دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
جزییاتی از نخستین دادگاه قاتلان موبایل فروش اسلامشهری

قصاص در انتظار فردین قاتل پسر موبایل فروش اسلامشهری

جزییاتی از نخستین دادگاه قاتلان موبایل فروش اسلامشهری
نخستین دادگاه عاملان قتل خیابان کاشانی اسلامشهر، صبح روز ۲۸ اردیبهشت ماه در شعبه اول دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی باقری برگزار شد و عامل قتل موبایل فروش در دادگاه خواستار قصاص شد.

به گزارش تیتربرتر؛ پرونده قتل پسر موبایل فروش اسلامشهری  یکی از مهمترین پرونده های سال جاری می باشد که انتشار فیلم نحوه به قتل رسانی این پسر جوان در شبکه های اجتماعی باعث واکنش مردم شد و همه از دادستانی به عنوان مدعی العموم خواستار اجرای اشد مجازات برای آنها شدند.

نمایی از روز قتل فجیع پسر موبایل فروش

قتل فجیع پسر موبایل فروش
قتل فجیع پسر موبایل فروش

هشتم فروردین امسال ۳ سارق با پسر جوانی به نام فرشاد در مغازه‌اش که یک مغازه موبایل فروشی بود، درگیر شدند و با یک برنامه از قبل طراحی شده و به قصد سرقت گوشی ها او را با ضربات چاقو به قتل رساندند. عاملان قتل پس از ۲۴ ساعت توسط ماموران پلیس دستگیر شدند و به دلیل فجیع بودن قتل و جریحه دار شدن احساسات مردم، قاضی تاکنون به طور ویژه به این پرونده رسیدگی کرده است.

دادستان اسلامشهر هم روز ۱۱ فروردین اعلام کرد برای متهمان از دادگاه مجازات اشد را تقاضا کرده‌ایم و در صورت تایید دادگاه، حکم اعدام عاملان قتل در ملأ عام در خیابانی که جرم به وقوع پیوسته است، اجرا خواهد شد.

در دادگاه عاملان قتل موبایل فروش اسلامشهری چه گذشت؟

در دادگاه عاملان قتل موبایل فروش اسلامشهری چه گذشت؟
در دادگاه عاملان قتل موبایل فروش اسلامشهری چه گذشت؟

در نخستین در دادگاه روز گذشته اولیای دم مقتول و وکلای اولیای دم نیز حضور داشتند.

رییس دادگاه ضمن اعلام رسمیت جلسه به تفهیم مفاد مواد ۱۹۳، ۱۹۴، ۳۵۲ و ۳۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری بیان کرد: در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ماه سال جاری جلسه شعبه اول دادگاه کیفری یک استان تهران به تصدی بنده و حضور مستشاران آقایان جواهری و ترابی تشکیل و نماینده دادستان اسلامشهر آقای سید حسین حسینی نیز در جلسه حضور دارند.

وی تصریح کرد: اولیای دم آقایان فرشاد و سالار معصومی و حاجیه دژخیم ماسوله و خدیجه معصومی در دادگاه حضور دارند.

رییس دادگاه گفت: متهمان و وکلای اولیای دم و متهمان نیز در جلسه حضور دارند.

بیشتر بخوانید: ماجرای مرگ موبایل فروش اسلامشهری

وی در ادامه از نماینده دادستان اسلامشهر خواست تا برای قرائت کیفرخواست در جایگاه قرار گیرد.

نماینده دادستان ضمن قرارگیری در جایگاه گفت: اتهام متهم ردیف اول فرزند غلامرضا، متولد ۱۳۷۷ دایر بر مشارکت در قتل عمدی، حمل سلاح سرد، سردستگی و تشکیل باند و مشارکت در سرقت مسلحانه است.

نماینده دادستان بیان کرد: متهم ردیف دوم متهم است به مشارکت در تشکیل باند و مشارکت در سرقت مسلحانه و متهم ردیف سوم، متهم به معاونت در سرقت مسلحانه از طریق تسهیل در وقوع جرم و عضویت در تشکیل باند است.

وی در ادامه با اشاره به مستندات موجود در پرونده گفت: بزه انتسابی به هر سه متهم محرز است و تقاضای حکم مجازات نامبردگان را دارم.

اظهارات پدر مقتول

رییس دادگاه در این بخش از جلسه از پدر مقتول خواست تا به عنوان اولیای دم در جایگاه قرار گیرد و شکایت خود را شرح دهد.

پدر مقتول عنوان کرد: این افراد را قصاص کنید بچه مرا بی گناه کشتند. اگر بچه من سر این‌ها چنین بلایی را می‌آورد خانواده این‌ها چه می‌کردند، ما به چارچوب قانون احترام می‌گذاریم. متهم ردیف اول قاتل فرزند من است و تقاضای مجازات سایر متهمان را نیز دارم.

اظهارات مادر مقتول

قاضی باقری در ادمه از مادر مقتول خواست تا ضمن قرار گیری در جایگاه شکایت خود را شرح دهد.

مادر مقتول بیان کرد: بچه من بی گناه کشته شد و می‌خواهم که خون او پایمال نشود. بچه من در خون غلطید و قصاص در ملاءعام هر سه متهم را می‌خواهم من فیلم این جنایت را دیده‌ام.

اظهارات همسر مقتول

در ادامه قاضی باقری از خدیجه معصومی همسر مقتول خواست در جایگاه قرار گیرد و اظهارات خود را ارائه دهد.

همسر مقتول ضمن قرارگیری در جایگاه، گفت: کاری که این سه نفر انجام دادند کاری بود که از داعش بر می‌آید. در روز روشن گردن همسر مرا زدند می‌توانستند کاری کنند تا همسر من نمیرد، اما مانند داعش گردن همسر مرا زدند.

وی بیان کرد: من ۵۱ روز است که نخوابیده‌ام و هر روز سر خاک وی گریه می‌کنم. دو هفته پیش از این ماجرا پدرم را از دست داده بودم.

درخواست قصاص و اشد مجازات برای عاملان قتل

قاضی در ادامه از وکیل اولیای دم خواست تا در جایگاه شکایت خود را مطرح کنند.

وکیل اولیای دم ضمن قرارگیری در جایگاه گفت: با توجه به کیفرخواست و اقرار متهمان نسبت به متهم ردیف اول تقاضای قصاص و نسبت به سایر متهمان تقاضای اشد مجازات را دارم.

دفاعیات متهم اول قتل خیابان کاشانی اسلامشهر

دفاعیات متهم اول قتل خیابان کاشانی اسلامشهر
دفاعیات متهم اول قتل خیابان کاشانی اسلامشهر

در این هنگام قاضی باقری از فردین متهم ردیف اول پرونده خواست تا در جایگاه قرار گیرد و ضمن تفهیم اتهام به وی از او خواست تا دفاعیات خود را شرح دهد.

متهم ردیف اول ضمن رد اتهام سردستگی باند بیان کرد: تمامی اتهامات را قبول دارم و تنها چیزی که قبول ندارم سردستگی باند است؛ چرا که فقط من نبودم من خصومتی با مقتول نداشتم مدتی قبل مسئله را با دو نفر دیگر در میان گذاشتم. برنامه ریزی را من و متهم ردیف دوم انجام دادیم و قرار بود مغازه‌ای پیدا کنیم که گوشی‌های پلمب داشته باشد و به عنوان مشتری وارد مغازه شویم و سپس گوشی را برداریم و خارج شویم.

وی ادامه داد: قرار گذاشتیم که صبح زود این کار را انجام دهیم تا در خیابان‌ها کسی نباشد. زمانی که وارد مغازه مقتول شدیم وی کرکره را پایین داد و گفت به خاطر کرونا مجبور است که کرکره را پایین دهد. ما در ادامه مشخصات گوشی‌ها را پرسیدیم به متهم ردیف دوم اشاره کردم و به او فهماندم که منصرف شدم؛ اما او گفت که صبر کن.

متهم ردیف اول بیان کرد: متهم ردیف سوم با من از طریق هندزفری ارتباط داشت و می‌گفت هر کاری انجام می‌دهی دست خالی بیرون نیا. چاقویی را که همراه خود برده بودم برای این بود تا اگر در خیابان کسی دنبال ما کرد چاقو را به او نشان دهم تا درگیر نشود و بتوانیم فرارکنیم.

وی ادامه داد: وقتی در داخل گیر کردیم با خود فکر کردم تا او را با چاقو تهدید کنم، در این فکر بودم که مقتول به مانیتور پشت سر من نگاه انداخت و دست خود را به سمت گاو صندوق برد. در آن لحظه نتوانستم درست فکر کنم و پیش خود گفتم الان شوکر یا گاز در می‌آورد. به همین دلیل چاقو را پرت کردم که در ادامه گردن خود را گرفت که من داد زدم ما نمی‌خواهیم تو را بزنیم و از او خواستم روی زمین بنشیند تا ما کار خود را انجام دهیم. اما مقتول به سمت کشو رفت و کشو را باز کرد. من در داخل کشو شوکر را دیدم در آن لحظه کنترل خودم را از دست دادم. چشمانم را بستم و ضربه دوم را پرتاب کردم که از گردن او خون فواره زد.

بیشتر بخوانید: وضعیت پرونده عاملان قتل فجیع موبایل فروشی اسلامشهر

متهم ردیف اول بیان کرد: متهم ردیف سوم گفت چه شده و آیا زنگ بزنم اورژانس گفتم آره زنگ بزن. متهم ردیف دوم گوشی‌ها را جمع می‌کرد و من رفتم ریموت را پیدا کنم و آن را برداشتم. همه دکمه‌ها را فشار دادم تا کرکره بالا رفت، سپس از مغازه خارج شدم و فرار کردیم و دو کوچه آن طرفتر دستگیر شدیم.

انگیزه قاتلان از ارتکاب این جرم چه بود؟

در این هنگام قاضی باقری خطاب به متهم ردیف اول گفت: انگیزه شما از ارتکاب این جرم چه بود؟

متهم ردیف اول گفت: انگیزه ما سرقت بود، من با مقتول مشکلی نداشتم و اصلا او را نمی‌شناختم.

قاضی باقری گفت: شما دو نفر بودید و از لحاظ تعداد به مقتول برتری داشتید چه توضیحی دارید؟

این متهم پاسخ داد: من در خود نمی‌دیدم که بخواهم با او درگیر شوم.

رییس دادگاه گفت: چاقوی مکشوفه را که همان آلت قتاله است به چه منظور همراه داشتید؟

متهم گفت: همانطور که گفتم برای اینکه از مغازه بیرون آمدیم، اگر کسی دنبال ما آمد چاقو را نشان او دهیم تا درگیر نشود.

قاضی باقری گفت: چند موبایل سرقت کردید؟

متهم ردیف اول پاسخ داد: فکر کنم ۵۳ موبایل.

رییس دادگاه اظهار کرد: می‌خواستید با این گوشی‌ها چکار کنید؟

این متهم گفت: برای این تعداد برنامه ریزی نکرده بودیم و قرار بود ۴، ۵ مورد باشد تا در فضای مجازی بفروشیم.

قاضی باقری گفت: چند ضربه به مقتول زدی؟

متهم ردیف اول پاسخ داد: دو ضربه به گردن مقتول زدم.

رییس دادگاه عنوان کرد: چاقو را از کجا و چه زمانی تهیه کردی؟

این متهم گفت: آن را از مغازه‌ای از اسلامشهر به قیمت ۱۲۰ تومان دو سه روز قبل از این ماجرا خریداری کردم.

نقش دو متهم دیگر در قتل

رییس دادگاه در ادامه در خصوص نقش متهمان ردیف اول و دوم پرسید.

متهم ردیف اول در پاسخ گفت: متهم ردیف دوم قرار بود با من به داخل مغازه بیاید تا تنها نباشم. سپس قرار بود تا به پرند برویم و گوشی‌ها را در جایی خاک کنیم تا ردیابی نشود و متهم ردیف سوم نیز مسئولیت داشت تا در بیرون مراقب باشد که اگر گشت رد شد به ما اطلاع دهد تا آن موقع از مغازه خارج نشویم. قرار بود یکی دو میلیون متهم ردیف سوم و سه چهار میلیون نیز متهم ردیف دوم بگیرد.

اظهارت متهم ردیف دوم و سوم در دادگاه

در ادامه جلسه ابوالفضل، متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و فردین سال ها با هم دوست بودیم. او را خوب می‌شناختم. مدتی همخانه بودیم و واقعاً روزی که برای سرقت رفتیم و وقتی فردین ضربه اول را به فروشنده زد، من شوکه شدم. چون فکر می‌کردم قصدش فقط سرقت باشد. اما وقتی ضربه دوم را زد، من از ترس فقط گوشی‌ها را برداشتم و فرار کردم. فکر می‌کردم آمبولانس از راه می‌رسد و او را نجات می‌دهد.

در ادامه پژمان، متهم ردیف سوم هم در جایگاه ایستاد و گفت: وقتی جلوی در مغازه ایستاده بودم، صدای فریادهایی شنیدم که خیلی ترسیدم. فکر کردم درگیر شده‌اند. من فرار کردم اما روز بعد به خاطر عذاب وجدان خودم را معرفی کردم.

فردین نیز در آخرین دفاعیات خود گفت: مادرم پرستار سالمندان بود و شب‌ها تا دیر وقت کار می‌کرد و من برای اینکه مادرم دیگر کار نکند و کمی از مشکلات زندگیمان کم شود، تصمیم به سرقت گرفتم. امیدوارم که خانواده مقتول با قصاص من آرام شوند و من هم از عذاب وجدان رها بشوم.