قابل ذکر است که عنوان چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران بهانه تهیه چنین نوشتاری گردیده و نمیتوان آن را جامع و مانع دانست، همانطور که شنیدن آثار انقلاب اسلامی از زبان یا قلم کسانی که خارج از حوزه انقلاب و خارج از کشور، ضمن اینکه تأییدی بر حقانیت انقلاب شکوهمند اسلامی ماست اما نمیتواند حق مطلب را کاملاً و باید و شایدها را ارائه نماید.
به عنوان مثال ممکن است استناد شود به اینکه، آلن وایز عضو انجمن علوم سیاسی کانادا گفته است: انقلاب 1979 را میتوان با توجه به تأثیری که بر ذهن و فکر مردم جهان در اواخر قرن بیستم داشت، به طور قطع، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران، خاورمیانه و تمامی جهان دانست، انقلاب ایران به دلیل به کارگیری هم زمان ایدئولوژیهای مدرن سیاسی و اسلامی، قطعاً عامل محرکی برای بسیاری از جنبشهای مردمی در خاورمیانه و سایر نقاط جهان بوده است.
هم چنین میتوان به نظر جیم لوب، عضو کمیته مشورتی کانون سیاست خارجی آمریکا و تحلیل گر مسائل کشورهای در حال توسعه اشاره کرد، آن جا که میگوید: انقلاب ایران نشان داد که ابر قدرتها نمیتوانند برای برقراری ثبات در کشورهای پویا و پیچیده جهان سوم به حکام مستبد، فاسد و بد رفتار اتکا کنند. به اعتقاد من، انقلاب ایران تأثیرات بسیاری بر جای گذاشته است، به عنوان مثال، این انقلاب موجب شد سیاست خارجی آمریکا به ویژه در دولت ریگان، به تحت فشار قرار دادن متحدان آمریکا برای کاهش سرکوب اهمیت بیشتری بدهد. به عبارت دیگر، انقلاب ایران سیاست گزاران آمریکایی را متقاعد کرد که احترام به حقوق بشر را که هیچ گاه جدی گرفته نمیشد، رعایت کنند.
جوزف مونتویل، محقق مرکز مطالعات استراتژیک واشنگتن و کارشناس مسائل خاورمیانه گفته است: انقلاب اسلامی ایران، آغازگر و محرک جنبشی بود که اعادهی هویت و استقلال مسلمانان را به همراه داشت. و از آن جهت که به نیروهای دموکرات امکان فعالیت و عمل داد، قابل ستایش است.
هیفا جواد، استاد دانشگاه بیرمنگام نیز گفته است: این انقلاب پس از مدتها شکست و تحقیر مسلمانان، به آنها حس غرور و اعتماد به نفس داد. این انقلاب همچنین در جنبش احیای اسلام به عنوان کاتالیزور عمل کرد.
دیدگاههای این افراد و دهها نفر دیگر در این زمینه مهرهای تأییدی مکرر است بر انقلاب اسلامی ایران ولی قطعاً در موضوع انقلاب اسلامی در کنار اندیشمندان و نظریهپردازان کشورهای دیگر باید به تحلیل تحلیلگران داخلی از تأثیرات انقلاب اسلامی ایران در جهان هم اشاره داشت.
بر همین اساس، در این مقاله به بخشی از دیدگاههای برخی بزرگان و اندیشمندان چون حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی، آیتالله شهید مرتضی مطهری، اشاره شده است.
انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه آغاز خیزش بیداری اسلامی در نیمه دوم قرن بیستم، شروع دوره جدیدی از ظهور اسلام با رویکرد سیاسی را برای جهان اسلام نوید داده و پیروزی برجستهترین حرکت اسلامی در این دوره، سایر حرکتهای اسلامی در جهان اسلام را به تکاپو واداشت. ذکر این نکته ضروری است که میزان تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر همه جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبوده، بلکه با توجه به اوضاع خاص هر منطقه و نیز قرابتهای فکری، فرهنگی و جغرافیایی، درجه تأثیر آن متفاوت بوده است و هر اندازه که ملت ایران در نیل به اهداف انقلابی خود با ملتهای دیگر وجه اشتراک داشتهاند، به همان نسبت استقبال از این انقلاب گستردهتر بوده است.
به طور کلی آنچه که بر همگان روشن و واضح است این است که انقلاب اسلامی ایران تأثیرهای گستردهای را در ورای مرزهای خود داشته و با توجه به پیروان و هواخواهانی که پیدا کرد و به عنوان یک نیروی قابل محاسبه توسط دولتهای خارجی و همچنین دولتهای منطقه عنوان شده است؛ بدان خاطر که «انقلاب اسلامی در ایران به دلیل جذابیت شعارها، اهداف، روشها، محتوا، نتایج و سابقه مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیط منطقه و بینالمللی، پدیدهای تأثیرگذار در جهان اسلام بود. در مجموع تأثیر آن بر سایرین از گرایش و پذیرش ارزشها و آرمانهای انقلاب تا الگوبرداری شیوهها و روشهای اتخاذ شده از جمله گسترش تظاهرات عمومی علیه نظامهای حاکم در نوسان بوده که این وضعیت زمینههای تهدید سایرین را فراهم آورده بود.
انقلاب اسلامی ایران با احیای دوباره مباحث اسلام، تحول فرهنگی عظیمی را در ابعاد منطقهای موجب شد و زمینههای بیداری جنبشهای اسلامی در منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای مرکزی و دیگر مناطق را فراهم کرد.
از مهمترین زمینههای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران که مسئله صدور آن را مواجه کرده است، میتوان به جهان شمول بودن دین مبین اسلام اشاره کرد.اسلام میخواهد که از انسانهای موجود درکره زمین فقط یک امت به هم پیوسته و واحد بشری فراهم آورد. گسترش عدالت، نفی ظلم و ستم، حمایت از ستمدیدگان و مظلومان و نفی استکبار و سلطه، گوشهای از جهان شمولی تعالیم اسلامی را شامل میشود.
بیشک نهضت بزرگ امام خمینی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد از گزارههای درونی و بیرونی بهرهمند و از عوامل مختلفی تحت تأثیر قرار گرفت. یکی از این مؤلفههای بیرونی که به ظاهر در خارج از محدوده جغرافیایی ایران و در گستره جغرافیایی جهان اسلامی شکل گرفت و در غالب گفتمان بینالمللی انقلاب اسلامی به جهانیان معرفی شد حرکت جبهه مقاومت اسلامی در برابر دشمنان داخلی و خارجی اسلام بود. این تفکر در ابتدا در بین هستههای گروههای مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی توسط مبارزین فلسطینی شکل گرفت اما با گسترش منازعه صهیونیست با مسلمانان خارج از محدوده سرزمینهای اشغال، این اندیشه ابتدا به کشورهای همسایه فلسطین اشغالی تسری پیدا کرد و در ادامه این اندیشه با شکلگیری نهضت اسلامی ایران در سال 1342 و باحضور مبارزین ایرانی علیه حکومت طاغوت به دیگر بلاد اسلامی اشاعه یافت.
دیدگاه امام خمینی (ره)
به تمام این دلایل در ابتدای سخن یادآور میشویم بیانات حضرت امام خمینی(ره) در بخشی از وصیتنامه الهی- سیاسی ایشان را درباره انقلاب اسلامی واهمیت آن که به وضوح نمایی روشن از انقلاب را در ابعاد مختلف ترسیم مینمایند، آنجا که میفرمایند:
... اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت را به بالاترین وجه تأمین می کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها، چپاولگریها، فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند. و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیرتوحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی، مادی و معنوی و فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است.
... امروز بر ملت ایران، خصوصاً، و بر جمیع مسلمانان، عموماً، واجب است این امانت الهی را که درایران به طور رسمی اعلام شده ودر مدتی کوتاه نتایجی عظیمی به بار آورده، با تمام توان حفظ نموه و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند. و امید است که پرتو نوران بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند، و دست ابرقدرتهای عالم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند...
دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای
هم چنین حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی نیز همواره در بیانات خود از انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی ظلم ستیز و عدالت طلب یاد کردهاند، به عنوان مثال در سخنرانی که به مناسبت ارتحال حضرت امام خمینی (ره) ایراد کردند، فرمودند:
... نظام اسلامی علی رغم همه کارشکنیها و دشمنیها به پیروزی رسید و روز به روز تا امروز ریشهدارتر شد و فکر تحقق و حیات دوباره اسلام و نجات امت اسلامی از ظلم و استکبار قدرتهای مستکبر، در مرزهای این کشور محدود نماند. امروز شما به هر کشور اسلامی در شرق و غرب دنیای اسلام بروید- چه در خاورمیانه، چه در کشورهای غربی، چه در شمال آفریقا و چه در کشورهای شرق آسیا؛ در مناطقی که مسلمانان مجموعههایی را تشکیل دادهاند- خواهید دید انگیزه اسلامی، تمایل به حاکمیت اسلام و نفرت از تسلط استثمارگران و استعمارگران، ظالمان، در میان مردم، بخصوص در میان جوانان، نخبگان و روشنفکران موج میزند.
... امام حقایق فراموش شده اسلام را احیاء کرد؛ عدالتخواهی اسلام را سر دست بلند کرد؛ ضدیت اسلام را با تبعیض، اختلاف طبقاتی و اشرافیتها علنی کرد. از روز اول تا روزهای آخر عمر، امام بزرگوار روی قشرهای مستضعف، پابرهنهها و محرومان تکیه کرد...
... اسلام سعادت مردم را دنبال میکند. اسلام با فساد، ظلم و تبعیض مخالف است. اسلام برای رفاه مردم در کنار معنویت مردم به میدان آمده است. امام این را از آغاز شروع مبارزات تا تشکیل نظام اسلامی و تا آخر عمر، مکرر بیان کرد. امام عظیمالشأن ما در دنیای اسلام این را نشان داد که فقه اسلام- یعنی مقررات اداره زندگی مردم در کنار فلسفه اسلام یعنی تفکر روشن بینانه وعمیق و استدلالی- و عرفان اسلام یعنی زهد و انقطاع الیالله و دامن برچیدن از هواهای نفسانی چه معجزه بزرگی میتواند بیافریند. اما عملاً نشان داد که اسلام سیاسی، همان اسلام معنوی است...
دیدگاه شهید مطهری
شاید خالی از لطف نباشد که شاخصههای انقلاب اسلامی را از دیدگاه شهید مطهری مرور کنیم، آنجا که می گوید:
یکی از راههای شناخت هر انقلاب، بررسی کیفیت رهبری آن انقلاب و نهضت است. از نظر رهبری، انقلاب این طور نبوده است که روز اول کسی خود را کاندیدا کند و بعد مردم به او رأی بدهند و او را انتخاب کنند و سپس، آن رهبر برای ملت خط مشی تعیین کند. واقعیت این است که گروههای زیادی، از آنجا که احساس مسئولیت میکردند، تلاش کردند رهبری نهضت را بر عهده گیرند ولی به تدریج عقب رانده شدند و رهبر خود به خود انتخاب شد. شما در نظر بگیرید چه تعداد از اقشار؛ از روحانیون، چه گروههای اسلامی و چه غیراسلامی، در این انقلاب شرکت داشتند. در این نهضت، افراد تحصیل کرده، افراد عامی، دانشجو، کارگرها، کشاورزان، بازرگان و همه همه حضور داشتند. از میان همه این افراد مختلف یک نفر به عنوان رهبر انتخاب شد، رهبری که همه گروهها، رهبری او را پذیرفتند.
امام خمینی(ره) به این علت رهبر بلامنازع این نهضت شد که علاوه بر مزایا و شرایط یک رهبر که در فرد ایشان بود، ایشان در مسیری فکری و نیازهای روحی مردم قرار داشت. حال آنکه دیگرانی که برای کسب رهبری تلاش میکردند، به اندازه ایشان در این مسیر قرار نداشتند.
... از جمله اقدامات این رهبر، مخالفت جدی و دامنهدار با مسئله جدایی دین از سیاست بود. شاید فصل تقدم در این زمینه با سیدجمالالدین اسدآبادی باشد. سیدجمال نخستین کسی بود که احساس کرد اگر بخواهد در مسلمانان جنبش و حرکتی ایجاد کند باید به آنها بفهماند که سیاست از دین جدا نیست. استعمارگران تلاش زیادی کردند تا در کشورهای مسلمان رابطه دین و سیاست را قطع کنند. بطور خلاصه میتوان گفت:
با توجه به بهمریختگی ساختار هژمونی ایالات متحده آمریکا شکلگیری جبهه مقاومت در منطقه، شکست برنامههای غرب به سرکردگی آمریکا و صهونیستها در مقابله با جبهه مقاومت، آشکار شدن چهره واقعی آمریکا و غرب در رابطه با مسائل جهانی و منطقهای، بروز و ظهور قدرتهای جدید در صحنه بینالملل، نظریههای جدید کارشناسان و صاحب نظران بینالمللی از قبیل جان گالتون در رابطه با آغاز تحولات ساختاری در نظام ایالات متحده آمریکا که ناشی از فروپاشی آنرا نوید میدهند و یا جنبش وال استریت در آمریکا و جنبش جلیقه زردها در فرانسه و کشورهای اروپایی و سیاستهای ترامپ همگی نشانههایی از آغاز یک تحول عمیق ساختاری در نظام بینالمللی است که میتواند فرصتی تاریخی برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران با اعمال وحدت کلمه و کلمه وحدت همه نیروهای داخلی گرداگرد رهبر فرزانه انقلاب اسلامی شاهد نقش آفرینی تاریخی انقلاب اسلامی در جهان جدید باشیم واین امید که تحقق تمدن بزرگ اسلامی در اوایل هزاره سوم حاصل خواهد شد و در سرنوشت بشریت نقش آفرین باشد واقعیتی انکارناپذیر بوده زیرا بشارت خداوندی را به همراه خود دارد.
محمدباقر بهرامی- عضو هیأت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی