از فرهنگستان علوم، محمدرضا مخبر دزفولی در دهمین نشست مرجعیت علمی در فرهنگستان علوم، با مهم تلقی کردن علوم انسانی گفت: به اهمیت علوم انسانی در آینده علمی کشور واقف هستیم و میدانیم باید این حوزه را تقویت کنیم تا در عرصه علمی و مرجعیت کشور تأثیرگذار باشد.
وی معتقد است که علوم انسانی و رشتههای مختلف باید طوری آموزش داده شوند که احساس مثبت و سازندهای در دانشجویان ایجاد شود. این وظیفه همکاران و اساتید علوم انسانی است که دانشجویان را به تفکر وادارند و روشهای مناسب آموزشی را به کار بگیرند. اگر در این زمینه کمبود داریم، بهتر است خودمان دست به تولید محتوا بزنیم.
رئیس فرهنگستان علوم متذکر شد نباید علوم انسانی را بهعنوان شبهعلم در نظر گرفت؛ زیرا تاریخ تمدن ایران و اسلام باید با مستندات بینالمللی همراه باشد تا بتوانیم به جایگاه علمی در سطح جهانی برسیم. همچنین، باید شاخصهای نهایی برای رسیدن به مرجعیت در علوم انسانی را دقیقتر تعریف کنیم و روی آنها توافق داشته باشیم.
مخبردزفولی گفت: برخی معتقدند در حوزه علوم انسانی نظریات بومی و قوی که قابل رقابت جهانی باشد، طراحی نشده است. ما باید نظریات بومی را تقویت کنیم تا در عرصه بینالمللی رقابتپذیر باشیم. تنها با آموزش نمیتوان اخلاق را بهدرستی ترویج کرد. آموزش شرط لازم است، اما کافی نیست و باید به سلوک و اخلاق عملی نیز توجه کرد.
وی افزود: در حوزه پزشکی، توجه به اخلاق حرفهای بسیار مهم است و متأسفانه امروزه شاهد مشکلاتی در این حوزه هستیم که مردم با مراجعه به مراکز درمانی با چالشهای زیادی روبرو میشوند. این موضوع نیاز به آسیبشناسی دارد تا بتوانیم در رشتههای مختلف، از جمله مهندسی و پزشکی، آموزش و اخلاق حرفهای را بهطور همزمان ارتقا دهیم.
مخبر دزفولی به اشاره توزیع دانشجویان در رشته های مختلف افزود: اگر بهترین مغزهای ما به رشتههایی مثل دندانپزشکی و پزشکی جذب شوند، در حالی که به تخصصهای مهندسی و علوم پایه نیاز داریم، ساختار کشور دچار نقص خواهد شد. ضریب هوشی بالا باید در مسیری بهکار گرفته شود که به ساختن یک کشور پیشرفته کمک کند. باید در این زمینه بازنگریهای لازم انجام شود. این موضوع یک هارمونی، انسجام و نظم خاصی را طلب میکند. در غیر این صورت، ناهنجاریها و اشکالاتی در ساختار کشور ایجاد خواهد شد.
وی پیشنهاد کرد که متخصصان رشتههای علمی مختلف با یکدیگر همفکری کنند تا مرجعیت علمی تحقق یابد. اگر به بخشی از علوم توجه کنیم و بخش دیگر را نادیده بگیریم، باعث تضعیف کل ساختار خواهد شد و ما را به هدف نمیرساند.
حسن ظهور عضو پیوسته فرهنگستان علوم گزارشی از وضعیت علوم انسانی در آموزش عالی ارائه داد و به جایگاه و اهمیت این حوزه در سطح جهانی با استناد به آمارهای ثبتنام و برنامههای درسی کشورهای مختلف پرداخت.
وی در ابتدای گزارش با مروری بر رشتههای اصلی علوم انسانی شده و سپس آمار ثبتنام دانشجویان در این حوزه در کشورهای مختلفی مانند آلمان، بریتانیا، ژاپن و فرانسه را بیان کرد و گفت: به عنوان نمونه، در برخی کشورها، درصد ثبتنام در علوم انسانی نسبتاً بالا بوده و این موضوع بهویژه در دانشگاههای بینالمللی و چندرشتهای دیده میشود. این امر نشاندهنده افزایش علاقه به علوم انسانی و ارتباط آن با دیگر رشتهها برای پرداختن به مسائل اجتماعی و فرهنگی پیچیده جوامع امروزی است.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم در بخش دیگری از این گزارش به مثالهایی از ادغام علوم انسانی با سایر رشتهها پرداخت و بیان کرد: برای مثال، در فرانسه، علوم انسانی به عنوان بخشی از آموزش مهندسی و با رویکردی غیرسیاسی به برنامههای درسی افزوده شده تا به دانشجویان مهندسی در درک تأثیرات اجتماعی توسعه فناوری کمک کند. همچنین، در دانشگاه ام آی تی برنامهای بینرشتهای با ترکیب علوم انسانی و مهندسی ایجاد شده که هدف آن ارتقای دانش دانشجویان در حوزههای انسانی و فنی همزمان است.
ظهور با استناد به آمارهای یونسکو روندهای آموزشی در علوم انسانی را از نظر تعداد دانشجویان و سهم پژوهش در تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف مقایسه و بیان کرد: کشورهای با درآمد بالا و متوسط بالا بیشترین سهم را در توسعه و پژوهشهای علوم انسانی و سعی بر ارتقای جایگاه علمی و مرجعیت بینالمللی خود دارند.
وی در این گزارش پیشنهاداتی ارائه کرد که شامل ضرورت تقویت علوم انسانی در آموزش رسمی، بهویژه در مراحل ابتدایی و دبیرستان بود تا دانشآموزان با مبانی اخلاقی و فرهنگی جامعه آشنا شوند و این مبانی را در دوران دانشگاه و حرفه خود بهکار گیرند.
این عضو فرهنگستان علوم تاکید کرد: دانشگاهها برنامههای درسی خود را به گونهای تنظیم کنند که علوم انسانی به عنوان یک رشته مکمل در کنار سایر رشتهها، به ویژه رشتههای فنی و مهندسی، تدریس شود. همچنین آموزشهای اخلاقی به صورت تدریجی و نظاممند، از سطح کودکستان تا دانشگاه باید انجام شود.
وی برای توسعه شاخص مرجعیت علمی پیشنهاد کرد که تعداد ثبتنام دانشجویان و بودجههای تحقیقاتی در این حوزه افزایش یابد تا کشورها بتوانند با ایجاد زیرساختهای علمی قویتر، به مرجعیت علمی در سطح بینالمللی دست یابند.
این عضو فرهنگستان علوم در پایان گزارش خود نتیجه گیری کرد که علوم انسانی میتواند نقش مؤثری در رشد جوامع و حفظ ارزشهای فرهنگی و اجتماعی ایفا کند و باید در برنامهریزیهای آموزشی، بودجهها و سیاستگذاریهای علمی کشورها به علوم انسانی توجه بیشتری شود.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: کتابهای درسی باید شرایط اخلاقی را فراهم کنند و ارزشها را به دانشآموزان نشان دهند. الگوهای اخلاقی باید به جامعه و جوانان معرفی شوند. اگر اکنون بخواهیم به جوانان الگویی ارائه دهیم، در حوزه اخلاق و مسائل انسانی، کدام سمبلها وجود دارند که بتوانند به آنها تکیه کنند و بگویند ما میخواهیم مثل او باشیم؟
سعید سرکار، ادامه داد: ما باید اخلاقیات زندگی را در جامعه ترویج دهیم و از جوانان بپرسیم که چه کسی میتواند الگوی آنها باشد. اگر تنها دو یا سه نام شنیدیم، این کافی نیست. کتابهای درسی باید در دبستان و دبیرستان، اصول اخلاقی را به دانشآموزان آموزش دهند.
در علوم تجربی، نیاز به نگاهی انسانی داریم
رئیس پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: نیاز ما به فلسفه و علوم انسانی به واقعیتهای جهانی و غرور انسانی مرتبط است. حتی در علوم تجربی، نیاز به نگاهی انسانی داریم. باید به دانشآموزان و جامعه آموزش دهیم که چگونه باید زندگی کنند. اکنون پزشکانی داریم که هنوز در اصول زندگی مشکل دارند. در جهان، رشتههایی مانند "مدیکال هیومن" مطرح هستند که در آنها پزشکی با ارزشهای انسانی و ادبیات و هنر تلفیق میشود. برخی از پزشکان با الهام از این مباحث، به آموزشهای عمیق انسانی میپردازند.
باقر لاریجانی ادامه داد: برای داشتن هویت ملی و تاریخی قوی، باید از علوم انسانی استفاده کنیم. برای مثال، در تاریخ پزشکی، ما نمیتوانیم فقط به علم بهعنوان ابزاری سودمند نگاه کنیم. باید به تاریخ خود احترام بگذاریم و آن را به درستی به جامعه معرفی کنیم. علوم انسانی، بهویژه اخلاق پزشکی، بخشی اساسی از علوم پزشکی است. اخلاق پزشکی به معنای پیوند دادن پزشکی با علوم انسانی است و ما باید این ارتباط را تقویت کنیم.
رئیس پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران بیان کرد: باید دانشمندانی داشته باشیم که بتوانند هدایت رشتههای مختلف را بر عهده بگیرند و رشتههای علوم انسانی در حوزههای مختلف زنده شوند. جامعه ما به پیوندی نیاز دارد که فلسفه، اخلاق و علوم انسانی را با دیگر رشتهها ادغام کند. این موضوع به ویژه در حوزه اقتصاد اسلامی و فلسفههای بومی ما اهمیت دارد.
باید برای هر رشته، اصول اخلاقی تهیه شود
دبیر ستاد زیستفناوری، سلامت و فناوریهای پزشکی در این نشست گفت: در اخلاق پزشکی، ما نیازمند نهادهایی هستیم که تخلفات اخلاقی را رسیدگی کنند. این نهادها باید با استفاده از چارچوبها و کمیتههای اخلاقی، به بررسی رفتارهای پزشکی و اخلاقی بپردازند. پیوست فرهنگی و اخلاقی باید از همان دوران دبستان شروع شود و در نظام آموزشی ما نمود پیدا کند. در هر رشته و هر سطحی، نیاز به مواد آموزشی متفاوت وجود دارد.
مصطفی قانعی ادامه داد: در دانشگاهها نیز به دنبال استفاده از این اصول هستیم، اما منابع کافی در اختیار نداریم. باید برای هر رشته، اصول اخلاقی و قواعدی تهیه شود که بتواند در فرآیند ارزیابی شاخصهای مناسب را ایجاد کند.
نباید انتظار داشته باشیم که اخلاق تنها با تدریس به دست بیاید؛ بلکه اساتید میتوانند در کنار آموزش، از تجربیات و بینشهای خود نیز استفاده کرده و به اخلاقیتر شدن دانشجویان کمک کنند. باید شاخصهای معینی برای سنجش اخلاق و وضعیت مطلوب در جامعه تعریف شود. اگر اشکالی در این شاخصها مشاهده شود، لازم است مسیر اصلاح شود تا بتوانیم در نهایت به یک الگوی بهینه دست یابیم.
باید به فکر ارتقای محتوایی و علمی علوم انسانی باشیم
دبیر ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در این نشست گفت: باید به جای صرفاً افزایش تعداد مستندات علمی در پایگاههای بینالمللی، به فکر ارتقای محتوایی و علمی باشیم. برای مثال، شاخص توسعه انسانی شامل مولفههایی چون سلامت، آموزش و شرایط زندگی است. باید پرسید آیا باید اول به ارتقای شاخص توسعه انسانی بپردازیم تا به مرجعیت علمی برسیم، یا ابتدا باید مرجعیت علمی را ارتقاء دهیم تا شاخص توسعه انسانی بهبود یابد؟ این مسئله گاه میتواند گمراهکننده باشد. برخی کشورها با منابع مالی فراوان، بدون توجه به مرجعیت علمی، شاخص توسعه انسانی بالایی دارند، اما این الزاماً نشاندهنده وضعیت مطلوب علمی نیست.
ایمان افتخاری، ادامه داد: برای پیشرفت واقعی در علوم انسانی و ارتقای شاخصها، باید سیاستهایی طراحی کنیم که متناسب با ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی کشور باشند. در شرایط سخت اقتصادی، باید با یک برنامه تدریجی و گامبهگام پیش برویم تا در طول زمان شاهد بهبود وضعیت علوم انسانی باشیم.
وی بیان کرد: با توجه به اینکه حدود ۵۰ درصد دانشجویان ما در حوزه علوم انسانی تحصیل میکنند، نمیتوان انتظار داشت به یکباره همه این دانشجویان به سطح بالایی از دانش و مهارت برسند. ما نیاز به برنامهریزیهای دقیق داریم. در حال حاضر، در حوزه علوم انسانی نیازمند سیاستگذاریهای هوشمندانهای هستیم که از ظرفیتهای داخلی به بهترین شکل استفاده شود.
سعید غیاثی به عنوان رئیس جدید پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در این نشست بیان کرد: آموزش در علوم انسانی باید ساختارمند و برنامهریزیشده باشد و دانشگاهها باید امکان رشد و توسعه این حوزه را فراهم کنند. توجه به این موضوع میتواند در تربیت انسانهای متخصص و متعهد در علوم انسانی بسیار موثر باشد.