فساد از جمله پدیده های سازمانی است که روند توسعه کشورها را به طور چشمگیری با چالش مواجه ساخته و موجب شکل گیری مشکلات و بحرانهای اساسی در سراسر جامعه شده است.
گزارش سال ۲۰۱۸ سازمان شفافیت بین الملل حاکی از آن است که رتبه ایران در شاخص ادارک فساد اداری و اقتصادی بالاست. جای امیدواری است با روند آغاز شده در کشور برای مبارزه با فساد بتوانیم در آینده در ردیف کشورهای موفق در مبارزه با این پدیده شوم قرار بگیریم.
بیشتر بخوانید: ریشه فساد از کجا برمیخیزد؟
پدیده فساد در تمام ادوار، گریبانگیر دولتها و نحوه پیشگیری و مبارزه با آن دغدغه بسیاری از متفکران و اندیشمندان بوده است و قدمتی به اندازه تمدنها دارد و اکنون نیز یکی از مسائل مهم و بحرانزا در بسیاری از کشورهای جهان است.
ریشه فساد از کجا می آید؟
ریشه فساد از فعل لاتین «Rumpere» به معنای شکستن است. بنابراین، در فساد چیزی میشکند یا نقض میشود. 8 فساد در فرهنگ وبستر (Webster) به عنوان پاداشی نامشروع که برای وادار کردن فرد به تخلف از وظیفه تخصیص داده شده آمده است. گونار میردال 9 فساد را در معنای وسیعتری مورد مطالعه قرار میدهد. به نظر وی، فساد به تمام شکلهای گوناگون انحراف یا اعمال قدرت شخصی و استفاده نامشروع از مقام و موقعیت شغلی قابل اطلاق است.
انواع فساد
محققان فساد را به انواع گوناگونی تقسیم بندی کرده اند:
فساد خرد
به اخذ رشوههای اندک از جانب کارکنان دولت برای رفع مشکلات اشاره دارد. همچنین زمانی که در موارد استثنایی از جانب کارمندی درخواست رشوه میشود، اما این کار به شکل سازمان یافته انجام نمی شود، «فساد فردی» صورت گرفته است.
فساد سازمان یافته
زمانی که بقای نظامها به وجود فساد بستگی پیدا میکند و در این حالت، سازمانها، مقرّرات و هنجارهای رفتاری با فساد تطبیق پیدا می کند.
فساد بزرگ
هنگامی که مسئولان سطح بالای دولتی و سیاستمداران در قراردادها و طرحهای بزرگ که جنبه ملّی دارند اعمال نظر میکنند و سودهای کلان به دست میآورند.
فاسد اقتصادی چیست؟
فساد مالی و اقتصادی پدیدهای بزرگ، تاریخی و اثرگذار در طول جامعه بشری بوده است که امروزه به یک معضل جهانی تبدیل شده و در عین حال یکی از موانع بزرگی است که بر سر راه پیشرفت کشورهای در حال توسعهای نظیر ایران قرار گرفته است. این نوشته را بخوانید تا با انواع فساد اقتصادی آشنا شوید.
فساد، رشد اقتصادی را کند میکند؛ زیرا انگیزهی سرمایهگذاری را برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی کاهش میدهد. فساد استعدادهای درخشان را از روی آوردن به کارهای تولیدی بازمیدارد و بهسوی فعالیتهای بیحاصل اما پرسود و نان و آبدار میکشاند.
دلایل عدم موفقیت در مبارزه با فساد اقتصادی
عدم شفافیت
از دلایلی است که به فساد در انواع زمینههای آن دامن میزند. یکی از کارکردهای شفافیت در حوزههای عمومی است؛ با اطلاعاتی که دولتها در اختیار شهروندان قرار میدهند به آنها این امکان را میدهند تا از آنچه توسط دولت انجام میشود آگاه شوند. با داشتن این اطلاعات امکان مقایسه تحلیل و نقد برای مردم فراهم میشود و تاریکخانهای مقابل خود نخواهند دید. وقتی شفافیت وجود نداشته باشد اعتماد عمومی به معنای اعتماد «مردم به مردم» و اعتماد«مردم به دولت» آسیب خواهد دید.
در فضای شفاف است که مردم به دولت اعتماد خواهند کرد و برای تحقق اهداف بلند مدت کشور از دل و جان مایه میگذارند در غیراینصورت پس از مدتی مناسبات فساد نهادینه شده و جامعه را از درون نابود میکند در نتیجه شهروندانی خواهیم داشت که نه تنها به فساد اعتراضی نمیکنند بلکه پذیرای آن نیز میشوند. مردمی که شکمهایشان از حرام پر شود هر روز به ورطه سقوط اخلاقی نزدیکتر خواهند شد.
پاسخگو نبودن مسئولان
پاسخگو نبودن مسئولان و یا استفاده از پاسخهای مغالطهآمیز که متأسفانه طی این چند سال اخیر بیشتر با آن مواجه هستیم ـ یکی از مشکلات این روزهای ماست. شاید خیلی از ما جمله معروف امام خمینی را به خاطر داشته باشیم که فرمودند: «کاری نکنید که نتوانید به مردم بگویید.» این بدان معنی است که پنهانکاری نکنید. از نتایج پاسخگو بودن مسئولان این است که انحصار و تبعیض یکجا با یکدیگر جمع نمیشوند.
پاسخگو بودن مسئولان باعث میشود طبق حدیث نبوی «الناس علی دین ملوکهم» و یا فرمایش حضرت علی(ع) که میفرمایند «الناس بأمرائهم أشبه منهم بابائهم» یعنی مردم به حاکمانشان بیشتر شبیهاند تا پدرانشان، مردم نیز به تأسی از مسئولان پاسخگوی اعمال خود در سطح جامعه باشند و این امر تبدیل به یک فرهنگ شود و همین خواسته را نیز از دولتمردان مطالبه کنند.
بیشتر بخوانید: چند نرخی بودن کالاها عامل رانت و فساد
فقدان این ویژگی در مسئولان و سرایت آن به مردم باعث شده حساسیت به این فضیلت اجتماعی بسیار کمرنگ شود بهطوریکه کمتر جایی اعم از دولتی و غیردولتی، بانک، فروشگاه و... میتوان مراجعه کرد و در صورت مواجهه با سؤال جواب درستی گرفت. البته برخی از مسئولان متوجه حساسیت این موضوع شدهاند و سعی میکنند خود را پاسخگو نشان دهند اما متأسفانه پاسخهایشان بیشتر از جنس مغالطه است و بیشتر بر ابهامها میافزایند.
ضعف نهادهای نظارتی
نهادهای طراحی شده برای مبارزه با فساد در کشور شامل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور و سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی است که شرح وظایفشان کمتر برای مردم تبیین شده است و شهروندان با حوزه اختیارات و ضمانت اجرایی اقدامات آنها آشنا نیستند لذا نمیدانند چه مطالباتی از این مراکز داشته باشند بنابراین باید تدابیری اندیشید تا بتوان میزان موفقیت یا تأثیر این نهادها را در مبارزه با فساد اندازهگیری کرد.
نابرابری کیفیت مجازات با میزان جرم
متناسب نبودن کیفیت مجازات با میزان جرم و مجازات نشدن سوءاستفادهکنندگان و مشارکت کنندگان در مفاسد در اسرع وقت، باعث بیپروایی این افراد در تکرار و افزایش فساد میشود. به نظر میرسد وقتی فساد اداری رخ میدهد باید پاکسازی جمعی و گروهی انجام شده و تنها به مجازات فرد خاطی و اطرافیانش بسنده نشود.
عدم استمرار مبارزه با فساد
مبارزه با فساد در همه زمینهها و موضوعات مرتبط با آن، نظاممند نبوده و استمرار نداشته است. برای مثال حتی در مقولهای مانند فساد در ورزش که قاعدتا حساسیت سیاسی کمتری دارد شاهد آن هستیم که به محض ورود و به نتیجه رسیدن بررسیها با اعتراضها و مخالفتهای جدی مواجه میشویم که باعث میشود باب ماجرا یا بهطور کل بسته شود و یا در طول زمان به دست فراموشی سپرده شود.
فساد تعریف مشترکی ندارد
برداشت و تعریف مشترکی در مورد «فساد» وجود ندارد و هر نهادی تفسیر خود را از قانون در این باره دارد. بطور مثال در مواجهه با پدیدههایی مانند رانتخواری، زمینخواری، باندبازی، خویشاوندسالاری، فرار مالیاتی و... وحدت رویهای در برخورد و یا حتی موضعگیری وجود ندارد. این باعث نسبینگری در این مورد شده و هر کس میتواند دیگری را متهم به فساد و خود را مبرا بداند.
ساختار اداری معیوب
وجود ساختار اداری معیوب و بوروکراسی غیرضروری باعث می شود گروههای صاحب نفوذ و قدرتمند اقتصادی حداکثر استفاده را ببرند. در واقع این نقص برای آنان کارکردی مثبت داشته و از آن استقبال می کنند.
دنیازدگی و خودفروختگی برخی از افراد در سطوح مختلف ساختار سیاسی که خود باید با فساد مبارزه کنند اما متاسفانه خود به عامل فسادزا تبدیل شده اند.
ضرورت مبارزه با پولشویی
به دلیل عدم هماهنگی لازم بین وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صنایع، اطلاعات، کشور و بانک مرکزی مقابله با پولشویی به عنوان یکی از اصلیترین مصادیق فساد در کشور با موفقیت همراه نبوده است.
مبارزه با اختلاف طبقاتی
عدم توجه مسئولان به پدیده افزایش اختلاف طبقاتی که از پیامدهای آن احساس عدم وجود عدالت اجتماعی در اذهان مردم است. به عبارتی کنترل روانی افراد روی خودشان کم میشود و به راحتی تن به فساد در زمینهکاری خود میدهند چون احساس میکنند حقشان خورده شده و درپی احقاق حقوق خود هستند و توجیه میکنند که بقیه مردم نیز به همین گونه رفتار میکنند.
رابطه نابسامانی اقتصادی با فساد
اوضاع نابسامان اقتصادی سالهای اخیر، باعث شده مدیران اقتصادی و حتی فرهنگی، اعم از دولتی و خصوصی، سوداگرانه با مسائل کلان برخورد کنند. در این ساختار، مقامها خرید و فروش میشوند.
شخص صاحب قدرت و منصب، شغل خود را به عنوان یک منبع درآمد انحصاری که از طریق روابط سیاسی و خویشاوندی و قبیلهای به دست آمده در نظر گرفته و در مدتی که این انحصار را در اختیار دارد حداکثر بهرهبرداری شخصی را از آن به عمل میآورد بدون آنکه نگران تحقق اهداف تعیین شده سازمان خود و یا حتی به تعویق افتادن حقوق کارمندان و کارگران خود باشد.
ضرورت شایسته سالاری
سخنانی مانند اینکه باید مسئولیت را به شایستگان سپرد و نظام مبتنی بر شایستهسالاری موفق است گزارههای همیشه درست هستند که همگان در اقصی نقاط جهان آن را قبول دارند ولی نکتهای که مغفول مانده فقدان سیستم شایستهسنجی است.
بیشتر بخوانید: از شهروندان فرصتطلب تا نخبگان رانتجو
آنچه مشخص است سنجههای علمی مورد تأیید صاحبنظران برای انتخاب شایستگان وجود ندارد. هر کسی از ظن خود آن را تعریف و افراد را انتخاب میکند که از قضا شابلون شایستهسالاری سالیان سال است که روی فرزندان، هم قبیلهایها و خویشاوندان و... میافتد. لذا خویشاوندسالاری و نوچهپروری ریشه دوانیده در کشور زمینهساز فسادهای زیادی در این سالها بودهاند.
جوانگرایی بی ضابطه
جوانگرایی بیضابطه (لازم به ذکراست نگارنده مخالفتی با استفاده از جوانان در پستهای فرعی و غیرتأثیرگذار ندارد بلکه آن را لازم نیز میداند) در پستهایی که نیاز به حضور افراد با تجربه و استخوان خرد کرده دارد باعث شده به بهانه جوانگرایی از حضور افراد با تجربه که در اوج بهره وری کاری خود هستند جلوگیری شده و نتیجه سالها سرمایه گذاری بر روی نیری انسانی به هدر برود.
عدم تحقق دولت الکترونیک
فقدان تلاش همه جانبه برای تکمیل و بهینه کردن دولت الکترونیک در کوتاهترین زمان ممکن و به تبع آن کوچک سازی دولت که علی رغم شعارهایی داده شده از سرعت کافی برخوردار نیست.
حساسسازی مردم نسبت به مبارزه با فساد
یکی از اصلیترین مشکلات کشور در مبارزه با مفاسد این است که مردم حساسیت خود را نسبت به این مسائل تا حد قابل توجهی از دست دادهاند البته این برداشت شخصی نگارنده از محیط پیرامون است و برای اثبات آن نیاز به پژوهشی دقیق است ولی آنچه مسلم است حداقل در ظاهر، مبارزه با فساد جزو مطالبات اصلی مردم نیست و به اهمیت آن، چنانکه باید و شاید آگاه نیستند.
به نظر میرسد آزادی و مصونیت مطبوعات در ارائه گزارش و افشاگری فساد اداری و اقتصادی میتواند مردم را در این زمینه هوشیارتر و حساستر کرده و آنها را تشویق به ارسال اطلاعات به نهادهای مسئول در مواردی که از آن مطلع میشوند نماید. موارد بالا اندکی از لیست بلند بالایی است که میتوان آن را ادامه داد و به نظر میرسد یکی از راههای بالا بردن حساسیت نسبت به مقوله فساد فکر کردن و تهیه کردن لیستهایی اینگونه است. به نظر می رسد امر به معروف و نهی از منکر به مثابه یک روش عملی می تواند در این زمینه راهگشا باشد.