شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۴۷
دوستی یا دشمنی با آموزش و پرورش دولتی کدامیک؟

بازار صاحبان مدارس غیردولتی سکه شد/ نابودی تدریجی آموزش و پرورش دولتی

دوستی یا دشمنی با آموزش و پرورش دولتی کدامیک؟
سالها پیش، یکی از نشریات طنز و فکاهی نویس نامور ایرانی نوشت :"برای رفاه حال معلمان به حقوق ها پاسبانها اضافه شد!!!" اکنون نیز نمایندگان به آخر خط رسیده مجلس دهم ،گاه و بیگاه در فرایندی وارونه ، معکوس و کارشناسی ناشده درمسیر قانونگذاری، برای رفاه حال  مدارس دولتی، در صدد بر آمدند تا بازار پرسود آموزشگاه داران و صاحبان مدارس غیردولتی را سکه کنند.

به گزارش تیتربرتر؛ طرحی که خیلی از امضاکنندگان،حتی زحمت یکبار خواندن متن پیشنهادی آن را به خود نداده اند.  تنها با گذشت زمان متوجه می شوید چه خبط بزرگی کرده اند. سپس برای جبران مافات و توجیه این خطای انکارپذیر، دست به دامن مکانیسم انکار شده، از بیخ و بن ماجرا را حاشا کرده، فریاد که بود، که بود؟ من نبودم سر می دهند.

یا در خلال به جریان افتادن طرح "تنطیم قوانین و مقررات مالی مربوط به آموزش و پرورش" که عملا تاکنون هیچ آورده ای برای آموزش وپرورش به همراه نداشته و نخواهد داشت، به یکباره نایب رییس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس ،فیلش یاد هندوستان کرده ،با استفاده از شلوغی مجلس، انی را به تنور می چسباند که از قبل توسط صاحبان مدارس غیر دولتی تدارک دیده شده است.

این اتفاق ، اگر به عمد نباشد که متاسفانه هست. دست کمی از" دوستی خاله خرسه" با آموزش و پرورش بیچاره ندارد.

بیشتر بخوانید: اما و اگرهای استخدام معلمان حق‌التدریس/ استخدام های قطره چکانی+ جزییات

شش سال متمادی است که تلاش گسترده و سازمان یافته ای از سوی صاحبان مدارس غیر دولتی درکار است تا موی دماغی مانند مدارس سمپاد ،نمونه دولتی و سپس شاهد در آموزش و پرورش که بر سر راه آنهاست از بیخ و بن کنده شود که متاسفانه این خواسته با تصویب این طرح به ثمر می نشیند.

ساده انگاری است اگر گفته شود کسانی مانند احمدی لاشکی از عواقب کار بی خبرند و صرفا دلشان لک زده  عدالت آموزشی است. قطعا او بهتر می داند که این تیر از چله رها شده ،کجا را نشانه رفته است؟

 کار به جایی رسیده است  که مدرسه داری در ایران به عنوان یک کار پرسود،امن و کم حاشیه در حال موروثی شدن است. از همسران بیکار وزرا و وکلا گرفته تا آقازاده ها و دختران مظلومشان، از محل همان ثروت های به غنیمت گرفته شده در اوایل دهه هفتاد، اکنون هریک، مجتمعی در اختیار دارند تا حسابی از خجالت مردم در آمده  خانواده های بیچاره را سر کیسه کنند.

تازه کاشف به عمل می آید برخی از دانش آموختگان همین مدارس غیر دولتی ، اکنون سر از زندان اختلاس و ...بر آورده اند.

اما تا به مدارس دولتی می رسند روضه" هل من معین " می خوانند که وامصیبتا ! وا اسفا، دین و تربیت بچه های مردم  به خطر افتاده است.!! بهتر است نورچشمی های خود را به ما بسپارید! تنها ما قادریم آنها را متدین !! بار آوریم !

ما با رشد متعارف و نظارت شده، مدارس غیر دولتی ، ابدا مخالفتی نداریم. اما تلاش برای رشد فزاینده تجارت بدست مدارس غیر دولتی، به قیمت قربانی شدن آموزش و پرورش رایگان دولتی به عنوان بخشی از  وظایف اجتناب ناپذیر حاکمیت، خیانتی نابخشودنی است که آمران و مسببان آن مستوجب کیفر دنیوی وعقاب  اخروی هستند.

چه زود باورند کسانی که تصور می کنند  تنها با هضم مدارس سمپاد و نمونه در هاضمه مدارس غیر دولتی  و یا برچیده شدن شبانه روزی ها از دل مناطق محروم ،آموزش و پرورش دولتی ،جانی دوباره می گیرد.

حاکمیت وظیفه دارد آموزش و پرورش را به عنوان یک تلاش و سرمایه گذاری مولد،پربازده اما دیر بازده ،بر اساس شاخص های مورد قبول و استاندارد شده جهانی هدایت و راهبری کند.

هفته دوم مهر ،وزیر آموزش و پرورش ،چشم در چشم رسانه ها، مقابل دوربین به کمبود بیش از 108 هزار معلم اقرار می کند.

یک هفته بعد همه معاونان وی، از جمله معاون آموزش ابتدایی، اعلام می کنند در همه کلاس ها، کسی هست که بچه ها را ساکت کند بنابراین ما کلاس بدون معلم نداریم. متاسفانه سی سالی است که آموزش و پرورش دولتی با چنین مدیران مدبر و دغدغه مندی!!! اداره می شود.

حاصل جمع این مدیر و آن نماینده می شود نابودی تدریجی آموزش و پرورش دولتی و فرار بزرگ به سوی اردوگاه مدارس غیر دولتی.