به گزارش تیتربرتر؛ یک تحلیلگر بازار سرمایه گفت: تصمیمات دولتی همچون ممنوعیت معاملات الگوریتمی و ضرورت بازارگردانی، همانند سدی هستند که به شکل موقت، مانع از خطر میشوند، اما سهامداران را دچار ترس خواهد کرد.
آیا تصمیمات دولت سبب سقوط بورس شد؟

اردشیر مطهری، نماینده مردم گرمسار در مجلس معتقد است: یکی از بزرگترین اشتباهات دولت حمایت از یکسری از سهمهای خاص موسوم به سهمهای دولتی بود. یعنی شرکتهایی که قرار شد سهام آنها در قالب صندوقهای قابل معامله عرضه شود مانند سهام بانکهای بزرگ، شرکتهای نفتی و پالایشی. این حمایت منجر به رشد بالغ بر ۴۰۰ الی ۵۰۰ درصدی در این شرکتها شد که متأسفانه با واقعیت اقتصادی کشور، تولید و فروش این شرکتها و افزایش نرخ دلار همخوانی نداشت.
عرضه سهام شرکتهای دولتی توسط تعدادی از شرکتهای حقوقی در سقف قیمتیِ زمانی که کشش تقاضا برای این شرکتها وجود نداشت، منجر به ایجاد شوک قیمتی در این نمادها گردید. در صورتی که با عرضه تدریجی سهام در هنگام رشد قیمت، از رشد شتابان این نمادها کاسته میشد.
خالص خروج نقدینگی حقوقیها در تیر و مرداد ۹۹، در حدود ۶۵۸ هزار میلیارد ریال بوده است(لازم به ذکر است که این میزان تماماً به منزله فروش حقوقیها در شرکتهای دولتی نیست) به صورت موردی میتوان به خالص فروش شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در این دو ماه در سقف قیمتی اشاره نمود که مبلغی به ارزش ۶۱ هزار میلیارد ریال بوده است.
البته علتهای دیگری مهم در ماجرای بورس دخیل بودند. مثل عدم کاستن سرعت رشد و متعادل کردن بازار، از طریق فروش بدون تعلل داراییهای دولت در بازار سرمایه یا همان سرعت بخشیدن به فرآیند عرضه اولیه شرکتها. واگذاری این داراییها علاوه بر اینکه موجب تعمیق بازار و متعادل شدن تقاضا و عرضه میشد، درآمد فروش اموال دولتی را پوشش میداد و در نهایت موجب کاهش کسری بودجه میشد.
عرضه اولیهها از اول سال تا تاریخ شهریور ماه ۹۹ نسبت به ارزش بازار ۰٫۴ درصد بوده که به هیچ عنوان نمیتوانست موجب تعمیق بازار گردد. تاکنون حدود ۶۰ درصد سهام عدالت آزادسازی شده است. ارزش این سهام در روزهای سودآور بورس، به ۲۱ میلیون تومان هم رسید. اما شاید این روزها بتوان گفت که از برگههای کمارزش شده سهام عدالت تنها برای صاحبان آن گویی یک نام باقی مانده است. چرا که ارزش این سهام اکنون به حدود ۹ میلیون تومان رسیده است. ۹ میلیون تومانی که البته فروش آن متوقف شده است.
دلیل سقوط بورس آزاد سازی سهام عدالت بود؟
سیاسی شدن بازار و تناقض گویی بین نهادهای سیاست گذاری، به عنوان مثال کشمکش بین وزیر اقتصاد و نفت مبنی بر منتفی شدن عرضه صندوق پالایش و عدم هماهنگی سیاستهای بانک مرکزی، در نهایت فشار فروش را در بازار تشدید کرد.
آزادسازی مرحله دوم سهام عدالت منجر به تشدید فشار فروش و عرضه در بازار سرمایه شد. در تیرماه ۹۹، ارزش کل سهام عدالت ۸ هزار و ۵۶۰ میلیارد ریال بوده و سهم پرتفوی سهام عدالت از ارزش کل بورس و فرابورس در حدود ۱۱ درصد بوده است. (به مجموعه سهام خریداری شده توسط سرمایه گذار، پرتفو میگویند).
در واقع، پرتفوی یا سبد سهام به این موضوع اشاره میکند که باید سرمایه خود را بین چندین دارایی مالی مختلف تقسیم کنید تا از این راه بتوانید ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید. فروش نامناسب سهام عدالت از سوی کارگزاریها و عرضههای یکجا توسط آنها به ترس در بازار سرمایه دامن زد چرا که با نزولی شدن روند بازار، هر عرضه جدیدی میتواند موجب تشدید ریزش و ترس سهامداران شود.
سیاسی شدن بازار و تناقض گویی بین نهادهای سیاست گذاری، به عنوان مثال کشمکش بین وزیر اقتصاد و نفت مبنی بر منتفی شدن عرضه صندوق پالایش و عدم هماهنگی سیاستهای بانک مرکزی، در نهایت فشار فروش را در بازار تشدید کرد. تصمیمات خلق الساعه به منظور کنترل رشد بازار سرمایه نیز در نهایت منجر به سلب اعتماد سرمایهگذاران خرد از بازار سرمایه شد.
از طرف دیگر، برخی از این تصمیمات مثل محدود کردن اعتبار کارگزاریها، کاهش حد نصاب نگهداری سهام در صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت، کشمکش بین وزیر اقتصاد و نفت مبنی بر منتفی شدن عرضه صندوق پالایش نیز در نهایت فشار فروش را در بازار تشدید کرد.
قیمت گذاریهای دستوری انجام شده در بورس کالا و دیگر محصولات شرکتهای بورسی موضوعی است که این روزها یکی از مهمترین چالشهای مورد بحث در بازار است. چه دلیلی برای قیمت گذاریها دستوری وجود دارد؟
قیمتگذاری دستوری زمینه رانت را بیش از پیش ایجاد کرده است و موجب جفا در حق سهامداران حقیقی، حقوقی و تولیدکنندگان شده است. اگر قرار به نرخگذاری دستوری بود که نقطه مقابل بازار آزاد است، پس چه احتیاجی به عرضه این محصولات در بورس کالا است؟ فلسفه ساختاری اصلی هر بورسی، نرخگذاری آن بر اساس بازار آزاد و تقاضا و عرضه است.
وزارت صنعت، معدن و تجارت در شرایطی قصد دارد نرخگذاری محصولات فولادی را دستوری کند که نه در ایران بلکه در جهان نیز این مدل نرخگذاری همیشه منجر به شکست بوده است. نه تنها وضع این قوانین کارشناسی نشده خلق الساعه موجب بیاعتمادی آحاد جامعه و سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در حوزه صنعت میشود، بلکه به صورت خاص موجب توزیع رانت در میان عدهای قلیل و در نهایت تضییع حقوق سهامداران و کاهش سود شرکتهای تولیدکننده میشود.
مطالب مرتبط:
چرا بورس به این روز افتاد؟

مجید عبدالحمیدی با اشاره به پتانسیل شاخص کل برای افزایش، درباره راهکارهای ثبات بخشی به شاخص بورس و احیای روندطبیعی آن در روزهای اخیر، گفت: فرصتهای سرمایهگذاری زیادی در چارچوب اقتصاد داخلی وجود دارد، که از جمله آن میتوان به فرصت سرمایهگذاری در بانک، بورس، مسکن، سکه، طلا و ارز اشاره کرد که البته ورود به هر یک از این حوزهها، مستلزم آشنایی و شناخت کافی برای فعالیت در آن زمینه است.
بارها مشاهده شده دولت و سازمان بورس، با اتخاذ تصمیماتی سعی در آرام کردن بازار داشتهاند، اما بازار همچنان بر مدار نزول و ترس قرار دارد؛ بنابراین بازار چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت با چنین تصمیماتی نمیتواند به ثبات برسد
تحلیلگر بازار سرمایه افزود: بر این اساس، باید به این نکته توجه داشت که چنانچه در بورس، قیمت سهام بیش از اندازه رشد کند یا بیش از حد پایین بیاید، بازار دچار هیجان میشود؛ اما در بلندمدت این قیمتها به سمت ارزش ذاتی خود باید حرکت کنند تا شاهد طی شدن روال طبیعی آنها باشیم.
وی تصریح کرد: بر این اساس باید توجه داشت که در فضای کسب کار در بازار سرمایه، دولت و مجلس و بزرگان بازار نیت حمایت دارند؛ ضمن اینکه در بین سهامداران نیز، حداقل از لحاظ گفتاری و توصیهای، نظر مثبتی به بازار سرمایه وجود دارد که این خود نشانههای خوبی در میانمدت و بلندمدت برای فعالان بازار است و آنها را به این باور میرساند که برگشت بازار به روال طبیعی حتمی است.
کدام تصمیمات دولت، لرزه بر اندام سهامداران انداخت؟
عبدالحمیدی گفت: ذات بازار سرمایه، نوسانهای کوتاهمدت است و بر این اساس، باید بر روی آموزش و کنترل هیجان سرمایهگذاران در مقاطع خاص کار کرد؛ همانطور که در این مدت، بارها مشاهده شده دولت و سازمان بورس، با اتخاذ تصمیماتی سعی در آرام کردن بازار داشتهاند، اما با وجود تصمیمات و حمایتهای دولتی، بازار همچنان بر مدار نزول و ترس قرار دارد؛ بنابراین به طور قطع، بازار سرمایه چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت با چنین تصمیماتی نمیتواند به ثبات برسد.
مجموعه اقداماتی که انجام شده، جدای از اینکه تصمیمات درستی بوده است یا خیر، تنها میتواند سقوط و صعود بازار را به تعویق بیاندازد و نمیتواند اهرمی قدرتمند برای جلوگیری از ترسها و رفتارهای هیجانی در بازار باشد.
وی معتقد است مجموعه اقداماتی که انجام شده، جدای از اینکه تصمیمات درستی بوده است یا خیر، تنها میتواند سقوط و صعود بازار را به تعویق بیاندازد و نمیتواند اهرمی قدرتمند برای جلوگیری از ترسها و رفتارهای هیجانی در بازار باشد؛ به این معنا که تصمیمات دولتی همچون ممنوعیت معاملات الگوریتمی، ضرورت بازارگردانی به شکل کنونی برای شرکتهای فعال در بورس و مواردی از این دست، همانند سدی هستند که به شکل موقت، مانع از خطر میشوند، بنابراین خواه و ناخواه، بازار دچار ترس شده و تا زمانی که این ترس برطرف نشود، نمیتوان انتظار چندانی از آینده خوب بورس داشت.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: علی اکبر رضایی