه پارسیان پخش می شود.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: الهام خلیلی خو