در آغاز جلسه مادر مقتول خواستار قصاص متهم به قتل شد و سپس میثم پای میز محاکمه ایستاد و به شرح ماجرا پرداخت. وی به دادرسان دادگاه گفت: روز حادثه در خانهمان مشروب خورده بودم که دوستم پرهام تماس گرفت و از من خواست تا از خانهمان در شهرری به محله آنها در شهران بروم، من هم قبول کردم و با پرهام در پارک قرار گذاشتم. من با موتور وارد پارک شدم و در آنجا با پرهام و چند نفر دیگر از دوستان مشروب خوردیم و من از حال طبیعی خارج شدم.دوستانم میگویند در حال عربدهکشی بودم که فرید، مقابل من ایستاد و اعتراض کرد.یادم میآید فرید برای تفریح و گردش با خانوادهاش به پارک آمده بود میگفت نباید مقابل زن و بچه مردم نعره بکشم و فحاشی کنم و من که حال خودم را نمیفهمیدم با او درگیر شدم.
او چند سیلی به صورتم زد و من هم چاقویی را که در جیبم داشتم بیرون آوردم و یک ضربه به گردن فرید زدم.من همان موقع با موتور فرار کردم اما چند ساعت بعد دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند فرید در بیمارستان مرده است.این متهم در حالی که از کرده خود ابراز پشیمانی میکرد به قضات گفت: باور کنید من اصلاً فرید را نمیشناختم و هیچ خصومتی با او نداشتم.
وی در پاسخ به سؤال قاضی درباره اینکه چرا چاقو حمل میکردی گفت: موتور گرانقیمتی خریده بودم و چون در محلهمان خفتگیری زیاد بود، میترسیدم موتورم را از من به زور بگیرند.به همین خاطر برای دفاع از خودم و حفظ موتورم همیشه یک چاقو در جیب داشتم. من واقعاً پشیمان و شرمنده خانواده فرید هستم و از آنها تقاضا دارم مرا ببخشند.در پایان جلسه دادگاه، هیأت قضایی وارد شور شدند تا حکم شان را صادر کنند.