پایگاه خبری تحلیلی تیتربرتر

تقویم تاریخ

امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۰ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۱۶
۱۳
۰
نسخه چاپی

تأثیر جابجایی قدرت در کاخ سفید بر روابط ایران و آمریکا

تأثیر جابجایی قدرت در کاخ سفید بر روابط ایران و آمریکا
تقریبا انتقال قدرت از ترامپ به بایدن قطعی شده است در این میان نظر دو کارشناس مسائل سیاسی و اقتصادی را در مورد روابط ایران و آمریکا با رئیس جمهور جدید مورد بررسی قرار خواهیم داد.

به گزارش تیتربرتر؛ با توجه به اینکه نتایج انتخابات آمریکا گویای پیروزی جو بایدن به کاخ سفید و ترامپ با وجود همه تنش‌هایی که ایجاد کرده باید با انتقال قدرت کنار بیاید. در این میان مردم ایران بیش از دیگر کشورها در حال رصد تحولات انتخاباتی آمریکا هستند و امید به روی کارآمدن بایدن دارند تا شاید سایه سنگین تحریم‌ها برداشته شود و روزنه امیدی برای رشد اقتصادی ایران ایجاد شود.

اما به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران؛ سیاست خارجی آمریکا تابع فرد و یا حتی حزب نیست که با آمدن و یا رفتن افراد تغییر کند به طوری که  آمریکایی‌ها برای غرب آسیا منافع دقیق و مشخصی تعریف کرده‌اند و برای کسب این منافع هزینه‌های سنگینی صرف کرده اند. تاکنون شاهد این موضوع نبودیم که همه این منافع با رفتن و آمدن فردی تغییر کند.

علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در بخشی از یادداشت خود اشاره کرده است که « امروز فشار حداکثری به پایان راه خود رسیده، برخلاف تصور ترامپ، ایران نه تنها فرو نپاشید، بلکه با مقاومت، اقتصادی بدون نفت را نیز تجربه کرد.

مقام معظم رهبری اشاره کردند که "هرکسی رئیس جمهور آمریکا شود، تأثیری بر سیاست‌های ما نمی‌گذارد". آقای روحانی نیز بر همان سیاق یادآوری کرد که "برای ما مهم نیست چه‌کسی در آمریکا انتخاب می‌شود ولی شیوه‌ای که آمریکا در پیش می‌گیرد مهم است."

این اظهارات به‌معنای بی‌توجهی به تفاوت‌های بالقوه در رفتارهایی نیست که ممکن است رؤسای جمهور مختلف آمریکا در پیش بگیرند بلکه صحه گذاشتن بر اصول هدایت‌کننده‌ای است که سیاست خارجی ما در سال‌های گذشته به‌ویژه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به‌پیش برده است.

آمریکا می‌تواند با احترام به اراده تمدنی در حق برخورداری همزمان از رفاه، سلامت و امنیت ایرانیان، به خط‌مشی عاقلانه‌‌ بازگشته و از سیاست‌های ضدمردمی و جنگ‌افروزانه امروز کاخ سفید فاصله بگیرد، این مسیر به‌نفع صلح و امنیت جهانی و مردم منطقه نیز خواهد بود».

فرصت دولت جدید آمریکا برای اقتصاد ایران

فرصت دولت جدید آمریکا برای اقتصاد ایران
فرصت دولت جدید آمریکا برای اقتصاد ایران

ناصر ذاکری کارشناس اقتصادی در شرق نوشت: ‌انتخابات اخیر آمریکا هم از طرف رسانه‌ها هم از طرف افکار عمومی کشورمان و هم از طرف بازار ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت. حتی رسانه‌هایی که مبلّغ تفکر کم‌اهمیتی این انتخابات بودند، در عمل نشان دادند که حداقل خودشان به این ادعا باور ندارند. کاهش جدی نرخ ارز در اواخر هفته گذشته نیز نشان از این توجه جدی بازار ایران به انتخابات یادشده دارد.

در چند دهه گذشته همواره برخی از سیاسیون کوشیده‌اند بی‌تأثیری جابه‌جایی قدرت در کاخ سفید را بر روابط ایران و آمریکا یا قضاوت ملت و دولت ایران درباره آمریکا را اثبات کنند. نخستین‌بار در انتخابات سال ۱۹۸۰ میلادی رقابت جیمی کارتر، رئیس‌جمهوری وقت، با رونالد ریگان، نامزد حزب جمهوری‌خواه، با بی‌تفاوتی سیاسیون ایران روبه‌رو شد که تفاوتی بین این دو قائل نبودند؛ درحالی‌که دولت ریگان آشکارا روش برخورد خصمانه‌تری را درباره ایران در پیش گرفت.

همچنین در دوران ریاست‌جمهوری بیل کلینتون فرصت مناسبی برای کاهش ابعاد تنش پیش آمد؛ اما رویکرد حاکم بر سیاست خارجی ایران به گونه‌ای نبود که توجهی به این موقعیت بکند. در انتخابات سال ۲۰۰۰ برای سیاسیون ایران تفاوتی نمی‌کرد که ال گور دموکرات به کاخ سفید اسباب‌کشی کند یا جورج بوش جمهوری‌خواه؛ اما پیروزی بوش منتهی به این شد که دولت آمریکا ایران را عضو محور شرارت بنامد و رویکرد خصمانه درباره ایران را انتخاب کند. در انتخابات ۲۰۱۶ نیز نگاه رسمی تفاوتی بین دو گرایش سیاسی موجود قائل نبود؛ اما ترامپ که پیروز این انتخابات بود، آشکارا ظالمانه‌ترین تحریم ها را برای ملت ایران در پیش گرفت.

توجهی کوتاه به این موارد نشان می‌دهد که سیاسیون و سخنوران باید در نگرش خود به اقتصاد و سیاست تجدید نظر کنند و به تبعیت از افکار عمومی و شمّ اقتصادی فعالان بازار شیوه اولویت‌بندی متغیر‌ها و عوامل تأثیرگذار را تغییر بدهند. به باور نگارنده چند محور اصلی این تجدید نظر را به شرح زیر می‌توان خلاصه کرد.

۱– در جهان امروز سیاست و اقتصاد به‌شدت درهم‌تنیده هستند و هر تغییری در میدان سیاست می‌تواند تغییرات متناظری را در میدان اقتصاد دامن بزند و فرصت‌ها یا تهدید‌های جدید خلق کند. ازاین‌رو نه‌تن‌ها انتخابات ریاست‌جمهوری بزرگ‌ترین اقتصاد جهان باید به‌عنوان یک اتفاق مهم مورد توجه و ارزیابی سیاسیون قرار بگیرد؛ بلکه حتی باید به انتخابات آینده قدرت‌های اقتصادی درجه‌چندم هم توجه لازم را داشته باشند. با چنین نگاهی، همسویی دولت و همه جریان‌های سیاسی درگیر در دوران پس از برجام و تلاش برای استفاده از فرصت تجارت و تنش‌زدایی آن ایام، می‌توانست مانع از پیروزی ترامپ در سال ۲۰۱۶ و افزایش قیمت دلار تا مرز ۳۰ هزار تومان شود.

۲ – امروزه استقلال اقتصادی و وابستگی‌نداشتن را باید طور دیگری معنی کرد. هیچ کشوری با بستن مرز‌های خود و کاهش تعامل با جهان خارج موفق به شکستن حصار توسعه‌نیافتگی نشده است. در سال‌های گذشته تحریم ظالمانه تحمیلی از طرف دولت آمریکا منجر به گسترش فقر در کشورمان شده و خط فقر را به بالای ۱۰ میلیون تومان رسانده است. هرچند برخی سیاسیون کم‌تجربه از جمله دکتر سعید جلیلی می‌پندارند بدون تعامل با جهان امکان رشد صادرات و گسترش تجارت و رسیدن به رونق وجود دارد؛ اما چنین ادعا‌هایی در تقابل با واقعیات رنگ می‌بازند. دشواری‌های پیش‌روی تولیدکنندگان داخلی و فعالان بازار تجارت خارجی به‌خوبی مؤید این ادعا است که بدون حل مشکلات در عرصه سیاست خارجی، رشد اقتصادی قابل تداوم نیست.

۳– تغییر رویکرد در میدان سیاست لزوما به معنای تبعیت از زورگویان عالم نیست. امضای سند نهایی توافق‌نامه برجام شرکای تجاری بالقوه ایران را متقاعد کرد که دولتمردان ایران طالب حل‌وفصل مسائل خود با شیوه گفتگو هستند.

همین امر باعث استقبال فعالان اقتصادی و شرکت‌های بزرگ جهان و تلاش آن‌ها برای ایجاد خط ارتباطی جدید با ایران شد.

هیچ‌کدام از کشور‌های مشتاق گسترش تجارت با ایران معنی امضای برجام از طرف کشورمان را وابستگی ایران به غرب و تبعیت از آمریکا نمی‌دانستند؛ بااین‌حال به صِرف این تغییر در عرصه سیاست، همراهی با ایران را یک فرصت بزرگ تاریخی می‌دیدند؛ اما فرصت‌سوزی‌هایی که ناشی از عدم همراهی سایر جریان‌های سیاسی داخلی با دولت بود، این علامت را به متقاضیان همکاری اقتصادی با کشورمان فرستاد که نباید روی چنین توافق و چنین امضایی حساب بکنند.

۴– برای اقتصادی در ابعاد اقتصاد کشورمان، نمی‌توان الگوی «اقتصاد در خدمت سیاست» را توصیه کرد. حتی کشوری مثل چین هم با وجود توان اقتصادی بالا حاضر به پذیرش این الگو نشده است.

رهبران این کشور در ابتدای دور جدید سیاست‌گذاری خود می‌گفتند کشورشان برای جبران عقب‌ماندگی خود نیازمند چهار دهه صلح است. سیاست‌های چند دهه گذشته این کشور به‌خوبی نشان‌دهنده باور رهبران چین به این آموزه است.

بااین‌حال در کشور ما وقتی رئیس‌جمهوری در دی ۹۳ از لزوم قطع پرداخت یارانه از اقتصاد ملی به سیاست سخن گفت، موجبات برآشفته‌شدن برخی سخنوران و سیاسیون را فراهم کرد.

۵– در میدان پیچیده سیاست امروز معمولا فرصت‌های اندکی برای پیروزی یک‌جانبه کشور‌ها فراهم می‌آید. چانه‌زنی‌های سیاسی و تعاملات مثبت با جهان با این باور شکل می‌گیرد که امکان خلق موقعیت‌های برد-برد همواره وجود دارد و اگر کشوری طالب پیروزی است، نمی‌تواند صرفا به موقعیت‌هایی بیندیشد که متضمن پیروزی یک‌جانبه او و شکست همه طرف‌های مقابل باشد.

مطالب مرتبط:

توافق برجام و تبعات آن نشان داد که اگر گزینه پیروزی مشترک انتخاب نشود، طرف برنده‌ای وجود نخواهد داشت. بعضی از سیاسیون ما هنوز بر این باور استوار هستند که می‌توان بدون اندیشیدن به موفقیت‌های نسبی همه طرف‌های ذی‌نفع به پیروزی درخشان و پایدار رسید.

تعامل مثبت با جهان و آغاز دوران گشایش اقتصادی برای ملت ایران در گرو دستیابی به این باور است که لزوما پیروزی ما در گرو شکست فاحش همه طرف‌های درگیر نیست.

روز‌های آینده نشان خواهد داد دولتمردان و سیاسیون کشورمان آیا هنر تبدیل تهدید‌ها به فرصت را دارند و می‌توانند از کوچک‌ترین فرصت‌های پیش‌آمده برای گسترش رونق اقتصادی و کاستن از ابعاد آلام ملت استفاده کنند یا اینکه در همواره روی همان پاشنه سابق خواهد چرخید.

کار جمهوری اسلامی با بایدن سخت‌تر از ترامپ است!

کار جمهوری اسلامی با بایدن سخت‌تر از ترامپ است!
کار جمهوری اسلامی با بایدن سخت‌تر از ترامپ است!

احمد زیدآبادی تحلیلگر سیاسی نوشت: حضور جو بایدن در کاخ سفید تقریباً قطعی  به نظر می‌رسد و بسیار بعید است که اعتراض دونالد ترامپ به روند شمارش آراء به جایی برسد. ترامپ دیر یا زود مجبور است نتیجۀ انتخابات را بپذیرد و به غائله خاتمه دهد.

ورود بایدن به کاخ سفید اما چه تأثیری بر ایران خواهد داشت؟ بسیاری از تحلیل‌گران بر این نظرند که با حضور بایدن در کاخ سفید، کار جمهوری اسلامی با آمریکا آسانتر می‌شود اما از نگاه من، به دو دلیل ماجرا دقیقاً معکوس است! به نظرم اگر جمهوری اسلامی نخواهد در اسرع وقت با دولت جدید آمریکا وارد مذاکره و سپس مصالحه شود و درصدد تقابل با آن برآید، بدون شک سر شاخ شدنش با بایدن، بسیار سخت‌تر از منازعه با ترامپ خواهد بود.

ترامپ در عرصۀ بین‌المللی رهبری خودشیفته و تکرو بود و به دلیل رفتار و مواضعش، مورد انتقاد و بلکه نفرت بسیاری از محافل لیبرال و چپ در جهان قرار داشت. از این رو، رد درخواست او برای مذاکره از سوی ایران، کم و بیش با همدلی این محافل و بی‌تفاوتی بسیاری از کشورها همراه بود. پاسخ رد به بایدن اما بی‌نهایت سخت و دشوار است چرا که او احتمالاً از طریق رایزنی با متحدان آمریکا و اعضای شورای امنیت سازمان ملل، پیشنهاد مشخصی را به ایران ارائه خواهد کرد که پاسخ منفی به آن، می‌تواند سبب انزوای شدید در میان کشورها و برانگیختن خشم محافل لیبرال و چپ در سطح جهان و تحریک بیشتر افکار عمومی در داخل شود و راه هر گونه فشاری را علیه جمهوری اسلامی هموارتر کند.

دلیل دوم اما به رویکرد بایدن به مسئلۀ فلسطین باز می‌گردد. در واقع ترامپ با یک طرح صلح ناعادلانه و غیر قابل دفاع، کوشید تا کشورهای عرب را به عادی‌سازی روابط‌‌شان با اسرائیل متقاعد کند. این عادی‌سازی به دلیل نامنصفانه بودن معاملۀ قرن ترامپ، هم خشم فلسطینی‌ها را برانگیخت و هم سبب سرافکندگی پیدا و پنهانِ رهبران عرب پیشتاز برای عادی‌سازی رابطه، در افکار عمومی منطقه شد. بایدن اما می‌تواند با فاصله گرفتن از جنبه‌های مخربتر طرح ترامپ، هم خشم فلسطینی‌ها را فرو نشاند و آنها را به پای میز مذاکره با اسرائیل بکشاند و هم عادی‌سازی روابط را از امری شرمگینانه به موضوعی نه لزوماً افتخارآمیز اما دست کم به ماجرایی عادی و طبیعی تبدیل کند به طوری که اغلب کشورهای عرب و مسلمان با خیالی آسوده به این روند بپیوندند! طبعاً در آن صورت، مقابلۀ جمهوری اسلامی با عادی‌سازی روابط کشورهای عرب و اسرائیل بسیار سخت‌تر و پرهزینه‌تر از امروز خواهد بود.

با این حساب، پیروزی بایدن برای هر که مفید باشد، برای جمهوری اسلامی با سیاست های کنونی آن، جز مشقت فزاینده چیزی ندارد.

گردآورنده: الهام خلیلی خو

آنچه دیگران می خوانند:



+ 13
مخالفم - 11
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به سایت تیتربرتر می باشد .
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.

طراحی سایت خبری