به گزارش تیتربرتر؛ محمود احمدینژاد که شائبه کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مدتهاست قوت گرفته است؛ بارها با رسانه های خارجی درباره ایران و تحولات منطقه و موضوع انتخابات اظهار نظر کرده است.
نامش در لیست بلند کاندیداهای احتمالی ۱۴۰۰ است، گویی قرار است به همه تحلیل ها و پالس هایی که می گویند بازهم ردصلاحیت خواهد شد بی توجه باشد و رویای بازگشت به پاستور را برای خود زنده نگه دارد. او که در همه چندماه اخیر با رفتارهای جنجالی اش در تلاش برای زنده نگه داشتن خود در رسانه ها و افکار عمومی بوده است و حالا در جدیدترین سکانس از این تلاش ها با شبکه آمریکایی فاکسنیوز مصاحبه کرده است.
ماجرای نامه نگاری احمدی نژاد با جو بایدن
محمود احمدینژاد در مصاحبه با شبکه آمریکایی فاکسنیوز (نزدیک به جمهوریخواهان) از ارسال نامه به جو بایدن، رییسجمهور آمریکا در هفته اخیر خبر داد.
مصاحبه خانم ایمی کلوگ با رییسجمهور سابق ایران که در نارمک تهران انجام شده، ساعت ۱۸ امروز به وقت واشنگتن پخش شد. گزارشگر فاکسنیوز، احمدینژاد را محبوبترین سیاستمدار ایران معرفی کرده است.
احمدینژاد به شبکه فاکس نیوز گفته است: «پس از اینکه جو بایدن در انتخابات پیروز شد به او نامه ای نوشتم. در آن نامه شرایط جهان را شرح دادم و از ایشان خواستم که قاطع بایستند و سیاستها را به خاطر صلح و عدالت تغییر دهند.»
مطالب مرتبط:
انتقاد تند احمدی نژاد از عملکرد روحانی
بنابر نوشته بهار نیوز؛ محمود احمدینژاد در دیدار با جمعی از مردم استان مرکزی در روز پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ در تهران گفت: وقتی میخواستیم این هدفمندی را اجرا کنیم، پدر ما را در آوردند و میگفتند که تو داری راهی را باز می کنی که ما دیگر در آن نیستیم گفتم که خوب نباشید! سال 87 میخواستیم هدفمندی را اجرا کنیم، گفتند آقا سال دیگر انتخابات است و تو رای لازم داری! این طرح را هیچ دولت دیگری اجرا نکرده است و زمین می خوری! من گفتم که این کار یک اقدام اساسی و لازم هست یا خیر؟ گفتند بله لازم است. گفتم من چه می دانم تا سال دیگر زنده هستم یا خیر! من وظیفه ام این است که تا زنده هستم این کار اساسی را انجام دهم. سال دیگر که نیستم مسئولیتی هم ندارم. شما حق مردم را نمیدهید و می گویید بگذار در فقر باشند زیرا اگر وضعشان خوب شود دیگر ما را نمی پذیرند! آیا این منطق غیر از منطق شیطان است؟
این هنر است که چهل سال بعد از انقلاب، رئیس جمهور کشور رسما اعلام کند ما 60 میلیون نفر داریم که نیازمند کمک معیشتی هستند. اگر می گفت برای کمک به مسکن یا رفاه بالاتر اشکالی نداشت اما می گوید که ما برای زنده ماندن باید به آنها کمک کنیم! آیا برای این انقلاب شد که به اینجا برسیم؟ این سرزمین وسیع با ۱۷۰ یا ۱۸۰ میلیون هکتار زمین، ملت برای ۵۰ متر آپارتمان دارند در کشور له می شوند؛ اینکه نیاز به چیزی جز یک تصمیم ندارد.
هر کسی رفته است یک دکانی به نام فرهنگ درست کرده است و یک معدن بزرگ و گرانقیمت را گرفته است و یک ریال هم نمیدهد. این کار فرهنگی! تا به حال به اندازه یک ریال هم در مردم اثری نداشته است، تمام معادن کشور دست یک سری باندهایی است که یک هزارم حق مردم را نمیدهند. کل ثروت را دولت در دست خودش گرفته است و می گوید که ای مردم شما نمی فهمید و من به جای شما آن را خرج میکنم! حتی آن کسی که ضد انقلاب است سهم دارد و خدا برایش خلق کرده است. از این ثروت طبیعی باید بهره ببرد
. ما اگر عرضه داشته باشیم می رویم او را قانع می کنیم یا تصمیمی می گیریم که همه عقلا آن را قبول کنند. من به آقای رئیسی گفتم که شما دارید تلاش می کنید با فساد مبارزه کنید با 50 تای آن مقابله می کنید، 500 تای دیگر درست می شود. تا آن ریشه را درست نکنیم مشکل برطرف نمی شود. تمرکز ثروت در دست دولت و نهادهای حکومتی، فساد آور است و الا اگر در دست توده های مردم باشد فساد نمی آورد.
چرا دولت های نهم و دهم مورد حملات گسترده قرار گرفت؟
حالا چرا این همه به ما حمله شد؟ ما که نه حزب نبودیم که همین الان خیلی از دوستان به ما اشکال می گیرند که شما حزب نبودید و باید این اشکال را برطرف کنید! ، نه گروه بودیم، نه قدرتمندان پشت ما بودند و نه ثروتی داشتیم، این حجم عظیم حمله چه معنایی می دهد که آمدند اداره اوقافی را که زیر نظر خود دولت است علیه ما بولتن چاپ می کند و جلسه می گذارد و موضوع جلسه هم فقط کوبیدن ما بوده است. چرا اینطور است؟ من معتقدم که در دولت نهم و دهم یک تصحیح مسیر اتفاق افتاد و یک پافشاری بر جریان حقیقی جاری در عالم هستی شکل گرفت. ما باید از این فضای دعوای قدرت که متاسفانه ذهن ها را پر کرده است بیرون بیاییم.
من هیچوقت نگفته ام پست می خواهم، پست یعنی چه؟ اما یک انسان هستم. آیا همه این 85 میلیون نفر جمعیت ایران واقعا در اصل اداره کشور و تعیین سرنوشت به طور مساوی حق دارند؟ یک عده می گویند مال ماست و تو غلط می کنی حرف می زنی و بیخود فکر کردی! فقط به من نمی گویند به خیلی های دیگر می گویند! من این را قبول ندارم. این کشور متعلق به همه است. حتی آن کسی که ضد انقلاب است سهم دارد و خدا برایش خلق کرده است. از این ثروت طبیعی باید بهره ببرد. ما اگر عرضه داشته باشیم می رویم او را قانع می کنیم یا تصمیمی می گیریم که همه عقلا آن را قبول کنند. نظر سنجی ها را ببینید که اکثریت مردم به چه چیزی رسیده اند؟ بعضی ها خودشان را راحت می کنند و می گویند مردم ساقط شدهاند و خرابند!
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: الهام خلیلی خو