به گزارش تیتربرتر؛ جشنواره فیلم فجر همواره در ادوار پیشین خود به عنوان مهمترین رویداد سینمای کشور شناخته شده است، رویدادی که برای تمامی اقشار مختلف سینما حائز اهمیت بوده و از سویی جشن سینما و تماشای فیلم برای مخاطبان محسوب میشود.
جشنواره فیلم فجر در دوره چهلم، اما تفاوتهای فراوانی نسبت به گذشته پیدا کرده است، جشنوارهای که پس از گذر از دو سال کرونایی میتواند نور تازهای بر بدنه خسته سینمای کشور پس از این دو سال بتاباند، سینمایی که بیش از دو سال درگیر تعطیلات بی وقفه بود و هیچوقت نتوانست به صورت کامل میزبان مخاطبان باشد.
حال دوره چهلم مهمترین رویداد سینمایی کشور آغاز به کار کرده است، جشنوارهای که امسال شاهد حضور حداکثری چهرههای جوان و کارگردانان فیلم اولی بوده و از سویی حضور کارگردانان باسابقهای همچون محمدحسین مهدویان و رضا میرکریمی را نیز در خود میبیند.
دومین روز از چهلمین جشنواره فیلم فجر با اکران دو فیلم سینمایی «علف زار» به کارگردانی کاظم دانشی و فیلم سینمایی «شادروان» ساخته حسین نمازی همراه خواهد بود، از جمله نکات جالب روز دوم حضور بهرام رادان در خانه جشنواره در مقام تهیه کننده سینما است.
پژمان جمشیدی با فیلم علف زار
«علفزار» به تهیهکنندگی بهرام رادان و کارگردانی کاظم دانشی نخستین فیلم از دومین روز جشنواره فیلم فجر بوده که در برج میلاد تهران موسوم به خانه رسانه اکران خواهد شد.
در خلاصه فیلم علفزار آمده است: داستان فیلم در مورد بازپرس دادگاه کیفری است که درگیر پروندهای پیچیده شده است. بعضی رازها بهتره فاش بشن، برخی هرگز… باید دفن بشن یه جایی دور از دسترس، برای همیشه.
پژمان جمشیدی، سارا بهرامی، ستاره پسیانی، ترلان پروانه، مهدی زمین پرداز، عرفان ناصری، یسنا میرطهماسب، مائده طهماسبی، رویا جاویدنیا، الهه اذکاری، ستایش رجایینیا، متین حیدری نیا، محمد معتضدی از جمله بازیگرانی هستند که در فیلم علف زار ایفای نقش میکنند.
پژمان جمشیدی و پیشنهادهای سینمایی
پژمان جمشیدی: «نقدهای زیادی به من وارد میکنند. مثلا میگویند چرا اینقدر فیلم بازی میکنی؟ ولی واقعا از صد پیشنهادی که در سال میشود شاید چهار یا پنجتایش را بپذیرم. تقریبا همه فیلمنامههای کمدی را برایم میفرستند. همین کمدیهایی که الان روی پردهاند و نمیفروشند به من پیشنهاد شده است. خواندم و حدس زدم برای مخاطب جذاب نخواهند بود. یعنی صرف کمدیبودن یا پیشنهاد مالی مناسب برایم ترغیبکننده نیست».
ماجرای مسخره شدن پژمان جمشیدی
برای پژمان که میگوید در طول ۱۰ سال بازیگری شاید روزهای کار و تلاشنکردنش برای ارتقا در سینما مجموعا سه ماه هم نمیشود فقط شخصیتهای طنز نمیتوانست ارضاکننده باشد؛ میخواست ریسک کند و درست مثل همان وقتهایی که به عنوان یک مدافع در خط حمله تیم ملی بازی کرد، دل به دریا بزند تا کارهای دیگری را هم تجربه کند.
نقشهای تا حدودی متفاوتش باعث شد تا در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سوءتفاهم، ساخته احمدرضا معتمدی کاندیدای دریافت جایزه بازیگر مکمل نقش مرد شود؛ اتفاقی که یکی از روزهای تلخ عدهای از خبرنگاران سینمایی را رقم زد؛ وقتی محمدرضا فروتن نام پژمان را به عنوان کاندیدا خواند، خنده از روی تمسخر عدهای از خبرنگاران و حضار در سالن آنقدر بلند بود که مجبور شدند تذکر دهند تا جو آرام شود! انگار آنها نمیخواستند بپذیرند فوتبالیستی که سالها دنبال توپ دویده حالا چشم به سیمرغی بدوزد که باید به اهلش برسد.
بیشتر بخوانید:
خودش، اما در اینستاگرام نوشت: «٤ سال فحش، ٤ سال تهمت، ٤ سال فشار، ٤ سال صبر، ٤ سال تلاش و حالا من کاندیدای بهترین بازیگر سینمای ایران؛ چقدر جای مادرم خالی است، آفریدگار را شکر. تبریک به همه کاندیداها، افتخار میکنم به حضور در کنارشان».
خندههای از روی تمسخر حضار، اما به مذاق گردنکلفتهای سینما خوش نیامد؛ همانهایی که شاید به استعداد بازیگری پژمان پی برده بودند: پرویز پرستویی، نوید محمدزاده، ویشکا آسایش، امیر آقایی و چندتایی دیگر به او تبریک گفتند تا نشان دهند این در به روی بازیکن سابق و بازیگر فعلی باز است.
حتی علی پروین هم ابراز امیدواری کرد با بردن سیمرغ، پژمان پاسخی به آنها بدهد که برایشان کاندیداشدن این پسر عجیب و غریب بوده است. پروین کمی بعد گفت: «خیلی دوست داشتم پژمان سیمرغ را بگیرد، ولی این اتفاق نیفتاد. فکر میکنم در ابتدای راه قرار دارد و میتواند در آینده سیمرغ بگیرد». جمشیدی به سیمرغ نرسید، ولی به باور دیگری رسید که میتوان با تلاش و کوشش به کارهای بزرگتر هم دست زد. او بعد از سوءتفاهم ۹ فیلم سینمایی دیگر بازی کرد که تقریبا همگی با استقبال خوبی روبهرو شدند.
پژمان در سریال محبوب زیرخاکی
با این حال شاید بازگشتش به تلویزیون در همین سال و همین روزهاست که دوباره نشان داد جمشیدی چقدر از قالب فوتبال فاصله گرفته و تا چه اندازه به پژمان و دنیای بازیگری نزدیک شده است. او این روزها ستاره سریالی طنز به نام زیرخاکی است که «تقریبا» یکتنه بار سریال را به دوش میکشد؛ این بار با گریم و کاراکتری متفاوتتر از چیزی که میشد از پژمان جمشیدی انتظار داشت.
درست در روزهایی که سیما حسابی قافیه را به شبکههای ماهوارهای باخته، دوباره با گلکردن چهره فوتبالیست قدیمی، اقبال اندکی به تلویزیون رو کرده تا مگر، کمی از آب رفته به جوی برگردد. نه اینکه پژمان قرار است نجاتدهنده سینما و تلویزیون باشد، چون خودش بهخوبی میداند هنوز باید در این عرصه شاگردی کند. خودش خوب میداند هنوز استادان بزرگی هستند که باید در کنارشان درس بیاموزد. خودش خوب میداند که اگر درجا بزند، کارش ساخته است؛ درست مثل همان وقتهایی که فوتبال بازی میکرد و اگر توپ پشت سرش به دست مهاجم میرسید و به او نمیرسید، علی پروین با آن ادبیات خاص در رختکن منتظرش بود.
پژمان از فوتبال آموخته که «جاننکندن» چه عواقبی برایش دارد؛ او آن درس را آویزه گوشش کرده تا دوباره ستاره این روزهای تلویزیون شده است. ستارهای که شاید بدش نیاید به همان افرادی که کاندیداشدنش را به سخره گرفته و با صدای بلند به شنیدن نامش میخندیدند، بگوید: «کجای کاری شما؟!».
پژمان جمشیدی: صدبار به دنیا بیایم، باز فوتبالیست میشوم
پژمان جمشیدی از فوتبال به شهرت بازیگری رسیده است. در حالی که علاقه ای به مصاحبه نداشت به ایران ورزشی چنین گفته است: باور کنید حرف جدیدی برای گفتن ندارم، اما به قول خودش در تله افتاد و پاسخ سوالها را داد.
به عنوان نخستین سوال، از پژمان جمشیدی پرسیدم اگر به عقب برمیگشت، مثلاً ۳۰ سال قبل، فوتبال را انتخاب میکرد یا از همان ابتدا رو به بازیگری میآورد؟ او، اما اینگونه پاسخ داد: «فوتبال برای زمانی است که دوران خوش زندگیام بود و کنار خانواده بهترین روزها را سپری میکردم. واقعیتش اصلاً یادم نمیآید چطور فوتبالیست شدم، چون تنها کاری که در دوران کودکی انجام میدادم فوتبال بازی کردن بود. طبیعتاً فکر میکنم اگر بارها به دنیا بیایم، باز هم ابتدا فوتبالیست میشوم. چون این رشته علاقه دوران کودکی من است، روزهایی که دوران خوشی را پشت سر میگذاشتم و برای حضور در زمین لحظهشماری میکردم. آن روزها را هیچوقت فراموش نمیکنم و همیشه در ذهن و خاطرم باقی میمانند.»
از افرادی مانند پژمان جمشیدی که در دو حرفه و البته سطح بالای آنها مشغول فعالیت بوده و به موفقیت هم رسیدهاند، معمولاً چنین سوالی را میپرسند که کدام حرفه آنها سختتر از دیگری است. پژمان در مواجهه با این سوال گفت: «خب فوتبال را من از کودکی یاد گرفتم و تخصص من بود. یعنی از وقتی یادم میآید با توپ سر و کله میزدم و آن را از همان ابتدا یاد گرفتم. بالا و پایین فوتبال و چم و خم آن را بلد بودم و به همین دلیل آنقدرها هم برای من سخت و طاقتفرسا نبود. بازیگری، اما برای من سختتر بود، چون در سن بالا وارد شدم و دورههایش را دیدم و نکتههای ریز و درشت را یکی پس از دیگری یاد گرفتم. به همین دلیل بازیگری کار سختتری برای من بود، اما تلاش کردم تا در این حرفه هم بتوانم مفید باشم و روزهای خوبی را تجربه کنم.»
پژمان جمشیدی اگر بخواهد در بازیگری، کار خودش را با یک شخصیت فوتبالی مقایسه کند، به چه کسی نزدیکتر است؟ او به سوال ما اینگونه پاسخ داد: «نمیتوانم خودم را با یک شخصیت فوتبالی مقایسه کنم، چون نمیخواهم از کسی اسم بیاورم. فقط میدانم که آدم در هر حرفهای که باشد با تلاش میتواند مشکلات را از جلوی پای خودش بردارد. نکتهای که در هر شغل و حرفهای باعث موفقیت میشود این است که آدم در شرایط مختلف، مثبت و منفیها و موفقیت یا عدم موفقیت را گردن خودش بیندازد و از زمین و زمان ایراد نگیرد. آنوقت است که میتواند روزهای موفق را تجربه کند.»
مقایسه دستمزدها در فوتبال و سینما. این آخرین سوالی است که پژمان در موردش توضیح داد: «دستمزدهای امروز فوتبال را من نمیدانم و از آنها خبر ندارم، اما در سینما تعداد معدودی از بازیگران هستند که رقمهای بالایی دریافت میکنند. برای بازیگران کمدی به نوعی و غیرکمدی هم نوعی دیگر. چون فیلمهای کمدی (تا حدودی و نه همه آنها) پر فروشتر هستند و همین مسئله میتواند روی دستمزدها هم تأثیر بگذارد. همانطور که گفتم همه بازیگران دستمزد عجیب و غریب نمیگیرند.»
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: علیرضا یوسفی