به گزارش تیتربرتر؛ اسب سفید بالدار در کانادا درخشید.
معرفی فیلم اسب سفید بالدار
فیلم کوتاه «اسب سفید بالدار» جایزه خلاقانهترین فیلم را از جشنواره «ریلتو ریل» کانادا دریافت کرد.
پس از حضور فیلم کوتاه «اسب سفید بالدار» به کارگردانی مهیار ماندگار و تهیهکنندگی حمید رضا زبیر در جشنوارههای «برلین»، «تیرانا»، «ازمیر» و «کمرا ایمج»، این فیلم از ۲۳مین دوره جشنواره «ریلتو ریل» کانادا جایزه خلاقانهترین فیلم را از بخش داوران جوان ارشد دریافت کرد.
این جشنواره با تمرکز بر فیلمهای کودکان و نوجوانان هر ساله بهصورت فیزیکی برگزار میشود اما امسال بخاطر شرایط ویژه کوید۱۹ بهصورت آنلاین برگزار شد.
خلاصه داستان فیلم اسب سفید بالدار
در خلاصه داستان این اثر آمده است: طاها در جستوجوی عشق دوران کودکی به زادگاه جنگ زدهاش باز میگردد؛ جایی که دخترک، بیست سال پیش از او خواسته بود که اسب سفید بالدار بشود.
اسامی بازیگران فیلم اسب سفید بالدار
سپهر طهرانچی، حسن نجاریان، عسل شاکری، محمد بشیر، مهری آل آقا، آرش وزیرنظامی، هژیر مرادی بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.
بررسی فیلم اسب سفید بالدار
سروش علیزاده درباره این فیلم گفت: این فیلم بیشتر از هر پروژهی دیگری ذهنام را درگیر خود کرده بود. فردی که به اجبار زمان و موقعیت، شهرش را ترک میکند و خاطراتی را پشت سر رها میکند که فکر و یادشان را نمیتواند پشت سر بگذارد. او به واسطهی ترک شهرش بخشی از هویتاش را رها کرده است. ارتباط هویت او با هویت این شهر بزرگترین چالش من برای فیلمبرداری این کار بود.
بنابراین، تصمیم گرفتم تا در حد امکان در نماهایی که شخصیت در شهر دیده میشود به نحوی او را مثل یک عضوی از فیزیک شهر، به صورت دو بعدی، به پسزمینهی نما بچسبانم؛ گویی نمیتوان او را از هویت شهر استخراج کرد و همچنین چیزی نمیتواند شهر را از هویت او خارج کند. در نماهای خارجی، او را مدام در نماهای باز با عمق میدانهای بیشتری میبینیم و سعی شده تا در ترکیب بندیها، او بخشی از فضا و محیط اطراف در نظر گرفته شود.
مطالب مرتبط:
در نقطهی مقابل به همین میزان در فضاهای داخلی و در نماهای مسافرخانه سعی شده تا با درگیری ذهنی شخصیت همراه شویم. گرد زمان و تغییرات ناشی از مهاجرت و عشق حتا در فیزیک او نیز موثر افتاده است، و این تاثیر در این مکان (مسافرخانه) بیشتر از هر جای دیگری در فیلم خود را نشان میدهد. به نوعی شاید نقطهی اتصال شهر و شخصیت ماهوی اسب سفید بالدار در مسافرخانه نمایان میشود.
در مسافرخانه به او نزدیک هستیم، مدام حرکات چشماناش را زیر نظر داریم و تک تک واکنشهایاش را بیشتر از دیدن لمس میکنیم. این در حالی است که در فضای خارجی بیشتر شاهد روند داستان هستیم. گویی در تصویر تلاش شده تا در مسافرخانه و اتاقاش، آنچه در عمق وجود او اتفاق میافتد را کشف کنیم. تلاش شده تا ارتباط او و خودش بیشتر از هر چیزی مورد نظر بیننده قرار گیرد.
این پروژه از جنبهی دیگری هم برای من حائز اهمیت بود و هست و آن هم طی کردن روند پرورش ایده اولیه تا تبدیل شدن آن به فیلمنامهی نهایی است. در این روند میتوانستم احساس کنم که نقطهی اتصال فیلم با زندگی شخصیام دقیقاً به کدام نقطه از سکانسها برمیگردد. برای هر سکانس، موسیقی مشخصی به ذهنام خطور میکرد و هر سکانس برایام پر از صداهای مخصوص خود بود، حتا اگر آن صداها صداهای استفادهشدهی داخل فیلم نباشند.
حتی برای انتقال این تجربهی شخصی به عواملی که مستقیماً با تصویر فیلم در ارتباط بودند برای آنها موسیقی مشخصی قبل از ضبط هر پلان پخش میکردم. برای مثال، برای عاطف امیری، که در پروژه استدیمن کار بود، موسیقی هر پلان را میگذاشتم تا کمک کند در یک نقطه نسبت به سکانسی که در دست کار داشتیم قرار بگیریم و تأثیر آن را در هر پلان مجزا میدیدم.
در نهایت، این پروژه بیشتر از هر پروژهی دیگری که کار کردم به من نشان داد که هر آنچه که در پیش تولید یک کار تلاش میکنیم تا همه چیز را از قبل مشخص کنیم، باز هم بعد از گذشت روز اول، خود فیلم به عواملاش میفهماند که چهجور فیلمی است و چه شمایلی دارد و همیشه میزانی اختلاف را با آنچه برایاش برنامهریزی کردهایم حفظ میکند. به عقیدهی من، این یکی از جذابترین قسمتهای فیلمبرداری کردن این فیلم بود.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: علی اکبر رضایی