به گزارش تیتربرتر؛ آمریکاییها در حال تجربه کردن انتخابات ریاست جمهوری هستند که در کل تاریخ این کشور، بیسابقه بوده و باید آن را یکی از نزدیکترین و چالشیترین انتخاباتها در کل تاریخ آمریکا ارزیابی کرد. در طول نُه انتخابات گذشته ریاست جمهوری در آمریکا (از سال ۱۹۸۸ تا به الان)، هیچکدام از روسای جمهور آمریکا نتوانستهاند به برتری قاطع دست پیدا کنند. بیل کلینتون در سال ۱۹۹۶ توانست با اختلاف ۸.۵ درصدی، بار دیگر به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شود. پس از وی، جرج بوش پدر در سال ۱۹۸۸ با اختلاف ۷.۸ درصد و باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ با اختلاف ۷.۲ درصد توانستند که پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شوند.
با وجودی پیروزی بایدن در انتخابات 2020؛ دونالد ترامپ ، رئیسجمهور آمریکا بعد از امتناع از پذیرش شکست در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، شکایتهایی را در برخی ایالتهای بینابین که رقابت نزدیکی میان او و «جو بایدن»، نامزد حزب دموکرات برقرار بوده تنظیم کرده است.
این شکایتها در حال حاضر وضعیتهای متفاوتی دارند. برخی از آنها در دادگاهها رد شدهاند و برخی هنوز در نوبت بررسی قرار دارند. درباره اینکه این شکایتها چه اثراتی بر نتیجه انتخابات آمریکا خواهد داشت گفته میشود اگر شکایتهای ترامپ به گونهای باشد که بعد از 8 دسامبر ادامه داشته باشد میتواند روند انتخاب رئیسجمهور بعدی را وارد فرایندهای حقوقی پیچیده و طولانی مدت کرده و حتی به خشونتهای خیابانی و آشوب منجر شود.
در شرایط عادی روز 8 دسامبر، آخرین ضربالاجل حل و فصل مناقشههای انتخاباتی است. «مجمع گزینندگان» (کالج انتخاباتی) رسماً روز 14 دسامبر به رئیسجمهور جدید رأی میدهد و پس از آن کنگره آمریکا دو هفته قبل از برگزاری مراسم تحلیف (روز 6 ژانویه) نتیجه انتخابات را تأیید میکند.
اگر بعد از ضربالاجل حل و فصل مناقشههای انتخاباتی، ترامپ و تیم او چالشهای حقوقی قدرتمندی را علیه نتایج انتخابات مطرح کرده باشند به نحوی که کنگره نتواند تا روز 6 ژانویه رسماً نتیجه را تأیید کند در این حالت هیچ کس نمیتواند ترامپ را از قدرت عزل کند.
در صورتی که تمام این جنجالها به پایان برسد و جو بایدن پیروز قطعی انتخابات اعلام شود و مدیریت کاخ سفید را برعهده بگیرد؛ چالش های دیگری سد راه بایدن خواهد بود.
پوتین بزرگترین چالش بایدن

از سوی دیگر، در چهار سال دولت ترامپ، رابطه ایالات متحده با کرهجنوبی و ژاپن، متحدانش در شرق آسیا، مانند دورههای قبل نبوده و خروج ترامپ از پیمان تجاری شرق آسیا باعث نگرانی بیشتر متحدان آمریکا در شرق آسیا شده است؛ اما موضوع مهم دیگر، روسیه ولادیمیر پوتین است.
شاید بایدن باید چالش پوتین را حتی بالاتر از چین قرار دهد. روسیه تحت سلطه ، تهدیدی بالقوه برای ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی، همسایگان روسیه و حتی مردم خودش به شمار میآید. به نظر میرسد بایدن این را موضوع را درک کرده؛ چراکه اخیرا او هدف کمپین ضد اطلاعات روسیه برای تأثیرگذاری بر انتخابات ۲۰۲۰ قرار گرفته بود.
این کمپین تلاش داشت با افشاگری و جنجال درباره هانتر، پسر بایدن، مانع از پیروزی او در انتخابات شده و مانند سال ۲۰۱۶ زمینهساز پیروزی ترامپ شود. بایدن اوایل سال ۲۰۲۰ در مقالهای نوشت: «برای مقابله با تهاجم روسیه، باید تواناییها و قابلیتهای نظامی در ناتو را بهروز و آماده نگه داریم و درعینحال ظرفیت آن را برای تهدیدهای غیرسنتی، مانند فساد سازمانیافته، انتشار اطلاعات نادرست و سرقت اینترنتی نیز گسترش دهیم. ما باید به دلیل نقض هنجارهای بینالمللی از سوی حکومت روسیه، تحریمهایی جدیتر علیه مسکو اعمال کنیم و در کنار جامعه مدنی این کشور قرار بگیریم. آنها بارها و بارها باشجاعت در برابر نظام استبدادی ولادیمیر پوتین ایستادگی کردهاند».
بایدن قبل از انتخابات نیز در گفتگو با سیبیاسنیوز گفت: «روسیه بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی آمریکاست. مسکو سالهاست برای زیرسؤالبردن امنیت و دموکراسی در ایالات متحده تلاش میکند».
مطالب مرتبط:
با چنین تفکری باید انتظار داشت که بایدن افرادی را در حوزههای مختلف دولت خود از جمله سیاست خارجی منصوب کند که دقیقا همین نگاه را به تهدید روسیه علیه ایالت متحده داشته باشند. دولتهای قبلی ایالات متحده هرکدام روش و راهکار خاصی را برای مقابله با تهدید روسیه تحت حاکمیت ولادیمیر پوتین اجرا کردهاند، اما نهتنها موفقیتی در این مسیر به دست نیاوردند، بلکه اقدامات تهدیدآمیز مسکو شدت گرفت. بایدن باید از اشتباهات دولتهای قبلی آمریکا درباره روسیه عبرت بگیرد.
تغییر رفتار حکومت پوتین، مستلزم فشار جدیتر غرب به مسکو است و ایالات متحده باید در تلاش نزدیک با متحدانش در اروپا و دیگر نقاط جهان، این فشار بر مسکو را رهبری کند. اساسا دولت بایدن باید سیاست مهار را درباره حکومت روسیه تدوین کند.
راه مقابله بایدن با پوتین
گام اول در سیاست مهار، ایجاب میکند که ایالات متحده با همپیمانان خود بهعنوان متحد رفتار کند، نه بهعنوان اهدافی برای تضعیف؛ اگرچه ممکن است اختلافهایی بین متحدان وجود داشته باشد. اتحادیه اروپا و آلمان تهدیدی برای ایالات متحده نیستند، اما ترامپ رویکردی را در قبال آلمان در پیش گرفت که دقیقا مانند یک رقیب و دشمن بود. اینگونه درگیریها میان ایالات متحده و متحدان اروپاییاش باعث میشود پوتین روزنههایی برای گسترش اختلافها ایجاد کند.
واشنگتن میتواند درباره خط لوله «نورد استریم ۲» بهشدت با برلین اختلافنظر داشته باشد، اما دولت ایالات متحده نباید آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و یکی از رهبران اصلی اروپا را بهعنوان دشمن واشنگتن و در کنار پوتین قرار دهد. اگر ایالات متحده و اروپا با هم همکاری کنند، فشارها علیه روسیه و پوتین بسیار مؤثرتر خواهد بود.
شرق در ادامه نوشت: بایدن همچنین نباید اشتباه ترامپ و اوباما را در شخصیکردن رابطه با رهبران با پوتین یا قبل از آن، مدودف، تکرار کند. واقعیت این است که این روسیه است که بیشتر به غرب نیاز دارد، نه بالعکس. از طرف دیگر، دولت بایدن باید به این نکته واقف باشد که رژیم روسیه و پوتین را با مردم روسیه در کنار هم قرار ندهد. پوتین سیاستها و اقداماتی را دنبال میکند که به نفع خودش و حلقه فاسد اطرافش باشد، نه مردم روسیه.
با اینکه پوتین ایالات متحده را دشمن شماره یک روسیه میداند، اما براساس نظرسنجی مرکز لوادا که ابتدای سال ۲۰۲۰ انجام شد، فقط سه درصد از روسها با این نظر رئیسجمهورشان همعقیده بودند (اگرچه در یک نظرسنجی نهچندان معتبر دیگر، این میزان بهشکلی توصیفناشدنی به ۷۰ درصد رسیده بود).
سیاست بایدن در قبال روسیه

بایدن در بخشی از مقاله خود به سیاستی که میخواهد در قبال روسیه در پیش بگیرد، اشاره کرده بود. رئیسجمهور منتخب آمریکا نوشته بود: «باید به دلیل نقض هنجارهای بینالمللی و همچنین ایستادن در کنار مردم روسیه، هزینههای واقعی به حکومت روسیه تحمیل کنیم. آمادگی برای پیگیری چنین سیاستی هر اندازه که دیرهنگام است، اما واقعا وجود دارد». با توجه به سابقه وحشتناک روسیه در زمینه نقض حقوق بشر، دولت بایدن باید با استفاده از قانون ماگنیتسکی، مقامهای روسی دخیل در نقض گسترده حقوق بشر را مورد تحریم گسترده قرار دهد.
فهرست قربانیان رفتارهای وحشیانه رژیم پوتین با منتقدان و مخالفانش بسیار طولانی است. این رفتارها شامل ترور یا مسمومیت در روسیه یا در غرب میشود. الکساندر لیتویننکو و سرگئی اسکریپال، دو جاسوس سابق روسیه، آنا پولیتوکوسکایا، روزنامهنگار، بوریس نمتسوف، ولادیمیر کارا مورزا و الکسی ناوالنی از چهرههای شناختهشده منتقد پوتین ازجمله افرادی هستند که در سالهای گذشته قربانی اقدامات حکومت پوتین شدهاند.
در سالهای اخیر انتقادهایی از تحریمهایی که اتحادیه اروپا به دلیل مشارکت روسیه در جنگ اوکراین و انضمام شبهجزیره کریمه به خاک روسیه بر مسکو اعمال کرده صورت گرفته و این احتمال وجود دارد که دولت بعدی واشنگتن، بخشی از فشارها و تحریمهای خود در این زمینه را کاهش دهد یا در این ارتباط توصیههایی به متحدان اروپایی خود بکند، اما بایدن باید این توصیههای مربوط به کاهش یا لغو تحریمهای روسیه را نادیده بگیرد.
تا زمانی که پوتین نیروهای روسیه یا شبهنظامیان وفادار به مسکو را از اوکراین و کریمه خارج نکند، تحریمها باید پابرجا بمانند. علاوه بر این، بایدن باید تحریمها و اقداماتی متقابل در واکنش به تهدیدهای سایبری روسیه اعمال کند و این فشارها تا زمانی ادامه داشته باشد که پوتین تصمیم به تغییر رفتار بگیرد.
گردآورنده: الهام خلیلی خو
آنچه دیگران می خوانند: