حاجی فیروزها در خیابانها به راه افتادهاند و نوید برچیده شدن سرما و سیاهی شبهای زمستانی را میدهند. بازار وسایل هفت سین داغ شده و آجیل و میوه شب عید هم از راه رسیده است. همه چیز بوی بهار را به مشام میرساند؛ فصل دلدادگی زمین و طبیعت... این فصل سبز آغازی دوباره برای زمین است که با جشن و سرور همراه میشود و رنگی تازه به شهرها، روستاها و خانهها میدهد. نوروز بهانه خوبی به دستمان داده تا همه چیز را بشوییم و نو کنیم. خانهها را از آلودگی و ناپاکی و دلها را از نفرت و کینه... نوروز این کهنجشنِ گره خورده با فرهنگ ایرانی است. یکی از وجوه دوست داشتنی ایران، گستردگی فرهنگها است و ایرانیها با وجود تعدد اقوام، همواره نوروز را جشن میگیرند که با آداب و رسوم ویژهای در هر منطقه همراه است. در این گزارش به آداب نوروزی برخی استانهای کشور به طور خلاصه میپردازیم.
آداب و رسوم نوروز در آذربایجان شرقی
صبح آخرین چهارشنبه سوری مردم بر سر آب رفته و از روی آن میپرند و میخوانند :
آتیل ماتیل چرشنبه (عاطل و باطل شود چهارشنبه)
بختیم آچیل چرشنبه (بختم باز شود چهارشنبه)
در روستاها چهارشنبه آخر سال را «چرشنبه خاتون» میگویند و زنان بالای اجاق خوراکپزی با آرد شکل زنی زیبا را میکشند و زیر آن یک آینه و شانه میگذارند تا وقتی چرشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. این رسم تأکید بر بارور شدن زمین در آخرین روزهای اسفند دارد. مفصلترین مراسم آخرین چهارشنبهسوری آن است که در آن شب برنج سفید پخته و همراه با آجیل و شیرنی بر سفره قرار میدهند. پسران جوان و نوجوان شالی برداشته و از سوراخ بالای بام که محل خارج شدن دود تنور و تهویه است، آن را پایین میاندازند. صاحب خانه نیز مقداری آجیل و شیرینی در گوشه شال میبندد تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمیکشد. اگر خانواده دختر راضی باشند، نشانهای به شال میبندند. رسم شالاندازی هنوز در بعضی روستاهای آذربایجان شرقی رایج است.
صبح آخرین چهارشنبه زنان بر سر چشمه رفته کوزهها را پر میکنند و از روی آب میپرند و گاه دامها را از آب عبور میدهند. از آب چشمه برای روشن کردن سماور، خمیر کردن نان یا پختن غذا استفاده میکنند. فرستادن خوانچهای از میوه و شیرینی در این روز برای عروس خانواده از مراسم دیگر چهارشنبه سوری است. خوردن هفت دانه روغنی، شیرینی یا غله، درست کردن هفت نوع خوراکی شیرین نیز در این روز معمول است. نوروزخوانیها بیشتر توسط "سایاچیها" اجرا میشده که در روستاها و گذر از روستائی به روستای دیگر و شهری به شهری دیگر، مژده رسیده بهار را میدادند.
در برخی مناطق آذربایجان شرقی، مردم کوزه یا کاسه ای آب را نزد روحانی محل میبرند و روحانی بر آن چهل بار سوره یاسین میخواند و فوت میکند. سپس این آب تبرک را بر گوشه و کنار خانه به ویژه بر دامها و محصولات میریزند و به کودکان میدهند؛ تا هم برکت و باروری را زیاد کند و هم شفا بخشد. چند روز بعد از عید نیز خوانچههای عیدانه آماده میشود. هر خوانچه شامل پارچه، کفش، جوراب، شیرینی، برنج خام و... است که برای عروس خانواده یا دختر خانواده که تازه ازدواج کرده میفرستند.
آداب و رسوم نوروز در آذربایجان غربی
از جمله رسمهای زیبای ایام نوروز که در آذربایجان غربی به فراموشی سپرده شده، رسم "تکمچی"ها نام دارد. چند روزی مانده به عید، تکم چی به طور نمادین، تکم (بز ساخته شده از قطعات چوب) را در کوچههای روستاها و شهرها میچرخاند و در حالی که اشعاری به زبان ترکی میخواند، نوید آمدن عید را میداد و پاداش خود را از مردم میگرفت. مردم آذربایجان غربی هنوز هم اسفندماه را با عنوان بایرام آیئی (ماه عید) میخوانند و مطابق سنتهای کهن و قدیمی مردم آذربایجان غربی هفته اول اسفند ماه را "چیله قووان" یعنی هفتهای که چله زمستان را فراری میدهد یا یالانچی چارشنبه "چهارشنبه دروغین" مینامیدند و با آیینهایی اتمام فصل زمستان را جشن میگرفتند. در گذشته آذربایجان، چهارشنبه هفته دوم اسفند ماه موسم به "کوله چارشنبه" یعنی چهارشنبه کوتاه بود و سومین چهارشنبه نیز "موشتولوقچی چارشنبه "چهارشنبه پیام آور" یا قره چارشنبه "چهارشنبه سیاه یا بزرگ" یا "خبرچی چارشنبه" نام داشت. از مراسم بسیار قدیم آخرین چهارشنبه سال، مراسم بخت گشایی شامل گره زدن دستمال یا چارقد بود. بدین ترتیب که دختران دم بخت گرهی به دستمال یا چارقد خود میزدند و از اولین رهگذر میخواستند تا به امید باز شدن گره از کارشان، گره را بگشاید. بیرون رفتن از خانه در صبح روز چهارشنبه آخر سال و پرکردن کوزه آب از مراسم مرسوم بخت گشایی بود. در آذربایجان غربی همچنین یکی از مراسم، فالگوش ایستادن بوده است. این رسم که بیشتر از سوی زنان خانه انجام میگرفت بدین صورت بود که در مکانی که دیده نشوند میایستادند و کلیدی زیر پای خود نهاده و به سخنان رهگذران گوش میدادند و تفال میزدند.
آداب و رسوم نوروز در البرز
در گویش اصیل البرزی چهارشنبه سوری به "کل چارشنبک" معروف است که "چهارشنبه بی اهمیت" معنی میشود و وجه تسمیه این نام گذاری برای چهارشنبه پایان سال، به آداب ایرانیان باستان باز میگردد که 5 روز پایان هرسال دست از هر نوع کاری کشیده و صرفاً به جشن و پایکوبی میپرداختند و عملاً کسب و کارها در 5 روز پایانی سال تعطیل بوده است. " یور" رسمیزنانه و منحصر بفرد در استان البرز: یور در گویش البرزیها به معنای یاور است و این رسم این طور بوده است که زنان محله در اسفندماه گرد هم میآمدند و به نوبت با همکاری یکدیگر منازل خود را خانه تکانی میکردند.
آداب و رسوم نوروز در تهران
شب سال نو، یعنی شب تحویل سال، وقت خوردن رشته پلو بود که خوردن آن آدابی داشت. رشته پلو که با رشته پلویی و همراه با خرما و کشمش سرخ کرده آماده میشود، غذایی است که نه تنها پرقوت و گرم کننده مزاج به شمار میآمد، بلکه خوردن آن موجب میشد که "سررشته کار" تا آخر سال در دستشان باشد. آداب تهیه و خوردن رشته پلو از این قرار بود: اگر مرد و سرپرست خانه دچار مشکلی در کار و کسب شده بود، بشقاب اول برای او کشیده میشد، اگر در خانه دختر بخت بسته ای بود، او باید زیر دیگ را روشن میکرد و موقع کشیدن غذا در دیگ را باز میکرد. رشته خشک کرده این پلو، برای رفع بی پولی داخل کیف قرار میگرفت.دختر یا پسر بخت بسته در هنگام کشیدن پلو باید از منزل خارج میشد و بعد مادر یا مادربزرگ او بشقابی از برنج برایش میکشید و پشت در برده و میپرسید کی هستی؟ و او جواب میداد باز کن، مادر در را باز میکرد و بشقاب را به دستش میداد، آن شخص باید دو لقمه پلو را همان بیرون میخورد و بعد به داخل میآمد تا بختش گشوده شود.
آداب و رسوم نوروز در چهارمحال بختیاری
اولین شنبه سال نو را زنان و کودکان از خانه بیرون میروند و با چیدن گیاهان خوراکی که تازه سر از خاک در آورده اند، در مزارع و باغات نحسی، بدی، پلیدیان روز را دور میکنند و به آن «شنبه گردی- شنبه گردش» میگویند. شنبه گردی به صورت خانواری نیست و غذای روز به خارج از منزل برده نمیشود و بیش تر خاص زنان و کودکان است. دختران به امید باز شدن «بخت» در این روز، هم چون سیزده بدر سبزه گره میزنند.
آداب و رسوم نوروز در خراسان جنوبی
یکی از مراسمیکه اهالی خراسان جنوبی به آن اعتقاد دارند، مراسم شام نوروزی است. در این مراسم خانواده ای که تازه عروس عقدکرده ای دارد، به مبارکی سال جدید برای عروس هدایایی مثل لباس، کفش و کیف و البته مواد خوراکی مانند برنج، گوشت و...تهیه میکنند و به خانه پدر عروس میبرد. البته در بسیاری از موارد خانواده عروس با مواد خوراکی که خانواده داماد به خانه آنها آورده اند در ایام نوروز شام یا نهاری تهیه کرده و آنها را به خانه خود دعوت میکنند تا این رفت وآمدها موجب مستحکم شدن ارتباطات شود.
آداب و رسوم نوروز در خراسان رضوی
یکی از آداب و رسوم مردم این بود که چند لحظه قبل از تحویل سال، قدری «آب جوجه خروس» یا شیر میخوردند. چون باور داشتند اگر به هنگام سال تحویل آب جوجه خروس بخورند، پوست بدنشان در تمام سال لطیف و درخشان میشود و اگر شیر بنوشند، پوست بدنشان سفید و نرم خواهد شد. عده ای نیز لحظه تحویل سال دور سفره مینشستند و هر یک سکه ای یا چند دانه برنج یا یک گوخدا (خرخاکی) در مشت میگرفتند یا کله جوجه خروس در جیب میگذاشتند و سر مرغ و دل و جگر و سنگدان و گردن او را میپختند و به مرد خانه میدادند تا بخورد و ثروتمند شود. از کوکویی که از شب آخر سال کهنه مانده بود، مقداری میخوردند تا تمام سال رزقشان حلال باشد. کوکو را هم باید میخوردند تا در سال نو از «کو؟ کو؟» گفتن راحت بشوند.
آداب و رسوم نوروز در خراسان شمالی
در سالهای دور مراسم کوزه شکنی یکی از آیینهای دایمیدر تمامینقاط خراسان شمالی محسوب میشد اما در حال حاضر این آیین سنتی تنها در بعضی از روستاهای استان متداول است؛ این رسم با این کیفیت برگزار میشود که کوزه ای را مقداری آب میکنند و گاهی سکه پول هم درونش میاندازند، بعد از بلندترین نقطه منزل که معمولاً پشت بامها است، توسط یکی از اعضای خانواده که معمولاً پسرهای خانواده هستند به پایین پرت شده و کوزه شکسته میشود و آب آن پاشیده میشود. در گذشته شکستن کوزه را به عنوان نشانه آلودگیها و اندوههای یکساله، واجب میدانستند و علاوه بر شکستن کوزه آلودگیها، خانوادهها ظرفهای مسی خود را که بر اثر مصرف طی یکسال سرخ شده بود، به مس گرها میدادند و سفید میکردند.
آداب و رسوم نوروز در سیستان و بلوچستان
در سپیده دم تحویل سال نو بر اساس یک سنت قدیمیسیستانی تمامیظروف سفالی که در عرض یکسال از آنها بهره برداری شده است (کاسه و کوزه) شکسته میشد و تکه پارههای آنها در پشت بام جای میگرفت و یا به بالای بام برده و میشکستند. این کار تقدس داشت، زیرا معتقد بودند اگر این کار صورت نگیرد، ارواح پلید که درون آنها جای میگرفته اند، خانواده و اعضای آنها را ناخوش و زردموی میکنند."سفر به در" از دیگر آیینهای نوروزی مردم بلوچستان است. مراسم "سیزده به در" در میان مردم ایران وجود دارد و در بلوچستان نیز این مراسم با شیوه ای دیگر اجرا میشود. در این منطقه سیزده به در را "سفر به در" میخوانند و معتقدند که در این روز روحهای پلید، جنها و مصیبتها ازهر روزنه ای وارد خانه مردم شده و باید در این چند روز، سفر به در و خانه تکانی انجام و مواد خوش بویی به نام "سوچکی" برای تمیز و خوشبو کردن خانه در آتش دانها دود شود. در اعتقاد آنان اجنه و ارواح پلید دارای روح شیطانی بوده و از تمیزی و خوش بویی گریزان هستند. هنگام اجرای مراسم سفر به در کودکان نقش مهمیدارند و آنان به صورت گروهی دور خانهها میچرخند و با نوای "سفر خطر بلا بدر" پلیدیها و روحهای شیطانی را از خانه و کاشانه خود دور میکنند. این مراسم امروزه نیز در برخی روستاهای شهرستان نیکشهر به ویژه بخش "بنت" همچنان برگزار میشود.
آداب و رسوم نوروز در فارس
در شیراز رسم بر این است که اگر درخت نارنجی که در خانه است، نارنج کم بدهد یا اصلاً ندهد، آن را عروس کنند و برایش مراسم عروسی بگیرند. برای این کار، ابتدا زن صاحب خانه، زنان همسایه را دعوت به عروسی درخت نارنج میکند، همه در یک زمان مشخص در خانه جمع میشوند و زن صاحبخانه اره ای را برمیدارد تا شاخههای درخت را ببرد. یکی از زنان همسایه جلو میآید و ضامن درخت میشود. سپس تور بسیار نازکی روی درخت میکشند، شکر پنیر روی درخت میپاشند، کِل میزنند، واسونک میخوانند و شادی میکنند و بر این باورند که آن درخت، سال بعد در فصل بهار، بار نارنج خواهد داشت.
آداب و رسوم نوروز در کرمان
هنگام تحویل سال رشتهها را در داخل آش میریزند بر این باورند که با ریختن رشته در هنگام تحویل سال، تا پایان سال رشته کارها در دستشان خواهد بود، برهمین اساس اغلب هنگام تحویل، خودشان رشته بریده و آش درست میکنند. در گذشته در برخی از نقاط استان کرمان مردم باور د اشتند که زمان تحویل سال تمام آبها ی جار ی بر ا ی یک لحظه میایستند و اصطلاحاً به آن "خو اب آب " میگفتند. در بعضی از مناطق استان کرمان د عا ی مخصوص تحویل سال ر ا با ز عفر ان و گلاب بر بدنه یک کاسه چینی مینویسند؛ سپس از آن شربت درست میکنند و بر ا ی سلامتی ا عضا ی خانو اده در طول سال همگی از آن مینوشند.
آداب و رسوم نوروز در کرمانشاه
از مراسم کهن ایرانیان در نوروز، رسم آب پاشی به یک دیگر، آب تنی و شست وشوی خود با آب بوده است. در پیدایی رسم آب پاشی در میان ایرانیان، انگیزههای گوناگونی را یاد کرده اند؛ چون تن انسان در زمستان به آلودگیهای آتش، یعنی دود و خاکستر آلوده میشود، مردم با آب پاشی به خود، یا آب تنی، این آلودگیها را از خود دور و خود را تطهیر و پاکیزه میکنند. امروزه این رسم در نوروز، کم تر معمول است و تنها بقایای آن را در آیینهای مربوط به جشن چهارشنبه سوری میتوان دید. این رسم هنوز میان گروهی از مردم سرزمینهای همسایه ایران، از جمله شیعیان پاکستان رایج است.
آداب و رسوم نوروز در کهگیلویه و بویر احمد
چاله گرم کنون یا سفره پرکنون مشهورترین آیین سنتی مردم کهگیلویه و بویراحمد در عید نوروز باستانی است. در این آیین که در نخستین شب سال برگزار میشود، هر خانواده به نیت سالی پرخیر و برکت سفره خود را پر از نان تازه میکند و با طبخ غذاهای سنتی مانند شله ماش، شله عدس، شله بادام، شله کنجد چاله یا اجاق خود را گرم نگه میدارد.
آداب و رسوم نوروز در گیلان
نمایش عروس گوله از مراسم قبل از حلول سال نو به شمار میرفت. این نمایش همراه با آواز ریتمیک دارای مفاهیم اخلاقی و آیینی خاصی بود. بازیگران این نمایش معمولاً سه نفر بودند و به نقش غول، پیربابو و نازخانم ظاهر میشدند. نقش نازخانم را بیشتر مواقع پسر جوانی که لباس زنانه پوشیده بود، اجرا میکرد. پیر بابو یا کوسه نقش پیرمردی بود که با غول بر سر تصاحب نازخانم به بحث و جدل میپرداخت. غول هم خود را با کلاهی از کلوش (ساقه برنج)، زنگولهها و چماق به هیبتی عجیب میآراست. این گروه به منازل مختلف رفته، به ایفای نقش خود میپرداختند و در ازای تهنیت گویی خویش و آرزوی سالی پربرکت و پریمن برای صاحبخانه، از او هدایایی دریافت میکردند. گاه نقش یک شخصیت دیگر به اسم کاس خانم نیز به این جمع اضافه میشد.
آداب و رسوم نوروز در لرستان
آیین کوسه سوار برگرفته از داستانی است که در مورد پیرزنی به نام ننه پیره است که عامل سرمای سخت و مرگ ومیر در اواخر زمستان بوده است. آیین کوسه سوار این گونه بوده که مردی بدون ریش را میآوردند و مردم او را ننه پیره مینامیدند و در خرمن جا از او سواری میگرفتند و میگفتند و این عمل نشان از این داشت که ننه پیره کاری دیگر نمیتواند انجام دهد و زمستان رو به اتمام است.
در گذشته مردم لرستان اعتقاد داشتند که لحظه تحویل سال در خانه باید باز باشد چون باور داشتند که در لحظه سال تحویل باوُ نوروز میآید پس اگر برف هم میبارید نباید دربسته میبود. باوُ نوروز در لحظه تحویل سال به تعداد افرادی که بر سفره جمع شده اند، از آن چه بر سفره موجود بود برکت سال آن خانه را تقسیم میکرد و روزی سال افراد حاضر بر سفره را از برکتهای سفره مشخص میکرد و اگر درها بسته بودند، باوُ نوروز پشت در میماند. در ایام گذشته مردم لُر میانه خوبی با روز سیزده به در نداشتند و روز چهارده نوروز به طبیعت میرفتند ولی امروزه با ملی شدن این آیین، لرستانیها نیز روز سیزدهم به دامان طبیعت میروند.
آداب و رسوم نوروز در همدان
یکی از مراسم جالب سنتی در روزهای قبل از عید، کوسه و زن کوسه بود، که در نقش زن و شوهر چوپان ظاهر میشدند و با ساز و دهل از روستاها به راه میافتادند و به شهر میآمدند. تمام اندام این دو پوشیده شده بود و فقط دو سوراخ جلو چشمان و یک سوراخ جلو بینی داشت. روی لباس نمدی کوسه تعدادی منگوله دوخته شده بود که به اطراف آویزان بود و چون بلندی در دست داشت که یک سر آن برجسته بود و به آن ”قورچنگ" میگفتند. زن کوسه نیز روی لباس نمدی خود یک دامن کوتاه از چیت رنگارنگ میپوشید. به این دامن پرچین، ”تنبان قری" یا به گویش محلی "تومن قری" میگفتند؛ کوسه و زنش با ساز و دهل وارد شهر میشوند و تعدادی از بچهها به دنبال آنها راه میافتادند. آنها به هر خانه ای که درش باز بود وارد میشدند و معمولاً وارد خانه اعیان و اشراف میشدند و در محوطه حیاط شروع به حرکات جالب و خنده دار و رقص و پای کوبی میکردند. صاحبخانهها نیز در حد وسع و طبع خود کمکی نقدی یا جنسی به آنها میدادند. کوسه و زن کوسه همچون حاجی فیروز پیام آورن شادی نوروزی و بهار بودند.
آداب و رسوم نوروز در یزد
یکی از رسوم یزدی در آستانه سال نو این بود که آخرین شب سال آتش روی پشت بام روشن میکردند که در بین یزدیها به نام رسم «آتش رو بوم کردن» معروف بود تا سرما و سوزش زمستان را از بین ببرند. در نزد یزدیها 10 روز مانده به نوروز، پنجه کوچک و 10 روز بعد از نوروز به پنجه بزرگ مشهور بود که در این 10 روز مراسمهای چهارشنبه سوری، کوزه شکستن، پختن آش رشته، پختن نان به خصوص نانهای شیرین، آماده کردن سفره هفت سین، خانه تکانی و خریدن لباس نو انجام میشد.