پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۰۷:۱۳
۱۱
۰
نسخه چاپی

چرا همه فروشنده سهام در بورس شدند؟

چرا همه فروشنده سهام در بورس شدند؟
بورس تهران که پس از اصلاح ۳ ماهه، ۱۰ آذرماه تغییر فاز داده بود حال تا ورود مجدد به فاز خرسی، به یک افت ۵/ ۰ درصدی نیاز دارد.

به گزارش تیتربرتر؛ بورس تهران برای سومین هفته متوالی روند منفی خود را ادامه داد و با افت ۲/ ۶ درصدی به کانال ۲/ ۱میلیون واحدی عقبگرد داشت. به این ترتیب عقربه شاخص کل بورس در فاصله کمتر از ۲ درصدی از کف بیستم آبان‌ماه ایستاد. در صورت ادامه این روند در معاملات روز جاری، مجددا شاهد تغییر فاز بورس و خرسی شدن بازار خواهیم بود.

دغدغه حاضر فعالان بازار اما تداوم بی‌واکنشی نرخ‌های سهام به شرایط سودآوری شرکت‌هاست؛ شرایطی که‌ در ادبیات سرمایه‌گذاری از آن تحت‌عنوان تله ارزندگی یاد می‌کنند.

در این میان روز چهارشنبه مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید ‌آمریکا برگزار خواهد شد. علاوه‌بر اقتصاد جهان، بسیاری از ناظران بازارهای مالی ایران نیز در انتظار پیامدهای این انتقال قدرت بر قیمت سهام هستند. رئیس‌جمهور جدید آمریکا می‌تواند پیام جدیدی از کاهش ریسک‌های سیستماتیک در بورس تهران داشته باشد؛ ضمن آنکه روندهای آتی در قیمت ارز و همچنین الحاق ایران به FATF در این میان تاثیرگذار خواهند بود.

دو دلیل مهم ریزش مجدد بورس

دو دلیل مهم ریزش مجدد بورس
دو دلیل مهم ریزش مجدد بورس

 بورس تهران که پس از اصلاح ۳ ماهه، ۱۰ آذرماه تغییر فاز داده بود حال تا ورود مجدد به فاز خرسی، به یک افت ۵/ ۰ درصدی نیاز دارد. اما دلیل ریزش مجدد قیمت سهام آن نیز در ثابت ماندن محرک‌های بنیادی چه بود؟ به نظر می‌رسد چشم‌انداز کاهشی نرخ دلار و البته دخالت‌های دولتی یکی، دو هفته پیش بیشترین اثر در افت قیمت‌ها را داشته است.

حمید میرمعینی کارشناس بازار سهام با اشاره به اینکه دو دلیل عمده در رابطه با نزول شدید یک هفته اخیر بورس می‌توان برشمرد، به فرارو گفت: دلیل اول که بسیار مهم است، مربوط به کاهش خوشبینی‌هایی است که ناشی از کاهش تحریم‌ها و بازگشت آمریکا به برجام است، در این رابطه با توجه به اتفاقاتی که رخ داد امید به آینده و بهبود اوضاع رنگ باخت و بسیاری نیز به این درک رسیدند که اوضاع اقتصادی طی ماه‌های پیش رو وخیم‌تر خواهد شد، یا اینکه حداقل آثار و نتایج مثبت مذاکرات مرتبط به این زودی‌ها هویدا نخواهد شد، بر اساس همین موضوع نیز خوشبینی جای خود را به بدبینی داد.

وی افزود: حال شاید این سوال پیش بیاید، در چنین شرایطی که چنین جو بدبینی به وجود آمده، چرا دلار در بازار با افزایش قیمت روبرو نشده، عمده دلیل این موضوع بحث‌هایی است که دولت در مورد کاهش قیمت دلار  به ۲۰ هزار تومان مطرح کرده، اما به نظر می‌رسد اگر بخواهیم از لحاظ تحلیلی به این موضوع نگاه بینداریم باید گفت، این حربه دولت دوام چندانی نخواهد داشت و اگر این جو بدبینی و ناامیدی از شرایط آینده ادامه داشته باشد، بدون شک دلار نیز دوباره با افزایش قیمت روبرو خواهد شد و دیگر در این نرخ‌ها باقی نمی‌ماند.

میرمعینی با اشاره به اینکه ناهماهنگی در دولت و عدم حمایت از بورس دومین دلیل نزول بورس طی این مدت بوده است، اظهارداشت: طی این مدت در داخل دولت ناهماهنگی‌های زیادی رخ داده و این مسئله در سال‌های گذشته صدمات و ضرر‌های جبران ناپذیری به بورس و سهام داران بازار سهام وارد کرده است، در این باره موضوع شیوه نامه قیمت گذاری دستوری فولاد که وزیر صمت و این وزارتخانه سخت به دنبال اجرای آن بودند، بسیار به اعتماد اهالی بازار سهام ضربه وارد کرد، در این رابطه قیمت گذاری دستوری در فولاد تنها به توزیع رانت منجر می‌شود و به نفع دلالان و رانت خواران است، از سوی دیگر وقتی کالایی در بورس عرضه می‌شود، باید قیمت آن بر اساس مکانیزم بازار و با توجه به عرضه و تقاضا تعیین شود، نه این که قیمت آن دستکاری و دستوری تعیین شود.

این کارشناس بازار سهام اضافه کرد: علاوه بر این مسائلی که در مورد قیمت گذاری دستوری فولاد رخ داد، ما در بازار‌های دیگر از جمله خودرو، نیز چنین موضوعی را داریم، که به هیچ عنوان مطلوب نیست، اگر بخواهیم با نگاه اقتصادی به این موضوع نگاه کنیم، قیمت گذاری دستوری در هیچ بازاری جوابگو نیست و باعث ایجاد مشکلات زیادی از جمله توزیع رانت و ایجاد فساد می‌شود، بنابراین باید تعیین قیمت محصولاتی که در بورس عرضه می‌شود، بر اساس عرضه و تقاضا باشد، تا همه چیز شفاف باشد و دیگر رانتی در کار نباشد.

مطالب مرتبط:

چرا همه فروشنده سهام شدند؟

چرا همه فروشنده سهام شدند؟
چرا همه فروشنده سهام شدند؟

وی با تاکید بر اینکه قیمت‌های امروز سهام بسیار ارزنده و جذاب برای سهام داران و فعالان بازار سرمایه است، اضافه کرد: با توجه به اصلاحی که اکثر نماد‌های بورسی و فرابورسی طی این چندماهه تجربه کردند، آن‌ها بسیار ارزنده هستند، اما به دلیل همان ناامیدی که به آن اشاره شد، همه منتظر هستند که قیمت‌ها با افت بیشتری مواجه شوند، تا بعد اقدام به خرید کنند، حتی در این زمینه حقوقی‌ها نیز می‌خواهند پایین‌تر اقدام به خرید کنند، متاسفانه این سیاست‌گذاری‌های غلطی که از سوی دولت انجام شده ضربه بزرگی به بورس وارد کرده، در این زمینه علاوه بر قیمت گذاری دستوری، مطرح کردن افزایش نرخ سود بانکی نیز از جمله دیگر مسائلی است که ریسک برای بورس ایجاد می‌کند و مانع رشد بورس می‌شود.

میرمعینی با اشاره تا زمانیکه ریسک‌های سیاسی و بین المللی از بین نرود، نمی‌توان انتظار رشد قابل توجه‌ای از بورس را داشت، ادامه داد: بنابراین باید این مسائل تعیین تکلیف شود تا این ریسک‌ها از میان برداشته شود، به بیان دیگر برجام باید مشخص شود، که چه سرنوشتی خواهد داشت و همچنین تحریم‌ها نیز آیا برداشته می‌شود یا خیر؟ این‌ها همه نکاتی هستند که حل شدن آن‌ها برای بورس از اهمیت بسزایی برخوردار است و می‌تواند بسیار راهگشا باشد.

وی یادآور شد: این در حالیست که اگر این انتظار را داریم که بورس بیشتر از این با نزول همراه نشود، باید دولت در این زمینه درست عمل کند، به بیان دیگر باید از بورس حمایت مناسب انجام دهد و سیاست گذاری‌های صحیح نیز در دستور کار قرار دهد، همچنین برای رشد بورس نیز نیاز به محرک قوی داریم.

حاشیه سود تهدیدی برای بورس؟

حاشیه سود تهدیدی برای بورس؟
حاشیه سود تهدیدی برای بورس؟

در میان مناقشه اخیر مربوط به تعیین نرخ پایه فولاد در بورس کالا، نقل قولی شنیده شد که در هیاهوی موجود به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفت. این نقل قول مربوط به حاشیه سود شرکت‌های فولادی است که در سال جاری در محدوده بیش از ۵۰ درصد است که چند برابر حاشیه سود رقبای جهانی این صنعت است.

بنابر نوشته دنیای اقتصاد؛ این موضوع هر چند در بستر نادرست و با هدف توجیه نرخ گذاری فولاد مطرح شد اما از جنبه‌ای دیگر، واقعیتی را در خود نهفته دارد که هم می‌تواند نقطه قوت و هم به صورت تهدید در نظر گرفته شود. واقعیت این است که نه‌تنها صنعت فولاد بلکه شرکت‌های پتروشیمی، فلزات اساسی و معدنی در سال جاری حاشیه سودهایی را در فعالیت عملیاتی تجربه می‌کنند که نه تنها چند برابر شرکت‌های مشابه جهانی بلکه نسبت به متوسط مارجین تاریخی خود این بنگاه‌ها در بلند مدت هم به طور میانگین حدود ۱۰۰ درصد بیشتر است.

شرایط کنونی طبیعتا امکان دستیابی به سودهای رویایی را برای شرکت‌های این صنایع فراهم کرده است اما از منظر تهدید، در کنار مخاطرات قیمت‌گذاری، احتمال افزایش نرخ نهاده‌های تولید شامل قیمت انرژی، خوراک، عوارض دولتی، مالیات و... را پر رنگ کرده است.

بدیهی است حاشیه سودهای نامتعارف کنونی شرکت‌ها از یک سو و تنگنای اقتصادی و بودجه‌ای در بخش عمومی و دولتی از سوی دیگر، تعریف هزینه‌های جدید و واقعی سازی قیمت نهاده‌های تولید را به یکی از سناریوهای محتمل تبدیل می‌کند؛ سناریویی که نشانه‌های اولیه آن در طرح بحث وضع مالیات بر صادرات مواد خام در جریان بررسی بودجه سال آینده قابل رصد است.

از این جهت، یکی از دلایل احتیاط کنونی خریداران بنیادی سهام به‌رغم شرایط ایده‌آل سودآوری شرکت‌ها می‌تواند به همین جنبه تهدید آمیز مربوط باشد.

آنچه دیگران می خوانند:

گردآورنده: الهام خلیلی خو



+ 11
مخالفم - 7
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری